امام حسين(ع) با ژرف نگري و دقت تمام، وضعيت جامعه آن روز را در نظر ميگيرد و خطراتی كه از ناحيه حكومت بني اميه جامعه را تهديد ميكرد را بررسي ميکند آنگاه تصميم خود را به مردم آن روز اعلام ميدارد.
در میزگرد فلسفه قیام عاشورا مطرح شد:
اگر امام حسن(ع) هم در کربلا بود، قیام میکرد
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل , 25 عقرب 1391 ساعت 16:13
امام حسين(ع) با ژرف نگري و دقت تمام، وضعيت جامعه آن روز را در نظر ميگيرد و خطراتی كه از ناحيه حكومت بني اميه جامعه را تهديد ميكرد را بررسي ميکند آنگاه تصميم خود را به مردم آن روز اعلام ميدارد.
شهرهای سراسر افغانستان این روزها میزبان هیات های عزادار و برگزارکنندگان مراسم گرامیداشت از یاد و نام شهدای کربلاست. از فردا جمعه اول محرم، بسیاری از مساجد، تکایا، منابر و معابر به احترام شهادت نواده گرامی پیامبر اکرم(ص) سومین امام شیعیان جهان حضرت امام حسین(ع) و فرزندان و یاران پاکبازش، سیه پوش می شود. به همین مناسبت، طي ميزگردی در دفتر خبرگزاري صداي افغان(آوا) و روزنامه انصاف با حضور جمعی از علما، فلسفه انقلاب امام حسين(ع) مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
ضيا موحدي؛ عالم ديني و از شرکت کنندگان این میز گرد، بارزترين جلوه شخصيتي امام حسين(ع) به عنوان الگو و نمونه براي پيروان آنحضرت را ظلم ستيزي و عدالت پروري آنحضرت دانست.
وي افزود که سه چيز ديگر را ميتوان به عنوان الگو و نمونه در وجود مقدس امام حسين(ع) جستجو كرد: حماسه و شور، صلابت و عظمت و پاسداری از حق و حقيقت.
موحدی افزود:"از نظر علم روان شناسي در جهت شناخت ابعاد شخصيتي فرد، بايد كليد شخصيت او را به دست آورد كه بدون شك، كليد شخصيت امام حسين(ع) آنچه از لابلاي روايات به دست مي آيد، روح بلند و همت والاي آنحضرت و همچنين شجاعت و مردانگي اوست".
به گفته این عالم دینی، آنچه از سخنان آنحضرت به دست مي آيد به خوبي برجستگيهاي ابعاد شخصيتي او را متبلور ميسازد. آنجا كه روايتي را از زبان جدش در جواب سؤال كننده به عنوان بهترين موعظه انتخاب ميكند و ميفرماید: جدم فرمود: خداوند كارهاي بلند و با عظمت را دوست دارد و از كارهاي پست اكراه دارد".
شيخ نبي عالمي؛ يكی دیگر از علما نیز با اشاره به شرایط حاکم بر انقلاب کربلا گفت که امام حسين(ع) در شرايط حساسی قرار ميگيرد كه اسلام، قرآن و ايمان در معرض خطر قرار گرفته بود و امام(ع) حمايت از دين و قرآن را از جمله تكاليف شرعي خود ميدانست؛ لذا دست به انقلاب زد كه تمدن امت را متحول ساخت.
به باور عالمی، پيام قيام و انقلاب امام حسين(ع) براي مسلمين اين است كه دين ارزشمند است و حمايت از ارزش هاي ديني در هر شرايطی واجب می باشد؛ اگرچه اين امر به قيمت جان انسان تمام شود.
به گفته وي، امام حسين(ع) كه فرزند رسول خدا(ص) و دست پرورده خاندان وحي بود فرمود که دين بالاتر از حسين است. وقتی كه اسلام با آن خون دلهايی كه جدم در راه ترويج آن خورده با خطر مواجه شود، من، جان و مال و ناموسم را فداي آن خواهم كرد.
در همین اين حال، شيخ علي اسود بلال نیز در این باره گفت که فرهنگ عاشوراي حسينی، تغيیرات عمدهای را در جامعه آن روز مسلمانان به وجود آورد.
به گفته بلال در شرايطی كه بهترين دست پروردگان رسول خدا در اثر سياست تخريب كننده بني اميه به طور مرموزانه ای از صحنه سياست كنار زده ميشوند. زر و زور و تزوير معاويه، عرصه را بر امام حسين(ع) تنگ مي سازد، لذا امام خود را براي دستور ديگر اسلام كه مبارزه در برابر ظلم است آماده ميسازد.
این عالم دینی همچنین خاطرنشان كرد که در چنين شرايطي، هم مسئوليت ديني امام ايجاب ميكرد كه از دين حراست كند و هم سياستش در قالب دين اقتضا میكرد؛ تا فضايی را به وجود آورد كه مردم بتوانند راه خدا و حق را بهتر بپيمايند.
وي گفت:"امام حسين(ع) به مردم دنيا آموخت كه در مكتب اسلام، حكومت نميتواند به دور از دين چيزي را بر مردم تحميل كند و يا به نام دين، چيزهايی را ببافند".
به باور آقای بلال، كساني كه از عاشوراي حسيني تجليل ميكنند به اين معنا نيست كه از سياست دور اند؛ بلكه احياگران انقلاب امام حسين(ع) نظاره تام و تمام بر مسايل سياسي دارند؛ زيرا حكومت و سياست، بستري است براي اينكه فضای ديني و اسلامي آن را اصلاح نمايد.
عبدالرؤوف مهدوي؛ يكی ديگر از علمای شرکت کننده در این میزگرد نیز گفت که هدف امام حسين(ع) احياي دين و يكتاپرستي با استناد به سيره پيامبران الهي به ويژه سيره جدش بود.
وي علاوه كرد که امام حسين(ع) بعد از گذشت سه دهه از رحلت جدش، بزرگترين نهضت و انقلاب را در برابر كساني كه به نام اسلام، جامعه را به انحراف ميكشاندند راه اندازي كرد.
به باور مهدوی، امام حسين(ع) با ژرف نگري و دقت تمام، وضعيت جامعه آن روز را در نظر ميگيرد و خطراتی كه از ناحيه حكومت بني اميه جامعه را تهديد ميكرد را بررسي ميکند آنگاه تصميم خود را به مردم آن روز اعلام ميدارد.
در همين حال، سيد باقر واعظی؛ عالم دینی شرکت کننده در این میز گرد، صلح امام حسن(ع) با معاويه و قيام امام حسين(ع) در برابر يزيد را ناشي از شرايط مختلف و متفاوت دانست؛ نه هدف و ديدگاه مختلف و متفاوت.
به گفته واعظی، اگر امام حسن(ع) نیز به جاي امام حسين(ع) در كربلا مي بود، قيام ميكرد.
وي افزود:"بر علاوه شرايط مختلف زماني، تفاوت هاي شخصيتي بين معاويه و يزيد وجود داشت كه فرزند را از پدر متمايز مي ساخت".
به گفته وي، معاويه كسي بود كه مي دانست براي اينكه قدرت و سلطنتش باقي بمان؛ تا اندازه زيادي باید حدود اسلام را مراعات كند. او علناً شراب نميخورد و يا در حال مستي، وارد مسجد نميشد؛ اما يزيد برخلاف پدرش، يك آدم خوشگذران بود كه به مي و معشوق و يوزپلنگ علاقه فراواني داشت و سياست را واقعاً درك نميكرد؛ لذا امام حسين(ع) سكوت در برابر يزيد را به مصلحت اسلام نمي دانست.
سيد ضياء ضياء نيز در اين رابطه اظهار داشت که امام حسين(ع) نواسه پيامبر بود و موقعيت عظيمی در بين مردم داشت؛ لذا یزید بيعت نكردن امام را خطری جدي براي حكومت خود مي دانست و به هيج عنوان از بيعت گرفتن دست برنميداشت و امام حسين(ع) هم هرگز با او بيعت نميكرد.
به باور وي، اگر امام حسين(ع) با يزيد بيعت ميكرد به علاوه پيامدهاي خطرناك و مفسده هایي را كه در جامعه به وجود مي آورد، موروثي بودن خلافت را تصويب و تثبيت ميكرد؛ اگرچه افراد عادي جامعه اين موضوع را درك نميكردند؛ اما امام حسين(ع) با ژرف انديشي و آينده نگري كه داشت ميدانست كه بيعت با يزيد اسلام را نابود ميكند.
کد مطلب: 52300