والی سمنگان گفته که در اثر انفجار گاز در یک معدن زغال سنگ، ۱۶ کارگر کشته و دو نفر دیگر گیر ماندهاند.
خیرالله انوش گفته که این انفجار پیش از ظهر چهارشنبه در یک معدن خصوصی در منطقه "دهن تور" ولسوالی "دره صوف" روی داد.
آقای انوش افزوده که این معدن پیش از این متروک بود؛ اما صاحب آن بدون اجازه دولت، آن را احیا و عملیات حفاری را به صورت غیرحرفهای آغاز کرد و شماری کارگر را در آن به کار گماشت.
والی سمنگان همچنین گفت که به دنبال وقوع این انفجار، پولیس در صدد بازداشت صاحب معدن برآمد؛ اما او گریخته است.
این دومین بار است که حادثه در معادن زغال سنگ در ولایت سمنگان جان کارگران را میگیرد. شش ماه پیش فروریزی یک معدن زغال سنگ در منطقه ای در همسایگی دره صوف به مرگ ۲۷ کارگر و زخمی شدن ۳۰ تن دیگر منجر شد.
این در حالی است که امروز در سراسر جهان روز کارگر بود و جامعه کارگری هرکدام به نحوی از این روز تجلیل کردند؛ اما افغانستان عزادار روز کارگر بود.
شاید این اتفاق غیر عمدی در سمنگان باعث شود؛ تا وضعیت حاکم بر کارگران افغانستان بیشتر به چشم آید و مصایبی که بر آنان می رود بهتر از هر زمان دیگری مورد توجه و تامل قرار گیرد.
این تنها معادن دره صوف نیست که به دلیل استخراج غیر قانونی و بدون شک غیر استندرد و غیر حرفه ای آن، جان ده ها کارگر فقیر و بی پناه را می گیرد و خانواده های بسیاری را به خاک سیاه می نشاند، افغانستان یکی از بدترین کشورهای برای کارگران است؛ کشوری که نه در آن کار وجود دارد، نه قانون کار اعمال و اجرایی می شود و نه امنیت و مصونیت شغلی شکل گرفته است.
افغانستان از معدود کشورهایی است که بیشترین نیروی انسانی آماده به کار را داراست؛ اما نه به آنها توجه می شود و نه از آنان استفاده صورت می گیرد.
ارتش عظیم بیکاران در این کشور، توابع و پیامدهای سنگینی در پی داشته است؛ توابعی که هیچکس حاضر نیست در قبال آن کمترین مسئولیتی را بپذیرد.
اعتیاد روز افزون جوانان به مواد مخدر، مهاجرت های سیل آسا و مرگبار، ترک تحصیل به دلیل فقر و تنگدستی، شکل گیری باندهای جنکایتکار شامل آدم ربایی، سرقت های مسلحانه و اخاذی و گسترش فقر از عمده ترین پیامدهای بی توجهی دولت و نهادهای مسئول به مساله معیشت و کار میلیون ها جوان است.
بر این مسایل و مصایب می توان معضل آدمخوار تروریزم را نیز اضافه کرد؛ معضلی که با استفاده از فضای بی رمق و رونق کار و کارگری در کشور، جوانان مأیوس و سرخورده از زندگی و بی آینده را برای جوخه های مرگ و ترور استخدام می کند و از میان خیل عظیم بیکاران به سربازگیری برای اهداف تروریستی و دهشت افکنی می پردازد.
همه اینها در کنار حادثه مرگبار و تاسفباری که در معدن زغال سنگ سمنگان رخ داده است موجب می شود که افغانستان به جای تجلیل از روز کارگر در عزای این روز بنشیند، بدون آنکه امیدی به بهبود و فرارسیدن روزهای بهتر داشته باشد.
معادن غنی و دست نخورده افغانستان، گنج های پنهانی هستند که در صورت بهره وری سالم و فارغ از سوء استفاده های سودپرستانه و بازی با جان و زندگی کارگران بی پناه و فقیر، می تواند میلیون ها فرصت شغلی ایجاد کند و جامعه کارگری کشور را نه تنها در عرصه ظرفیت های موجود داخلی؛ بلکه با جذب میلیون ها جوان مهاجر مشغول کار در کشورهای همسایه و خارجی، دچار یک انقلاب امیدبخش و سودآور نماید؛ اما دولت و نهادهای مسئول به اندازه ای غیر مسئولانه و ناکارآمد عمل می کنند که هیچ قدمی در این راستا برنداشته اند.
اکنون مدت هاست قانون معادن به دلیل عدم تکمیل نصاب مجلس نمایندگان و غیبت ناموجه نمایندگان شورای ملی از تصویب بازمی ماند و این امر به مضحکه ای در سطح بین المللی تبدیل شده و بهره وری قانونمند، معیاری و اصولی از معادن بکر و سرشار کشور را مختل کرده است.
این تنها یکی از ناکارآمدی های مقام های بی مسئولیت در قبال مردم و کارگران فقیر و بی پناه کشور است.
با این حساب، هیچ تعبیری جز عزاداری برای توصیف روز کارگر در افغانستان نمی تواند مصایب جاری در زندگی میلیون ها جوان کارگر و بی آینده این کشور را شرح دهد.