خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: روز جهانی قدس، فرصتی بود برای بازخوانی مسئولیتهای امت اسلامی در برابر ملت مظلوم فلسطین و محکومیت رژیم کودککش صهیونیستی و حامیان بینالمللیاش. به همین مناسبت، حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس مرکز تبیان افغانستان در یک سخنرانی پرشور در کابل، با بررسی وضعیت اسفناک مردم غزه، بر ضرورت پیوند میان دعا و عمل تاکید کرده و راهکارهای مقابله با ظلم و جنایت را در دو عرصه معنوی و میدانی تبیین نمود.
وی با اشاره به حمایت قاطع آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای غربی از جنایات رژیم صهیونیستی، این همراهی را نشانهای روشن از مقابله با بیداری و آگاهی اسلامی و قدرتگیری مقاومت در جهان اسلام دانست. حسینی مزاری با ذکر مثالهایی از تحولات تاریخی افغانستان، عراق، سوریه، یمن و ایران، تأکید کرد که تمامی بحرانهای منطقه در راستای تضعیف محور مقاومت و حفظ امنیت اسرائیل طراحی شدهاند و تنها راه نجات، بازگشت به اسلام، وحدت عملی و مقابله با توطئههای دشمنان در سطوح فکری، فرهنگی و سیاسی است.
پیش از این، گزارش خبری از سخنان رئیس مرکز تبیان منتشر شده است. در ادامه، متن کامل سخنان ایشان را از نظر میگذرانید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، ثم الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الاطهرین. رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي. اما بعد، قال الامام علی علیه الصلاة و السلام: «أحسن العدل نصرة المظلوم»
مراسم، همزمان است با روز جهانی قدس، روز مبارزه مستضعفین با مستکبرین. مصداق اتم و اکمل مستضعف، ملت مظلوم فلسطین و مبارزان و مجاهدان قهرمان و عزتمند غزه هستند. در مقابل، مصداق اتم و اکمل استکبار جهانی، صهیونیسم جهانی به سرکردگی رژیم منحوس، جنایتکار و کودککش اسرائیل و حمایتهای منطقهای و بینالمللی آن در رأس آمریکای جنایتکار است.
امروز، روزی است که همه مسلمانان و آزادگان جهان در اقصی نقاط عالم برای گرامیداشت امروز و تبیین نحوه و شیوه مبارزه با مستکبرین و اعلام حمایت و همبستگی با ملت مظلوم فلسطین و غزه عزم جدی دارند. این بود که ما نیز همانند سالهای گذشته، این مراسم را برگزار کردیم تا حمایت خود را از مردم فلسطین ابراز نماییم. عنوان این همایش «از دعا تا عمل؛ نیاز ملت فلسطین به ویژه غزه و مسئولیت ما» است. من نیز از این فرصت استفاده کرده و پیرامون دو موضوع، مطالبی را خدمت شما ارائه میکنم.
امروز وضعیت غزه بهگونهای بحرانی است که شاید تاریخ، لااقل در عصر ما، چنین شرایطی را برای هیچ ملت و مردمی ندیده باشد. بحران انسانی شدید، قتلعام گسترده، بهویژه در میان کودکان و زنان، کمبود آب، برق و غذا، نابودی زیر ساختها، ویرانی خانهها و از بین رفتن منابع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اداری، همچنین تخریب کامل شبکه بهداشت، همگی نشاندهنده وضعیت اسفناک و محاصره کامل مردم غزه است.
در عین حال، این مردم مظلوم و محروم، با وجود تمام این مصائب، به مبارزه جانانهای علیه رژیم منحط اسرائیل و حامیان بینالمللی و منطقهای آن ادامه میدهند. آنان بیش از یک و نیم سال است که با شجاعت و استقامت در عرصه حضور جانانه دارند و حقیقتاً مبارزه و مجاهدتشان اسطورهای و افسانهای است. شاید در طول تاریخ، چنین مقاومتی و چنین مبارزهای از سوی یک مجموعه کوچک در برابر کل دنیای کفر، نفاق و استکبار سابقه نداشته باشد و معلوم نیست که در آینده نیز شاهد نمونهای مانند آن باشیم.
وضعیت بهگونهای است که حقیقتاً خواهران و برادران ما در غزه نیاز به کمک جدی دارند. وظیفه همه مسلمانان و آزادگان جهان است که برای یاری این ملت مظلوم بشتابند.
برای کمک به مردم غزه نیز دو مسیر وجود دارد که هر دو نیازمند اقدام جدی هستند.
مسیر اول: دعا
نخستین و در دسترسترین مسیر، که کم هزینهترین یا حتی بیهزینهترین راه نیز محسوب میشود، دعا است. همه ما باید برای مردم غزه، مبارزان و مجاهدان فلسطین دعا کنیم؛ دعا کنیم که این ملت از این آزمون سخت سربلند بیرون بیاید، در مبارزه خود پیروز شود و دشمنانش که نهتنها دشمنان فلسطین، بلکه دشمنان همه مسلمانان و حتی تمامی بشریت هستند، منکوب و نابود شوند و دیگر توان ظلم و تعدی به ملتها را نداشته باشند.
حقیقتاً دعا یک حرکت بسیار تأثیرگذار است. دعا، علاوه بر اینکه موجب آرامش دلها و تقویت روحیه مقاومت میشود، نیرویی الهی را در حمایت از مظلومان و در برابر ظالمان به جریان میاندازد.
در اهمیت دعا، آیات متعددی از قرآن کریم و روایات بسیاری از پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) وجود دارد که بر جایگاه والای دعا تأکید دارند. من اینجا سه آیه و شش روایت یادداشت کردهام که پرداختن به آنها وقت را می گیرد. الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ...، الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْأَنْبِيَاءِ...، الدُّعَاءُ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ... و الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ...، از جمله روایات در این زمینه است.
آیات و احادیث نشان میدهد که دعا یکی از قویترین ابزارهای معنوی در دست مسلمانان است و میتواند مسیر حوادث را تغییر دهد. بنابراین، همه مسلمانان، در هر جای دنیا که هستند، باید این عمل را جدی بگیرند و با خلوص نیت برای مظلومان دعا کنند. به ویژه در شبهای پایانی ماه مبارک رمضان، بهخصوص در سحرها، لازم است که برای مردم غزه، این ملت مظلوم اما قهرمان، جدا دعا کنیم. در این زمینه، برخی از ادعیه و سورههای قرآن که از سوی بزرگان دین مورد تأکید قرار گرفتهاند که باید در اولین فرصت برای پیروزی مردم غزه اقدام بکنیم. اینها شامل دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه، سوره فتح و دعای توسل میباشند.

امروز نیز یکی از برادران ما این دعای پرفیض را قرائت کرد و ما از معنویت این دعا بهرهمند شدیم. همچنین، ذکر مصیبت حضرت رقیه(س) ما را به یاد اطفال یتیم و کودکان سرزمین غزه انداخت، کودکانی که با درد و رنجی وصفناپذیر مواجهاند. البته در سرزمین غزه، شرایط بهگونهای است که حتی فرصت یتیم شدن را از کودکان گرفتهاند؛ چهبسا اطفال، زودتر از پدران و مادران شان به شهادت میرسند. امروز آمار شهدای کودک در غزه بسیار بیشتر از مردان است. این جنایتی آشکار و حرکتی فرعونی است. همانگونه که فرعون تلاش میکرد تا موسی (ع) متولد نشود تا حاکمیتش در معرض تهدید قرار نگیرد، امروز رژیم منحط اسرائیل نیز در تلاش است تا در غزه نسلکشی کند. آنان با هدف قرار دادن اطفال و کودکان، میخواهند آیندهای عاری از نسلهای مقاوم و مبارز ایجاد کنند، اما این خیال باطل است. چرا که همان خدایی که در زمان فرعون، موسی را متولد کرد، او را در خانه فرعون پرورش داد و در نهایت بساط ظلم فرعونیان را برچید، امروز نیز همان خدا حامی مظلومان غزه است. این وعده الهی است که ظلم و جنایت اسرائیل، آمریکا، انگلیس، فرانسه و مزدوران منطقهایشان نابود خواهد شد و در نهایت مستضعفین پیروز خواهند گشت و حاکمان نهایی این زمین مستضعفین خواهند بود.
این مسیری است که همه ما باید در آن گام برداریم و در قبال آن احساس مسئولیت کنیم. شخصاً مدتی است که به خواندن دعاهای سفارششده و سوره فتح قرآن کریم برای پیروزی مردم مسلمان غزه مشغولم و معتقدم که این عمل تأثیرگذار و بسیار مفید است.
مسیر دوم: عمل
مسلمانان باید وارد عمل شوند. نباید تنها به دعا اکتفا کنند. دعا بهتنهایی کافی نیست، بلکه بیانکننده یک مسیر و روش مبارزه است. دعا ما را به تحرک، انسجام و حضور عملی در میدان مبارزه فرامیخواند. دعا برای این نیست که تنها نام خدا را بر زبان بیاوریم و سپس ساکت و منفعل زیر لحاف بنشینیم. خیر! دعا هدفی مشخص دارد و آن این است که ما مطابق مفهوم و مفاد آن، عمل کنیم.
مسلمانان وظیفه دارند در این مسیر گام بردارند، اما دشمن نیز در برابر قوه و نیروی عملیاتی مسلمانان،کارهای خطرناکی انجام داد تا مسلمانان نتوانند عمل جدی انجام بدهند.. در طول ۷۵ سال گذشته، استکبار جهانی، بهویژه آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، اقدامات گستردهای انجام دادهاند تا مسلمانان را از اقدام عملی بازدارند. جنگ ششروزه و سایر درگیریها، تنها بخشی از این طرحهای گسترده بوده است که داستان مفصلی دارد.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، تحولات بزرگی در منطقه رقم خورد. جهاد مردم افغانستان شکل گرفت، منطقه آبستن تحولات بزرگ و بیداری اسلامی شد، و سپس مسئله روز جهانی قدس مطرح گردید. این بیداری، جان تازهای به ملت و مبارزان فلسطین بخشید.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از روز جهانی قدس، ملت فلسطین در حال فراموشی و نسیان بودند و خیال اسرائیل و امریکا از هرگونه مجاهده راحت بود اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انتفاضهها شروع شد. انتفاضه اول، دوم و سوم. شما حتما در جریان هستید که در انتفاضه اول، انتفاضه دوم و انتفاضه سوم، تمام داشتههای مردم فلسطین تنها کلوخ، سنگ و ابزارهای ابتدایی بود. اما این ملت با مقاومت و پایداری خود، آهستهآهسته از سنگ و کلوخ به کلاشنیکوف و سپس به سلاحهای مدرنتر و در نهایت به موشکها دست یافتند. امروز شما شاهد آن هستید که یک ملت محدود در برابر یک قدرت جهانی ایستادگی میکند.
برای ایجاد تهدید در مسیر این بیداری، در برابر اقتدار ملت مظلوم فلسطین و در برابر آگاهی جهانی، شما میبینید که اتفاقات دیگری در جهان رخ میدهد. جنگ عراق علیه ایران آغاز میشود. جنگ عراق علیه ایران دقیقا در جهت تضعیف روحیه مبارزه با اسرائیل بود و برای جلوگیری از گسترش تهدید علیه اسرائیل طراحی شده بود. این جنگ همچنین برای تأمین امنیت رژیم منحط اسرائیل راهاندازی شد. پس از آن، مشکلات دیگری در منطقه بوجود میآید، از جمله آنها مشکلاتی است که در افغانستان به وقوع پیوست. باید بدانید که این معضلات بهطور مشخص توسط امریکا و اسرائیل در افغانستان ایجاد شده است. جنگهای داخلی که در افغانستان رخ داد، جنگهای داخلی بین احزاب اسلامی و شخصیتهای مسلمان که در زمان جهاد همه با هم متحد بودند، بخشی از این توطئهها بود. تمامی شخصیتها و احزاب اسلامی برای خدا جان، مال و همه هستی خود را فدا کرده بودند، اما چگونه شد که پس از پیروزی جهاد، این گروهها به جان یکدیگر افتادند و مشکلات و معضلات به وجود آمد؟!
دلیل این امر این بود که افغانستان بعد از پیروزی جهاد داشت به عنوان یک الگو در سطح جهانی مطرح میشد. افغانستان داشت به عنوان یک حرکت جهتدهنده و یک موتور حرکتدهنده جریانهای مبارز در سرتاسر دنیا احیا شده بود و نامش در دنیا مطرح شده بود. حتی مبارزان و مجاهدان الجزایر در آن زمان میگفتند که باید سربند مجاهدان افغانستانی را به سر بست و در جهت براندازی حاکمیت الجزایر مبارزه کرد.
خوب، به دلیل شکستن این الگو که قطعا برای حاکمیت رژیم اسرائیل و سایر وابستگان امریکا در منطقه خطرناک بود، این اقتدار را شکسته و دستاوردهای چهارده ساله جهاد افغانستان را نابود کردند. این اقدامات باعث شد که مشکلات متعددی برای کشور ما به وجود بیاید. پس از آن نیز حمله امریکا و ناتو به افغانستان آغاز شد و سلطه بیش از بیست ساله ناتو بر افغانستان تحمیل گردید.

شما میدانید که غربیها چه آسیبهای جدی به ملت و کشور ما وارد کردهاند. بیش از ۱۰۰ هزار تا حدود ۱۷۰ هزار نفر از مردم ما توسط آنها کشته شدند. در عرصه فرهنگی و جنگ نرم، مشکلات و معضلات متعددی را بر مردم ما تحمیل کردند که آثار این حملات فرهنگی و جنگ هنوز هم ادامه دارد و تا دهها سال آینده نیز باقی خواهد ماند. ما امروز درگیر آثار شوم جنگ نرم دشمن در افغانستان هستیم. در حمله آمریکا علیه عراق، شما مشاهده کردید که چه بلایی بر سر مردم و حاکمیت عراق آوردند. سپس، با ایجاد بیداری اسلامی در کشورهای عربی، تلاش کردند این بیداری را به انحراف بکشانند، با ایجاد مشکلات در مصر، مقابله با اخوانالمسلمین، به شهادت رساندن مرسی و سایر سران اخوانالمسلمین، و به شکست کشاندن حاکمیت اسلامیای که نتیجه دهها سال مبارزه میلیونها نفر مصری بود. این اقدامات بهخاطر این بود که حاکمیت اسرائیل آسیب نبیند و اقتدار ملت فلسطین بیشتر نشود. آنها میخواستند که مسلمانها کنار هم نایستند و علیه غده سرطانی اسرائیل عمل نکنند.
غربیها همچنین بیداری اسلامی در سوریه را به سمت خشونت و جنگ خشونتآمیز هدایت کردند. شما دیدید که در سوریه صدها هزار نفر کشته شدند، میلیونها نفر آواره شدند و زیرساختهای مهم و متعدد سوریه از بین رفت. این آشوب و نابودی و جنگ هنوز هم ادامه دارد، با آنکه حاکمیت سوریه تغییر کرده است. قبلاً زمانی که شما به سوریه حمله میکردید، میگفتید بشار اسد مخالف ماست و حامی مقاومت است. اما امروز، تحریرالشام که حامی مقاومت نیست، سعی میکند ادای دموکراسیخواهی و دموکراسیطلبی را دربیاورد. چون آن آقای ریشو حالا نیکتایی میزند و رفتارهای قبلی خود را کنار گذاشته است و میخواهد با دنیای سکولار هماهنگ باشد. این آقای ریشو دیگر علیه شما موضع ندارد. پس چرا شما همچنان سرزمین سوریه را بمباردمان میکنید؟!
بیشترین بمباردمانها و تخریب زیرساختهای نظامی که توسط رژیم اسرائیل در سوریه صورت گرفته، بعد از سقوط بشار اسد و در زمان حاکمیت آقای جولانی و تحریرالشام در سوریه بوده است.
اینها برای چیست؟! اینها باز هم میترسند که نکند تحریرالشام فردا موضع خود را تغییر دهد و علیه آنها بشود و از این امکانات و تجهیزات علیه آنها استفاده کند. حتی اگر در ظاهر اعتماد داشته باشند، در باطن اعتماد قطعی نیست، چون حاکمان سوریه حاکمیتشان را اسلامی میدانند. به همین دلیل اسرائیلیها و آمریکاییها از همین نام اسلام میترسند. بنابراین، اعتماد نمیکنند و یکسره بمباردمان میکنند و مشکلاتی از این دست ایجاد میکنند.
و معضلی که علیه یمن به وجود آوردند، ائتلاف جهانی است که علیه مردم یمن شکل گرفت. این جنگ که تقریباً از سال ۹۲ یا ۹۳ آغاز شده و همچنان ادامه دارد، با بمبارانهای شدید همراه است. هدف این جنگ چیست؟! هدف این است که قدرت عمل مسلمانان در برابر اسرائیل تضعیف و از میان برداشته شود. آنها میخواهند قدرت جهاد را از میان بردارند و توانمندی مقاومت را در برابر اسرائیل کاهش دهند.
در برابر جمهوری اسلامی ایران، اینها در طول این چهل و شش سال چه کارها که نکردند! جنگ ایران و عراق که یک طرف آن بود، سپس کودتاهای مختلف، انفجار حزب جمهوری اسلامی که در آن ۷۲ تن از سران و رهبران جمهوری اسلامی در تراز آیتالله بهشتی، آیتالله مفتح، شهید منتظری و بسیاری دیگر به شهادت رسیدند. این افراد شخصیتهای بسیار بزرگی بودند که میتوانستند جمهوری اسلامی یا حتی بزرگتر از آن را رهبری کنند. همچنین، رئیسجمهور و نخستوزیر ایران را ترور کردند و ترورهای عجیب و غریب، ناامنیها و تحریمها که همچنان امروز هم ادامه دارند، علیه جمهوری اسلامی اعمال شد. چرا؟! چون اقتدار جمهوری اسلامی موجب میشد که این نظام در برابر اسرائیل و آمریکا عمل درستی انجام دهد. به همین دلیل اینها چنین اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دادند و تا همین حالا هم این حرکات ادامه دارد.
افغانستان که نقطه امید مستضعفان است از نگاه مبارزه و مجاهدت، چرا که آمریکا باز هم توسط مجاهدان ما شکست خورد و افغانستان دوباره به عنوان یک الگو مطرح شد. این برای دشمنان بسیار سنگین است، به همین دلیل تخریب علیه افغانستان، جمهوری اسلامی ایران، عراق و حشدالشعبی همچنان ادامه دارد. وضعیت لبنان را شما ببینید که در طول دهها سال چه مشکلاتی را تجربه کردهاند. این وضعیت بهطور کلی برای تأمین امنیت اسرائیل است، برای حفظ امنیت رژیم منحط اسرائیل، و معضلات متعددی که اکنون در لبنان حاکم است.
برادران و خواهران! مهم در شرایط فعلی عمل است و این عمل از دهها سال پیش تحت هجمه قرار گرفته است. ما را تضعیف کردهاند تا قدرت عمل را از ما بگیرند. بنابراین، ما امروز به عملی نیاز داریم همانند عمل حزبالله که در کنار مردم غزه قرار گرفتند و فعالیت کردند، و ما امروز به عملی همچون عمل نیروهای عراقی در حمایت از مردم مظلوم غزه و در مقابله با رژیم سفاک اسرائیل، نیاز داریم. ما امروز عملی مشابه مردم یمن در برابر رژیم اسرائیل نیاز داریم. این عمل نیاز به وحدت دارد و این وحدت به کار علما، بزرگان و شخصیتها نیازمند است. ما باید این مسائل را تبیین کنیم، باید مردم را نسبت به توطئههای دشمن آگاه و هوشیار کنیم.
برادران و خواهران! موضوعات کوچکی که امروز در میان مردم ما مطرح است، گاهی به مبحث قومیت میپردازند، گاهی به مبحث منطقهای و گاهی هم به اصطلاح بحث شمال و جنوب مطرح میشود. اینها همه توطئههای دشمن است، تلاشهایی است برای انحراف اذهان و تفرقه افکنی تا ما منسجم نشویم، قدرت پیدا نکنیم و توان عمل نداشته باشیم. بنابراین، علما باید جدی وارد صحنه شوند و به مردم بگویند که مطرح کردن قومیت به شکلی که امروز در افغانستان مطرح است، شرک است، ضد دین است، ضد مذهب و ضد شعور سیاسی است. کسانی که بحث قومیت، نژاد یا مظلومیت و برتری قوم و نژاد را مطرح میکنند، نه دین دارند، نه شعور سیاسی دارند، نه مسلمان هستند و نه شخصیتهای مدیریتی و مدبر در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هستند.
مردم ما باید این حقیقت را بدانند. جوانان ما باید امروز بدانند که به دهن هر روحانیای که بحث قومیت را مطرح کند، با مشت محکم بزنند، او را از سر منبر پایین بیاورند و بگویند: «برو گمشو، تو به دنبال اقتدار ما نیستی، به دنبال عظمت مردم و کشور ما و افغانستان نیستی. ما به تو نیازی نداریم.» حالا چه در دانشگاه باشد، چه در عرصههای فرهنگی و معنوی. باید به دنبال کسانی باشید که در رابطه با مسائل اجتماعی، فرهنگ، سیاست، امنیت، اقتصاد و نظام بر مبنای احکام اسلام حرف میزنند، بر مبنای فرامین الهی حرکت میکنند و مطابق با سفارشات ائمه معصومین علیهمالصلاة و السلام عمل میکنند.
در غیر اینصورت، اگر ما در این مسیر کار نکنیم و در راستای روشنگری تلاش نکنیم، اگر علمای ما در سطح منطقه و دنیا افکار و آگاهیهای مردم را بالا نبرند و مردم را در برابر توطئههای دشمن هوشیار نسازند، ما تا صدها سال دیگر همین وضعیت را خواهیم داشت. هر روز باید فقر را تجربه کنیم، هر روز باید قتل، غارت و کشتار را تجربه کنیم، هر روز درگیر نزاع و درگیری با یکدیگر باشیم، شکم و سینه همدیگر را پاره کنیم و مشکلات متعددی علیه ملت و مردم خود، ملتهای مسلمان بهوجود بیاوریم. دشمنان هم به اصطلاح قاهقاه خواهند خندید. در آن زمان، مسئولین کشورهایی مثل آلمان خواهند گفت که امروز پناهگاه مسلمانان دیگر عربستان و خانه خدا نیست، بلکه کشورهای اروپایی است.
برخی از شخصیتهای مسلمان ما هم در دلشان قند آب میشد و این جمله آلمانی را با آب و تاب منتشر میکردند که خوب راست میگویند؛ ببینید اوضاع کشورهای اسلامی چگونه است که امروز ما در کشورهای خودمان سرپناه نداریم و مجبور میشویم به کشورهای دیگر مهاجرت کنیم. در این کشورها از ما استقبال میشود، برای ما سوسیال و امکانات فراهم میشود. اما غافل از اینکه برادران و خواهران! این شرایط و معضلات را امروز غرب بر ما تحمیل کرده است. آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه این وضعیت را بر ما تحمیل کردهاند که امروز دیگر مردم ما در کشورهای خودشان توان زندگی ندارند، توان گذران معاش و زندگی را ندارند و مجبور به مهاجرت میشوند. ایرانیها، افغانستانیها، عربستانیها، سوریها و سایر افراد عرب از کشورهای مختلف به کشورهای اروپایی مهاجرت میکنند. عامل این مشکل شما هستید، نه مسلمانها، نه خانه خدا، نه احکام و فرامین اسلامی.

اینجاست که برادران و خواهران! ما باید به دنبال تأمین زمینههای اقتدار خود باشیم تا توان عمل پیدا کنیم و در کنار برادران و خواهران فلسطینی خود قرار بگیریم. در صحبتهای گذشته مواردی که باید در رابطه با فلسطین و غزه انجام دهیم را بیان کردم و حالا نیازی به تکرار آنها نیست، انشاءالله در فرصتهای بعدی در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.
با توجه به اینکه وقت محدود است، مطلب دوم را به سرعت عنوان میکنم و از شما التماس دعا دارم.
روزهای پایانی رمضان است و یکی دو روز دیگر عید فطر خواهد بود. مومنین، همه، روزه گرفتهاند، تقوای الهی را پیشه کردهاند، در مسیر خودسازی کار کردهاند، واجبات الهی را انجام دادهاند و از منکرات اجتناب کردهاند. این حالت، حالت بسیار خوبی است. ما در رابطه با بحث رمضان و پس از آن، چند نکته را باید مد نظر داشته باشیم. نکته اول این است که سعی کنیم همین حالت تقوایی که در رمضان برای مومنین بهوجود آمده است، به بعد از رمضان هم منتقل شود. نه تنها باید باقی بماند، بلکه باید تقویت شود. یعنی همان حالت تقوایی که در رمضان برای مومنین شکل گرفته، باید در طول سال ادامه یابد و تقویت شود.
اگر تقوا وجود داشته باشد، فواید بسیار زیادی خواهد داشت، برادران و خواهران. من مطالعه کردهام و بیش از صد فایده برای تقوا ذکر شده است که اگر فردی متقی باشد یا اگر اجتماع به طور کلی متقی باشند، قطعا مدینه فاضله بهوجود خواهد آمد و در کشور ما هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد، هیچ دشمنی توان توطئه و ضربه زدن نخواهد داشت و ما از هر جهت قوی خواهیم بود. اما من چند نمونه از این فواید را خدمت شما یادآوری میکنم؛
فواید مهم تقوا
اولین فایده تقوا رستگاری و نجات در دنیا و آخرت است، همانطور که در قرآن آمده است: «واتقوالله لعلکم تفلحون».
دومین فایده هدایت الهی است، یعنی کسی که متقی باشد، خود خدا او را هدایت میکند. در قرآن آمده: «ذلکالکتاب لاریب فیه هدیللمتقین». کسی که متقی باشد، دیگر نیاز به رهبر و راهنمای دیگری نخواهد داشت.
سوم، تقوا موجب آسانی در امور میشود. در قرآن آمده است: «و من یتقیالله یجعله من امره یسری». یعنی در مسیر حرکت انسان متقی، دشواری و سختی وجود نخواهد داشت و همه چیز به آسانی فراهم خواهد شد.
چهارم، رزق و روزی از راههای غیرمنتظره برای افراد متقی فراهم میشود. «ومن یتقیالله یجعله مخرج و یرزق من حیث لایحتسب». یعنی برای فرد متقی هیچ بن بستی وجود نخواهد داشت و روزی از جایی خواهد رسید که اصلاً انتظارش را ندارد.
پنجم، تقوا موجب آمرزش گناهان و اصلاح اعمال میشود. در قرآن آمده است: «یا ایها الذین آمنو اتقوالله و قولو قولا سدیدا یصلحکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکم».
ششم، تقوا موجب تقویت ایمان و باورهای دینی میشود که این خود به آرامش قلبی و روحی منجر میشود. «إنالله یحبالمتقین». همچنین تقوا باعث افزایش بصیرت میشود. همانطور که در قرآن آمده: «یا ایها الذین آمنو ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا». یعنی این تقوا به ما قدرت علمی میدهد که حق را از باطل بشناسیم، در کنار حق قرار بگیریم و در برابر باطل بایستیم.
اینها بخشی از فواید تقوا هستند که انشاءالله همه ما سعی کنیم که بعد از رمضان هم تقوا را رعایت کنیم تا از این فواید بهرهمند شویم.
تفکر مسلمان باید فراقومی و فراکشوری باشد
بحث دیگر این است که همانطور که ما در ماه رمضان به فکر مردم بودیم، سعی کنیم که بعد از رمضان نیز به فکر مردم باشیم؛ یعنی به فکر کمک کردن به دیگران باشیم. کمک کردن تنها محدود به مسائل اقتصادی نیست، بلکه کمک فرهنگی و معنوی نیز اهمیت دارد، به ویژه در راستای هدایت مردم. ما باید در صحنه باشیم و به مردم کمک کنیم، چه کسانی که در داخل کشور هستند و چه کسانی که در خارج از کشور قرار دارند.
اصلاً بحث این نیست که به فکر مردم تنها خانواده خود باشیم، یا فقط به کوچه، ولسوالی، یا ولایت خود فکر کنیم، یا حتی تنها به کشور خود بیندیشیم. خیر، یک مسلمان باید فکر فرامحلی و فراولایتی و فراکشوری داشته باشد. فکر یک مسلمان باید تفکر امت باشد، فکر جهانی باشد. دشمنان تلاش میکنند ما را محدود کنند و این طرحها همواره بهدنبال تقسیمکردن و جداکردن ما هستند. آنها میگویند «آقا، تو را چه کار مثلا به مزاریها؟! تو را چه کار به هراتیها یا کابلیها؟!» و حتی «تو را چه کار به ایران یا غزه و فلسطین؟!» اینها طرحهای دشمن است که متاسفانه در طول ۲۰ سال جمهوریت بهشدت تبلیغ شد و مردم را گرفتار کرده بودند.
ما باید از این تلهها و تفکرات محدودکننده عبور کنیم و بهعنوان یک مسلمان، بر اساس وحدت و همبستگی عمل کنیم، تا توانمندتر و متحدتر از قبل در برابر مشکلات و چالشها بایستیم. گاهی اوقات که ما در جهت تجلیل از روز قدس و برگزاری راهپیماییها فعالیت میکردیم، بعضیها میگفتند شما چه ربطی به قدس و روز قدس دارید؟! این یک توطئه است.
مردم به فکر تقویت حاکمیت باشند
نکته دیگر این است که ما باید به فکر تقویت حاکمیت خود باشیم. شما حتماً متوجه هستید که در طول سه و نیم سال گذشته، دستاوردهای بسیاری در افغانستان حاصل شده است. در عرصه اقتصادی، ما دستاوردهای متعددی داشتهایم. در عرصه اجتماعی، امنیت و همچنین موقعیت و جایگاه افغانستان در سطح منطقهای و بینالمللی بهبود یافته است. یکی از مهمترین دستاوردهایی که اخیراً مطرح شد، حذف نام افغانستان از لیست کشورهایی بود که پر از تهدید بود و یا بهعنوان کشوری که تهدیدات جهانی از آنجا نشأت میگرفت، شناخته میشد.
در گذشته، هر سال در گزارشهای جامع اطلاعاتی آمریکا، نام افغانستان بهعنوان منطقهای تهدیدآمیز و کشور تهدیدآفرین ذکر میشد و به همین دلیل هم مورد سوءظن جهانی قرار داشت. اما در گزارش اخیر جامعه اطلاعاتی آمریکا، الحمدلله این نام از لیست تهدیدات حذف شد. اگرچه ممکن است حرکت استکباری آمریکا هر وقت که بخواهد این نام را دوباره درج کند، اما بههرحال این یک دستاوردی است که توسط مبارزان و مجاهدان ما و همچنین حاکمیت افغانستان فراهم شده است.
بنابراین ما باید در راستای تقویت این نظام و این حاکمیت تلاش کنیم. من نمیگویم که هیچ مشکلی وجود ندارد؛ خیر، مشکلات متعدد هم وجود دارد، اما دستاوردها بهگونهای است که نیاز داریم حمایت کنیم و در کنار این حاکمیت باشیم و در راستای ایجاد و فراهمسازی زمینههای دستاوردهای بیشتر کار جدی کنیم.
اهمیت کسب رضایت مردم
نکته مهمتر این است که توجه امارت اسلامی به حال مردم افغانستان بسیار ضروری است. رضایتمندی مردم افغانستان بزرگترین عامل اقتدار در این کشور است. اگر مردم افغانستان از حاکمیت راضی باشند و در کنار آن بایستند، هیچ تهدیدی نمیتواند افغانستان را مورد تعرض قرار دهد. نه تهدیدات ترامپ میتواند، نه مخالفینی که در زمان جمهوریت بودند و حالا در خارج از کشور هستند، میتوانند کاری انجام دهند. نه کشورهای همسایه که هر روز چنگ و دندان تیز میکنند علیه افغانستان، میتوانند اثرگذار باشند. هیچکدام از این تهدیدات نمیتواند بر افغانستان تأثیرگذار باشد، اگر کشور از درون مقتدر باشد، مردم در کنار حاکمیت قرار داشته باشند و حاکمیت نیز حامی مردم باشد و در پی کسب رضایت مردم باشد.
لزوم چند اقدام از سوی حاکمیت
برادران و خواهران! رضایت مردم با انجام چند حرکت از سوی حاکمیت فراهم میشود.
اول، مبارزه با فساد؛ امروز در افغانستان اشکال مختلف فساد همچنان وجود دارد چون آثار شوم دوران جمهوریت است. استراتژی غربیها تشکیل هستههای فساد در افغانستان و گسترش آن در اشکال مختلف بود. اگرچه امارت اسلامی طی سه و نیم سال گذشته مبارزه جدی علیه منابع فساد انجام داده است و دستاوردهای خوبی نیز حاصل شده است، اما همچنان فساد در برخی حوزهها وجود دارد و حاکمیت باید در برابر فساد و اشکال مختلف آن به صورت جدی مقابله کند. فساد، مهمترین عامل برهم زننده شیرازه ثبات، امنیت و اقتدار در دوران جمهوریت در طول بیست سال گذشته بود و عامل اصلی براندازی آن حکومت به شمار میرود. نباید اجازه دهیم که چنین فسادی در کشور اسلامی ما وجود داشته باشد.
دوم، رعایت حقوق شهروندی؛ حقوق اتباع افغانستان از هر قوم، مذهب و دین باید محترم شمرده شده و به طور جدی رعایت گردد. رعایت این حقوق، موجب رضایتمندی مردم خواهد شد.
سوم، تأمین عدالت اجتماعی؛ این مسأله نیازمند توسعه و تفسیر بیشتر است و متأسفانه وقت محدود است. انشاالله در فرصتهای بعدی در رابطه با این سه موضوع بیشتر صحبت خواهیم کرد. ممکن است در آینده نزدیک، جلسهای فراهم کنیم که در آن هم دستاوردهای حاکمیت مورد بحث قرار گیرد و هم پیشنهاداتی برای تقویت اقتدار، امنیت، عزت و عظمت مردم افغانستان ارائه شود.
من بیش از این مزاحم عزیزان نمیشوم و یک بار دیگر حمایت جدی و قاطع خود را به عنوان یکی از اتباع افغانستان و به عنوان زبان بخش عمدهای از مردم افغانستان در حمایت از مردم مظلوم و مبارز، مجاهد و مقاوم غزه و فلسطین اعلام میکنم. از خدای متعال میخواهیم که پیروزی برادران و خواهران فلسطینی ما هر چه زودتر محقق گردد. و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
تصاویر کامل