امام علی ابن الحسین(ع)، چهارمین پیشوای شیعیان جهان به روایتی در ۲۵ محرم سال ۹۵ هجری قمری به دست هشام بن عبدالملک، پس از آنکه آفاق را با نور علم، عبادت و جهاد روشن کرده بود به شهادت رسید و روح مطهرش به سوی خالق یکتا پرواز کرد.
حجت الاسلام رجبعلی مهدوی؛ امام جماعت مسجد باقرالعلوم شهر کابل در گفتگو با خبرگزاری آوا به بخشی از رویدادهای اجتماعی و سیاسی در زمان امام سجاد(ع) پرداخت و گفت که ایشان در برابر خطرات شکننده ای که دنیای اسلام را تهدید می کرد با در نظر داشت شرایط و زمان، با تمام نیرو و توان ایستادگی کرد و با درایت و کاردانی، کشور عظیم اسلامی را از انحراف و سقوط نجات داد.
به گفته وی، امت اسلام در زمان امام سجاد(ع) با دو خطر جدی و عمده روبرو بود که یکی از آنها گشوده شدن مرزهای فرهنگی جامعه اسلامی به روی فرهنگ های گوناگون آن عصر بود. سرازیرشدن فرهنگ های اجنبی از سرزمین های فتح شده، اصالت امت اسلامی را با خطر جدی روبرو کرده بود.
به گفته مهدوی، چنین شرایطی نیاز مبرم به یک حرکت علمی داشت؛ تا اصالت فکری و شخصیت ممتاز تشریعی که برگرفته از قرآن و سنت بود امت اسلام را در برابر فر هنگ های نوظهور تحکیم بخشد.
به گفته وی، این همان کاری بود که امام(ع) در انجام آن کمر همت بست و مجلس درس خویش را در مسجد نبوی آغاز کرد و معرفت اسلامی را در قالب تفسیر، حدیث، علوم تربیتی و عرفان از چشمهسار علوم پدران پاکش به مردم ارزانی داشت.
مهدوی افزود که دومین خطری که جامعه اسلامی را در آن زمان تهدید می کرد فراموش شدن ارزشهای اخلاقی بود که پیامد جریان رفاهزدگی، دنیاگرایی و زیادهروی در استفاده از تجملات حیات محدود دنیا بود.
او گفت که امام سجاد(ع) در مقابله با این خطر بزرگ که موجب لرزش شدید و از همپاشیدگی جامعه از درون گردیده بود سلاح دعا را برگزید.
به باور وی، از این جهت می توان صحیفه سجادیه را یک حرکت اجتماعی بزرگ دانست که ضرورت های جامعه، امام را به آن واداشته بود.
وی صحیفه سجادیه امام را میراث بی همتای دینی خواند و گفت که این کتاب تا ابد منبع فیض، مشعل و مدرسه تهذیب و اخلاق بوده و انسانیت همواره محتاج این میراث محمدی و علوی است.
وی، انزواگرایی امام را از اجتماع برداشت نادرست دیگران از زندگی آنحضرت عنوان کرد و گفت که امام همواره اوضاع سیاسی و اجتماعی مسلمین را در نظر داشت و به مشکلات مؤمنین رسیدگی می کرد.
او گفت که امام(ع) در زمان حیات پربارش از پشتوانه بزرگ مردمی برخوردار بود؛ تا جایی که مردم با اعجاب و بزرگداشت از علم، فقه و عبادت آنحضرت سخن می گفتند.
به گفته این عالم دینی، محبوبیت امام و پایگاه گسترده مردمی آنحضرت برای امویان به خصوص ولید بن عبدالملک که سودای حکومت در سر می پروراند، گران آمده و خواب راحت را از چشمان شان می گرفت.
این امر باعث شد که ولید بن عبدالملک کینهتوزترین دشمن امام شود و دست به جنایت خطرناکی بزند و آنحضرت را ترور کند.
تاریخنویسان می گویند ولید بن عبدالملک، زهری را به حاکم مدینه فرستاد؛ تا امام را مسموم کند. حاکم مدینه نیز ننگ ابد را به جان خرید و این جنایت هولناک را مرتکب شد و امام(ع) را توسط زهر به شهادت رساند.