تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۲ سرطان ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۵۸
کد مطلب : 320743
بود و نبود جهان اسلام وابسته به حمایت از جمهوری اسلامی است/امام خامنه‌ای یک رهبر الهی است/ باید محافظه‌کاری را کنار بگذاریم
رئیس مرکز تبیان طی سخنانی در همایش بزرگ «ابراز عشق، ارادت و حمایت» در مشهد، با تحلیل ریشه‌ای تقابل تاریخی حق و باطل، حمایت قاطع ملت افغانستان از نظام اسلامی ایران و حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) را اعلام کرد. وی با تأکید بر جایگاه ولی فقیه به‌ عنوان نایب امام زمان (عج)، توهین به مقام ولایت را نشانه شکست و زبونی دشمن دانست و ضمن بیان مسئولیت امت اسلامی، بر ضرورت حضور فعال، مؤثر و میدانی در دفاع از رهبر انقلاب اسلامی و آرمان‌های عاشورا و پرهیز از اتخاذ محافظه‌کاری در این مسیر تأکید کرد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-مشهد مقدس: در شب ششم محرم‌الحرام، دفتر مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان در مشهد میزبان همایش بزرگ «ابراز عشق، ارادت و حمایت» بود؛ همایشی وحدت‌بخش که با حضور گسترده و پرشور مهاجرین افغانستانی از تمام اقوام و مذاهب، اعم از شیعه و سنی، برگزار شد و به صحنه‌ای پرشور از دلدادگی به ساحت مقدس سیدالشهداء (علیه السلام)، حمایت قاطع از حضرت امام خامنه‌ای (حفظه‌الله تعالی) و محکومیت شدید هتاکی اخیر ترامپ قمارباز به این رهبر حکیم و شجاع تبدیل گردید.
 
در شرایطی که جبهه کفر و استکبار جهانی با تمام توان در برابر انقلاب اسلامی ایران صف‌آرایی کرده‌اند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان سنگر اول دفاع از اسلام و جهان اسلام در تقابل با این جبهه قرار دارد، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان، در مراسم عزاداری شب ششم محرم در سخنانی مهم و راهبردی، وظایف و ضرورت‌های حضور فعال در صحنه مقابله با دشمن را تشریح کرد.
 
وی ضمن تحلیل عمیق وضعیت سیاسی، امنیتی و دینی موجود، دلایل قطعی و مبرم برای دفاع از امام خامنه‌ای و نظام جمهوری اسلامی را تبیین کرد و به مسلمانان، به ویژه مردم افغانستان، تاکید نمود که دیگر زمان محافظه‌کاری و بی‌تفاوتی گذشته و حضور در میدان دفاع، نه یک انتخاب، بلکه یک واجب شرعی و سیاسی است.
 
حسینی مزاری طی سخنانی در این مراسم، عاشورا را نقطه اوج تقابل حق و باطل در تاریخ بشر دانست و گفت: این تقابل از آغاز خلقت بشر و ماجرای هابیل و قابیل شروع شده و در دوران پیامبران الهی، به ‌ویژه پیامبر اسلام و ائمه معصومین علیهم‌السلام ادامه داشته است. اوج این تقابل در روز عاشورا رقم خورد.
 
رئیس مرکز تبیان ادامه داد: در روز عاشورا، حضرت امام حسین علیه‌السلام فرهنگ، سیاست و شیوه‌ای برای ادامه این تقابل را پایه‌گذاری کرد که تا قیامت باقی خواهد ماند. هرچند در طول تاریخ بعد از عاشورا، این جبهه دچار فراز و فرودهایی شده است و معمولاً جبهه حق در موقعیت ضعف قرار داشته و جبهه باطل قدرت‌مند ظاهر شده است.
حسینی مزاری همچنین به وضعیت کشورهای اسلامی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: پس از قیام مختار، تقابل علنی و نظامی چشمگیری میان جبهه حق و باطل مشاهده نمی‌شود، هرچند در حوزه‌های معنوی، فرهنگی و دینی اقدامات بزرگی از سوی ائمه معصومین (ع) و فقهای دین انجام شده است. با این حال، جبهه باطل همواره مسلط بوده است.
 
وی افزود: تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جبهه استکبار بر کشورهای اسلامی از جمله ایران، افغانستان و پاکستان تسلط کامل داشت. در ایران که کشوری صد درصد اسلامی بود، نفوذ استکبار بسیار عمیق و گسترده بود و در همه لایه‌های زندگی مردم جریان داشت.
 
رئیس مرکز تبیان با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) گفت: با وقوع انقلاب اسلامی در ۲۲ دلو ۱۳۵۷، خط حسینی، خط عاشورا و جبهه حق جان تازه‌ای گرفت. در این نقطه، جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد و پیام انقلاب اسلامی، فراتر از مرزهای ایران به کشورهای مختلف از جمله افغانستان، عراق، الجزایر و حتی تا شاخ آفریقا منتقل شد.
 
وی افزود: در افغانستان، این پیام منجر به قیام و جهاد سراسری مردم شد و تأثیر آن در بسیاری از کشورهای اسلامی دیده شد.
 
حسینی مزاری در ادامه سخنان خود به واکنش جبهه باطل نسبت به این تحولات اشاره کرد و گفت: استکبار جهانی بویژه امریکا، با مشاهده گسترش جبهه حق و احیای خط امام حسین علیه‌السلام، به‌سرعت وارد عمل شد. آن‌ها با طراحی و اجرای طرح‌ها و نقشه‌های مختلف درصدد تضعیف این حرکت برآمدند. وی تأکید کرد که انقلاب اسلامی ایران به‌عنوان ادامه خط عاشورا و به رهبری «حسین زمان»، حضرت امام خمینی (رحمت‌الله علیه)، مورد هجوم همه‌جانبه دشمنان قرار گرفت.
 
رئیس مرکز تبیان با مرور حوادث پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: در همان سال‌های ابتدایی انقلاب، موج گسترده‌ای از ترورها در ایران آغاز شد. بنا بر آمار منتشرشده از منابع رسمی، بیش از ۱۷ هزار نفر در این سال‌ها ترور شدند. از جمله این قربانیان می‌توان به شهید بهشتی، شهید مفتح و دیگر شخصیت‌های انقلابی اشاره کرد. حتی حضرت امام خامنه‌ای (حفظه‌الله تعالی) نیز در معرض ترور قرار گرفتند و مجروح شدند.
 
وی همچنین با اشاره به توطئه‌های دیگر همچون کودتاهای داخلی و تجاوز نظامی امریکا در طبس، به جنگ تحمیلی هشت‌ساله ایران و رژیم بعث عراق پرداخت و گفت: در آن جنگ، تمام دنیای کفر، چه شرق و چه غرب، در کنار صدام ایستادند. برخلاف امروز که عمدتاً امریکا و اسرائیل و حامیان غربی و تعدادی مزدوران منطقه ای شان در صف دشمنی با جمهوری اسلامی قرار دارند و برخی کشورها مانند چین و روسیه چنین موضعی ندارند، آن زمان حتی اکثر کشورهای اسلامی منطقه نیز حامی صدام بودند، جز کشور سوریه که در کنار جمهوری اسلامی ایستاد و نیمه و نیم کاره هم لیبی.
حسینی مزاری با تأکید بر نقش قدرت الهی در تداوم انقلاب اسلامی گفت: کسانی که در پی شناخت قدرت خداوند هستند، باید این روند تاریخی را بررسی کنند. هیچ‌کس جز خدا نمی‌توانست این انقلاب نوپا را حفظ کند. در حالی ‌که انقلاب تازه پیروز شده بود و با چالش‌هایی مانند ترور، کودتا، اغتشاشات داخلی، جنگ و تحریم مواجه بود، توانست نه ‌تنها از کشور دفاع کند بلکه حتی نگذارد یک وجب از خاک ایران توسط عراق تصرف شود.
 
رئیس مرکز تبیان گفت: رهبری الهی حضرت امام، حضور مردم متدین و انقلابی، و البته دست غیبی خدا و حمایت ائمه معصومین علیهم‌السلام، همه در پیروزی جمهوری اسلامی نقش اساسی داشتند. سرنوشت صدام و عراق نیز برای همه روشن است.
 
حسینی مزاری با اشاره به اقدامات دشمنان اسلام در دهه‌های اخیر گفت: امریکا و هم‌پیمانان بین‌المللی و منطقه‌ای‌اش از سال‌ها پیش، با توطئه‌های گسترده در کشورهای اسلامی به ‌دنبال تضعیف خط حسین علیه‌السلام بوده‌اند؛ همان خطی که امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا برای بشریت ترسیم کرد.
 
وی با اشاره به حوادث منطقه افزود: حمله امریکا به افغانستان، اشغال عراق، ایجاد بحران در سوریه، لیبی، سودان و سایر کشورهای اسلامی، همگی برای ضربه زدن به خط امام حسین علیه‌السلام بود؛ خطی که توسط حضرت امام خمینی (رحمت‌الله علیه) احیا شد و ملت ایران با تمام وجود آن را به صحنه آوردند و به جهان معرفی کردند.
 
رئیس مرکز تبیان ادامه داد: تمام تلاش‌های صهیونیست‌ها علیه حماس، بحران‌های پدیدآمده در لبنان و جنگ بی‌امان علیه مردم مظلوم یمن، همه در راستای تضعیف خط مقاومت است؛ خطی که امتداد راه حسین علیه‌السلام و تجلی فرهنگ عاشورا در دوران معاصر است.
 
او ایستادگی ملت یمن را مثال‌زدنی خواند و گفت: بیش از ده سال است که ملت پابرهنه یمن در برابر ائتلافی به رهبری عربستان ایستاده‌اند، و امروز دشمنان متوجه شده‌اند که حساب کار از دست‌شان خارج شده است.
 
حسینی مزاری اظهار داشت: برخی فکر می‌کنند شدت یافتن جنگ‌ها در کشورهای اسلامی نشانه ضعف مسلمانان است، اما واقعیت این است که دنیای استکبار از پس‌لرزه‌های احیای اسلام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به وحشت افتاده است. این جنگ‌ها، نشانه دست‌پاچگی آن‌هاست، چرا که احساس می‌کنند دنیای شان در حال فروپاشی است.
 
رئیس مرکز تبیان با اشاره به وقایع اخیر و حمله نظامی صورت‌گرفته در روز ۲۳ جوزا علیه ایران گفت: این حمله، آغازی بر پایان تقابل تاریخی حق و باطل بود. این پایان جنگ، به معنای توقف نیست، بلکه به معنای آغاز مرحله‌ای است که در آن جبهه حق در مسیر پیروزی نهایی قرار گرفته است.
 
وی با اشاره به اظهارات مقامات امریکایی در آغاز جنگ گفت: ترامپ با تکبر اعلام کرد که ایران ۶۰ روز فرصت داشت و حالا باید نتیجه سرپیچی خود را ببیند. در میانه جنگ نیز ادعای پیروزی می‌کردند و راهی جز تسلیم برای ایران نمی‌دیدند.
 
رئیس مرکز تبیان در ادامه با اشاره به عوامل شکست دشمنان در جنگ اخیر اظهار داشت: با حمایت خدای متعال، عنایات ویژه ائمه معصومین علیهم‌السلام، رهبری شجاعانه و حکیمانه حضرت امام خامنه‌ای (حفظه‌الله تعالی)، فداکاری نیروهای نظامی و امنیتی، و حضور وفادارانه ملت ایران، تمام نقشه‌های دشمن با شکست مواجه شد.
 
وی گفت: در پاسخ به حمله به سه سایت هسته‌ای ایران، جمهوری اسلامی پایگاه «العدید» را هدف قرار داد. بلافاصله ترامپ اعلام آتش‌بس کرد و بنیامین نتانیاهو نیز آن را پذیرفت. این واکنش سریع، نشانه شکست قطعی امریکا و رژیم صهیونیستی بود.
 
حسینی مزاری با اشاره به تحولات اخیر و واکنش‌های مقامات امریکایی پس از شکست در مقابل جمهوری اسلامی ایران گفت: جمهوری اسلامی ایران در این تقابل، پیروز میدان است. حالا نوبت به سوز و گداز ترامپ رسیده است. او در واکنش به شکست خود، به رهبر معظم انقلاب اسلامی توهین می‌کند، در رسانه‌ها ادای ایشان را درمی‌آورد و تهدید به ترور می‌کند.
 
وی این رفتارها را نشانه ضعف و سرافکندگی دشمنان دانست و گفت: این توهین‌ها از سر اقتدار نیست، بلکه از شدت سوزش ناشی از شکست در برابر انقلاب اسلامی، ایستادگی ملت ایران و اقتدار رهبر انقلاب سرچشمه گرفته است.
رئیس مرکز تبیان در ادامه با اشاره به شکست اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی گفت: آنان به ‌دنبال ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی بودند، اما نتیجه معکوس شد. ملت ایران متحدتر شد، منطقه از ایران حمایت کرد، جهان اسلام پشت جمهوری اسلامی ایستاد، و آزادی‌خواهان سراسر جهان در کنار این نظام قرار گرفتند.
 
وی تأکید کرد که در این بحران، امریکا و اسرائیل به‌ عنوان متجاوزان شناخته شدند و حتی کشورهای غربی حامی آنان، به ‌دلیل نبود پشتوانه منطقی، قانونی و اخلاقی، نتوانستند موضع روشنی در مخالفت با جمهوری اسلامی ایران بگیرند.
 
حسینی مزاری اظهار داشت: زمانی که دشمن موفق نمی‌شود اهداف نظامی و سیاسی خود را محقق کند و دستاوردهای انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان گسترش می‌یابد، به توهین و تهدید متوسل می‌شود. این نشانه ناراحتی عمیق آنان از رشد اسلام و بیداری امت اسلامی است.
 
وی با بیان وظیفه‌ امت اسلامی در چنین شرایطی گفت: همه مسلمانان موظفند در برابر توهین ترامپ به رهبر انقلاب اسلامی موضع‌گیری کنند. این حمایت نباید فقط در قالب شعار باشد، بلکه باید عملی، میدانی و واقعی باشد. ما باید در وسط میدان باشیم، بخشی از جبهه مقاومت باشیم، نه تماشاگر منفعل.
 
رئیس مرکز تبیان در تبیین مبنای قرآنی این مسئولیت گفت: قرآن می‌فرماید: وَقاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ؛ یعنی با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید. ما به حکم قرآن در صحنه هستیم، نه از سر احساسات یا منافع شخصی.
 
وی رهبر معظم انقلاب اسلامی را «نماد اسلام و نایب امام زمان(عج)» خواند و تأکید کرد: اگر به ایشان توهین شود و مسلمانان ساکت بمانند، دیگر ارزشی برای دین و هویت دینی ما باقی نمی‌ماند. دفاع از ایشان، دفاع از تمام اسلام و کرامت انسانی است.
 
حسینی مزاری با انتقاد از مواضع محافظه‌کارانه برخی اقشار گفت: اگر تا حالا محافظه‌کار بوده‌اید، دیگر وقت محافظه‌کاری نیست. امروز هر کس که دل در گرو دین، مذهب و حقیقت دارد، باید در صحنه باشد. این یک فرصت تاریخی است که خدا در اختیار جهان اسلام قرار داده است.
 
وی خطاب به علما، دانشگاهیان، حوزه‌های علمیه و مردم مسلمان افغانستان گفت: اگر امروز در کنار جبهه حق نباشیم و علیه باطل نایستیم، فردا شاید دیگر فرصتی نباشد. امروز اسلام و مکتب اهل بیت علیهم‌السلام در صحنه است و ما نیز باید در صحنه باشیم. در غیر این صورت، شایسته نیست که خود را مسلمان بنامیم.
 
حسینی مزاری با اشاره به گلایه‌های موجود در میان برخی شخصیت‌های افغانستانی در مورد وضعیت مهاجرین در ایران گفت: بله، ما هم نسبت به برخی از سیاست‌های دولت ایران، به خصوص در زمینه‌ی مهاجرین، صراحتاً و جدّاً انتقاد داریم. در طول بیش از ۳۵ سال فعالیت دفتر مرکز تبیان در ایران، همواره از حقوق مهاجرین دفاع کرده‌ایم و امروز نیز با قوت در صحنه هستیم.
 
وی ادامه داد: سیاست فعلی دولت ایران در قبال مهاجرین، سیاست درستی نیست. این سیاست دارای اشکال است و می‌تواند هم برای اسلام، هم برای ایران، و هم برای افغانستان معضل‌آفرین باشد و حتی زحمات چهل‌ساله‌ی جمهوری اسلامی را ضرب در صفر کند.
 
حسینی مزاری با بیان اینکه مخالفتی با اصل بازگشت مهاجرین ندارد، تصریح کرد: ما گفته‌ایم که اخراج مهاجرین باید با برنامه‌ریزی، تدریجی، و همراه با حفظ کرامت انسانی و اسلامی باشد؛ در حالی‌که شرایط فعلی نه تدریجی است و نه کرامتی در آن دیده می‌شود.
 
رئیس مرکز تبیان، دلیل اول حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران را دلیل اسلامی و قرآنی دانست و گفت: این نظام، تنها نظام الهی و اسلامی است که در ۴۷ سال گذشته از اسلام، دین، مذهب، و حقوق مستضعفین جهان پشتیبانی کرده است. اگر این نظام ضربه بخورد، مشکلات فراوانی برای امت اسلامی و مستضعفان جهان به‌ وجود خواهد آمد.
 
وی افزود: ما طبق دستور خداوند متعال، متعبداً در صحنه‌ایم، نه به‌ خاطر منافع شخصی یا سیاسی. خداوند فرموده است: اگر با شما بجنگند، شما هم با آنان بجنگید. از این‌رو، از رهبر انقلاب اسلامی، از نظام جمهوری اسلامی و از ملت ایران با جدیت دفاع می‌کنیم.
 
حسینی مزاری در ادامه گفت: دلیل دوم ما، دلیل سیاسی و امنیتی است. جمهوری اسلامی ایران امروز خاکریز اول در برابر استکبار جهانی به رهبری امریکا و اسرائیل است. این جبهه، نه ‌تنها برای ایران بلکه برای همه کشورهای اسلامی، حتی در برابر قدرت‌هایی مانند چین و روسیه، خط مقدم است.
 
وی هشدار داد: اگر دشمن بتواند به حضرت امام خامنه‌ای آسیب بزند یا نظام را متزلزل کند، اولین آسیب متوجه ملت افغانستان خواهد بود. این پروژه‌ای نیست که به ایران ختم شود؛ اسرائیل و امریکا کسی را در امان نخواهند گذاشت.
 
رئیس مرکز تبیان گفت: نتانیاهو آشکارا اعلام کرده پس از ایران، نوبت پاکستان است. سپس نوبت ترکیه، عربستان، اردن، مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد رسید. حتی روسیه و چین نیز از اهداف نهایی آنان هستند. هدف نهایی دشمن، سلطه کامل بر جهان و تبدیل ملت‌ها به بردگان مطیع است.
 
حسینی مزاری تأکید کرد: در این وضعیت، مسئله بودن یا نبودن مطرح است. حمایت از جمهوری اسلامی، حمایت از حیات اسلام، زمینه‌سازی برای ظهور، و فراهم‌سازی شرایط حکومت خدا بر زمین است.
 
او هشدار داد: اگر از این نظام و رهبری حمایت نکنیم و تنها بماند، قطعاً آسیب خواهد دید و نابود خواهد شد، و آن‌گاه ما نیز نابود خواهیم شد. بنابراین حتی برای حفظ امنیت، اقتدار، و یک زندگی ساده، باید در صحنه بمانیم و در کنار جمهوری اسلامی ایران بایستیم و از رهبر انقلاب اسلامی دفاع کنیم.
 
حسینی مزاری در بخش پایانی سخنان خود با ابراز وفاداری کامل به رهبر معظم انقلاب اسلامی، حمایت ملت افغانستان از مقام ولایت و نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرد و گفت: «من، به‌ عنوان یک طلبه‌ی افغانی که محل فعالیت اصلی‌ام در افغانستان و در شهر کابل است، از جانب خودم، از طرف مجموعه‌ی مرکز تبیان، از سوی همه‌ی کسانی که مانند ما می‌اندیشند، و از طرف ملت مؤمن، مسلمان، دین‌باور و مکتبی افغانستان، از همین تریبون اعلام می‌کنم: آقای ما، مولای ما، صاحب‌الزمان، حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف! خاطر مبارکت جمع باشد. ما، به‌ عنوان نوکران درگاهت، به ‌عنوان سربازان گمنام و کوچک، اگر مورد قبول واقع شویم، در خدمت نایب شما هستیم.
 
وی با تأکید بر حمایت همه‌جانبه از ولی‌فقیه زمان، افزود: در مسیر اجرای فرامین امام خامنه‌ای، در شرایط کنونی، با همه‌ی وجود ایستاده‌ایم. ما امام خامنه‌ای حفظه‌الله‌تعالی را تنها نخواهیم گذاشت؛ تمام زندگی ما، تمام هستی ما، تمام دار و ندار ما در خدمت این نظام، این انقلاب و این رهبر الهی خواهد بود.
 
حسینی مزاری در پایان سخنان خود چنین دعا کرد: از خدای متعال درخواست می‌کنیم این توفیق را تا پایان عمر به ما عطا کند که در این مسیر ثابت‌قدم باشیم، وظیفه‌مان را انجام دهیم، و پایان راه‌مان نیز، شهادت در این مسیر مقدس و الهی باشد.

متن کامل سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این مراسم به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و به نستعین. اما بعد قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «وَقاتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقاتِلُونَكُم وَلَا تَعتَدُواْ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلمُعتدِينَ».
امشب شب ششم محرم الحرام است و به همایش حمایت از مقام عظمای ولایت، حضرت امام خامنه‌ای حفظ‌الله تعالی، و همچنین محکومیت هتاکی و تهدید ترامپ نسبت به حضرت آقا اختصاص یافته است. در شب‌های قبل درباره ایجاد فضای عاشورایی صحبت کردیم؛ مجالس محرم، بخصوص مجالس دهه اول محرم الحرام، باید بتوانند فضای عاشورایی را ایجاد کند یا به تعبیر دیگر، تبیین فضای عاشورایی باشد.
 
عاشورا، نقطه اوج تقابل حق و باطل در تاریخ بشر
قطعاً شنیده‌اید، مطالعه کرده‌اید و می‌دانید که عاشورا تجلی تقابل حق و باطل است. البته حق و باطل از خلقت بشر در تقابل بوده‌اند؛ حتماً داستان هابیل و قابیل را به یاد دارید که از همان‌جا این جنگ و تقابل آغاز شد و در طول تاریخ، چه در زمان پیامبران الهی و به خصوص پیامبر اسلام، و چه در دوران ائمه معصومین علیهم‌السلام، این تقابل ادامه داشته است. منتهی تجلی این تقابل و اوج آن در روز عاشورا است.

ادامه تقابل حق و باطل از عاشورا تا عصر حاضر
در روز عاشورا، حضرت امام حسین علیه‌السلام فرهنگ و سیاستی تنظیم کردند و روش و شیوه این تقابل را برای پس از خود تا قیامت به ودیعه گذاشتند و بشر را رهنمون ساختند. به هر حال، این تقابل بعد از عاشورا نیز ادامه داشت و تا زمان ما هم ادامه دارد، اما در طول تاریخ پس از عاشورا، افت و خیزهایی وجود داشته است و معمولاً جبهه حق ضعیف بوده و جبهه باطل بسیار قوی بوده است.

تاریخچه سلطه استکبار بر کشورهای اسلامی پیش از انقلاب
به خصوص بعد از قیام مختار، حرکت جدی دیگری که تقابل علنی و نظامی داشته باشد را خیلی مشاهده نمی‌کنیم. اگر هم بوده که حتماً بوده است، اما به گونه‌ای نبوده که بتواند در برابر باطل تبارز جدی داشته باشد. هرچند در عرصه معنوی، فرهنگی و دینی، ائمه معصومین علیهم‌السلام کارهای بسیار بزرگ و ماندگاری انجام دادند و پس از آن فقهای ما و بزرگان دین نیز اقدامات قابل توجهی داشتند، اما به ‌طور کلی خط باطل سلطه داشت و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جبهه استکبار خیال‌اش راحت بود و بر کشورهای اسلامی و غیراسلامی تسلط داشت. استکبار بر ایران که کشوری صد درصد اسلامی بود، سلطه بسیار جدی داشت و در لایه‌های زندگی مردم نفوذ عمیقی داشت؛ افغانستان و پاکستان نیز به ‌صورت کلی در کنترل بودند.
 
پیروزی انقلاب اسلامی و احیای خط حسینی
تا اینکه انقلاب اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه شکل گرفت و این انقلاب در ۲۲ دلو ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. اینجا بود که خط حسینی، خط عاشورایی و خط حق جان گرفت و حرکت حق قوت یافت. جمهوری اسلامی در این نقطه اعلام می‌شود، سپس پیام انقلاب از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفت، به گوش ملت افغانستان رسید و آنجا جهاد و قیام فراگیر و سرتاسری شد. این پیام به سطح مردم عراق نیز رسید و تا شاخ آفریقا، الجزایر و بسیاری از کشورهای دیگر، متاثر از حرکت انقلاب اسلامی شدند.
 
آغاز توطئه‌های دشمنان برای سرکوب خط امام حسین(ع)
یکباره استکبار جهانی به ‌ویژه امریکا متوجه می‌شود که حیات دنیوی‌شان در مخاطره است، لذا به دست و پا می‌افتند، طرح می‌ریزند، نقشه می‌کشند و اقدامات مختلفی را آغاز می‌کنند تا این خط حق، این جبهه حق که جبهه عاشوراست، خط حسین است و به وسیله حسین زمان، حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه، مدیریت می‌شود، را تضعیف کنند.
ترورها، کودتاها و جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی
شما به خصوص کسانی که سن‌تان بالاتر است، حتماً به یاد دارید که اوایل پیروزی انقلاب اسلامی چقدر ترورها در داخل جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. به گفته اسناد و مدارکی که توسط رسانه‌های جمهوری اسلامی ارائه شده، بیش از ۱۷ هزار نفر در چند سال اول انقلاب ترور شدند؛ از شخصیت‌هایی مثل شهید بهشتی گرفته تا شهید مفتح و شخصیت‌های مختلف دیگر، و حتی خود حضرت امام خامنه‌ای حفظه‌الله تعالی نیز در معرض انفجار قرار گرفت و مجروح شدند.
کودتاهای مختلفی صورت گرفت و همچنین تجاوز امریکا که در نهایت در طبس زمین‌گیر شد، اما این توطئه‌ها همچنان ادامه داشت. جنگ هشت ساله ایران و عراق هم به وقوع پیوست و شما حتماً در جریان هستید که در این جنگ، تمام دنیای کفر اعم از شرق و غرب در کنار صدام بودند.
فعلاً خوب است بدانید که در کنار اسرائیل و امریکا، تنها دنیای کفر محارب غربی هستند و اکثراً شرقی‌ها مانند چین و روسیه و امثال آنها، در این صف قرار ندارند؛ اما آن زمان، تمام دنیای کفر و حتی اکثر کشورهایی که به نام اسلامی در منطقه بودند، در کنار صدام قرار داشتند، به جز کشور سوریه که حاکمیت آن در کنار جمهوری اسلامی بود و نیمه و نیم کاره هم لیبی؛ اما بقیه کشورها همه برخلاف این نظام بودند.
 
دست غیبی خدا در حفظ انقلاب اسلامی در برابر دشمنی‌ها
ببینید برادران! کسانی که در پی شناخت خدا و قدرت خدا هستند، این تحولات و مباحث را پیگیری کنند و ببینند غیر از قدرت خدا چه کسی می‌توانست از این نظام محافظت کند؟! درست است که رهبری الهی و ارزشی حضرت امام بود و ملت متدین و انقلابی ایران در صحنه حاضر بودند، اما اینجا دست خدا و دست ائمه معصومین علیهم‌السلام کاملاً مشهود است؛ کشوری که تازه انقلاب کرده، تازه به پیروزی رسیده، و حکومتی نوپا دارد، با این همه جنجال‌های داخلی، کودتاها، اغتشاشات در غرب، جنوب غرب و جنوب ایران، جنگ هشت ساله از آن طرف، و مشکلات اقتصادی مواجه بوده است، اما باز هم این کشور در برابر عراق پیروز می‌شود و نمی‌گذارد حتی یک وجب از خاک ایران توسط عراق تصرف شود. و سرنوشت عراق را هم خودتان دیدید. اینجا غیر از دست خدا، دیگر کدام دست می‌تواند در پیروزی این ملت و این مردم نقش داشته باشد؟!

هدف دشمن از جنگ‌ها و بحران‌ها در کشورهای اسلامی
به هر حال، امریکا و هم‌پیمانان بین‌المللی و منطقه‌ای‌اش شروع به توطئه‌های گوناگون می‌کنند. چرا؟! برای تضعیف خط حسین؛ برای تضعیف آن مسیری که امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا برای بشریت ترسیم کرد، مسیری که اگر حرکت امت اسلامی بر پایه آن شکل بگیرد، اقتدار و عظمت مسلمین محقق خواهد شد و زمینه‌ساز ظهور خواهد بود.
حمله امریکا به افغانستان به ‌خاطر تضعیف همین خط بود؛ حمله و اشغال عراق هم به همین خاطر صورت گرفت. مشکلاتی که در سوریه ایجاد کردند، بحران‌هایی که در لیبی به ‌وجود آوردند، معضلاتی که در سودان و سایر کشورهای اسلامی به ‌وجود آمد، همه و همه در راستای تضعیف خط امام حسین علیه‌السلام بود، خطی که توسط حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه احیا شده بود، مدیریت می‌شد، رهبری می‌شد، و ملت انقلابی ایران با تمام وجود از آن پشتیبانی کردند و آن را با اقتدار به صحنه آوردند و به ظهور و بروز رساندند؛ سپس این فرهنگ، این اندیشه، و این خط را به جهانیان معرفی کردند.
 
خط مقاومت در منطقه و نقش فرهنگ عاشورا
همچنین تلاش‌هایی که صهیونیست‌ها علیه حماس و ملت مظلوم فلسطین انجام می‌دهند، برای تضعیف این خط است؛ مشکلاتی که در لبنان پدید آمد و معضلاتی که علیه مردم یمن به ‌وجود آوردند، همه برای ضربه زدن به این خط است. ببینید! بیش از ده سال است که یک ملت مظلوم و پابرهنه در یمن، در برابر ائتلافی بزرگ به رهبری عربستان سعودی ایستادگی می‌کند، با قدرت، با صلابت، و با اراده. و امروز، حساب کار دست همه این‌ها آمده است. به هر حال، همه این تلاش‌ها برای این بود و هست که این نظام، این مسیر و این خط کوبیده شود، خطی که امتداد راه حسین علیه‌السلام و تجلی فرهنگ عاشورا در دوران معاصر است.
 
جنگ‌های شدید علیه جهان اسلام از دست‌پاچگی استبکار است
گاهی بعضی دوستان ابراز نگرانی می‌کنند که وضعیت جهان اسلام بسیار خراب است و علیه جهان اسلام جنگ شدیدی جریان دارد. من بارها در چند جلسه گفته‌ام، برادران! این جنگی که امروز در سطح دنیا علیه اسلام و مسلمین آغاز شده، به خاطر ضعف ما نیست و به خاطر بیچارگی ما نیست؛ بلکه به این دلیل است که از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام احیا شده، مسلمان‌ها روحیه‌ای نو یافته‌اند و به سوی اقتدار حرکت کرده‌اند و امروز دنیای استکبار دست و پاچه شده است، چون دنیای شان از دستشان در حال رفتن است و دارند از میان برداشته می‌شود.
 
پایان جنگ تحمیلی اخیر با آتش‌بس پس از پاسخ قاطع جمهوری اسلامی
اینجاست که این جنجال شروع شد و این تقابل ادامه یافت تا روز ۲۳ جوزا ماه گذشته. البته گفتم که تقابل حق و باطل از ابتدای خلقت بوده و اوج آن در روز عاشورا تجلی یافته است، و آغاز پایان این تقابل در روز ۲۳ جوزا اتفاق افتاد. اما شما تصور نکنید که در روز ۲۳ جوزا، دنیای کفر محارب به رهبری امریکا و عملگی اسرائیل و همکاری کشورهای مزدور و خائن منطقه، علیه جمهوری اسلامی ایران حمله کردند و چون زورشان نرسید، آتش‌بس کردند و همه چیز تمام شد. خیر؛ حمله‌ای که در روز ۲۳ جوزا صورت گرفت، آغازی بر پایان این تقابل حق و باطل بود و این تقابل تا زمانی ادامه خواهد داشت که جبهه حق پیروز شود و جبهه باطل کوبیده و از میان برداشته شود.
 
تحلیل جنگ اخیر؛ از غرور ترامپ تا شکست آمریکا
شما دیدید که روز اول حمله، ترامپ با چه غرور و تکبری گفت: «ما به ایرانی‌ها ۶۰ روز فرصت دادیم؛ امروز روز ۶۱ است.» معنی این حرف چیست؟! یعنی شما در این ۶۰ روز از حمایت ما استفاده نکردید و امروز نتیجه سرکشی خودتان را می‌بینید. حرف این‌ها در روز اول این بود که ایران راهی جز تسلیم ندارد و باید تسلیم شود، تمام. در اواسط جنگ، خبرنگاری از ترامپ پرسید آیا ممکن نیست که شما پا درمیانی کنید و جلوی جنگ را بگیرید؟! مضمون حرف ترامپ این بود که کسی که دست بالا را دارد و در حال پیروزی است، سخت می‌شود که از او بخواهی دست بکشد از جنگ. آن‌ها با این غرور وارد جنگ شدند و فکر می‌کردند که کار جمهوری اسلامی تمام است.
اما با پشتیبانی مطمئن و قطعی خدای متعال، عنایات ویژه‌ی ائمه معصومین علیهم‌الصلاة والسلام، شجاعت، قاطعیت، و تدبیر بسیار روشن، صریح و حکیمانه‌ی حضرت امام خامنه‌ای حفظه‌الله تعالی، مجاهدت نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، و حضور وفادارانه، دلسوزانه و انقلابی ملت ایران در صحنه، تمام توطئه‌های دشمن نقش بر آب شد. بعد از آنکه سه سایت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران مورد حمله قرار گرفت، در پاسخ، پایگاه "العدید" مورد هدف قرار گرفت. همان شب یا بامداد روز بعد، ترامپ بلافاصله اعلام می‌کند که آتش‌بس برقرار است و جنگ تمام شده. از آن‌ طرف هم نتانیاهو سریعاً این آتش‌بس را می‌پذیرد.

توهین ترامپ به رهبر انقلاب؛ نشانه سوز شکست
خب، تا اینجای کار، دست جمهوری اسلامی ایران بالاست؛ پیروز میدان، پیروز این تقابل، جمهوری اسلامی است. اما این پایان ماجرا نیست. حالا نوبت رسیده به سوز و گداز آقای ترامپ! ببینید این بی‌ادب، این فاسد، این قمارباز، این فرد بی‌شرف، به رهبر معظم انقلاب اسلامی توهین می‌کند؛ در سخنرانی یا مصاحبه‌ی مطبوعاتی، ادای ایشان را درمی‌آورد، بعد تهدید به ترور می‌کند. این‌ها از قدرت نیست، این‌ها از ضعف و سوزی است که در دل شان شعله کشیده؛ سوزی که از اقتدار انقلاب اسلامی، از ایستادگی ملت ایران، و از شکست مفتضحانه‌شان در این میدان سرچشمه گرفته است.

تشکیل اجماع جهانی علیه آمریکا و اسرائیل
امریکا و اسرائیل آمده بودند تا جمهوری اسلامی را زمین‌گیر کنند؛ می‌خواستند اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کنند و به اهدافشان برسند. اما چه شد؟! اجماع جهانی علیه خودشان شکل گرفت. ملت ایران در داخل متحد شد، کل منطقه از جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد، جهان اسلام در کنار جمهوری اسلامی ایستاد، و همه‌ی آزادی‌خواهان عالم صف کشیدند پشت جمهوری اسلامی ایران.
دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی که در قالب کشورهای غربی در صحنه حضور داشتند، عملاً حرفی برای گفتن نداشتند؛ چرا؟! چون حق با جمهوری اسلامی ایران بود. این اسرائیل و امریکا بودند که تجاوز کرده بودند و جمهوری اسلامی ایران در موضع دفاعی قرار داشت. حتی غربی‌ها، با اینکه دل شان می‌خواست طرف متجاوز را حمایت کنند، اما از نظر منطق، قانون، عرف بین‌الملل و افکار عمومی، چیزی برای گفتن نداشتند.
خب، این همه دستاوردهای بزرگی که درباره‌شان صحبت کردم، دستاوردهای فراوانی بود که این جنگ برای جمهوری اسلامی، برای کل جهان اسلام و برای بشریت آزادی‌خواه به همراه داشت. وقتی طرف مقابل این همه موفقیت و دستاورد را می‌بیند، طبیعتاً ناراحت می‌شود. بنابراین چه می‌کند؟! به رهبر انقلاب توهین می‌کند و تهدید و ترور را شروع می‌کند.
 
لزوم حمایت عملی از رهبر انقلاب و مقابله با کفر
اینجا وظیفه ما مسلمانان مشخص می‌شود. وظیفه ما چیست؟! در چنین شرایطی چه مسئولیتی بر دوش ماست؟! 
ما به دو دلیل موظفیم توهین و هتاکی ترامپ را به‌ شدت محکوم کنیم و در برابر آن بایستیم؛ باید در برابر کل دنیای کفر بایستیم و در کنار ایرانی‌ها و پشت سر رهبر انقلاب باشیم و از ایشان حمایت کنیم. این حمایت فقط به لفظ و حرف نیست، بلکه باید وسط میدان باشیم، وسط معرکه، در عرصه‌ی تقابل. ما باید جزئی از برنامه باشیم، جزئی از پازلی باشیم که امروز دنیای اسلام در برابر دنیای کفر قرار گرفته است؛ نقشی فعال، مؤثر و ایستاده، نه تماشاچی و منفعل. این وظیفه هر مسلمانی است که دل در گرو حق و عدالت دارد.
 
دلیل قرآنی و دینی برای حمایت از نظام اسلامی و رهبری آن
دلیل اول ما دلیل قرآنی است. در ابتدای صحبت‌هایم آیه‌ای را قرائت کردم که می‌فرماید: «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا» یعنی با کسانی که می‌خواهند با شما بجنگند، شما هم بجنگید، اما شما آغازگر تجاوز نباشید. اگر کسی با شما جنگید، شما هم باید با آنها بجنگید و مقابله کنید. ما بر اساس این حکم قرآن عمل می‌کنیم و کاری نداریم که این کار به نفع ماست یا به ضرر ما؛ بلکه متعبدانه و با اخلاص، بر اساس دستور خدای متعال در صحنه هستیم.
ما از رهبر خود که یک رهبر معمولی نیست، بلکه امروز نماد اسلام است، نماد کل جهان اسلام و بشریت آزادی‌خواه است، دفاع می‌کنیم. ایشان مرجع تقلید ماست، نائب امام زمان علیه‌السلام است، و تمام هستی ما به ایشان وابسته است. اگر ایشان ضربه ببیند، تحقیر شود یا مورد توهین قرار گیرد، برای ما دیگر چیزی نمی‌ماند. لذا بر اساس دستور قرآن در صحنه هستیم و از این مرد الهی با جدیت و قاطعیت حمایت می‌کنیم و در برابر دشمنان ایشان که دشمنان اسلام، دین، مذهب، مکتب و انسانیت هستند، می‌ایستیم.
 
محافظه‌کاری حرام است/ فرصت تاریخی فعلی را نباید با سکوت و انفعال از دست داد
در اینجا برادران، باید محافظه‌کاری را کنار بگذاریم. من به شخصیت‌ها، علما، حوزه‌های علمیه، دانشگاهیان و به همه مؤمنان و مسلمانان جهان، به خصوص مردم عزیز افغانستان اعلام می‌کنم: اگر تاکنون محافظه‌کار بوده‌اید، از این به بعد محافظه‌کاری حرام است. محافظه‌کاری برای چیست؟! برای اینکه جان خودم را حفظ کنیم تا منتظر فرصت مناسب باشیم؟! اما بالاتر از این فرصت، چه وقت فرصت دیگری فراهم خواهد شد؟! فرصت دیگری نیست! اگر در چنین شرایطی در صحنه نباشیم و چهره خود را آشکار نکنیم، از دین دفاع نکنیم و در برابر کفر نایستیم، ممکن است فردا دیگر فرصتی نباشد و خداوند توفیق حضور در صحنه را به ما ندهد.
امروز خدای متعال بر کل جهان اسلام منت نهاده و یک فرصت تاریخی بسیار ارزشمند در اختیار ما قرار داده است؛ فرصتی که جبهه‌ی اسلام، جبهه‌ی دین، جبهه‌ی مذهب با تمام قدرت و قوت، تبارز یافته و ظهور و بروز پیدا کرده است. امروز اگر ما در کنار این جبهه، در متن میدان و در وسط دایره‌ی این حرکت نباشیم، اگر از حق دفاع نکنیم و در برابر باطل نایستیم، دیگر نباید با افتخار نام مسلمان بر خود بگذاریم؛ باید روی این عنوان خط چلیپا کشید.
ممکن است بعضی از شخصیت‌های عزیز ما در افغانستان گلایه‌هایی داشته باشند در خصوص مسأله مهاجرین و مسائل مشابه. بله، ما هم نسبت به برخی از سیاست‌های دولت ایران، ‌بهه ویژه در زمینه‌ی مهاجرین، صراحتاً و جدّاً انتقاد داریم. در طول بیش از ۳۵ سالی که دفتر مرکز تبیان در ایران فعال بوده است، همواره از حقوق مهاجرین دفاع کرده‌ایم و امروز هم جدی در صحنه هستیم و از حقوق ملت مهاجر خود با قوت دفاع می‌کنیم.
 
نقد سیاست مهاجرتی ایران با حفظ حمایت از نظام/ انتقاد با حفظ وفاداری به نظام اسلامی
ما بر این باوریم که سیاست فعلی دولت ایران در قبال مهاجرین سیاست درستی نیست؛ سیاستی است همراه با اشکال، که می‌تواند هم برای اسلام، هم برای ایران، و هم برای افغانستان معضل‌آفرین باشد. این سیاست می‌تواند زحمات چهل ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران را ضرب در صفر کند. در خصوص اخراج‌ها، ما از ابتدا گفته‌ایم مخالف اصل بازگشت مهاجرین نیستیم، اما اخراج باید با برنامه‌ریزی، تدریجی، و همراه با حفظ کرامت انسانی و اسلامی باشد. در حالی ‌که شرایط فعلی نه تدریجی است و نه کرامتی در آن دیده می‌شود.
اما با همه‌ی این انتقادات، برادران! توجه داشته باشید که این نظام، تنها نظام الهی و اسلامی است که در ۴۷ سال گذشته همواره در صحنه بوده، از اسلام دفاع کرده، از دین، مذهب، و از حقوق مستضعفین جهان پشتیبانی کرده است. اگر این نظام ضربه بخورد یا از صحنه حذف شود، مشکلات متعددی برای امت اسلامی و تمام مستضعفان جهان به وجود خواهد آمد.
بنابراین، دلیل اول ما، یک دلیل قرآنی است. ما طبق دستور خدای متعال، متعبداً در صحنه‌ایم. نه از روی مصلحت سیاسی، نه به خاطر منافع شخصی، بلکه چون خدا فرموده که اگر با شما بجنگند، باید بجنگید، و از رهبر انقلاب اسلامی، از نظام جمهوری اسلامی ایران، از ملت ایران و از تمامیت این کشور با جدیت دفاع می‌کنیم، چه در ایران، چه در افغانستان، و هر جایی که بتوانیم. هر امکاناتی که در اختیار ما باشد، در این مسیر خرج خواهیم کرد.
 
دلیل سیاسی و امنیتی حمایت از جمهوری اسلامی ایران
اما دلیل دوم، دلیل سیاسی و امنیتی است که بسیار مهم و راهبردی است. امروز خاکریز اول اسلام در برابر استکبار جهانی، به رهبری امریکا و اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران است؛ این خط مقدم مقابله با استکبار، نه فقط برای ایران بلکه برای تمام کشورهای اسلامی و حتی در برابر قدرت‌هایی مثل چین و روسیه است.
اگر دشمنان موفق شوند به رهبر انقلاب آسیب برسانند، نظام را با چالش مواجه کنند، به آن ضربه بزنند و تغییری در حاکمیت مطابق میل خودشان ایجاد کنند، اولین آسیب را نه فقط ایران، بلکه ما، ملت افغانستان خواهیم دید. این روندی است که حتماً اثرات مخربی بر افغانستان و سایر کشورهای منطقه خواهد داشت، زیرا اسرائیل و امریکا کسی را در امان نخواهند گذاشت.
 
هدف نهایی دشمن، نابودی تمام جهان اسلام و حتی دیگر قدرت‌هاست
شما حتماً دیدید که نتانیاهو آشکارا گفته است پس از ایران نوبت پاکستان است؛ او به صراحت اعلام کرده که قصد دارد پس از ایران علیه پاکستان هم اقدام کند. پس از آن نوبت ترکیه است؛ فراموش نکنیم که ترکیه هرچند سکولار است و عضو ناتو، اما اسرائیل هیچگاه یک حکومت قدرتمند و مسلمان را در منطقه قبول ندارد و حتماً تلاش می‌کند ترکیه را هم تضعیف و ضربه بزند.
پس از ترکیه نوبت عربستان، اردن، مصر و سپس کشورهای حوزه خلیج فارس می‌رسد. حتی روسیه و چین نیز هدف نهایی آنان هستند. این دشمنان به دنبال تسلط کامل بر جهان‌اند، به گونه‌ای که ملل دیگر تبدیل به برده و اسیر آن‌ها شوند و مجبور باشند هرچه آن‌ها بگویند اجرا کنند یا در غیر این صورت نابود شوند.
 
بود و نبود ما وابسته به حمایت از جمهوری اسلامی است
در چنین وضعیتی، مسئله، مسئله‌ی بود و نبود است. حمایت ما از جمهوری اسلامی و پیروزی این انقلاب و این جبهه یعنی بودن ما، یعنی فراهم شدن زمینه ظهور، یعنی فراهم شدن شرایط برقراری حکومت خدا بر زمین.
اما اگر ما وارد صحنه نشویم، اگر از این نظام، از این حاکمیت و از این رهبر حمایت نکنیم، اگر دیگران هم حمایت نکنند و این نظام و این انقلاب تنها بماند، قطعاً ضربه خواهد خورد، آسیب خواهد دید و از میان برداشته خواهد شد؛ آن زمان دیگر قبر ما هم کنده شده است. 
بنابراین ما ناچاریم به خاطر امنیت خود، به خاطر مسائل سیاسی، به خاطر حفظ اقتدار و حتی به خاطر یک زندگی ساده و حداقلی که در صحنه باشیم؛ باید در کنار جمهوری اسلامی ایران بایستیم و از رهبر انقلاب اسلامی دفاع کنیم.
 
بیعت ملت افغانستان با نایب امام زمان (عج)
من، به عنوان یک طلبه‌ی افغانی که محل فعالیت اصلی‌ام در افغانستان و در شهر کابل است، از جانب خودم، از طرف مجموعه‌ی مرکز تبیان، از سوی همه‌ی کسانی که مانند ما می‌اندیشند، و از طرف ملّت مؤمن، مسلمان، دین‌باور و مکتبی افغانستان، از همین تریبون اعلام می‌کنم: آقای ما، مولای ما، صاحب‌الزمان، حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف! خاطرِ مبارکت جمع باشد. ما، به عنوان نوکران درگاهت، به عنوان سربازان گمنام و کوچک، اگر مورد قبول واقع شویم، در خدمت نایب شما هستیم. در مسیر اجرای فرامین نائبت، در شرایط کنونی، با همه‌ی وجود ایستاده‌ایم. ما امام خامنه‌ای حفظه‌الله‌تعالی را تنها نخواهیم گذاشت؛ تمام زندگی ما، تمام هستی ما، تمام دار و ندار ما در خدمت این نظام، این انقلاب و این رهبر الهی خواهد بود.
از خدای متعال درخواست می‌کنیم این توفیق را تا پایان عمر به ما عطا کند؛ که در این مسیر ثابت‌قدم باشیم، وظیفه‌مان را انجام دهیم، و پایان راه‌مان نیز، شهادت در این مسیر مقدس و الهی باشد.
https://avapress.com/vdcgtz9wwak9xu4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما