خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: نشست پژوهشی «فرهنگ جعفری و چگونگی برقراری وحدت اسلامی؛ ضرورتها و مسئولیتها» روز (شنبه، ۱۵ ثور) به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق (علیهالسلام) از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان با حضور جمع کثیری از علمای حوزه و دانشگاه، طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و متنفذین اجتماعی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری طی سخنانی در این نشست با بیان اینکه امام صادق(ع) بیشترین صحبتها را در مورد ضرورت وحدت داشتهاند، به این نکته پرداخت که امر وحدت ریشهای قرآنی و روایی دارد. وی گفت: متاسفانه در افغانستان وحدت عمومی و وحدت ملی در طی ۴۵ سال گذشته آسیب جدی دیده است. به ویژه در دوران جمهوریت که اختلافات در بین جامعه و مردم به اوج خود رسید و همین اختلافات باعث شد که تسلط آمریکا بر افغانستان عمیقتر شود و بیش از چهل کشور خارجی به راحتی بر کشور مسلط شوند.
وی افزود: در حکومت قبلی انواع فساد شکل گرفت و گسترش پیدا کرد و در لایههای زندگی اجتماعی مردم تعمیق شد چون دشمن دقیق کار میکرد و شخصیتهای جهادی و حوزات علمیه و عناصر فکری و فرهنگی و رسانهای مسلمان درگیر اختلافات و تخریب همدیگر بودند و به دنبال این بودند که چگونه ریشه همدیگر را بزنند و تضعیف بکنند و از مسیر راهشان بردارند.
رئیس مرکز تبیان با بیان اینکه غربیها از افغانستان رفتند ولی برنامهها و نقشههای آنان ادامه دارد، گفت: عناصر وابسته غربی چه در داخل افغانستان و چه در پیرامون ما تلاش دارند کار و فعالیت بکنند و ضربات خودشان را همچنان تداوم ببخشند و بر پیکره مردم ما وارد بکنند. آنان سعی دارند انواع مختلف اختلافات را دامن بزنند و در جهت تضعیف بدنه و سیستم و شیرازه زندگی این مردم و حاکمیت کار بکنند و تاثیر جدی بگذارند.
وی شناسایی عوامل ایجاد اختلافات را بسیار مهم دانست و با اشاره به دو عامل درونی و بیرونی اختلافات در افغانستان، به اهمیت عامل مهم وجود منکرات در ایجاد اختلافات در جامعه پرداخت و گفت: ما باید منکرات را از دل اجتماع برداریم. ما باید نسبت به رذیلههای اخلاقی حساس باشیم و با آنها مبارزه بکنیم چون تا هر زمان که رذایل اخلاقی در درون جامعه اسلامی وجود داشته باشد، وحدت و اتحاد و اتفاق به وجود نخواهد آمد.
حسینی مزاری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه قومگرایی در کشور توسط برخی از علما و طلاب ترویج میشود، افزود: این در حالی است که اگر شما بر محور قومیت عمل بکنید اعمالتان باطل است، اگر اصل هدف قوم باشد این حرکت شرک است. هرکس و با هر قومیتی که است باشد فرق نمیکند، سید است، هزاره است، قزلباش است، بیات است، شیعه است، پشتون است، تاجیک است، هر قومیتی که باشد فرق نمیکند، اگر هدف قوم باشد شرک است.
وی با نکوهش محافظهکاری برخی از علما و روحانیت افغانستان تاکید کرد: این افراد در زمان جمهوریت حرف نزدند، در زمان امارت اسلامی هم حرف نمیزنند. آقایان امروز یک ساختاری در افغانستان حاکمیت پیدا کرده است بفرمایید این ساختار خوب است یا بد است؟ اگر خوب است بیایید به صراحت بگویید خوب است و خوبیهای این ساختار را مطرح بکنید تا مردم بیایند از آن حمایت بکنند. اگر بد هم است خوب بیایید مردانه در میدان حرف بزنید که آقا این جایش اشکال دارد ایراد دارد، بد است و بدرد ما نمیخورد. مرد باشید و شجاعت داشته باشید.
گفتنی است در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین یارمحمد رحمتی، مسئول دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، ضمن ذکر مصیبت، به نقل از امام جعفر صادق(ع) گفت که «شیعیان ما خلق شده است از دل وجود ما صفات آنها چیست اولین صفت اینها این است زمانی که ما خوشحال باشیم اینها خوشحالند و زمانی که هم ما اندوهگین باشیم اینها اندوهگینند.»
وی افزود تا زمانی که ما به فرهنگ ائمه معصومین(ع) خود را عادت ندهیم هیچگاه روی سعادت و خوشی را نخواهیم دید.
براساس سخنان او، امام جعفر صادق(ع) به دست منصور عباسی یکی از حکام بنی عباس به شهادت رسید و در جامعهای که خرافات، پول پرستی و دنیا پرستی حاکمیت داشته باشد آن جامعه امام خود را نیز به شهادت میرساند.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. ثمالصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الأطیبین. رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. اما بعد قال الصادق علیه الصلاة و السلام: «صَدَقَةٌ يُحِبُّها اللّهُ اِصْلاحُ بَيْنَ النّاسِ اِذا تَفاسَدُوا وَ تَقارُبُ بَيْنَهُمْ اِذا تَباعَدُوا»
فرهنگ جعفری یک فرهنگ غنی و ریشهدار است
ابتدا سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) را به محضر شما عزاداران تسلیت میگویم.
جلسه امروز به مناسبت یادبود و تجلیل از این مناسبت برگزار شده است. اگرچه جلسه از نظر تعداد حاضرین معدود است اما جلسهای باکیفیت و باعظمت است. صحبت پیرامون موضوع جلسه زیاد است، چون فرهنگ جعفری یک فرهنگ بسیار غنی و ریشهدار و با گستره بزرگ است. تا دقایقی که در خدمت شما هستم سعی میکنم حول موضوع جلسه نکاتی را خدمت شما تقدیم بکنم.
امام صادق (ع) بیشترین صحبت را حول وحدت دارد
حضرت امام صادق(ع) در میان تمام ائمهی معصومین(ع) شخصیتی است که بیشترین صحبت را در رابطه با بحث وحدت انجام داده است. با توجه به اینکه در زمان امام صادق(ع) برخی عناصر گرایش به اهل سنت داشت و یا تقسیمات فکری که در آن زمان به وجود آمد و شبهات و ابهامات فکری و فرهنگی و دینی زیاد بود، لذا امام صادق(ع) با توجه به موقعیت و شرایطی که داشت در این رابطه تلاش جدی و زحمات مثمر ثمری را کشید.
وحدت ریشهای قرآنی و روایی دارد
اگرچه بحث وحدت چیزی نیست که امام صادق(ع) از پیش خود اختراع کرده باشد بلکه ریشهی قرآنی دارد. قرآن کریم در رابطه با بحث وحدت آیات متعددی دارد که از جمله «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ یا واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» و آیات متعدد دیگر و پیامبر اسلام (ص) هم که مفسر قرآن و اجرا کنندهی دستورات قرآن است، باز ایشان با تاسی از قرآن کریم در این رابطه بحث دارد و تمام ائمهی معصومین ما علیهم الصلاة والسلام توجه جدی به بحث وحدت داشتهاند. اینطوری نبوده که حضرت امام صادق(ع) تنها عنصری باشد که در این رابطه صحبت میکند. اما به هرحال با توجه به شرایط زمان و مکان امام صادق(ع) به ویژه در رابطه با بحث وحدت شیعه و سنی بیشترین صحبت را ایشان دارد.
صحبت و رفتار امام صادق(ع) در بحث تقریب یک الگو است
در حقیقت میتوان در شرایط موجود صحبتها و رفتارها و گفتارهای حضرت امام صادق(ع) را در بحث تقریب به عنوان الگو در نظر گرفت. اگر در رابطه با کارنامهی حضرت امام صادق(ص) در این رابطه هرچه صحبت بکنیم بسیار کم است؛ اما ما و شمایی که امروز به عنوان پیروان آن آقا هستیم و ادعا میکنیم که پیرو هستیم چه وظیفهای داریم؟ ما یک چنین امامی داریم امامی داریم که استاد چهار فقیهی است که این فقها هر کدام پیروانی از خود دارند و به عنوان فقها و رهبران فکری و مذهبی اهل سنت شاگردان حضرت امام صادق (ص) بودهاند. یا کلاسهای درسی که امام صادق (ص) داشتهاند بیش از چهار هزار شاگرد داشته اند که اکثریت این شاگردان عناصر و شخصیتهای اهل سنت بودهاند.
طی ۴۵ سال گذشته وحدت عمومی در افغانستان آسیب جدی دید
بنابراین ما میتوانیم از صحبتها و رفتارهای این الگو تبعیت بکنیم و در بحث وحدت برنامههای جدی را روی دست داشته باشیم. بخصوص ما افغانستانیها و بخصوص در شرایط موجود که نیاز به وحدت جدی داریم. متاسفانه در افغانستان وحدت عمومی و وحدت ملی در طی ۴۵ سال گذشته آسیب جدی دیده است. در زمان کمونیستها علیه وحدت مردم ما و شما چه در سطح عموم مردم و چه در سطح جبهات جهادی کار خیلی جدی شد. و به همین خاطر هم شما در دوران جهاد اختلافات عمیقی را بین جبهات احزاب، سازمانها و جریانهای مختلف میبینید که در اثر این اختلافات دهها هزار نفر مسلمان کشته شدند. در مناطق مرکزی، در شمال، در جنوب، در شرق، در غرب، بین جبهات و احزاب اهل سنت و بین جبهات و احزاب شیعه آدمهای زیادی کشته شدند و این اختلافات هزینههای سنگینی بر روی دست مردم ما و شما گذاشت.
شهر کابل در دوران مجاهدین ویران شد
سپس در زمان حکومت مجاهدین باز هم شما شاهد اختلافات جدی هستید. شهر کابل که در زمان کمونیستها از نظر ساختمانی حداقل آسیبی ندیده بود و حتی از نظر انسانی کشتهی آنچنانی نداده بود، بعد از پیروزی جهاد در اثر جنگهای داخلی قسمت اعظم کابل به خصوص غرب کابل با خاک هموار میشود و تقریبا چیزی قابل مشاهده نبود. ما میدیدیم و میآمدیم اینجا را بازدید میکردیم. این جاها که هیچ حتی سمتهای سیلو، سمت دانشگاه علوم اجتماعی، اینطرف کارته سه و کارته چهار، خانهها مثل خاک تودهها معلوم میشد. اینطوری خراب شده بود. اینها در اثر اختلافات جریانها و شخصیتها و احزاب بود.
اختلافات موجب تعمیق سلطه آمریکا و غرب بر افغانستان شد
وقتی هم که حاکمیت جمهوریت به وجود میآید شما باز میبینید که اختلافات در بین جامعه و مردم به اوج خودش است و همین اختلافات باعث میشود که تسلط آمریکا بر افغانستان عمیقتر شود و بیش از چهل کشور خارجی به راحتی بر کشور مسلط شوند. شما شاهد بودید که در اثر اختلافات و جنجالهای فردی و اجتماعی چقدر ظرفیتها از دست ما رفت، چقدر فرصتها از دست مردم ما رفت، چقدر معضلات اجتماعی و فکری و فرهنگی ایجاد شد و چه آسیبهای سنگینی بر این مردم وارد گردید. من در سخنرانیهای مختلف گفتم یکی از تبعات حضور غربیها در افغانستان بحث فساد بود. فساد مالی، فساد اداری، فساد اخلاقی به ویژه فساد اخلاقی که در سطح گسترده در افغانستان وجود داشت، در شرق و غرب افغانستان در مرکز افغانستان در کابل در همهی جاهای کابل این فساد اخلاقی وجود داشت.
دشمنان برنامه داشتند و شخصیتهای ما درگیر اختلاف و تخریب یکدیگر
چرا این فساد هم شکل گرفت و هم گسترش پیدا کرد و هم در لایههای زندگی اجتماعی مردم تعمیق شد؟ به خاطر اینکه دشمن، دقیق کار میکرد و شخصیتهای جهادی و حوزات علمیه و عناصر فکری و فرهنگی و رسانهای مسلمان درگیر اختلافات و تخریب همدیگر بودند و به دنبال این بودند که چگونه ریشه همدیگر را بزنند و تضعیف بکنند و از مسیر راهشان بردارند. لذا این مشکلات اجتماعی کاملا به فراموشی سپرده شده بود.
اصلا کسی در قصهاش نبود که غربیها در بحث فساد و ترویج مسیحیت چه کار میکنند! من در سخنرانیهای مختلف گفتم که تنها در کابل صدها کلیسای خانگی وجود داشته است. اگرچه علیه این حرف من جنجال درست کردند و این جنجالها ممکن است فضایی را ایجاد بکند اما اصل مسئله را از بین برده نمیتواند. اسناد و مدارک قوی وجود دارد که صدها کلیسای خانگی در گوشه و کنار کابل و سایر ولایات وجود داشت.
فاجعه مواد مخدر در دوران جمهوریت
بحث مواد مخدر چه آسیبی را بر پیکره جامعه ما و شما وارد کرد! شماها شاهد بودید در همین حول و حوش ما و شما مگر صدها نفر جوان از مردم ما زیر و بالای پل سوخته نبود؟ از قسمت سیلو، از بلوار، از وسط بلوار که معتادها سه سه نفر و چهار چهار نفر مینشستند تا میدان پل سوخته از آن جا تا قسمت تلگراف، بغل بغل دیوار ساختمان نظامی یک فضای چندش آوری را به وجود آورده بودند. مگر این فضا و شرایط را شخصیتهای ما نمیدیدند؟ علمای ما نمیدیدند؟ حوزات علمیه مشاهده نمیکردند؟ آیتاللههایی که ادعای آیتاللهی دارند مگر نمیدیدند؟ کجا بودند؟ در آن زمان چرا کسی اقدام نکرد؟ در برابر این وضعیت هیچ فردی حاضر نشد یک بیانیه بدهد و دولت را تهدید بکند که چرا جمع نمیکنید و جلو اعتیاد را نمیگیرید؟ این تنها بحث غرب کابل بود.
این آسیبهای اجتماعی با سازماندهی غربیها شکل میگرفت
در سایر نقاط کابل هم از این فضای مشمئزکننده، شما زیاد میدیدید. در سایر ولایات هم یک همچون چیزی بود. به گفته برخی منابع، در زمان جمهوریت میلیونها معتاد داشتیم. اینها آسیبهای اجتماعی بود که با سازماندهی غربیها در سطح کشور درست میشد. یک عده از عناصر وابسته به آمریکاییها سازمان یافته در راستای ترویج و تعمیق این پدیده عمل میکردند، ولی شخصیتهای مسلمان و متدینی که بایستی در برابر این پدیده مبارزه میکردند، گرفتار اختلاف بودند و در برابر هم جنجال داشتند و علیه هم حرف داشتند و گاهی بحث قومیت مطرح میشد، بحث منطقه مطرح میشد، بحث حزب و گروه مطرح میشد و همه در پی همدیگر افتاده بودند که به یک جیفهای دست پیدا بکنند و این فرد یا این جریان یا این قوم را از مسیر راه خودشان بردارند و به یک جیفه دنیایی کثیف دست پیدا بکنند.
غربیها رفتند اما دخالتها و برنامههای شان ادامه دارد
خوب این ثمرهی اختلافات در بیست سال گذشته بود که این معضل را بهوجود آوردند و امروز هم سعی بر این است که در راستای ترویج اختلافات کار جدی صورت بگیرد و مسیرهای نادرستی را در پیش روی مردم ما قرار بدهند. خوب الحمدلله طی بیست سال مبارزه و مجاهده مردم ما آمریکا و غرب شکست خوردند و رخت بربستند رفتند؛ اما دخالت غربیها فعلا در امور افغانستان ادامه دارد.
عناصر وابسته غربی چه در داخل افغانستان و چه در پیرامون ما تلاش دارند کار و فعالیت بکنند و ضربات خودشان را همچنان تداوم ببخشند و بر پیکره مردم ما وارد بکنند. آنان سعی دارند انواع مختلف اختلافات را دامن بزنند. بحث قومی فعلا مطرح است. بحث منطقهای مطرح است. بحث شمال و جنوب را مطرح میکنند. بحث شرق و غرب را مطرح میکنند. بحث شیعه و سنی را مطرح میکنند. بحث طالب و غیر طالب را مطرح میکنند و سعی دارند که در جهت تضعیف بدنه و سیستم و شیرازه زندگی این مردم و حاکمیت کار بکنند و تاثیر جدی بگذارند.
اکنون فرصت مناسبی برای تحکیم پایههای وحدت فراهم است
خوب طبیعی است که با توجه به این وضعیت ما نیاز داریم در جهت ایجاد وحدت کار جدی بکنیم. فعلا فرصت خیلی خوبی پیش آمده است در طول ۴۵ سال گذشته یک چنین فرصتی که مردم ما فعلا دارند و میتوانند از آن بهره برداری بکنند و برای اقتدار و عظمت خودشان استفاده بکنند، در هیچ کجای تاریخ ۴۵ سال گذشته وجود نداشته است. بنابراین است که برادران همه ما و شما وظیفه داریم در جهت تحکیم پایههای وحدت در جامعه خود عمل بکنیم و در این راستا زحمت بکشیم و مجاهده بکنیم.
شناسایی عوامل ایجاد اختلافات مهم است
اگر ما پیرو ائمهی معصومین(ع) هستیم. اگر ما خود را مومن میگیریم. اگر خود را مسلمان میگیریم و چی بسا که خود را شیعه هم میخواهیم بدانیم و مطرح بکنیم. اگر شیعه باشیم ما دوازده امام و چهارده معصوم در بحث وحدت، الگو داریم. در رابطه با بحث وحدت قرآن که کتاب آسمانی خدا است و همه چهارده معصوم ما متأثر و مفسر این قرآن هستند و سعی دارند که مبانی و احکام آن را پیاده بکنند، بحث وحدت در پیش اینها به عنوان یک اصل مطرح است.
بنابراین ما بایستی با تبعیت از امامان خود در جهت تبیین ضرورت وحدت و مبانی آن تلاش بکنیم، هرکدام ما و شما در حدی که توان داریم. اگر بخواهیم در جهت تحکیم پایههای وحدت توفیق بدست بیاوریم باید عوامل اختلاف را شناسایی بکنیم. چه عواملی در درون مردم ما و شما ایجاد اختلاف میکند. چون تا این عوامل را شناسایی نکنیم قطعا توان مبارزه با اختلاف و ایجاد وحدت را هم نخواهیم داشت.
عوامل داخلی و بیرونی؛ دو عامل اصلی اختلافات
دو تا عامل در راستای ایجاد اختلاف در بین جامعه ما و شما مؤثر است. یک عامل داخلی و دوم عامل خارجی. در بحث عامل داخلی وجود منکرات موثر است. این پدیده یعنی بحث منکرات زمینهساز و بستر وجود اختلافات است. اگر انحصارگرایی نباشد، اگر زیاده خواهی نباشد، اگر حسادت نباشد، اگر تکبر نباشد، اگر دروغگویی نباشد، اگر سخن چینی و دهها و صدها رذیله اخلاقی وجود نداشته باشد، چه ضرورتی دارد که من با برادر خود اختلاف داشته باشم؟! مبنا و معیار و عوامل عمدهای اختلاف ها همینها است. در بین مسلمین دلیل دیگری وجود ندارد که دو تا برادر مومن با هم اختلاف بکنند. اختلاف مال همین چیزهاست. اختلاف به خاطر دروغگوییها و سخنچینیهایی است که در بین دو تا برادر مومن اتفاق میافتد.
اهمیت تهذیب و مبارزه با رذایل اخلاقی
ما باید این منکرات را از دل جامعه و دل اجتماع برداریم. ما باید با این پدیدهها و در رابطه با این رذیلههای اخلاقی حساس باشیم و مبارزه بکنیم و مجاهده بکنیم. تا هر زمانی که این رذایل اخلاقی در درون جامعه اسلامی وجود داشته باشد شما هرگز توقع نکنید که وحدت و اتحاد و اتفاق به وجود خواهد آمد. اینجاست که بحث تهذیب مهم است. اینجاست که بحث تذکیه مهم است. ما باید برگردیم به انفس خود. ما باید در برابر نفس اماره خود مبارزه بکنیم. این خیلی مهم است. هر فردی اگر به درون خود توجه بکند و با رذایل اخلاقی مبارزه بکند، ما برای داشتن یک جامعه شاداب و متحد توفیق پیدا خواهیم کرد. این بحث خیلی مهم است.
لزوم تبیین ضرورت وحدت برای مردم
در کنار این ما بایستی برای آگاه سازی مردم هم اقدام بکنیم. ضرورت وجود وحدت را از نظر دینی برای مردم توجیه بکنیم. داشتن وحدت را از نگاه سیاسی و از نگاه مادی و از نگاه دنیوی تبیین بکنیم و توجیه بکنیم که آی ملت اولا خدای متعال دستور میدهد (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا) ما گاهی سوال میکنیم که چرا نماز میخوانید، میگوید خوب واجب است، خدا گفته و اقم الصلاة. خوب بنده خدا اگر امر صلاة امر خدا است، بحث وحدت هم دستور خدا است. اینجا هم خداوند میگوید (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا) اینجا هم مومنین باید وحدت داشته و باید متحد باشند. از نظر دینی باید این را برای مردم تبیین بکنیم که برادر من! اگر ما مسلمانیم باید بر اساس حکم خداوند عمل بکنیم. اگر مسلمان هستیم باید بر اساس رفتار و گفتار و دساتیر ائمهی معصومین خود عمل بکنیم. اگر نکنیم اسلامیت ما با مشکل مواجه میشود.
وحدت اقتدار میآورد
در مرحله بعد بحث سیاسی مهم است. آقایان اگر قرار بر این است که ما مقتدر باشیم، اگر قرار بر این است که یک نان ما ده تا نان شود، اگر درآمد هزار افغانی ما ده هزار افغانی و صد هزار افغانی شود، باید ما وحدت داشته باشیم. ما با وحدت اقتدار بدست میآوریم، با وحدت با عظمت میشویم، با داشتن وحدت در کشور مورد محاسبه و طرفیت قرار میگیریم. در غیر آن صورت اگر وحدت نباشد و ما با اختلاف زندگی را دنبال بکنیم، تضعیف میشویم. یک فرد یا یک جامعه و مجتمعِ ضعیف را کسی به حساب نمیآورد. افراد ضعیف بایستی زیر پا شوند، افراد ضعیف بایستی مورد استعمار دشمن قرار بگیرند و باید دشمن بر آنان مسلط شود و هر طرح و برنامهای که دارد انجام بدهد. این بحث خیلی جدی و مهمی است.
اهمیت ترویج معارف دینی و مباحث سیاسی
پس بنابراین ما در بحث عوامل داخلیِ ایجاد اختلاف این مباحث را باید روشن بکنیم و در رابطه با این مبحث موضع بگیریم و اقدام بکنیم و حساس هم باشیم و در برابر منکرات در راستای ترویج معارف دینی کار بکنیم. اگر ما در بحث معارف کار نکنیم، در جهت ترویج معارف دین و ارزشهای دین و آگاه ساختن مردم نسبت به مباحث دینی و نسبت به مباحث سیاسی کار جدی صورت نگیرد، خوب طبیعی است که ما نمیتوانیم در برابر عوامل اختلاف مبارزه بکنیم، ما نمیتوانیم در راستای فراهم ساختن بسترها و زمینههای وحدت کار اثرگزاری انجام بدهیم.
اگر ضعف درونی نداشته باشیم، عامل بیرونی نمیتواند اختلاف ایجاد کند
وقتی ما در رابطه با عوامل داخلی این توفیقات را بدست آوردیم، دیگر عوامل خارجی نمیتوانند از بستر داخلی ما سوءاستفاده بکنند. اگر عوامل خارجی در راستای ایجاد اختلاف اثرگذار است به خاطر اینکه از ضعفهای درونی ما سوء استفاده میکند. دشمن وقتی میبیند که منِ طلبه پول دوست هستم، شهرت طلب هستم، موقعیت خواه هستم، انحصارگرا و انحصارطلب هستم، خوب میآید دست من را میگیرد و به من کمک میکند و به من پول میدهد. وقتی به من پول داد مسیر کار را هم در درون اجتماع برای من روشن میکند و میگوید آقای ملا! آقای روحانی! بحث قومگرایی را تو بر اساس مبانی دینی خود توجیه کن.
قومگرایی از سوی برخی از علما و طلاب ترویج میشود
شما میبینید که امروز بحث قوم گرایی توسط مردم عوام ترویج نمیشود. توسط جوانان دانشگاهی و دانشجویی ما ترویج نمیشود چون کسی از حرف جوان دانشگاهی و حتی اگر پروفیسور باشد کسی از حرف آن نمیکند، اما اگر یک عمامه به سر چه در محافل حضوری و فیزیکی چه در فضای رسانهای و چه در فضای مجازی وقتی بحثی را میآید مطرح میکند خوب طبیعی است که مردم عوام یعنی عموم مردم، نه اینکه فقط بیسواد، میگویند حتما گپهایی هست که این آیتالله و طلبه فاضل ما مرتب بحث قوم را مطرح میکند.
باید تبیین شود که اگر قومیت هدف شود شرک است
شما ببینید برادران! که امروز در عرصه افغانستان آنچه که در بحث قومیت اصرار دارد و انگشت میگذارد و بحث فقاهت را قومی درست کردهاند، بحث مذهب را قومی درست کردهاند، مباحث حوزات علمیه را قومی درست کردهاند، سهمهای دولتی و فلان و بهمان را قومی درست کردهاند، همین ملاها هستند، همین عمامه به سرها هستند. کدام آیت الله در عرصه میدان در افغانستان ایستاد شده و به صراحت گفته است که آقایان اگر شما بر محور قومیت عمل بکنید اعمالتان باطل است، اگر شما با محوریت قومیت کار بکنید و مبارزه بکنید اصل هدف هم قوم باشد این حرکت شرک است، هرکس میخواهد باشد و طرف با هر قومیتی که است باشد فرق نمیکند، سید است، هزاره است، قزلباش است، بیات است، شیعه است، پشتون است، تاجیک است، هر قومیتی که باشد فرق نمیکند، اگر هدف قوم باشد شرک است.
قومدوستی و ابزار شدن آن برای رسیدن به خدا ثواب دارد
اگر ما قوم خود را دوست داشته باشیم اشکال ندارد. قوم ما ابزار باشد برای رسیدن به خدا اشکال ندارد، قوم دوستی ما و ارتباط با قوم ما زمینه و فضایی باشد برای بهره بردن در راستای رسیدن به خدا هیچ اشکالی ندارد بلکه ثواب هم دارد. اما اگر خدا را بگذارد کنار، ائمه معصومین(علیهم السلام) را بگذارد کنار، تنها بحث و منظور اقتدار و عظمت قوم باشد این شرک است و حرام است. همه باید بدانند. تا هنوز کدام یکی از روحانیت ما در داخل افغانستان یک همچین صدایی را بلند کرده است؟ چه آقایانی که عمامه سیاه دارد، چه آقایانی که عمامه سفید دارند! من به همه علما پیشنهاد میکنم آقایان! اگر تا هنوز کاری نکردهاید بیایید کاری بکنید. بیایید وارد صحنه شوید، بیایید راحت حرف بزنید. ترس از موقعیت خودتان نداشته باشید. خدا را در نظر بگیرید. خدا اگر با شما بود و پشتیبان شما بود این مردم هم آخر با شما خواهند شد. این مردم هم آخر در برابر شما قرار نخواهند گرفت، نه تنها قرار نخواهند گرفت بلکه کمککار شما خواهند شد.
روحانیت شجاعت داشته باشد و به صراحت حرف بزند
خیلی از ملاهای ما متأسفانه محافظهکاراند و حاضر نیستند در صحنه به صراحت حرف بزنند. در زمان جمهوریت حرف نزدند، در زمان امارت اسلامی هم حرف نمیزنند. آقایان امروز یک ساختاری در افغانستان حاکمیت پیدا کرده است بفرمایید این ساختار خوب است یا بد است؟ اگر خوب است بیایید به صراحت بگویید خوب است و خوبیهای این ساختار را مطرح بکنید تا مردم بیایند از این ساختار و از این حاکمیت حمایت بکنند. اگر بد هم است خوب بیایید بالاخره مردانه در میدان حرف بزنید که آقا این جایش اشکال دارد، ایراد دارد، بد است، به درد ما نمیخورد، مرد باشید شجاعت داشته باشید.
روحانیت باید احساس مسئولیت کنند و مردم را از سرگردانی دربیاورند
شمایی که روحانی هستید وقتی وارد حوزه علمیه میشوید با امام زمان(عج) یک قرارداد نانوشته دارید که آقا جان ما سرباز توییم. اگر سرباز هستید از چه میترسید؟ از جان؟ این جان را خدا برای شما داده و هر زمانی هم دلش شد میگیرد، این مال؟ این مال را خدا داده برای شما این مقام؟ خدا برای شما داده است. هرچه شما در این دنیا دارید، هر امکانی دارید، هر آبروی دارید، هر حیثیتی دارید، مال خدا است، مال ائمه معصومین علیهمالسلام است، مال توجه حضرت امام زمان(عج) است، هیچ کس دیگری به شما این مقام و این موقعیت و این عظمت و این شهرت و این پایگاه را عنایت نکرده است. بیایید در برابر خدا احساس مسؤولیت بکنید، در برابر ائمه معصومین(علیهم السلام) احساس مسئولیت بکنید، بیایید این مردم را درست هدایت بکنید، بیایید این مردم را از ابهام و از سرگردانی و از حیرت در بیاورید.
چهره و رنگ پوست ارزشی ندارد، مهم تقوای الهی است
امروز اقوام در برابر همدیگر قرار گرفتهاند. امروز حوزات علمیه بر اساس مبانی قومی در برابر همدیگر قرار گرفتهاند. امروز تودهها به خاطر مباحث قومی و منطقهای با هم اختلاف دارند. به خاطر بینیبلند و بینیپچق و امثال اینها با هم اختلاف دارند. بیایید معیارهای دینی و مذهبی را مطرح بکنید. قیافه مهم نیست، بینی در نزد خدا مهم نیست، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ اگر تقوا دارید شما مهم هستید، اگر تقوا ندارید قصهتان مفت است. با هر قیافه، با هر قد و قواره، با هر عمامهای که شما باشید سیاه باشد، سفید باشد، فرقی پیش خدا نمیکند، شما اگر تقوا نداشتید، عمامه سیاه باشی، هر چقدر خوشکل باشی، هر چقدر قد بلند داشته باشی، باز هم به پشیزی ارزش نداری. اینجاست که ما در بحث وحدت نیاز به کار داریم. خوب حالا ما چگونه در راستای نهادینه کردن این موضوع توفیق پیدا بکنیم؟ بارها گفتهایم با کار فرهنگی.
حکومت باید بیشترین هزینه را در امور فرهنگی و رسانهای کند
به همهی علما و فضلا و به همهی دانشگاهیان و به همهی معلمان و همهی فرهنگیان توصیه میکنم که کار فرهنگی را جدی بگیرید. به امارت اسلامی هم توصیه میکنم کار فرهنگی و رسانهای را جدی بگیرد. بایستی بیشترین هزینه را در عرصه کار فرهنگی و فکری و رسانهای به مصرف برساند. امروز این وظیفه و این کارکرد در راستای ایجاد وحدت و استحکام و اقتدار ملی و بینالمللی افغانستان خیلی مهم و اثرگذار است. به همین خاطر است که مرکز تبیان بر کار فرهنگی تاکید دارد. مرکز تبیان هم با اهمیت دادن به همین موضوع در ۳۳سال پیش تأسیس شد. چون ما در ۳۳سال پیش اوضاع جامعه را مطالعه کردیم دیدیم که این همه معضلاتی که در سطح اجتماع است، این همه اختلافاتی که وجود دارد، این همه ترورهایی که است، این همه آدمکشیهایی که است، اين همه بدگوییها و نفاقافکنیهایی که توسط برخی از افراد و عناصر مطرح میشود، اینها به خاطر پایین بودن سطح فرهنگ زندگی اجتماع است.
با فرهنگ بودن، به سواد و تخصص و مدرک نیست
این که میگویم پایین بودن سطح فرهنگ فرق نمیکند آقا آیتالله العظمی باشد یا پروفیسور و استاد دانشگاه باشد، وقتی فرهنگ نداشت و فرهنگاش پایین بود پایین است. بحث مدارج علمی مهم نیست. ممکن است شما آیتالله العظمی باشید ولی فرهنگ نداشته باشید. اگر آیتاللههای ما در گذشته فرهنگ بالا میداشتند، اگر پروفیسورها و اساتید دانشگاههای ما که رهبران احزاب بودند، فرهنگ بالا میداشتند، به جای اینکه در برابر هم و در تقابل قرار میگرفتند همدیگر را میپذیرفتند و در کنار هم قرار میگرفتند، چرا اينهمه تصادم؟ چرا این همه آدمکشی؟ چرا این همه قتل؟ چرا این همه غارت؟ چرا اینهمه تخریب؟ اینها به خاطر چیست؟ به خاطر این است که فرهنگ زندگی ما در عرصههای سیاسی، در عرصه اقتصادی، در عرصهی نظامی – امنیتی، در عرصه اجتماعی و حتی در عرصه فرهنگی پایین و ضعیف است. ما بایستی در عرصه فرهنگی کار بکنیم.
باز هم برای بار چندم تکرار میکنم که فعالیتها و کارهای فرهنگی چند مؤلفه دارد که ما باید در رابطه با این مولفهها جدی باشیم:
همه جامعه باید باسواد شوند
۱-تمام آحاد افراد جامعهی ما بایستی باسواد شوند. نهضت سوادآموزی بایستی توسط حکومت روی دست گرفته شود و تمام شخصیتها و احزاب و سازمانها و اجتماعات موظفند در رابطه با باسواد کردن مردم خود کار بکنند.
لزوم تحصیل فرزندان تا بالاترین مقطع
۲- بچههای ما و شما نباید بیسواد یا کم سواد باشند. وقتی وارد مکتب میشوند باید دوازدهشان را بگیرند، باید لیسانسشان را بگیرند، باید فوق لیسانسشان را بگیرند، باید دوکتورا داشته باشند، باید پروفیسور هم باشند. همهی بچههای ما اعم از دختران و پسران، ما نباید بلاخره کوتاهی کنیم در قسمت درس بچههای خود.
برادران! مبادا به خاطر بیکاری خود ما، مبادا به خاطر بیپولی خود ما بگذاریم بچه های ما از صنف شش و هفت درس را رها بکنند بروند فرغون یا گاری بگیرند سوپ بفروشند یا خربزه بفروشند یا کیله بفروشند یا کارهای خشره ی دیگر بکنند، نگذارید! من بارها در سخنرانیها در داخل و خارج گفتم پدران و مادران! از گرسنگی اگر مجبور شدید بگردید در روی خیابانها و سرکها و از اثر گرسنگی پوست کیله بخورید این کار را حتما بکنید، اما در قسمت کمک به فرزندانتان در راستای ادامه تحصیل باید مبارزه بکنید و اگر این کار را کردید خدا کمکتان میکند. اگر این عزم را داشتید در قسمت تحصیل خدا کمکتان میکند، حتما شما را نمیگذارد که برويد در روی خیابانها پوست کیله بخورید، کمک میکند امتحاناش مجانی است.
بهره برداری از تمامی ظرفیت سخنگاهها و منابر
۳- ما باید از تمام سخنگاهها و تربیونها اعم از مساجد، حسینیهها و دانشگاهها و مراکز آموزشی و هرچه که هست باید بهرهبرداری بکنیم و افکار و ذهنیتهای مردم خود را روشن بکنیم. باید اطلاعات بهروز به مردم خود بدهیم. خیلی جای تاسف است که در جلسات و محافل خیلی بزرگ و گسترده شرکت میکنند و روحانی محترم و معظم میآید یک آیه و یا یک روایت را ترجمه سطحی میکند و مردم را در بیاطلاعی و کم اطلاعی محض نگه میدارد. هیچی از اوضاع کشور گفته نمیشود، از اوضاع منطقه گفته نمیشود، از اوضاع جهان گفته نمیشود.
مجالس و محافل ما در قبال مردم فلسطین منفعل است
امروز بحث فلسطین بحث اول جهان اسلام است. من تا به هنوز ندیدم در یک نماز جمعهای، یا در یک محفل ختم قرآنی، در یک مجلسی در رابطه با این بحث درست صحبت شده باشد و مردم را توجیه و هدایت بکنند که آقا ما امروز به عنوان بخشی از امت مسلمه وظیفه داریم به کمک مردم فلسطین بشتابیم، اگر خودمان نمیتوانیم حضور پیدا بکنیم پول بفرستیم، اگر پول نمیتوانیم بفرستیم در مجالسی که حضور داریم تبلیغات بکنیم، در میدان، تبلیغات بکنیم، در فضای مجازی تبلیغات بکنیم، در رسانه تبلیغات بکنیم، این کارها را که ما میتوانیم انجام بدهیم! اما متأسفانه میبینیم که مساجد ما امروز منفعل است، مجالس ما امروز منفعل است، مردم مسلمان هم توجه ندارند.
روحانیتِ بهروز را به مجالس خود دعوت کنید
آقایان! اگر شما علاقه دارید که رشد کنید، اگر شما علاقه دارید که اقتدار پیدا کنید، باید روحانیتی را به مجالستان دعوت بکنید که از مسائل روز با شما صحبت بکند و چشم و گوش مردم نسبت به مسائل روز باز شود، سیاستهای امارت اسلامی و اینکه امارت اسلامی چه کار میکند، چه سودی دارد، مقایسه کند اوضاع فعلی را با اوضاع جمهوریت و زمان جمهوریت را تحلیل بکند تا واضح شود که آقا زمان جمهوریت بهتر بود یا امارت اسلامی بهتر است، دشمنان پیرامون ما چه کار میکنند، عوامل داخلی در داخل افغانستان چه کار میکنند، ما چه کار کنیم که وحدت برقرار شود، ما چه کار کنیم امنیت برقرار شود، ما چه کار کنیم وضعیت اقتصادی ما بهبود پیدا کند.
تبلیغ راههای درآمد اقتصادی در محافل و منابر
من تا هنوز یک روحانی را ندیدم که بالای منبر نشسته باشد در مساجد و شیوه درآمدزایی را برای مردم یاد داده باشد و گفته باشد که آقا راه درآمد اقتصادی چیست و ما چگونه پولدار شویم. حیف است و شرم است و جای خجالت است که یک فرد مسلمان باشد و این همه منابع غنی فکری و فرهنگی داشته باشد، اما از نظر اقتصادی در ضعف مطلق قرار داشته باشد. خدا که ما را اینطوری خلق نکرده، خدا که ما را ضعیف خلق نکرده، خدا که ما را بیچاره خلق نکرده، خدا که مارا بی پول خلق نکرده و نگفته هم که چون شما مؤمن هستید حتما باید بی پول باشید. نخیر!
باید وضع اقتصادی ما خوب باشد؛ ضعف از خود ما و رهبران ماست
باید وضع اقتصادی ما خوب باشد. ما باید بهتر باشیم. ما باید برتر باشیم. چرا ضعیف باشیم؟ این ضعف از خود ماست و رهبران اجتماع و علما و روحانیت نه تنها نمیتوانند مردم را در این جهت سوق بدهند بلکه وضع خودشان هم خراب است. خود ملاهای ما، خود روحانیت ما، خود حوزات علمیه ما با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. اول روحانیت ما باید به وضع خودشان برسند. چشم روحانیت ما نباید به جیب مردم باشد. کار روحانی نباید بر اساس پول باشد. وقتی وارد مسجدی میشود، وقتی عقدی میخواند، وقتی تلقینی میخواند چشمش منتظر باشد که کی پاکت داده میشود. این درست نیست.
روحانیت باید صرفا برای خدا تبلیغ کند
صحبتی از حضرت آیتالله العظمی سید سرور واعظ است که می گوید؛ اگر روحانی از خاطر سخنرانی خود، از خاطر پیشنمازی خود، از هر خاطر دیگر از مخاطب خود پول بگیرد، پشت سر آن روحانی شما نماز نخوانید. نماز خواندن مجاز نیست. روحانی اگر روحانی باشد باید با امام زمان خود قرارداد ببندد.
به واللهِ به تااللهِ اگر کار برای خدا باشد، اگر ما مخلصانه برای خدا کار بکنیم، خدا خودش دست ما را میگیرد، خدا خودش کمک میکند، خدا خودش حمایت میکند، چرا روحانیت ما بعد از این همه سالِ انقلاب و جهاد به هوش نیامدند؟ چرا نمیفهمند؟ چرا درک نمیکنند؟ چرا مباحث ارتباطیشان با خدا اینقدر ضعیف است؟ بنابراین است که روحانیت ما در مباحث تریبونهایی که وجود دارد، مردم را با اطلاعات روز آشنا بسازند تا مردم ما آگاه باشند و بدانند دشمنانشان کیست، دوستانشان کیست و روشهای پیشرفت در دنیا چگونه است و چگونه ما پیش برویم و ارتقا پیدا کنیم و صاحب عزت و عظمت شویم.
لزوم تسلط همگان به رسانه
۴- مردم ما در بحث رسانه باید مسلط شوند. از این ابزار بسیار مدرن باید استفاده کنند. دنیا امروز بسیار بسیار خوب دارد از این ابزار استفاده میکند و حتی بسیاری از تجاوزاتشان به مراتب بیشتر از تجاوزات نظامی به وسيله رسانه است. اما اگرچه اهل تجاوز نیستیم که باید به هیچوجه هم نباشیم، اما در راستای دفاع از خود در جهت مقتدر ساختن خود باید از رسانه استفاده بکنیم.
عرصه فضای مجازی را باید برای دشمنان تنگ کنیم/ وضعیت کنونی فاجعه بار است
۵- مولفه بعدی بحث فضای مجازی است. همه ما و شما باید اهل فضای مجازی باشیم. ما باید فضای مجازی را برای دشمن تنگ بکنیم و نگذاریم که دشمن از این فضا علیه خودمان، علیه فرزندان ما، علیه دختران ما، علیه پسران ما، سوءاستفاده بکند. امروز فاجعه است برادران در رابطه به فضای مجازی، بچههای ما و شما هرکدامشان یک مبایل در نیفه ایزاربندش است و یا در جیباش است و هر لحظه ارتباط دارد با دنیای سکس، با دنیای بیحرمتی، با دنیای مشکلات اخلاقی. ما باید اهل فضای مجازی باشیم و نه تنها نگذاریم که فرزندان ما و اهل و عیال ما یک چنین ارتباطاتی با این فضا داشته باشند بلکه خودمان در فضای مجازی حضور داشته باشیم و این فضا را مصادره بکنیم به نفع مسلمانها، به نفع خانوادهها و به نفع مردم افغانستان.
در حوزه کار فرهنگی با مولفههای بالا ورود جدی کنید
این پنج مؤلفه کار فرهنگی است که ما از سابق در بخش این پنج مؤلفه کار کردیم و مرکز تبیان فعلا هم مشغول تحقق این پنج مؤلفه است. به بقیه دوستان و عزیزان هم پیشنهاد میکنم که در عرصه فرهنگ حضور پیدا کنند و تنها به وسیله کار در این عرصه و میدان است که ما انشاءالله موفق خواهیم شد. بیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم و همه شما را به خداوند متعال میسپارم والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
تصاویر این همایش