تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۱۲
کد مطلب : 315136
حسینی مزاری: باید اول خودمان قرآنی شویم/ ضرورت بازگشت به قرآن برای نجات امت اسلامی
رئیس مرکز تبیان در مشروح سخنان خود در مراسم گرامی‌داشت ولادت حضرت معصومه(س) و افتتاح بخش پسران دارالقرآن «محمد رسول‌الله(ص)» در کابل با تأکید بر جایگاه کلیدی آموزش و عمل به قرآن، ریشه مشکلات امت اسلامی را در فاصله گرفتن از این کتاب آسمانی دانست و خواستار بازتعریف کارکرد دارالقرآن‌ها در جهت تحول فردی و اجتماعی شد. وی با اشاره به ضرورت قرآنی‌شدن رفتار و شخصیت فعالان این عرصه، گفت: جامعه ما تا زمانی که آموزه‌های قرآن را نیاموزد و اجرا نکند، از بحران‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی رها نخواهد شد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در سخنان خود با اشاره به اینکه آموزش و عمل به قرآن محور اصلی نجات امت اسلامی است، اظهار داشت: خدای متعال نه‌ تنها فرمان به تعلیم داده بلکه خود نیز در نقش معلم وارد میدان شده است. پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع) نیز آموزش قرآن را از رسالت‌های اصلی خود دانسته‌اند و آن را معیار برتری و فضیلت معرفی کرده‌اند. از این‌ رو، فعالیت قرآنی باید از مرحله آموزش صرف فراتر رود و منجر به تحول در سبک زندگی فردی و اجتماعی گردد.
 
حسینی مزاری با انتقاد از برخی فعالیت‌های نمایشی در حوزه قرآن، تأکید کرد: دارالقرآن‌هایی که فقط به ظاهر اکتفا کنند، اما در عمل موجب تفرقه، دروغ، تهمت و غیبت در جامعه شوند، کارکرد خود را از دست می‌دهند. وی شرط موفقیت هر حرکت قرآنی را قرآنی‌شدن عاملان آن دانست و گفت: تنها در صورتی می‌توان جامعه را به سمت قرآن سوق داد که مربیان و متولیان، خود الگوی عملی آموزه‌های قرآنی باشند.
 
متن کامل سخنان رئیس مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در این مراسم به شرح ذیل است:
 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین، ثم الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الاطیبین. رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي. اما بعد، قال الله فی کتابه الکریم: الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ.
 
ایام، ایام مبارکی است. سه‌شنبه گذشته، اول ذی‌القعده، سالروز میلاد کریمه اهل‌بیت علیهم‌السلام، حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها بود و جمعه پیش‌رو، یازدهم ذی‌القعده، برابر با نوزدهم ثور، سالروز میلاد باسعادت حضرت امام رضا علیه‌السلام است. فاصله‌ی بین این دو مناسبت در ایران به‌ عنوان "دهه کرامت" نام‌گذاری شده است. طبیعی است که در این فاصله، مجالس و محافل متعددی برگزار شود و اوج این برنامه‌ها نیز در روز جمعه آینده و یکی دو روز پیش از آن خواهد بود، به مناسبت میلاد حضرت امام رضا علیه‌السلام. روشن است که در چنین ایامی، افتتاح هر کار خیر و نیکویی، قطعاً پربرکت‌تر و پرثمرتر خواهد بود.
 
امروز که شاهد افتتاح بخش پسران دارالقرآن "محمد رسول‌الله صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم" هستیم، به میمنت و مبارکی این این اقدام و حرکت افزوده می‌شود.
 
امیدواریم این دارالقرآن بتواند به‌ صورت ممتاز و شاخص جلوه‌گر شود، به‌ گونه‌ای که از برنامه‌های آموزشی معمولی و متعارف سایر دارالقرآن‌ها فراتر برود و طرح‌ها و برنامه‌هایی متفاوت، اثرگذار و در خور توجه را دنبال کند. یعنی علاوه بر آموزش قرآن کریم، باید در جهت فرهنگ‌سازی و ترویج مفاهیم قرآنی نیز فعالیت داشته باشد و برنامه‌ریزی‌هایی جدی برای ترغیب مردم به عمل به آموزه‌های قرآن در دستور کار قرار گیرد. ما از جناب آقای سید ضیای ضیاء صمیمانه سپاس‌گزاری می‌کنیم که با همت والا وارد عرصه‌ی تعلیم و آموزش قرآن شده‌ است. این کار، حرکتی بسیار مناسب، مهم و در عین حال ضروری است.
 
همه‌ی شخصیت‌ها و همه‌ی حلقات باید برای قرآن کار جدی انجام دهند. هرچقدر هم که برای قرآن تلاش کنیم، باز هم کم است. جامعه‌ی ما، جامعه‌ای اسلامی است و به قرآن نیاز دارد؛ به آموزه‌های قرآن نیاز دارد؛ به فرهنگ قرآن کریم نیاز دارد. بدیهی است هر اندازه که جامعه‌ی ما در مسیر دستورات قرآن حرکت کند، به همان میزان سعادتمندتر و قدرتمندتر خواهد شد. موضوعی که جناب آقای سید ضیای ضیاء به این‌جانب سپرده‌اند، اهمیت آموزش قرآن کریم است. این مسئله در اسلام جایگاه بسیار بلندی دارد. در رابطه با اهمیت آموزش قرآن و همچنین احکام اسلامی در این زمینه، دلایل متعددی وجود دارد. نخستین دلیل، خود خدای متعال است؛ خداوند متعال به آموزش و تعلیم دستور داده و توصیه فرموده است. البته این سفارش، سفارش عمومی است و اصل آموزش و یادگیری علوم برای انسان‌ها مورد تشویق، ترغیب و حتی امر الهی قرار گرفته است. و چه بهتر از فراگیری قرآن کریم؛ کتاب هدایت، کتاب زندگی، و برنامه‌ی زیست فردی و اجتماعی انسان در این دنیا.
 
خداوند متعال حتی پیش از بعثت رسول اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله، آیه‌ای به ایشان وحی می‌فرماید و می‌گوید: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (۱) خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (۲) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (۳) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (۴) عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (۵) در اینجا خود خداوند متعال در جایگاه آموزگار قرار می‌گیرد، در منصب معلمی است. در حالی که انسان را به خواندن و فراگیری فرمان می‌دهد، خود نیز به‌ عنوان معلم وارد میدان می‌شود و در فرآیند تعلیم نقش مستقیم دارد.
 
در آیه‌ای دیگر نیز می‌فرماید: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ» یعنی قسم به قلم و آنچه می‌نویسند. این، اهمیت آموزش و یادگیری را به‌ خوبی نشان می‌دهد. خداوند در قرآن کریم حدود شصت‌ بار قسم خورده است، اما مبارک‌ترین و مهم‌ترینِ این قسم‌ها، همین قسم به قلم است؛ قلمی که ابزار آموزش، ابزار نوشتن، یادگیری و یاد دادن است. بنابراین، نخستین دلیلی که بر اهمیت آموزش دلالت دارد، همین است که خود خدای متعال به آموزش فرمان داده، خود دست‌اندرکار آموزش است و نفس آموزش را مهم شمرده است. طبعا در میان همه‌ی انواع آموزش‌ها، آموزش قرآن کریم و یادگیری و تعلیم آن، محور اصلی خواهد بود.
 
دلیل دوم اهمیت آموزش قرآن کریم این است که اولین معلم قرآن، خود خداوند متعال است. در سوره الرحمن می‌فرماید: «الرَّحْمَٰنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ» خداوند متعال خودش قرآن را آموزش داده، خودش یاد داده است. خب، اگر آموزش قرآن تا این حد مهم است که خداوند بزرگ و متعال، خود به عنوان آموزگار آن وارد میدان شده، پس برای ما انسان‌ها و مسلمان‌ها نیز باید بسیار مهم و ارزشمند باشد. اگر ما واقعاً خود را عبد خدا می‌دانیم، بنده‌ی او هستیم، پس باید در همین مسیر حرکت کنیم.
 
وقتی خالق ما، با آن عظمت و بزرگی، اقدام به آموزش قرآن می‌کند، دیگر ما کی هستیم که این کار را ترک کنیم؟! باید ما نیز با انگیزه و جدیت وارد عرصه آموزش و ترویج قرآن شویم.
 
دلیل سوم یا در واقع دومین معلم قرآن، پیامبر اسلام صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّـۧنَ رَسُولࣰا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ» یعنی یکی از اصلی‌ترین وظایف پیامبر اسلام از آغاز بعثت تا پایان عمر شریف‌شان، تلاوت آیات، آموزش قرآن، و تبیین مفاهیم آن بود. پیامبر اکرم نه‌ تنها خود عهده‌دار آموزش قرآن بود، بلکه به‌ طور جدی مردم را نیز به آموزش و یادگیری آن ترغیب می‌کرد. تا آنجا که می‌فرماید: «خِیَارُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَعَلَّمَهُ» بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و سپس آن را به دیگران آموزش دهد. وقتی پیامبر اکرم، به چنین صورتی اهل قرآن را ستایش می‌کند -چه فراگیرنده و چه آموزگار- طبیعی است که این نشان‌دهنده اهمیت فوق‌العاده آموزش قرآن است.
 
علاوه بر این، روایات بسیاری هم از سایر ائمه معصومین علیهم‌السلام در زمینه اهمیت یادگیری و آموزش قرآن به ما رسیده است. اما با توجه به ضیق وقت، نمی‌توان در این مجال به همه آن‌ها پرداخت.
 
دلیل دیگری بر اهمیت یادگیری قرآن کریم، نیاز مبرم ما به قرآن است. ما به قرآن نیاز داریم؛ به هدایت‌هایی که در متن قرآن آمده، در همه عرصه‌های زندگی محتاج آن هستیم. قرآن کریم کتاب هدایت است، اساس‌نامه و آیین‌نامه زندگی است. اگر بخواهیم درست زندگی کنیم، باید قرآن را یاد بگیریم. اگر بخواهیم در این دنیا سرافراز، گردن‌فراز، قدرتمند و با عزت زندگی کنیم، راهی جز یادگیری قرآن نداریم. اینجاست که بحث آموزش قرآن اهمیت پیدا می‌کند. وقتی قرآن برای تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی زندگی ما برنامه دارد، پس ما هم باید خود را با این برنامه الهی هماهنگ کنیم. قرآن کریم دریای عظیمی است. اگر کسی وارد آن شود، اگر مطالعه کند، اگر با دقت نگاه بیندازد، واقعاً چیزی در این دنیا نمی‌ماند، نه نکته‌ای، نه مسئله‌ای، نه معضلی و مشکلی، مگر اینکه قرآن راهی برای آن مطرح کرده باشد.
 
اینجاست که ما مسلمانان به فهم قرآن، به آموزش قرآن و به آموزش دادن قرآن کریم نیاز داریم؛ نیاز جدی، نیاز اساسی، نیاز حیاتی. خب حالا حتماً سؤال اینجاست که اگر قرآن این‌ همه مهم است، با این‌ همه دستورات و این‌ همه هدایات که هیچ چیزی در این دنیا نیست مگر اینکه در قرآن کریم آمده باشد، پس چرا مسلمان‌ها با این وضع زندگی می‌کنند؟! چرا این‌ همه مشکل، معضل، پراکندگی، تفرقه و نفاق؟! چرا در طول سده‌های مختلف، مسلمان‌ها طعمه‌ی قدرتمندان دنیا بوده‌اند؟! طعمه‌ی استعمارگران و استثمارگران بوده‌اند؟! چرا وضع اقتصادی‌شان خوب نیست؟! چرا وضعیت سیاسی و فرهنگی‌شان مناسب و مطلوب نیست؟! چرا ما در مباحث حکومت‌داری، رهبری اجتماع و هدایت مردم، دچار نقص و مشکل هستیم؟!
 
جواب این سؤال روشن است: این ضعف در قرآن نیست؛ مشکلی در خود قرآن نیست؛ مشکل در ما مسلمان‌هاست. ما به قرآن نپرداختیم، ما به قرآن توجه نکردیم، ما از قرآن یاری نخواستیم، ما قرآن را یاد نگرفتیم، ما قرآن را در زندگی‌مان اجرایی نکردیم. لذا امروز دچار مشکل هستیم. و اگر ما علاقه داریم که در زندگی خود، زندگی توانمند و عزتمند داشته باشیم، و اگر علاقه داریم که این دنیا برای ما توشه‌ی خوبی برای آخرت‌مان فراهم کند، ما باید ورود پیدا کنیم به بحث قرآن. باید قرآن را خوب یاد بگیریم، و باید در زندگی خود به‌هرحال آن را عمل کنیم و به اجرا بگذاریم.
 
بعد ببینید که آیا در این دنیا متحول می‌شویم یا نمی‌شویم؛ بعد ببینید که آیا قدرتمند می‌شویم و توانمند می‌شویم یا نمی‌شویم؛ بعد ببینید که این دنیا محل خوبی برای زندگی، بهره‌بردن و بهره‌برداری خواهد شد یا نه؛ و ببینید که آیا می‌توانیم توشه‌ی خوبی برای آخرت‌مان برداریم یا نه. بله! الدنیا مزرعة الآخرة؛ دنیا مزرعه‌ی آخرت است. اینجا فضایی است و محیطی است که ما باید از آن فضا و محیط، هم برای دنیای خود و هم برای آخرت خود بهره‌برداری بکنیم و استفاده کنیم.
 
خوب، در رابطه با بحث آموزش قرآن هم چند نکته مطرح است که حتماً عزیزان ما که در بحث آموزش قرآن و یادگیری قرآن و یاد دادن قرآن کار می‌کنند، باید توجه جدی داشته باشند. اگر به این نکات توجه نشود، برگزاری دارالقرآن‌ها، حرکات نمایشی قرآنی، برگزاری نمایشگاه‌ها و هیاهوها و سر و صداهای قرآنی، دردی را دوا نخواهد کرد. قرآنی که در زندگی ما تأثیرگذار نباشد، قرآنی که در رفتار ما، در گفتار ما، در کردار ما، ظهور و بروز نداشته باشد، وجود دارالقرآن‌هایی از این نوع فایده‌ای نخواهد داشت.
 
ما کار قرآنی انجام بدهیم، اما در مسیر اختلاف حرکت کنیم؟! ما کار قرآنی انجام بدهیم، اما مباحث قومیت را مطرح کنیم؟! ما ادعای پیروی از قرآن داشته باشیم، اما مباحث منطقه، قوم، سیاه و سفید، شمال و جنوب، شرق و غرب کشور را پیش بکشیم؟! در میان ما اختلافات موج بزند؟! در میان ما تهمت‌ زدن، غیبت‌ کردن، سخن‌چینی، دروغ‌ گویی و معضلات اخلاقی موج بزند؟! این چگونه پیروی از قرآن است؟! این چگونه حرکت در مسیر قرآن است؟!
 
بنابراین کسانی که در این رابطه کار می‌کنند و بحث قرآن را مطرح می‌نمایند و در مسیر اجرایی‌ کردن احکام قرآن گام برمی‌دارند، اول باید در رفتار و گفتار و شخصیت خودشان، قرآنی‌شدن را متبارز بسازند. اول خودشان باید قرآنی شوند.
 
اولین نکته در بحث آموزش قرآن، خوب خواندن قرآن است. علاوه بر بحث صوت و لحن، مسئله تجوید نیز بسیار مهم است. ما باید قرآن را درست یاد بگیریم و حروف را از مخارج‌شان ادا کنیم، بویژه در نمازها. نباید حرفی را به گونه‌ای بخوانیم که معنای کلمه یا جمله تغییر کند. مثلاً وقتی می‌گوییم: اللّهُ الصَّمَد، باید حرف «ص» را درست از مخرجش ادا کنیم. اگر کسی در نماز بخواند اللّهُ سَمَد، این غلط است و نماز او دچار اشکال می‌شود. بویژه علما و روحانیون ما باید در بحث تجوید قرآن توجه جدی داشته باشند. وقتی می‌گویند: وَلَا الضَّالِّينَ، باید بدانند که مخرج «ضاد» کجاست و چگونه باید آن را ادا کرد. یا مثلاً «طاء» از کجا تلفظ می‌شود و به چه شکلی باید ادا شود. به خصوص کسانی که پیش‌نماز هستند، چون متأسفانه گاهی در برخی جماعت‌ها و نمازها می‌بینیم که قرائت، قرائت اشتباهی است و حروف از مخارج‌شان درست ادا نمی‌شود. این مسئله نماز را با مشکل مواجه می‌کند.
 
بنابراین، اهمیت نخست در آموزش، یادگیری و آموزش‌دادن قرآن، این چند نکته اساسی است: صوت، لحن و تجوید قرآن کریم. نکته دوم، فهم مفاهیم قرآن کریم است. دارالقرآن‌ها و کسانی که در زمینه آموزش قرآن فعالیت می‌کنند، نباید تنها به صوت، لحن و تجوید محدود شوند. اگر این‌ها صرفاً هدف باشند، عملاً کارهای نمایشی خواهند بود که در زندگی ما تأثیر چندانی نخواهند داشت. ما قرآن را می‌خواهیم خوب بخوانیم تا بتوانیم آن را خوب بفهمیم و درست متوجه شویم. دارالقرآن‌ها باید برنامه‌ای برای تفهیم مفاهیم قرآن به شاگردان خود داشته باشند. سپس، زمانی که این شاگردان به استاد تبدیل می‌شوند و وارد جامعه می‌شوند، باید هر کدام مروج مفاهیم قرآن باشند و پیشگام در ترویج فرهنگ قرآن در جامعه.
 
شما آیات قرآن را خوب می‌خوانید، اما نمی‌فهمید که چه گفته شد. برای مثال، سوره حمد یا اذکاری که در نماز گفته می‌شود، بالاترین ذکر در اعمال عبادی ماست. اگر در نماز بتوانیم درست بفهمیم و بر اساس مفاهیم اذکار نماز از سوره حمد و توحید گرفته تا باقی اذکار عمل کنیم، کار ما درست است. در زندگی ما باید بدانیم که سوره حمد یعنی چه. وقتی می‌گوییم "الحمدلله"، حمد مخصوص خدا است.
 
آیا در زندگی خود غیر از خدا را هم حمد می‌کنیم یا نه؟! اگر یک انسان توانمند و زورمند را دیدیم، آیا به شکلی غیر معمول خم و راست می‌شویم؟! اگر به خاطر پول، شهرت، یا توانمندی‌های خاص افراد به آنها تعظیم کنیم، این نشان می‌دهد که تنها خدا را حمد نکرده‌ایم. در اینجا کسان دیگری را هم حمد کرده‌ایم، که این کار غلط است. این به این معناست که ما مفهوم سوره حمد را نفهمیده‌ایم.
 
وقتی می‌گوییم "إیاک نعبد"، یعنی "خدای بزرگ، تنها تو را پرستش می‌کنیم." باید ببینیم که آیا در زندگی ما چیزهایی دیگری هم هست که به آنها توجه بیش از حد داریم. آیا فلان سریال تلویزیون را خیلی دوست داریم؟! یا مثلاً مال و جنسی را بیش از حد دوست داریم؟! این نشان می‌دهد که معبود ما یکی نیست و خداهای دیگری هم در زندگی ما وجود دارند. حتی اگر ما زن و فرزند خود را بیشتر از خدا دوست داشته باشیم، این هم به معنای آن است که ما از مفهوم سوره حمد چیزی نفهمیدیم. "إیاک نستعین" یعنی "خدایا تنها از تو کمک می‌خواهیم." حالا باید ببینیم که در زندگی ما آیا از دیگران هم کمک می‌خواهیم یا نه. اگر غیر از خدا، کمک گرفتن از دیگران را هم جزء امور مهم در زندگی خود بدانیم، این به معنای آن است که مفهوم و مفاهیم آیات قرآن را درک نکرده‌ایم. بنابراین در بحث آموزش قرآن، باید به فهم مفاهیم قرآن توجه جدی شود. این امر بسیار مهم است که در سطح جامعه، مفاهیم قرآن ترویج شود.
 
نکته سوم این است که ما باید به مفاهیم قرآن کریم عمل کنیم. وقتی که آیات قرآن را خواندیم و مفاهیم آن را درک کردیم، باید خود را عامل به این آیات قرار دهیم. این نباید باشد که خداوند متعال می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا» اما خود ما عامل اختلاف باشیم و به دنبال ترویج اختلافات باشیم.
 
حالا هر نوع اختلافی که باشد؛ اختلاف قومی، منطقه‌ای، رنگ و نژادی، یا اختلاف بین ثروتمند و فقیر. در هر بعد و رشته‌ای که اختلاف وجود داشته باشد، کسی که از زبانش سخنان اختلاف‌آمیز بلند می‌شود، حتی اگر آیت‌الله باشد، باید بدانیم که این فرد ضد قرآن است، ضد اسلام است و ضد خدا است.
 
خداوند می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا» مسلمانان! اگر اقتدار می‌خواهید، اگر عظمت و بزرگی می‌خواهید، باید متحد شوید. امروز کشورهای اسلامی که این همه زحمات و مشکلات دارند، به‌ خاطر اختلافات موجود است. جامعه افغانستان هم که در ابعاد مختلف با عقب‌ماندگی مواجه است، به‌خاطر اختلافات متعدد است. متأسفانه و متأسفانه، کسانی که به انتشار اختلافات دامن می‌زنند، اغلب کسانی هستند که عنوان نخبه را دارند. این نخبه می‌تواند یک روحانی در حوزه علمیه باشد، یک دانشگاهی باشد، یا کسی باشد که در هر لباس و رنگی قرار دارد. بنابراین، قرآن‌آموزان و آموزگاران قرآن قبل از هر کسی باید خود این مفاهیم قرآن را در عمل پیاده کنند و عامل به دستورات قرآن باشند. صرفاً نمایش دادن صوت و لحن و نمایش صدا کافی نیست.
 
وقتی کسی قاری قرآن را می‌بیند، یا حافظ قرآن را ملاحظه می‌کند، باید از آن درس بگیرد، از آن خط بگیرد و مسیر زندگی خود را بر اساس آن تنظیم کند. برای مثال، وقتی فلان قاری قرآن را می‌بینند، باید یادشان بیاید که قرآن به ما چه دروسی می‌دهد؛ دروسی مانند وحدت، صداقت، راستی، وفا و دیگر خصوصیات دینی. همچنین باید به یاد بیاورند که قرآن چه موضعی در برابر دشمنان می‌گیرد: "أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيْنَهُمْ". فرد مسلمانی که بر اساس مفهوم قرآن عمل می‌کند، باید در برابر کفار شدید و قاطع باشد، موضعی روشن و صریح داشته باشد و در میان مسلمانان با عطوفت و مهربانی رفتار کند. نه اینکه در درون خود با مسلمانان شدید و خشن باشیم و با دشمنان بسیار مهربان. این رفتار نشان نمی‌دهد که ما واقعاً عامل به قرآن هستیم. عامل به قرآن باید بر اساس خصوصیات و دستوراتی عمل کند که خداوند متعال در قرآن بیان کرده است. ما به عنوان مسلمان باید در این مسیر حرکت کنیم.
 
بنابراین، آموزگاران قرآن کریم و کسانی که در مدارس و حوزه‌های علمیه قرآن کریم تحصیل می‌کنند، باید ابتدا خود را بسازند و بر اساس مفاهیم قرآن عمل کنند تا بتوانند در سطح جامعه در زمینه فرهنگ‌سازی علوم قرآنی و مفاهیم قرآنی در تمامی عرصه‌ها تاثیرگذار باشند. اگر این روند را در پیش بگیریم و در این مسیر حرکت کنیم، جامعه‌ای سعادتمند و قدرتمند خواهیم داشت. کشور ما به یک کشور قدرتمند و متمدن تبدیل خواهد شد. هرچه بیشتر با قرآن نزدیکی پیدا کنیم، متمدن‌تر خواهیم شد. تمدنی بالاتر از تمدنی که قرآن برای ما مسلمان‌ها معرفی کرده است وجود ندارد.
 
اگر هرچه بیشتر قرآنی باشیم و در محور قرآن حرکت کنیم، و خود را با قرآن مانوس کنیم، افرادی سعادتمند، توانمند، قدرتمند و اثرگذار خواهیم بود؛ هم در جامعه خود، هم در منطقه و حتی در سطح جهانی. در این صورت است که می‌توانیم کشوری متحد و قدرتمند داشته باشیم که نه تنها همسایگان، بلکه بزرگترین قدرت‌های جهانی که تا کنون علیه افغانستان تجاوز کرده‌اند و مشکلاتی برای آن ایجاد کرده‌اند، دیگر توان نگاه چپ به افغانستان نخواهند داشت. بی‌نهایت از جناب آقای سید ضیاء ضیاء تشکر و سپاسگزاریم که قدم در این وادی گذاشته‌ و در این زمینه کار اثرگذار و خوبی را آغاز کرده‌ است. امیدواریم که بتوانیم در کنار ایشان به وظایف دینی خود عمل کرده و در خدمت ایشان و سایر همکاران ایشان باشیم. بیش از این وقت عزیزان را نمی‌گیریم. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.
https://avapress.com/vdcgwn9w3ak9qq4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما