رسانه های غربی و ارتجاع عرب تمام تلاش خویش را به کار بسته تا درگیری های تروریزم بین المللی با دولت سوریه را "درگیری دولت با مخالفین مسلح خودش" تبلیغ کند.
اما شواهد و مدارک موجود، حکایت قاطع از آن دارد که دولت سوریه نه با مخالفین داخلی که با تروریزم بین المللی در حال جنگ است. غرب به رهبری امریکا و همسو با منافع اسرائیل، تمام تروریست های ساخته امریکا و ارتجاع عرب را از سراسر جهان جمع کرده و ایالات متحده به لحاظ تسلیحاتی، آموزشی و اطلاعاتی آنها را حمایت و مدیریت می کند وعربستان سعودی و قطر حمایت های مالی آنها را بر عهده دارند.
آگاهان سیاسی معتقدند که ایالات متحده در طی سه دهه در راستای اهداف سیاسی خود در آسیای میانه و افریقا گروه هایی را تمویل و تسلیح کرده بود و در راستای تحقق اهداف خویش در هر زمانی از تنش آفرینی و درگیری آنها استفاده می کرد.
پس از اینکه امریکا در عراق شکست نظامی و امنیتی غیر منتظره خورد و به اهدافش نرسید، گروه های تروریستی را بیشتر فرصت انتحار و انفجار داد و به صورت غیر مستقیم از مدیران خرد منطقه ای تروریزم (طارق الهاشمی و ...) حمایت های سیاسی کرد تا دستگیر نشوند اما عملیات تروریستی را از طریق گروه های دست پرورده خودش تحت نام های مختلف و با بزرگ سازی آنها از طریق رسانه ها مبادرت کرد.
با آغاز انقلاب های عربی و سقوط حکومت های وابسته به امریکا، و اتخاذ رویکرد اسلام گرایانه و ضد اسرائیلی دولت های بر آمده از انقلاب، شکست های سنگین تری را متوجه امریکا کرد و اسرائیل را با خطرات جدی تر مواجه ساخت. این بود که امریکا، اسرائیل و غرب به فکر راه های کوتاه تر برای دور زدن انقلاب ها و تامین امنیت اسرائیل و اهداف خود در منطقه افتاد.
حاصل ارزیابی های آنها این شد که جدی ترین خطری که اکنون اسرائیل و منافع امریکا را در منطقه تهدید می کند، گروه های مقاومت لبنانی و فلسطینی یعنی حزب الله و حماس است. اینان دارای عقبه ای هستند که اگر خطوط مقدم یعنی مقاومت اسلامی حماس و حزب الله با عقبه ای سوریه به رهبری اسد همچنان مقتدرانه به حیات سیاسی و نظامی خود ادامه دهند، در آینده ملت های رهایی یافته از حکومت های وابسته به غرب نیز به صورت قاطع به این جبهه خواهد پیوست. در این صورت حیات سیاسی اسرائیل و دورنمای منافع امریکا در منطقه وحشتناک تر خواهد شد. از این رو اتاق فکر اسرائیل، امریکا و غرب، سوریه را سنگری تشخیص دادند که اگر موفق به شکست آن گردند، مقاومت را کمر شکسته اند. مقاومتی که بارها در جبهه مستقیم حتی در سنگین ترین جنگ ها(جنگ 33 روزه و 22 روزه) در مقابل اسرائیل با حمایت های همه جانبه ایالات متحده و کشورهای غربی و حمایت های لوجیستیکی ارتجاع عرب، زمینه فضاحت بار ترین شکست ها را فراهم کرده بود. از این رو برای در هم شکستن آن، نظام سوریه به عنوان عقبه با ثبات جبهه مقاومت را هدف قرار دادند. این بود که امریکا دست پروده گان پراکنده خویش در آسیا و افریقا را که پیش از این هر از گاهی به صورت تاکتیکی و به نام القاعده و شاخه های مختلف العنوان، به نیابت از ایالات متحده وارد عمل می شدند، در ترکیه، قطر و... گرد آورده و با آموزش های مجدد، از طریق خاک ترکیه، اردن، لبنان و... وارد سوریه کردند تا با یک هیاهوی رسانه ای و به نام انقلاب مردمی اما انقلاب تروریسم بین المللی، عقبه مقاومت(سوریه) را ساقط کنند و در کوتا ه مدت آسوده خاطر باشند و بتوانند انقلاب های مردمی پیروز یا در حال پیروزی را مصادره یا مسخ کنند.
بر آن شدند تا در شرایط کنونی به نام "انقلاب های عربی" تروریزمی را که نمک پرورده و وابسته به امریکا، انگلیس و... است، از سراسر آسیا و افریقا گرد آورده و در جنگ با سوریه متمرکز کنند.
در همین چهارچوب تروریست های اردنی، مصری، لیبیایی، عربستانی، سومالیایی، چچنی، پاکستانی و عراقی، الجزایری و... را با مدیریت و تجهیز تسلیحاتی ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای غربی و تمویل عربستان سعودی و قطر به نیابت از اسرائیل و امریکا وارد عمل کردند.
پاسپورت های کشته شدگان و تسلیحات آن ها و نوع عملیات آن ها که عمدتا از حدود مرزی ترکیه انجام می شود، خود حکایت روشن از سناریوی امریکایی با دلالی ترکیه و پیاده نظامی تروریست های بین المللی دارد.
نویسنده: سعید آزاد