وظیفه ما حفظ ۲۴ اسد، دستآورد جهاد ۲۰ ساله است/ آگاهی سیاسی به شناخت دوست و دشمن کمک میکند/جامعه بیسواد مستعد بَرده شدن است
رئیس مرکز تبیان طی سخنانی در همایش «۲۴ اسد و بایدها و نبایدهای پاسداری از دستاورد بزرگ جهاد»، با تاکید بر لزوم حفظ دستاوردهای جهاد ۲۰ ساله و انتقال آن به نسلهای بعدی، آگاهی سیاسی را یکی از عوامل مهم حفظ دستاوردهای جهاد دانست که موجب کمک به شناخت بهتر دوست و دشمن میشود. وی گفت: مردم ما باید بدانند کشور بعد از ۲۴ اسد ۱۴۰۰ در چه وضعیتی است و آیا کسانی که امروز در خارج از افغانستان گرد هم میآیند و علیه حاکمیت و مردم افغانستان فرافکنی میکنند واقعا دوست ما هستند و یا اینکه گرفتار شبکههای جاسوسی بینالمللی شدهاند و با تأسی به آنها علیه حاکمیت و مردم ما اقدام میکنند؟! اگر جامعه آگاهی سیاسی بالا داشته باشد پی میبرد که این افراد دشمن کشور و مردم افغانستان هستند.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل، همایشی را تحت عنوان «۲۴ اسد و بایدها و نبایدهای پاسداری از دستاورد بزرگ جهاد» به مناسبت گرامیداشت سالروز پیروزی جهاد بیست ساله، امروز چهارشنبه ۲۴ اسد، با حضور علما، شخصیتهای سیاسی، فرهنگیان، متنفذین اجتماعی و جمع کثیری از اقشار مختلف جامعه اعم از زنان و مردان در بیت الشهداء هفتم جدی کابل برگزار کرد.
حسینی مزاری طی سخنانی در این نشست با بیان اینکه مردم و مجاهدین با اخراج قوای اشغالگر آمریکا و غرب از کشور، پیروزی بزرگی را در تاریخ افغانستان رقم زدند، بر ضرورت حفظ دستاوردهای جهاد بیست ساله تاکید کرد و گفت: اگر ما در قسمت حفاظت از این دستاورد کاری نکنیم، سرنوشت ۲۴ اسد هم گرفتار سرنوشت ۲۸ اسد، استرداد استقلال افغانستان و همچنین سرنوشت جهاد چهارده ساله علیه شوروی خواهد شد.
وی اشغال افغانستان توسط آمریکا و غرب را نتیجه عدم حفاظت از دستاوردهای جهاد چهارده ساله مجاهدین برشمرد و گفت: مردم و مجاهدین ما در طول این دو دهه، هم در سنگرهای نظامی حضور داشتند و مبارزه کردند و کشتند و کشته شدند و قربانیهای بیشمار دادند و هم در عرصههای فرهنگی و سنگرهای نرم حضور داشتند و تلاش کردند به وظایف خود در این عرصه عمل بکنند. هرچند توانستند در نهایت موفق به اخراج غربیها از کشور شوند، اما متحمل شدیدترین آسیبهای فکری و فرهنگی شدند.
حسینی مزاری با تاکید بر لزوم حفظ دستاوردهای جهاد ۲۰ ساله و انتقال آن به نسلهای بعدی، باسواد شدن تمام مردم و تحصیل تا بالاترین مقاطع دانشگاهی و حوزوی را دو وظیفه مهم و همگانی در این رابطه دانست و ادامه داد: امروز آمار باسوادهای ما خیلی کم است و آمار تحصیلیافتگان ما به آن شکل که باید باشد نیست. همچنین جوانان معدودی داریم که در حوزهها درس میخوانند و فعلا در عرصه ارائه خدمات دینی و مذهبی و مکتبی در صحنه هستند. در صورتی که اگر یک کشور از نظر تحصیلات، چه ابتدایی، چه متوسطه و چه عالیه محروم باشد قطعا آن کشور و آن مردم استعداد بَرده شدن و تحت اشغال قرار گرفتن را دارند. رئیس مرکز تبیان با اشاره به اینکه جامعهای که معرفت دینی پایین داشته باشد گرفتار رذایل اخلاقی گسترده از جمله اختلافافکنی، سخنچینی، دروغ و قومیتگرایی میشود، گفت: برخیها در بحث قومیت تا جایی پیش رفتهاند که دیگر برایشان خدا و مذهب و منافع ملی اهمیتی ندارد. این در حالی است که کسانی که به بحث قومیت میپردازند سوای از بحث دین مذهب و منافع و مصالح علیای دینی و ملی، اصلا مسلمان نیستند و یا مسلمانانی دارای معضلات جدی هستند.
حسینی مزاری عدم توجه و احساس مسئولیت در قبال سایر مسلمانان را یکی دیگر از آفات معرفت دینی پایین افراد برشمرد و گفت: پیامبر اسلام (ص) به صراحت فرموده که اگر ما شب را به صبح برسانیم و نسبت به امور مسلمین اهتمام نداشته باشیم مسلمان نیستیم. امروز میبینیم که در سرزمین فلسطین و غزه چه مشکلاتی وجود دارد. در یمن، در سوریه، در عراق، در کشمیر و در جایجای کشورهای اسلامی معضلات و مشکلات داریم. ما به حکمِ معرفت دینی نسبت به همه مسلمانها وظیفه داریم و اگر این احساس دینی را نداشته باشیم مسلمان نیستیم.
رئیس مرکز تبیان با اشاره به اینکه دانش و آگاهی سیاسی عامل مهم دیگر برای حفظ دستاوردهای جهاد است، به این نکته پرداخت که دانش سیاسی کمک میکند که مردم افغانستان دوست و دشمن خود را بهتر بشناسند. وی گفت: مردم ما باید بدانند که در چه وضعیتی به سر میبریم و بعد از ۲۴ اسد وضعیت ما چطور شده است. آیا کسانی که امروز در خارج از افغانستان گرد هم میآیند و شروع کردهاند به فرافکنی علیه حاکمیت و مردم افغانستان، واقعا دوستان ما هستند و یا اینکه گرفتار شبکههای جاسوسی بینالمللی شدهاند و با تأسی به آنها علیه حاکمیت و مردم ما اقدام میکنند. اگر مردم شعور سیاسی بالا داشته باشند به این نتیجه میرسند که این افراد دشمن کشور و مردم افغانستان هستند.
حسینی مزاری با تاکید بر اینکه تکنوکراتهای آمده از غرب و حتی شخصیتها و احزاب جهادی دوران جمهوریت هیچ خدمتی به مردم و کشور نکردند، به محرومیت ولایات مرکزی افغانستان و سایر ولایات طی ۲۰ سال گذشته اشاره کرد و خطاب به این افراد گفت: شما در بیست سال گذشته با اینهمه امکانات چه کار کردید که حال باز رفتید در خارج ادعای مثلا دلسوزی برای شیعیان میکنید و با حضور چند تا از شخصیتهای شیعه اجلاس و نشست فرانکفورت را دایر میکنید؟! شما تا زمانی که در داخل افغانستان بودید چه مقدار برای شیعه دل سوختاندید و برایش کار کردید که حالا ادعای دلسوزی دارید!.
وی با بیان اینکه شاید این افراد بگویند ما حداقل مذهب شیعه را رسمی کردیم، گفت: مردم ما در دوران جمهوریت از نظر اقتصادی و فکری و فرهنگی داشتند نابود میشدند! فساد مالی، فساد اداری و فساد اخلاقی در دوران جمهوریت بیداد میکرد. البته در همه عرصهها فساد وجود داشت اما این سه تا فساد مثل موریانه به جان مردم ما افتاده بود و آنان را داشت از پا در میآورد. وقتی که پیروان این مذهب به شدیدترین وجه در همه ابعاد مورد تهاجم بودند و مشکلات متعدد علیه این مردم سازماندهی میشد، ما رسمیت آن مذهب را چه کنیم؟! آن آزادی بیانی که تمام آن به نفع غرب و ترویج مسیحیت بود را چه کنیم؟!
رئیس مرکز تبیان با اشاره به اینکه دینداری بدون دانش سیاسی به تفکر خوارج و داعش ختم میشود، تاکید کرد: چیزی که دستاورد بزرگ جهاد را محافظت میکند، داشتن تعهد و تخصص است. این تعهد و تخصص کنار هم بایستی با محوریت دانش سیاسی باشد. این سه تا خیلی مهم است و ما بایستی در این رابطه توجه داشته باشیم.حسینی مزاری، وحدت صفوف را عامل مهم دیگر برای حفظ دستاوردهای جهاد برشمرد و ضمن بیان اینکه اختلافات متعددی در جامعه موج میزند، افزود: اگرچه طی سه سال گذشته در این رابطه کارهای خیلی خوبی صورت گرفته و ما متوجه هستیم که اوضاع رو به بهبود است، اما به هر حال باید در بحث ایجاد وحدت کار بکنیم و مردم افغانستان را متحد نماییم تا بتوانیم از دستاوردهای جهاد محافظت بکنیم.
رئیس مرکز تبیان با تاکید بر لزوم تقویت بنیه اقتصادی مردم به عنوان یکی از عوامل دیگر حفظ دستاوردهای جهاد، به این نکته اشاره کرد که طی دو دهه گذشته در عرصه اقتصاد خانوادهها کاری نشده است. وی گفت: ما امروز باید اقتصاد خانه به خانه و اقتصاد کوچه به کوچه و اقتصاد محله به محله را مورد توجه قرار بدهیم. امروز تمام شخصیتهایی که در قسمت اقتصاد چیزی بلدند و یا پول و امکانات دارند بایستی ورود پیدا نموده و در راستای بالا بردن اقتصاد خانوادهها و اقتصاد ملی کار بکنند.
حسینی مزاری در بخش دوم سخنان خود به بیان نکاتی مهم در مورد دو موضوع «افغانهراسی در ایران و ایرانیهراسی در افغانستان» و همچنین «اظهارات اختلافآمیز عبدالحمید خراسانی» پرداخت.
رئیس مرکز تبیان با تاکید بر اینکه دشمنان دو ملت عامل اصلی افغانهراسی و ایرانیهراسی هستند که هدفشان ایجاد اختلاف میان دو همسایه و نیز به حاشیه بردن موضوع وحدتبخش فلسطین است، افزود: متاسفانه بستر اجرای نقشه مهاجرستیزی و افغانستیزی، موجآفرینیِ اظهارات نادرست برخی از مسئولین و شخصیتهای حقیقی و حقوقی در ایران است.
حسینی مزاری ضمن اشاره به اینکه حادثه آبسرد دماوند و برخورد نامناسب نیروهای پلیس با نوجوان افغانستانی متاثر از این موجآفرینیها بود، بر لزوم پیگیری پرونده آن و به جزا رساندن عناصر خاطی پولیس تاکید کرد.
وی با تاکید بر اینکه اظهارات مهاجرستیزانه بر خلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است، گفت: دولت جمهوری اسلامی میتواند جلو اظهارات غیرمسئولانه مسئولان خود را بگیرد. دولت جمهوری اسلامی میتواند جلو عناصری که در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات کارهایی علیه حاکمیت و مردم افغانستان و مهاجرین میکنند را بگیرد. لذا تقاضای ما این است که در این رابطه به صورت جدی اقدام نماید.
حسینی مزاری همچنین به موضوع اظهارات اختلافآمیز و ضد شیعی و ضد ایرانی عبدالحمید خراسانی پرداخت و با اشاره به اینکه سخنگوی امارت اسلامی این فرد را خانه بدوش و غیرمرتبط با حکومت دانسته است، گفت: اما به نظر ما این تبرئه جستن کافی نیست و بایستی این فرد دستگیر گردد و به مجازات رسانده شود.
رئیس مرکز تبیان، تحت تاثیر قرار گرفتن روابط دو همسایه و نیز ایجاد اختلاف میان مردم افغانستان را از جمله تبعات منفی عدم اقدامات جدی و قاطع امارت اسلامی با این فرد برشمرد و گفت: وقتی یک فرد ناپاکِ مردودِ محکوم میآید علیه مرجعیت ما حرف میزند و شیعیان را رافضی و مهدورالدم میگوید، این در جامعه اختلاف ایجاد میکند. ما از امارت اسلامی تقاضا میکنیم که در برابر یک چنین عناصری بإیستد و اجازه ندهد که اینها به منافع ملی و اسلامی و دینی ما دهنکجی بکنند. این افراد باید دستگیر شده و به سزای اعمالشان رسانده شوند.
در بخش دیگری از این همایش، حجتالاسلام والمسلمین یارمحمد رحمتی، مسئول دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان طی سخنانی سنت الهی را مبتنی بر پیروزی حق در برابر باطل دانست.
وی افزود که اگر تاریخ پیامبران الهی و جهادگران راه حق و حقیقت را مطالعه کنیم هرچند که در ظاهر ضعیف بودهاند اما عاقبت از آن متقیان است و همانگونه که شاهد شکست آمریکا در افغانستان بودیم روزی شاهد شکست کفار از همه دنیا خواهیم بود.
مسئول دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان مهم ترین موضوع در حکمرانی را حفظ آن عنوان کرده و بیان داشت که در تطبیق قوانین در حکومتها باید اصل قرآن کریم باشد. به گفته او، اگر حکومتی یا جامعهای عدالت را تحقق نبخشد، دیر یا زود به سوی زوال و نابودی خواهد رفت.وی با اشاره به اینکه امانتداری یکی دیگر از ادلههای ماندگاری و بقای یک نظام و حکومت است، افزود: متخصص بودن شرط دیگر برای بقای یک حکومت است. براساس سخنان آقای رحمتی، اگر فلسفه وجودی یک نظام و یا حکومت دفاع از حق و مبارزه علیه باطل باشد، آن نظام را خدا حفظ میکند.
وی با بیان اینکه یکی از آفتهایی که حکومتها را دچار نابودی میکند زر اندوزی و تجملگرایی است، خاطرنشان ساخت: یکی از دلایلی که حکومت پیشین در افغانستان را با سقوط مواجه ساخت تجملگرایی رؤسا و دستاندرکاران آن بود.
حجتالاسلام رحمتی اضافه کرد که محبوبیت رهبر یک جامعه زمانی تحقق مییابد که این رهبر خصلتهای عملگرا، با تقوا، پرهیزگار و عدالتورزی را در خود نهادینه کرده باشد.
رحمتی، وحدت، اخوت و برادری در میان مسلمانان را یکی دیگر از رازهای بقای نظامها و حکومتها برشمرده و افزود: پیامبر گرامی اسلام با مهربانی و شفقت حاکمیت و زمامداری میکرد.
مشروح بیانات حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این مراسم بدین شرح است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. و الصلاة والسلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. اما بعد؛ قال الله تعالی فی کتابه «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
مردم و مجاهدین جنگیدند و کشور را از اشغال نجات دادند
ابتدا سالروز پیروزی جهاد بیست ساله مردم افغانستان را به شما حاضرین اعم از خواهران و برادران و تمام مردم افغانستان و حتی کل امت اسلامی و آزادگان جهان تبریک و تهنیت میگویم. این مراسم برای تجلیل از این روز بزرگ یعنی ۲۴ اسد برگزار شده است و صحبت هم در رابطه با بایدها و نبایدهای حفاظت از دستاورد بزرگ جهاد یعنی پیروزی ۲۴ اسد است. قطعا مردم افغانستان و مجاهدین بزرگوار طی بیست سال جنگیدند و رزمیدند و سختیها را به جان خریدند و باعث اخراج قوای اشغالگر از افغانستان شدند و کشور را از چنگال اشغال رها کردند و پیروزی بزرگی را در تاریخ افغانستان رقم زدند.
وظیفه امروز ما حفاظت از ۲۴ اسد، دستآورد جهاد ۲۰ ساله است
دستاورد ۲۴ اسد برای حتی کل امت مسلمه و آزادگان جهان بسیار بزرگ و شیرین است. طبیعتاً اگر ما در قسمت حفاظت از این دستاورد کاری نکنیم، سرنوشت ۲۴ اسد هم گرفتار سرنوشت ۲۸ اسد خواهد شد. ۲۸ اسد که چهار روز دیگر است هم سالروز استقلال افغانستان بود اما چون در قسمت حفاظت از این دستاورد کار جدی صورت نگرفت، ما میبینیم که افغانستان بار دیگر توسط قوای اشغالگر روس اشغال میشود و مردم ما چهارده سال گرفتار میشوند و مجبور میگردند که در عرصههای مختلف گرم و سرد و سخت و نرم حضور پیدا کرده و بجنگند و بیش از یک میلیون شهید و جانباز تقدیم نموده و میلیونها آواره متحمل شده و تخریب وسیع و گسترده زیرساختهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را ببینند.
اشغال افغانستان توسط غرب نتیجه عدم حفاظت از دستاوردهای جهاد چهارده ساله بود
در نهایت مردم افغانستان در هشتم ثور سال ۱۳۷۱ شمسی با پیروزی مواجه شدند و ثمره جهاد را در هشتم ثور چشیدند. اما چون در حفظ دستاورد بزرگ جهاد چهارده ساله کاری اساسی در عرصههای مختلف صورت نگرفت، باز میبینیم که افغانستان بار دیگر به اشغال امریکا و همپیمانان غربی آن درآمد و بیست سال دیگر مردم افغانستان در صحنه مبارزه بودند و قربانیهای جسمی و روحی و روانی دادند. مردم افغانستان و مجاهدین ما در طول این بیست سال هم در سنگرهای نظامی حضور داشتند و مبارزه کردند و کشتند و کشته شدند و قربانیهای بیشمار دادند و هم در عرصههای فرهنگی و سنگرهای نرم حضور داشتند و تلاش کردند به وظایف خود در این عرصه عمل بکنند.
مردم افغانستان دو دهه تهاجم وسیع فرهنگی را متحمل شدند
مردم ما در طول مدت بیست سال به خصوص از نظر فرهنگی و فکری مورد تهاجم قرار گرفتند و آسیبهای زیادی را متحمل شدند که ما اگر دهها سال دیگر کار بکنیم نمیتوانیم در راستای جبران این آسیبها موفق باشیم. در این جلسه زمینه بحث آسیبهای فکری و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی نیست چون در جلسات مختلف در طول روزها و هفتهها و ماهها و سالهای گذشته در این رابطه صحبت شده است و در این جلسه لازم نمیبینم که به آن پرداخته شود.
باید به وظایف خود عمل کنیم تا کشور بار دیگر توسط دشمنان اشغال نشود
بحث ما در این جلسه این است که مردم ما در جهت حفاظت از دستاورد بزرگ جهاد بیست ساله توجه کنند. باید مثل گذشته تغافل نداشته باشند، تساهل نداشته باشند، فراموش نکنند که از لحظه به دست آوردن این پیروزی تا حالا و تا سالهای آینده و تا نسلهای بعد وظایف بسیار سنگین و جدی دارند. باید کاری بکنند که دیگر کشور ما مورد تجاوز قرار نگیرد و بار دیگر توسط دشمنان ما اشغال نشود، بلکه حاکمیت افغانستان روز بهروز قوی و وسیع البنیاد شود و مسلط به تمام ابعاد کشور گردد و مردم هم در صحنههای مختلف حضور جدی پیدا بکنند و سهم داشته باشند و وظیفه انجام بدهند. حالا بحث ما هم این است که ما چه کار بکنیم تا موفق شویم از دستاورد بزرگ جهاد بیست ساله مردم افغانستان حفاظت بکنیم. خوب وظایف متعدد و مختلفی در فرا راه مردم افغانستان است که حتما بایستی انجام داده شود، ولی من در این فرصت کوتاه به تعدادی از این عوامل و شرایط میپردازم که اگر این عوامل به وجود آمد و این بسترها فراهم شد قطعا ما توان محافظت از پیروزی بیست و چهار اسد را خواهیم داشت.باسواد شدن تمام مردم و تحصیل تا بالاترین مقاطع دانشگاهی و حوزوی، دو وظیفه مهم همگانی
اولین عامل، با سواد شدن مردم افغانستان است. باید تمام مردم حداقل خواندن و نوشتن را بلد شوند و الّا یک جامعه و کشور بیسواد تحت هیچ شرایطی نمیتواند از چنین دستاورد بسیار بزرگی محافظت بکند. دومین عامل تحصیلات است. ما نباید تنها به خواندن و نوشتن اکتفا بکنیم. تحصیل تا مقاطع بالا عامل مهمی در جهت نگهداشتن این دستاورد بزرگ است. مردم ما اعم از زن و مرد باید درس بخوانند، مکتب بروند، دانشگاه بروند، در دانشگاه هم لیسانس و فوق لیسانس و دکترا و پروفیسور باید شوند، بایستی دروس حوزه علمیه را فرا بگیرند، حجتالاسلام شوند، آیت الله شوند، آیت الله العظمی شوند. این وظیفه تنها به یک بخش کوچک مردم اختصاص ندارد. امروز آمار باسوادهای ما خیلی کم است. آمار تحصیلیافتگان ما به آن شکل که باید باشد نیست. آمار حوزه وی های ما خیلی محدود است. جوانان معدودی داریم که در حوزهها درس میخوانند و فعلا در عرصه ارائه خدمات دینی و مذهبی و مکتبی در صحنه هستند.
جامعهای که از نگاه تحصیلات ضعیف باشد استعداد بَرده شدن دارد
اگر یک کشور از نظر تحصیلات، چه ابتدایی، چه متوسطه و چه عالیه، محروم باشد قطعا آن کشور و آن جامعه و آن مردم استعداد بَرده شدن و تحت اشغال قرار گرفتن را دارند. اگر ما طی دههها و سدههای مختلف در معرض تهاجم و اشغال قرار گرفتیم و حتی مردمانی از داخل افغانستان با دشمن همکاری کردند، ناشی از این است که آمار باسوادان و تحصیلیافتگان جامعه پایین بود. ما این آسیب را تا هنوز متحمل شدیم.
عامل مهم دیگر که در این راستا خیلی اهمیت دارد بحث بالا بودن معرفت دینی است
مردم افغانستان مردمی مسلماناند، اما این مردم مسلمان چه مقدار از معارف دین آگاهی درست دارند؟! من نمیگویم که مردم افغانستان مسلمان نیستند، نخیر! مسلمان هستند. نمیگویم که کامل از معرفت دینی چیزی ندارند، نخیر! یک چنین چیزی هم نیست و معرفت دینی هم وجود دارد؛ اما این معرفت دینی در چه سطحی است؟! قطعا در سطح پایینی است. اگر تمام مردم ما از سطح بالای معرفت دینی بهره میبردند ما امروز با مشکلات اشغال و دخالت بیگانگان و معضلات اجتماعی داخلی و ملی و بینالمللی گرفتار نبودیم.
جامعهای که گرفتار رذایل اخلاقی است، یا دین ندارد و یا دینداریاش ضعیف است
اگر در جامعه ما دین به صورت کامل مطرح باشد دیگر رذالتهای اخلاقی وجود ندارد، دیگر غیبتی نیست، دیگر تهمتی نیست، دیگر سخن چینی نیست، دیگر دروغ گفتن نیست، دروغی که کلید معضلات و مشکلات اجتماعی است. اگر دین باشد دیگر اختلاف وجود ندارد، اگر دین باشد برای افراد و حلقات و اجتماعات و مجموعههای یک جامعه غیر از خدا و بزرگان دین چیز دیگری محور نیست، بحث منطقه دیگر مطرح نیست، بحث زبان مطرح نیست، بحث قوم مطرح نیست. شما مطمئن باشید برادران و خواهران که اگر در اجتماعی غیبت و تهمت و سخنچینی و دروغ و اختلافافکنی میبینید یقین بدانید که در آنجا یا دین وجود ندارد و یا اگر هم است آنقدر ضعیف است که حضرات نمیدانند که به عنوان مثال پیامد دروغ گفتن چیست! شما بروید کتابهای اخلاقی را مطالعه بکنید. حتی در بعضی از روایات داریم که دروغ گفتن معادل با کفر است.
برخیها در موضوع قومیت تا آنجا پیش رفتهاند که دیگر خدا و مذهب برایشان مطرح نیست
کسانی که به بحث قومیت میپردازند مسلمان نیستند. اگر هم مسلمان هستند بسیار بسیار معضلات جدی دارند و میروند به سمت حرکتهای ضد دینی. امروز شما ببینید که بعضی از جوانهای ما و بعضی از حلقات ما در بحث مطرح کردن قومیت تا کجا پیش رفتهاند! حالا دیگر برایشان خدا مطرح نیست، برایشان مذهب مطرح نیست، برایشان منافع ملی مطرح نیست، برایشان قوم مطرح است! یک عنوان خاصی هم میگویند که برای ما این مطرح است. ولو کل افغانستان از میان برداشته شود ولی قوم برایش مهم است، ولو کل دنیا کن فیکون شود ولی قوم برایش مهم است. برای بعضیها هم بحث زبان است، برای بعضیها هم بحث منطقه است، برای بعضیها هم بحث افغانستان است.
ما به حکمِ معرفت دینی نسبت به سرنوشت همه مسلمانان وظیفه داریم
بعضیها میگویند چراغی که در خانه رواست به بیرون روا نیست و ما افغانستان را داشته باشیم چه کار داریم به بحث خارج از افغانستان! ما چه کار داریم مثلا به فلسطین و غزه! این در حالی است که پیامبر اسلام (ص) به صراحت فرموده که اگر ما شب را به صبح برسانیم و نسبت به امور مسلمین اهتمام نداشته باشیم مسلمان نیستیم. امروز شما ببینید که در غزه چه وضعیتی وجود دارد. امروز در سرزمین فلسطین چه مشکلاتی وجود دارد. در یمن، در سوریه، در عراق، در کشمیر و در جایجای کشورهای اسلامی معضلات و مشکلات داریم. ما به حکمِ داشتن معرفت دینی نسبت به همه مسلمانها وظیفه داریم. اگر ما این احساس دینی را نداشته باشیم مسلمان نیستیم. پس بنابراین برادران و خواهران! داشتن معرفت دینیِ بالا ما را قدرتمند میسازد، ما را منسجم میسازد، ما را بزرگ میسازد و ما میتوانیم در کشور خود زندگی آرام و با آسایشی داشته باشیم و در همه عرصهها رشد و نمو بکنیم. اینجاست که این عامل در جهت محافظت از ۲۴ اسد و دستاورد بزرگ جهاد افغانستان خیلی مهم و اثر گذار خواهد بود.عامل مهم دیگر دانش سیاسی است که کمک میکند وظایف خود را بدانیم
عامل دیگری که در محافظت از دستاورد ۲۴ اسد خیلی مهم و اثرگذار است، بالا بودن دانش سیاسی است. در یک جامعه اگر تنها سواد باشد، اگر تنها تحصیل باشد، اگر تنها معارف دینی باشد اما عُمده مبتنی بر شعور سیاسی نباشد شکست خواهیم خورد. یک مسلمان بایستی از دانش بالای سیاسی برخوردار باشد، یک مسلمان بایستی تحلیل داشته باشد، یک مسلمان بایستی بداند که اولویتهای جامعهاش چیست، اولویتهای منطقه چیست، اولویتهای امت مسلمه چیست، تا با کمک این آگاهیها به انجام وظایف بپردازد.
دانش سیاسی کمک میکند دوست و دشمن خود را بهتر بشناسیم
مردم مسلمان ما بایستی بدانند دشمنانشان کیها هستند و دوستانشان کیها هستند. باید بدانند ما در چه وضعیتی به سر میبریم. آیا بعد از ۲۴ اسد وضعیت ما خوب شد یا بد شد. آیا کسانی که امروز در خارج از افغانستان گرد هم میآیند و شروع کردهاند به فرافکنی علیه حاکمیت و علیه مردم افغانستان اینها در چه وضعی هستند. اینها واقعا دوستان ما هستند یا نه دوستان ما نیستند و گرفتار شبکههای جاسوسی بینالمللی شدهاند و با تأسی به آنها علیه حاکمیت و مردم ما اقدام میکنند. خوب طبعا اگر یک کسی شعور سیاسی بالا داشته باشد این بحث را پیش خود دو دو تا چهار تا میکند که اگر اینها دوست میبودند خوب بیست سال در افغانستان حاکمیت داشتند و تمام امکانات کشور در اختیارشان بود و جامعه بینالملل حامیشان بود و در دنیا به رسمیت شناخته میشدند و صدها میلیارد دالر پول داشتند و صدها هزار نفر ارتش و اردوی ملی و پولیس ملی و امنیت ملی و اربکی داشتند و صدها هواپیما داشتند و هزاران تانک و هاموی و رنجر داشتند، اینها در افغانستان چه کار کردند؟! چه آن تکنوکراتهای غربی که از غرب آمدند و چه آنهایی که به عنوان سران و شخصیتها و احزاب جهادی مطرح بودند.
دستاورد شما چه بود؟!
من گاهی اوقات در سخنرانیهای خود در خارج میگویم که برادران و خواهران! بیایید در داخل افغانستان یک بررسی بکنید ببینید از اینها چه آثاری به جا مانده است! حالا من و شما که در داخل افغانستان هستیم بفرمایید از این حضرات برای ما و شما کدام کلینیک مانده است؟! کدام شفاخانه مانده است؟! کدام مکتب جور کردهاند؟! کدام دانشگاه ساختهاند؟! کدام یک وجب راه را در کابل و سایر ولایات آسفالت کردهاند؟! بیاییم ولایات مرکزی افغانستان را بررسی کنیم ببینیم که در چه وضعی قرار دارند. شما در حد معاون رییس جمهور پیش رفتید بفرمایید در بامیان چه خدماتی ارائه شده است؟! هنوز هم مردم ما و شما در مغارهها زندگی میکنند. این نشانگر دلسوزی اینها بود!
دایکندی اگر تامین میشد توسعهیافته میشد
میلیاردها دالر وارد افغانستان شد، آیا شما نمیتوانستید دایکندی را از محاصره کوهها رهایی بدهید؟! شما نمیتوانستید راههای مواصلاتی از دایکندی به سمت قندهار، از دایکندی به سمت بامیان و کابل و از دایکندی به سمت بادغیس و غور و هرات تاسیس بکنید؟! باور بکنید اگر دایکندی از این نظر تامین میشد این ولایت توسعهیافته میشد. اما چرا نکردند؟! چرا در رابطه با بامیان کاری نشد؟! چرا در رابطه با غزنی و بادغیس و غور و سایر ولایات مرکزی و غیر مرکزی و در شمال و جنوب و شرق و غرب کشور کاری نشد؟! تازه شما در کابل پایتخت کشور چهرهی استضعاف و غریبی و ضعف و بیچارگی را میبینید چه برسد به خارج از کابل!
شما طی بیست سال چه خدمتی کردید که حالا از خارج کشور دلسوز شیعیان شدهاید؟!
شما در بیست سال گذشته با اینهمه امکانات چهکار کردید که حال باز رفتید در خارج ادعای مثلا دلسوزی برای شیعیان میکنید و با حضور چند تا از شخصیتهای شیعه اجلاس و نشست فرانکفورت را دایر میکنید؟! شما تا زمانی که در داخل افغانستان بودید چه مقدار برای شیعه دل سوختاندید و برایش کار کردید؟! میگویند که آقا ما بالآخره تلاش کردیم مذهب رسمی شد! خوب ما آن مذهب رسمی را چه کنیم که مردم ما از نظر اقتصادی و فکری و فرهنگی داشتند نابود میشدند! فساد مالی، فساد اداری و فساد اخلاقی در دوران جمهوریت بیداد میکرد. البته در همه عرصهها فساد وجود داشت اما این سه تا فساد مثل موریانه به جان مردم ما افتاده بود و مردم ما را داشت از پا در میآورد.پیروان مذهب شیعه در جمهوریت تحت شدیدترین هجههای فرهنگی بودند
ما چه کنیم این مذهب رسمی را؟! مذهب رسمی باید پیرو داشته باشد. وقتی که پیروان این مذهب رسمی با شدیدترین وجه در همه ابعاد مورد تهاجم بودند و مشکلات متعدد علیه این مردم سازماندهی میشد، ما آن مذهب رسمی را چه کار کنیم؟! آن آزادی بیانی که تمام آن به نفع غرب و ترویج مسیحیت بود را چه کنیم؟! اتفاقا دیروز من از ایندیپندنت یک گزارش را خواندم که حالا هم کلیساهای مسیحیت در افغانستان فعال است. بروید گزارش را ببینید. دیروز یکی از دوستان برای من فرستاد. ما که هی داد میزنیم که آقا در زمان جمهوریت کلیساهای خانگی بیداد میکرد، یک عده به اصطلاح سروصدا کردند جنجال آفریدند که آقا چه میگویید شما! حالا که در زمان امارت اسلامی هستیم حالا هم به اعتراف خود ایندیپندنت که از خودشان است فعال است. بروید خبرش را در ایندیپندنت بخوانید که اینها در بیست سال جمهوریت چه کار کردند!
مردم دیگر فریب نمیخورند و در برابر توطئهگران خارج از کشور میایستند
بنابراین اگر شعور سیاسی و دانش سیاسی ما بالا باشد دیگر فریب این همه تبلیغات و هیاهو را نمیخوریم. ما دیگر نمیخواهیم از آن کسانی که امروز در آمریکا نشسته و مسئولان امریکایی در راستای سازماندهی آنها نقش دارند و آنها را بسیج میکنند علیه مردم و حکومت افغانستان، ما دیگر فریب آنها را نه تنها نخواهیم خورد بلکه در برابرشان میایستیم، هم در میدان حقیقی میایستیم و هم در میدان فضای مجازی میایستیم. اما متاسفانه در سطح افغانستان در داخل و خارج این فرافکنیها گاهی اوقات اثر میگذارد. گاهی در بعضی محافل مینشینیم میبینیم بله این فرافکنیها از خارج تاثیر دارد و افکار مردم افغانستان را مشوش میکند.
دینداری بدون دانش سیاسی به تفکر خوارج و داعش ختم میشود
اینجاست که ما اگر علاقه داریم دستاورد بزرگ جهاد بیستساله محافظت شود و بار دیگر ما با چالش مواجه نشویم و بار دیگر افغانستان با فروپاشی مواجه نشود، باید دانش سیاسی مردم افغانستان را بالا ببریم. برادران و خواهران! اگر دانش سیاسی نداشه باشیم تنها دینداری ما به درد نمیخورد و چنین دینداری آخر میشود داعش و یا خوارجی که در زمان امام علی (ع) بودند که همه دین داشتند و آدمهای با سواد و تحصیل کرده بودند اما دانش و تحلیل سیاسی نداشتند، لذا از امام ناطق خود پیروی نکردند و تحت امر امام خود قرار نگرفتند. از دشمن خود فریب خوردند و شکست خوردند و تا امروز که امروز است ما مورد اذیت و آزار آن تفکر هستیم. آن تفکر خوارج که امروز تفکر داعش است. ما امروز گرفتار هستیم. بنابراین برادران و خواهران! چیزی که دستاورد بزرگ جهاد را محافظت میکند، داشتن تعهد و تخصص است. این تعهد و تخصص کنار هم بایستی با محوریت دانش سیاسی باشد. این سه تا خیلی مهم است و ما بایستی در این رابطه توجه داشته باشیم.
وحدت صفوف، عامل مهم دیگر برای حفظ دستاوردهای جهاد است
بحث دیگر هم بحث وحدت صفوف است. ما بایستی تلاش بکنیم که هماهنگی و وحدت بین مردم ما ایجاد شود. متاسفانه امروز در جامعه افغانستان اختلاف موج میزند، اختلافات قومی داریم، اختلافات زبانی داریم، اختلافات منطقهای داریم، باز وقتی بحث قوم شد دایره کوچکتر و کوچکتر می شود و در مناطق مختلف خیلی وضعیت نادرستی پیش می آید. اگرچه طی سه سال گذشته در این رابطه کارهای خیلی خوبی صورت گرفته است و ما متوجه هستیم که اوضاع رو به بهبود است، اما به هر حال باید در بحث ایجاد وحدت کار بکنیم و مردم افغانستان را متحد بکنیم تا اینکه بتوانیم از دستاوردهای جهاد محافظت بکنیم.تقویت بنیه اقتصادی مردم در حفظ دستاوردهای جهاد بسیار مهم است
نکته بعدی که در حفاظت از دستاوردهای جهاد خیلی موثر است، بحث تقویت بنیه اقتصادی مردم است. متاسفانه در ۴۵ سال گذشته در بحث تقویت بنیههای اقتصادی کاری صورت نگرفته است. مردم ما امروز در نهایت ضعف اقتصادی به سر میبرند. دولتیها و رهبران و روئسای احزاب و شخصیتهای حقیقی و حقوقی دیگر اگر توانستند برای شخص خود کاری کردند، که من معتقد هستم برای خودشان هم کاری نتوانستند، اگر توانستند برای خودشان کارهای اقتصادی جمعآوری پول و ساختن خانه و فلان و بهمان کردند اما در سطح اقتصاد ملی کاری نشده است.
تاکید بر لزوم کار روی اقتصاد خانه به خانه و محله به محله
طی بیست سال گذشته در سطح اقتصاد خانوادهها کاری نشده است. ما امروز باید اقتصاد خانه به خانه را مورد توجه قرار بدهیم. ما امروز باید اقتصاد کوچه به کوچه و اقتصاد محله به محله را مورد توجه قرار بدهیم. امروز تمام شخصیتهایی که در قسمت اقتصاد چیزی بلدند و یا پول و امکانات دارند بایستی ورود پیدا بکنند و در راستای بالا بردن اقتصاد خانوادهها و اقتصاد ملی کار بکنند. چون بسیاری از معضلاتی که در افغانستان تا هنوز ایجاد شده به خاطر ضعف اقتصادی بوده است. اگر مخالفین نیرو جذب کرده اند، اگر تروریستها نیرو سازماندهی کرده اند، از بین اقشار مستضعفی بوده است که محتاج یک لقمه نان بودهاند. اینها مجبور شده که گرویده سازمانهای تروریستی شوند. امروز هم اگر ما به دنبال حفاظت از این دستاوردها هستیم بایستی در بحث تقویت اقتصاد ملی کار بکنیم.
افغانهراسی و ایرانیهراسی با هدف به حاشیه بردن موضوع وحدتبخش فلسطین/ عامل اصلی دشمن است
چند نکتهای دیگر هم است که لازم است خلاصه و گذرا یادآوری بکنم. یکی بحث مهاجر هراسی یا افغانهراسی است به خصوص در جمهوری اسلامی ایران که متاسفانه در این شب و روزها خیلی داغ است و ممکن است که مردم ما به خصوص مهاجرین ما با معضل و گرفتاری جدی مواجه شوند. خب طبیعی است که عامل اصلی افغان هراسی و یا مهاجر هراسی دشمن است. دشمن سعی دارد که آن طرف افغان هراسی بکند و این طرف هم ایران هراسی ایجاد بکند. آن طرف ایرانیها را از افغانیها بترساند و این طرف افغانستانیها را از ایرانیها بترساند. این کار کار دشمن است و علاقه ندارد که در سطح منطقه و کشورهای اسلامی آرامش به وجود بیاید. به خصوص حالا که بحث فلسطین محور وحدت جهان اسلام و محور وحدت آزادگان جهان شده است. برای شکستاندن این وحدت هم که شده است دشمن سعی میکند در این رابطه کار بکند.
اظهارات نادرست برخی مسئولین و شخصیتهای حقیقی و حقوقی ایرانی در مورد مهاجرین
اما متاسفانه بستر این افغان هراسی توسط خود دوستان ایرانی ما است. اول اظهارات نامطلوب و ناصحیح و غیر کارشناسی بعضی از شخصیتهای مسؤل ایرانی است که حالا این شخصیتهای مسؤل یا در دولت هستند یا در قوه مقننه و یا در سایر نهادهای حاکمیتی که اظهارات نابجایی در رابطه با افغانیها انجام میدهند. خوب طبیعی است که این در سطح جامعه موج ایجاد میکند. این بستر میشود برای سواستفاده دشمن و دشمن از این بستر سو استفاده میکند و در راستای تحریک اذهان و افکار عمومی کار میکند. بخش دیگر هم شخصیتهای حقیقی و حقوقی غیر دولتی است که اینها چه در سطح مطبوعات و چه در سطح رسانهها و چه در سطح فضای مجازی متاسفانه اقدام به فرافکنی میکنند.حادثه آبسرد دماوند نتیجه موجآفرینی اظهارات نادرست مسئولان و شخصیتهای ایران بود
من امروز در گوگل یک متنی را دیدم تحت عنوان کارزار اخراج افغانستانیها. همین آدمهای مضر و نامطلوب کارزار گذاشتهاند و میخواهند که این فضا را در سطح جامعه ایجاد بکنند که باید رای بدهید که ما افغانیها را از کشور بیرون بکنیم. خوب وقتی این فضا توسط این دوستان مسؤل دولتی یا غیردولتی در سطوح مختلف به وجود آمد معلوم است در سطح جامعه موج ایجاد میشود و یک فضایی ایجاد میشود تا میرسد به آنجایی که در آبسرد دماوند پولیس ایران آن نوجوان افغان را مثل جورج فلوید سیاهپوست آمریکایی زیر لگد میگیرد و پای خود را عین همان سیاهپوست روی سر این نوجوان میگذارد و این تخطی در پولیس ایران صورت میگیرد. خوب طبیعی است که این بازخورد همین وضعیت بسترسازی است که توسط خود عوامل ایرانی صورت میگیرد. شما در بحث قضیه آبسرد دیدید که چقدر بازتابهای جهانی پیدا کرد و چقدر محکوم شد. ما هم این حرکت را جدّا محکوم میکنیم و خواهان به جزا رساندن همان عناصر خاطی پولیس هستیم که آن حرکت را علیه نوجوان افغانی سازمان دادند.
اظهارات مهاجرستیزانه بر خلاف منافع ملی ایران است
اینجاست که ما حرف ما به دوستان ایرانی ما این است که دولت جمهوری اسلامی ایران بایستی دست به کار شود. دولت جمهوری اسلامی میتواند جلو اظهارات غیر مسئولانه مسئولان خود را بگیرد. دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند جلو عناصری که در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات کارهایی علیه حاکمیت و مردم افغانستان و مهاجرین میکنند را بگیرد. اینطوری نیست که شما ببینید بر خلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران کار میشود شما راحت نشستهاید. البته من تا جایی که اطلاع دارم نهادهای مختلف در این رابطه فعالند و کار میکنند و کسانی که علنا از خود افغانیها بخواهند بر علیه امارت اسلامی و بر علیه مردم افغانستان کار بکنند را مجوز فعالیت نمیدهند ولی به هر حال باز از یک گوشه مشکلات اینطوری سر میزند. ما از دولت جمهوری اسلامی ایران خواستار هستیم که در این رابطه به صورت جدی اقدام بکند.
برخی عناصر در داخل کشور با اظهارات خود ایجاد نفاق و شقاق میکنند
بحث دیگر هم در داخل افغانستان است. برخی عناصر به گونهای تبلیغات فرافکنانه شیطانی را روی دست گرفتهاند که بگذریم از به هم زدن رابطه ایران و افغانستان بلکه در داخل افغانستان نفاق و شقاق ایجاد میکنند. آقایی نشسته به مرجعیت شیعه توهین میکند. خوب شما وقتی که به مرجعیت شیعه توهین کردی یعنی توهین به اعتقادات مردم شیعه و وقتی مردم شیعه اعتقادش مورد هجمه قرار میگیرد تحمل نمیتواند. اگر چه جناب آقای ذبیح الله مجاهد این حرکت را محکوم کرد و گفت که این فرد خانه به دوش است و مربوط به امارت اسلامی نیست، اما به نظر من این کافی نیست. این تبرئه جستن کافی نیست و بایستی این آقا دستگیر شود و به مجازات رسانده شود.
عدم اقدام جدی امارت اسلامی علیه این فرد دو تاثیر منفی دارد: اول روابط با ایران را تحت تاثیر قرار میدهد
اگر امارت اسلامی در این رابطه به صورت جدی عمل نکند دو تاثیر منفی دارد. اول اینکه رابطه دو کشور ایران و افغانستان را تحت تاثیر قرار میدهد. ما به هیچ وجه علاقه نداریم که روابط افغانستان با کشورهای همسایه به هم بخورد و خراب شود. امروز همکاری با کشورهای همسایه هر کشوری که باشد خوب است. ایران و پاکستان که دو تا کشور قدرتمند همسایه هستند که ما حتما باید در رابطه با این دو کشور و داشتن این دو کشور در کنار خود کار بکنیم، به خصوص جمهوری اسلامی ایران که از ابتدای آمدن امارت اسلامی در کنار امارت و مردم ما بوده و بیش از نزدیک به پنج شش میلیون مهاجر در آنجا داریم، لذا رابطه با جمهوری اسلامی ایران خیلی مهم است.
تاثیر دوم: اظهارات این فرد موجب اختلاف میان شیعه و سنی در جامعه میشود
لزوم دستیگری و به مجازات رساندن وی
اما تاثیر منفی دیگر عدم مقابله جدی امارت اسلامی با این فرد، تاثیر آن در داخل افغانستان و اختلافی است که بین فِرَق مذهبی در افغانستان ایجاد میکند. این اظهارات شیعیان افغانستان را متاثر میکند. وقتی یک آقای ناشایستهی ناپاکِ مردودِ محکوم میآید علیه مرجعیت ما حرف میزند و شیعیان را رافضی و مهدورالدم میگوید، دیگر شما چی میخواهید؟! طبعا این در جامعه اختلاف ایجاد میکند. ما از امارت اسلامی تقاضا میکنیم که در برابر یک چنین عناصری بإیستد و اجازه ندهد که اینها به منافع ملی و اسلامی و دینی ما دهنکجی بکنند. اینها باید دستگیر و مجازات شوند و به سزای اعمالشان رسانده شوند.
من بیش از این مزاحم عزیزان نمیشوم و از خدای متعال میخواهم تا در راستای فراهمآوری شرایط و عواملی که گفتم و حفاظت از دستاورد بزرگ جهاد یعنی پیروزی ۲۴ اسد به ما توفیق عنایت بکند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
تصاویر این همایش باشکوه را در اینجا مشاهده کنید.