آمریکا تلاش میکند چهار قدرت اقتصادی شرق را زمینگیر کند/ دود به رسمیت نشناختن امارت اسلامی به چشم همسایگان و کشورهای منطقه خواهد رفت
حسینی مزاری طی سخنانی در نشست سازمانی مرکز تبیان در مشهد مقدس که همزمان با تجلیل از سه شخصیت مجاهد و اثرگذار افغانستان مرحومین سیدخانآقا چمتالی، میرابوالقاسم سوما و ملوکجان قندهاری برگزار شده بود، به توصیف برخی ابعاد شخصیتی این سه شخصیت پرداخت و سخنان مهمی در مورد شرایط فعلی کشور و بهرهبرداری سه محور حاکمیت، مردم و کشورهای همسایه و منطقه از فرصت بوجودآمده در افغانستان عنوان کرد و ضمن انتقاد از عدم استفادهی مطلوبِ سه محور فوق از خلإ ایجادشده پس از اخراج آمریکا از افغانستان، بر هماهنگی امارت اسلامی و مردم با یکدیگر و همچنین لزوم به رسمیت شناخته شدن سریع حاکمیت کابل توسط کشورهای همسایه و منطقه تاکید کرد.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) –مشهد مقدس: همزمان با گرامیداشت از سالروز فقدان سه تن از شخصیتهای مجاهد و تاثیرگذار کشور، مرحومین سیدخانآقا چمتالی، میرابوالقاسم سوما و ملوکجان قندهاری، نشست سازمانی با حضور جمعی از مسئولین، کادرها، پرسنل و اعضای فعال مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری با بیان اینکه پس از شکست آمریکا و آمدن طالبان و مسلط شدن این جریان بر افغانستان و تأسیس امارت اسلامی یک فرصت بسیار خوب و مناسبی فراهم شد که البته هنوز هم وجود دارد و از دست نرفته است، خاطرنشان کرد: این فرصت به وجود آمده بایستی تاکنون از ناحیه سه طرف و سه محورِ امارت اسلامی، مردم افغانستان و همچنین کشورهای منطقه و همسایگان مورد بهرهبرداری قرار میگرفت که متاسفانه آن استفادهی مطلوب تاکنون صورت نگرفته است.
وی در تشریح محور امارت اسلامی و استفاده یا عدم استفادهی آن از فرصت کنونی کشور خاطرنشان کرد: ما خیلی امیدوار بودیم که امارت اسلامی بتواند از این فرصت استفاده کند، چرا که فرصت خیلی بزرگ و عظیمی در اختیار حکومت قرار گرفت که باید برای تحکیم خود و اقتدار مردم و کشور از آنها بهرهبرداری صورت میگرفت، اما این بهرهبرداری تاکنون از طرف امارت اسلامی صورت نگرفت و آنها نتوانستد از فرصتی که ایجاد شد به نحو مطلوب استفاده کنند. توصیهی ما این است که سعی کنند از این فرصتهای ناب و گرانبها که در اختیار کشور قرار گرفته است نهایت بهره را ببرند.
رئیس مرکز تبیان با تاکید بر اینکه در حال حاضر بدیل مناسب دیگری برای امارت اسلامی وجود ندارد، عنوان کرد: کسانی که از خارج کشور سر و صدا راه میاندازند و در مخالفت با امارت اسلامی فریاد میزنند از افرادی هستند که در حاکمیت قبلی حضور داشتند و طی بیست سال گذشته با وجود در اختیار داشتن تمامی امکانات و تجهیزات و ثروت مالی هیچ خدمتی به کشور و مردم افغانستان نکردند. بنابراین مردم باید هوشیار باشند و برای آنان گلو پاره نکنند. حتی اگر امارت اسلامی ضعیف و رفتنی هم باشد باز این افراد لیاقت این را ندارند که مجددا برگردند به افغانستان و مجددا در تعاملات و معاملات پیدا و پنهان شرکت کنند و رسوایی به بار بیاورند.
این آگاه مسایل سیاسی، مردم بخصوص نخبگان جامعه اعم از روحانیت و دانشگاهیان را همان محور دومی دانست که باید از فرصت بوجود آمده در کشور استفاده میکردند. وی گفت: نخبگان ما باید از این فرصت برای بهبود وضعیت و تقویت خودشان و ساختار افغانستان استفاده میکردند، اما متاسفانه به محض این که تحولات سرعت گرفت، روحانی و دانشگاهی ما فضا را خالی کرده و از کشور خارج شدند. این فرار نخبگان باعث ایجاد این وحشت برای مردم عادی شد که وقتی فلان روحانی که دم از معصومین (ع) و جانبازی و فداکاری میزد از کشور رفت پس ما چرا باید اینجا بمانیم. در حقیقت عناصر شاخص با فرار خود ته دل مردم را خالی کردند و ضربه مهلکی زدند.
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: تا هنوز هم فرصت از دست نرفته و شخصیتهای نخبه حقیقی و حقوقی میتوانند برگردند و وضعیت خودشان را تثبیت بکنند. اگر در رابطه با تثبیت مردم خودمان کار نکنیم، فردا جایگاهی نخواهیم داشت. در زمان جمهوریت پنجاه درصد تهدید بود ولی الان صددرصد تهدید است، اما اینکه هر فرد حقیقی و حقوقی به افغانستان بیاید و این تهدید را تبدیل به فرصت بکند هنر است. انسان باید در شرایط بحران در صحنه و عرصه حضور داشته باشد، در شرایط غیر از بحران که هر نامردی میتواند فعالیت کند. مهم این است که در شرایط بحران حضور داشته و برای دین و مردم و مکتب خدمت کنیم.
وی در رابطه با اهمیت هماهنگی و در کنار هم بودن امارت اسلامی و مردم در شرایط کنونی کشور گفت: محور امارت اسلامی و محور مردم باید با هماهنگی و اشتراک با یکدیگر از فرصت بوجودآمده در کشور استفاده بکنند چرا که بدون همکاری مردم با امارت و امارت با مردم امکان بهرهبرداری از فرصت ایجاد شده در افغانستان وجود ندارد. بنابراین اگر حکومت و مردم با هم همدست نشوند و در کنار هم از این فرصت استفاده نکنند قطعا فرصت فعلی تبدیل به تهدید میشود که در آن صورت هم به ضرر مردم و هم به ضرر حاکمیت و به ضرر کل افغانستان خواهد بود.
به باور این آگاه مسایل سیاسی، محور سومی که باید از فرصت بوجودآمده در افغانستان استفاده میکردند اما تاکنون استفادهی مطلوبی نکردهاند، کشورهای همسایه و منطقهاند. کشورهای همسایه و منطقه از قبیل روسیه و چین و هند و کشورهای همسایه بخصوص ایران و پاکستان باید از فرصت بوجود آمده پس از اخراج آمریکا از افغانستان استفاده میکردند و اجازه نمیدادند که این خلإ ادامه پیدا بکند. اگر بلافاصله فضا را پر میکردند به نفعشان بود چرا که منطقه شرق بخصوص در عرصه رشد اقتصادی نیاز به امنیت دارد و از سوی دیگر افغانستان قلب آسیاست، اگر این قلب ناامن باشد کشورهای روسیه و چین و هند و ایران و پاکستان هم ناامن خواهند شد.
رئیس مرکز تبیان با تاکید بر اینکه کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان باید هرچه زودتر حاکمیت کابل را به رسمیت بشناسند، ابراز کرد: اگر این چند کشور امارت اسلامی را به رسمیت میشناختند بقیه کشورها هم به رسمیت میشناختند. اگر کشورهای منطقه و همسایه فورا خلإ به وجود آمده را در افغانستان پر میکردند، دیگر مجالی برای آمریکا پیدا نمیشد که باز بیاید و فعالیتهای خود را توسعه بدهد و مشکلاتی را برای مردم افغانستان ایجاد کند. اما متاسفانه نه همسایگان و نه کشورهای همسایه از این فرصت بهرهبرداری نکردند.
وی با اشاره به آموزش ده هزار نظامی تاجیکستانی از سوی آمریکا و صدها افسر این کشور در آمریکا و استفادهی غرب از خلإ فعالیت همسایگان افغانستان و کشورهای منطقه خاطرنشان کرد: متاسفانه آمریکاییها، انگلیسیها و برخی دیگر از کشورهای غربی طی ماههای گذشته از غیبت و درگیری روسها با اوکراین سوءاستفاده کردند و به کشورهایی نظیر تاجیکستان نزدیک شدند و امروز میبینیم تاجیکستانیها بیش از اینکه از روسها حساب ببرند، از آمریکاییها حساب میبرند.
حسینی مزاری در تکمیل مطلب فوق خاطرنشان کرد: این در حالی است که تاجیکستان عضو یک پیمان امنیتی و نظامی با حضور روسیه و کشورهای آسیای مرکزی است. این یعنی آمریکا تلاش دارد در آسیای مرکزی پایگاه نظامی ایجاد بکند، ایجاد پایگاه نظامی در آسیای مرکزی هم یکی از الزاماتش این است که در افغانستان ناامنی وجود داشته باشد. لذا آمریکاییها داعش را از عراق به افغانستان منتقل کردند و فعلا در حال رشد و توسعهاش در مناطق مختلف کشور هستند. متاسفانه غربیها از خلإ بوجودآمده در افغانستان سوءاستفاده کردند و طبعا ضرر این وضعیت از همه زودتر متوجه ایران و چین و روسیه و هند و پاکستان میباشد.
وی با بیان اینکه عملیاتهای تروریستی اخیر علیه سفارت روسیه و هتل محل اقامت چینیها در کابل به نفع غرب و آمریکا بود، گفت: آمریکا همچنین سعی میکند شرایطی را در افغانستان ایجاد بکند که چینیها و روسها جرات نکنند در آن حضور داشته باشند. چند ماه پیش در برابر سفارت روسیه عملیات انتحاری صورت گرفت. دو سه روز پیش هم حتما در جریان هستید که در یک هتلی که محل اقامت چینیها بود عملیات تروریستی انجام گرفت. اینها به خاطر چیست؟ این اقدامات به خاطر فراری دادن روسها و چینیها از افغانستان است که به نفع سیاستهای غرب و سیاستهای آمریکا تمام خواهد شد.
رئیس مرکز تبیان ضمن تاکید بر اینکه ایران و افغانستان بیشترین تاثیرپذیری را از مسایل یکدیگر دارند، ابراز کرد: بیشترین ظرفیت بهرهبرداری در افغانستان اختصاص به جمهوری اسلامی ایران دارد. یعنی جمهوری اسلامی ایران نسبت به چین، نسبت به روسیه و حتی نسبت به پاکستان بیشترین ظرفیت تاثیرگذاری را در افغانستان دارد. همانگونه که ایران بیشترین تاثیرپذیری را از بحران افغانستان داشته است، از آن طرف هم افغانستان بیشترین تاثیرپذیری را از مسائل و سیاستهای ایران دارد.
حسینی مزاری با اشاره به تلاش آمریکا در راستای جلوگیری از انتقال قدرت اقتصادی از غرب به شرق، خاطرنشان کرد: آمریکا به دنبال این است که چهار قدرت اقتصادی روسیه، چین، هند و ایران را زمینگیر کند و نگذارد قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل شود. بنابراین کشورهای منطقه باید با یکدیگر هماهنگ و بیدار باشند و در کنار همدیگر در مقابل توطئههای غرب بإیستند. یکی از مهمترین اقدامات آنها نیز این میتواند باشد که از فرصت بوجودآمده در افغانستان بهرهبرداری کنند و در کنار مردم و حاکمیت افغانستان باشند و آن را به رسمیت بشناسند.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این مراسم به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و به نستعین!
قال رسول الله (ص): «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن يُصِيبَكُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا»
تذکری که من میخواستم قبل از آغاز صحبت به آن اشاره کنم این بود که نطاقها و انانسرها محبت کنند بعد از این دیگر افراد را زیاد تعریف نکنند، چه من باشم چه فرد دیگری، خیلی معمولی حالا نهایتش القابی که دارند حجتالاسلام، آیتالله و امثال آن را عنوان کنند. تعریف زیاد از علما خوب نیست. من شخصا از این تعریفها خوشحال نمیشوم. در حقیقت بعضی کلمات و القاب به آدم چسبانده میشود که شخص احساس توهین میکند، بحث رهبر در دنیای اسلام و تشیع فقط زیبنده حضرت امام خامنهای حفظه الله تعالی است و ما به بعنوان خاک پای ایشان هم محسوب نمیشویم. این است که این تعریفها تقریبا چاخان تلقی میشوند. به هر حال از محبت دوستان تشکر میکنم، ولی من نه شکستناپذیر هستم و نه آنقدر تعریفی که شما میکنید.
وقتی به بیست فیصد وظایفت اسلامی خود عمل میکنیم، به معنای تندروی است؟
یک وقت یکی از دوستان ایرانی میگفت که در یک جایی جلسه بود و نسبت به شما انتقاد شد که خیلی تندرو هستید! گفتم چه تندروی کرده اند؟ مثلا در افغانستان مردم باید صدفیصد به وظایف دینیشان عمل بکنند آقای مزاری آمده بیست فیصد عمل کرده در حالی که دیگران پنج فیصد هم عمل نکردهاند و هنوز هشتاد فیصد دیگر مانده است، کجای این تندروی است؟ حالا ما بلاخره هر چه تلاش میکنیم حقیقتاً به همه وظایف خود نمیرسیم. به هر حال خیلی خوشحال هستم که بعد از چهار پنج ماه یک بار دیگر در محضر شما خانمها و آقایان قرار دارم و اگرچه دیروز پایان ایام فاطمیه بود و امروز ربطی به ایام فاطمیه ندارد ولی با آن هم چون نزدیک به ایام فاطمیه و چسبیده به آن است سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را به محضر حضرت امام مهدی(عج) و رهبر گرانقدر جهان اسلام حضرت امام خامنهای حفظه الله تعالی و شما تسلیت میگویم. امیدوار هستیم که خدای متعال به برکت بزرگی و برجستگی شخصیت این خانم، ما را بعنوان عبد صالح خود در مسیر ولایت ثابتقدم بدارد و عاقبت بخیر بشویم.
گاهی حضور شخصیتهای متدین و اثرگذار در جامعه مانع از نزول بلا میشود
اصل جلسه، جلسه تشکیلاتی با حضور پرسنل دفتر و بعضی از مسئولین و کادرهای مرکز تبیان در مشهد مقدس است. خواستیم که یادبودی هم باشد برای شخصیتهای برجسته کشور. من که برجسته میگویم شاید شما بگویید چه نوع برجستگی است که ما نمیشناسیم. در واقع برخی از آدمها خیلی برجستهاند ولی گمنام هستند و تبلیغات هم نمیشوند و رویشان کارهای فرهنگی و رسانهای نمیشود لذا از این جهت گمنامند. چه بسا عناصری که در یک کشور آنقدر برجسته و تاثیرگذارند که خدای متعال به خاطر ظلمی که در آن کشور و در آن دیار وجود دارد، میخواهد آن محیط را خراب کند، اما بخاطر وجود چنین شخصیتهایی از خراب کردن و خراب شدن اجتناب میکند و سعی میکند که به آن جامعه و مردم فرصت دیگری بدهد. ما آدمهای متدین، مسلمان و انقلابی زیادی در افغانستان داریم که گمنام هستند و علاقه نداشتهاند که نامشان سر تیتر اخبار باشد و یا در رابطه با این خانمها و آقایان کار سازمانیافته صورت نگرفته است. این سه بزرگواری که شما عکسهایشان را در بنر میبینید از جمله این شخصیتها هستند.
مرحوم چمتالی یک شخصیت مبارز و فعال فرهنگی بود
سیدخانآقای چمتالی حقیقتا از استوانههای جهاد بود و تا جایی که من میشناسم از شخصیتهای بسیار متنفذ اجتماعی بود. او با وصف اینکه در یک خانواده بزرگی در چمتال بود که پدرش سید کفتان، از آدمهای مطرح زمان خودش بود ولی شخصا هم خیلی فعال بود و شخصیت ایشان متصل به نام پدر نبود که بگوییم چون بچه سید کفتان بوده مطرح شده است، خیر خودش یک جوان مبارز بود و از ایام جوانی در عرصه مبارزات در چمتال و البرز و حومه ولایت بلخ فعال بود. در دوران مهاجرت در ایران هم در کارهای فرهنگی فعالیت داشت. محور برنامهها و محافل مردمیِ کتابخانههایی که ما در پنج شش نقطه مشهد مانند مشهدقلی، ساغروان، دروی، دریا(وحید)، شهرک شهید رجائی و یا در گلشهر داشتیم، با سیدخانآقای چمتالی بود. وقتی هم که به افغانستان بازگشت باز هم بعنوان یک نیروی متدین مسلمان بدون تخطی و تخلف در صحنه باقی ماند تا در نتیجه یک سکته قلبی از دنیا رفت.
نفر دوم جناب آقای سوما است. حالا ما بگذریم از جهاد و مبارزه این آدم که چهارده سال عمر خود را تنها در زندان رژیم ستمشاهی ظاهرشاه گذراند، بعد ایشان وقتی از زندان آزاد میشود بحث کودتا و مبارزات با رویکرد دیگری در افغانستان شروع میشود. مرحوم سوما در ادامه با خانمش مهاجر شده و به آلمان میرود و آنجا، هم کار میکند و هم درس میخواند و هم با استفاده از فضا و محیط آنجا صحنه مبارزه را نه تنها رها نمیکند بلکه خیلی هم جدی به آن میپردازد.
مرحوم سوما بنیانگذار حرکتهای فکری شیعیان در اروپا بود
آقای سوما بنیانگذار حرکتهای دینی در آلمان است. اگر کسی در ایران و افغانستان آدم خیلی مسلمانی باشد چندان گیرا نیست، ولی وقتی یک کسی در اروپا کار دینی میکند، خیلی متفاوت است. اولین مسجدی که در برلین بنیانگذاری شد و مرکز فرهنگی اسلامی افغانها در سطح مهاجرین که فعلا در هامبورگ است بنیانگذارشان آقای سوما است. ایشان با تلاشهایی که داشت و با پولهایی که جمعآوری کرد بنیانگذار حرکتهای فکری در سطح اروپا از جمع مردم شیعه بود. ایشان شخصیتی بسیار پرتلاش، فعال و زحمتکش بود. بنده چند سفری که به اروپا داشتم از نزدیک فعالیتهای ایشان را ملاحظه کردم. مرحوم سوما در آنجا هم در عرصه دینی فعال بود و هم در عرصه فرهنگی و برگزاری مجالس و محافل در حمایت از جهاد فعالیت میکرد. وقتی طالبان روی کار آمد در مخالفت با این گروه و تبلیغ و ترویج مقاومت و بعد از اینکه جمهوریت آمد نیز به نحوی دیگر سعی داشت که در راستای حمایت از مردم افغانستان کار کند.
ارسال کمکهای بشردوستانه به افغانستان با کانتینرهای کمک توسط شخص آقای سوما با حضور و مسئولیت پسرش داخل افغانستان تا بامیان فرستاده میشد. افراد و هیئتهایی که به اروپا میرفتند حتما در منزل آقای سوما مدتی را میگذراندند که یک بخشی از خانهی ایشان به مهمان اختصاص داشت و هم خودش و هم خانمش یکی از خانمهای خیلی فعال و حالا هم فعال است و من مثل ایشان خانمی که فعال و معتقد به شوهر و همسردوست آن هم در اروپا که اینقدر مجذوب همسر باشد ندیده بودم. با وجود اینکه آقای سوما در اواخر عمر آلزایمر گرفته بود اما او مثل یک فرزند از همسرش نگهداری میکرد.
کسی که رابطهاش با خدا خوب نباشد، در عرصه مبارزه به انحراف میرود
صحبت سر آقای سوما بود که شخصیتی این چنینی بود. تنها کسانی در عرصه مبارزه و خدمت به خلق خدا موفق میشوند و تاثیرگذار عمل میکنند که رابطهشان با خدا درست باشد. اگر فردی خود را نساخته باشد و در دل شب با خدا ارتباط نداشته باشد و راز و نیاز نکند، شما مطمئن باشید که در عرصه مبارزه به انحراف میرود. رهبران جهادی ما آنهایی که در جنگهای داخلی و تخریب افغانستان بنام شیعه، بنام سنی، بنام سید، بنام هزاره شرکت داشتند اینها آدمهایی ساختهنشده بودند. مهم نیست با عمامه سیاه یا عمامه سفید، شاید خیلی در محضر مردم جا نماز هم آب بکشند و در ایام محرم پیراهن سیاه بپوشند و در صف سینهزنها باشند و عکس هم بگیرند و در فیسبوک هم بگذارند و روی سینهشان یا حسین باشد، اما چه سود که در محتوا ارتباط با خدا نداشته باشند، لذا اینها نه تنها موفق نشدند بلکه کشور را خراب کردند، چرا که رابطهشان با خدا خوب نبود.
از این شخصیتهای برجسته باید الگوسازی شود
آقای سوما شخصی بود که نماز شب خواندنش را هم خودم دیدهام، در جایی مثل اروپا نماز شب خواندن کار سادهای نیست، یعنی کسی که در طی روز گرفتار اشتباه و مشکل باشد و یک گناه کوچک انجام بدهد شب اصلا توفیق بیدار شدن را پیدا نمیکند. تنها کسانی میتوانند نماز شب بخوانند که در طی روز معصیتی نکرده باشند و خود را اصلاح کنند و مواظب و مراقب رفتار خود باشند. در اروپا مثلا در آلمان شما حتی هیچ دلتان گناه نخواهد اما گناه آنجا فراوان است، نگه داشتن یک آدم در چنین جایی کار سادهای نیست و راست و چپ صحنههای معصیت فراهم است. اگر این آدم یک آدمی متدین و با خدا نمیبود در حالی که ده سال از فوتش گذشته است اما ما از ایشان تجلیل میکنیم، چه دلیلی میتواند داشته باشد جز اینکه شخصیت والای ایشان را میرساند. ما در اینجا، کابل، مزارشریف، جاهای مختلف و در فضای رسانه از ایشان یاد میکنیم. مرحوم سوما حقیقتا مرد بزرگ و تاثیرگذاری بود و حیف است که شخصیتهای اینچنینی در کشور داریم اما از اینها الگوسازی نمیشود و جوانهای ما از وجود چنین آدمهایی خبر ندارند. ما در محیط نرم و گرم آرامی مثل ایران هستیم اما پنج درصد کارهای سیاسی و فرهنگی و عبادی آقای سوما را نداریم. ما باید ارتباط بگیریم و توسل بجوییم و شفاعت بطلبیم و از خدا بخواهیم که در مسیر مبارزه ما را یاری کند.
مرحوم قندهاری زندگی خود را وقف مبارزه و جهاد کرد
شخصیت دیگر آقای ملوک جان قندهاری است. من خیلی گذرا صحبت میکنم اگر حقیقتا صحبت شود باید جلساتی مختلف دایر شود و حداقلش یک ساعت در مورد هر کدام صحبت گردد. این شخصیتها شاخصهها و خصوصیتهای مثبت خیلی زیادی دارند که ما بتوانیم مطالعه و بررسی کنیم تا سرمشق و الگو برای ما و جوانهای ما باشد. توصیف شخصیت ملوکجان قندهاری در ادبیات نمیگنجد که من در وصف این شخصیت کلمات و جملاتی پیدا کنم و تعریف کنم که ایشان یک آدم بسیار فعال و با تمام وجود در خدمت جهاد بود. مرحوم قندهاری با تمام خانواده و با تمام امکانات خود که آدم پولدار و زمیندار و ثروتمندی هم بود، میتوانست مثل خیلیها همه چیز را بفروشد و در خارج زندگی کند یا همانجا زندگی مرفهی بکند، اما او با تمام وجود در خدمت جهاد و اهداف جهاد بود.
مرحوم قندهاری انسان خیلی مصلح و خیرخواهی بود. خانه ایشان در ولسوالی شولگر بود و آنجا سازمان نصر و سازمانهای مختلف دیگر بودند. در حالی که خود مرحوم قندهاری از ستونهای تشکیلات فداییان اسلام بود اما برایش هیچکس از نظر حزبی مطرح نبود که با چه جریانی است یا نیست و در راستای ایجاد صلح و صفا به هر شخصی که امکانش بود کمک میکرد. مرحوم قندهاری تا لحظه آخر خدمتگذار مذهب و مردم بود. ما هرچه به حمایت از ایشان مجالس برگزار بکنیم و هرچه قرآن و صلوات بخوانیم کم است. مرحوم قندهاری انسان خیلی بزرگی بود خداوند رحمتش کند. به هرحال این سه تا شخصیت از شخصیتهای بزرگی بودند که در کشمکشهای جناحی حضور نداشتند و در جنگهای داخلی دخیل نبودند و برای برقراری حکومت اسلامی کار میکردند و تلاش میکردند. خداوند هر سه این بزرگواران را رحمت کند.
با شکست آمریکا فرصت خوبی در افغانستان فراهم شد که باید سه محور به آن توجه میکردند
نکتهای که امشب در این جلسه میخواهم مطرح کنم بحث فرصتی است که در افغانستان ایجاد شده است. با شکست آمریکا و آمدن طالبان و مسلط شدن این جریان بر افغانستان و تأسیس امارت اسلامی یک فرصت خیلی خوب و مناسبی فراهم شد که البته هنوز هم وجود دارد و از دست نرفته است. فرصت به وجود آمده بایستی تاکنون از ناحیه سه طرف و سه محور مورد بهرهبرداری قرار میگرفت یا قرار بگیرد.
محور اول؛ امارت اسلامی/حکومت از فرصت بوجود آمده بهرهبرداری مطلوب نکرد
محور اول خود امارت اسلامی است. من خیلی امیدوار بودم که امارت اسلامی بتواند از این فرصت استفاده کند. من در کابل، قندهار، مزار و هرات و در جلسات مختلف در اجتماعات گوناگون این فرصتها را بیان کردهام. شاخصههای مثبت امارت اسلامی را هم بیان کردم که چه منافعی برای افغانستان و برای مردم افغانستان دارد. اینها را یکایک بیان کردیم و برایشان گفتیم که فرصت خیلی بزرگ و عظیمی در اختیار شما قرار گرفته که باید برای تحکیم خودتان و اقتدار مردم و کشور از آنها بهرهبرداری کنید. اگرچه خودشان معتقد هستند که خیلی کارها میکنیم و واقعا هم با توجه به وضعیت افغانستان و محدودیتها و معضلاتی که وجود دارد خیلی کارهای خوب و بزرگی کردهاند، اما آنطوری که مطلوب دل ما بود و هست این بهرهبرداری تاکنون از طرف امارت اسلامی صورت نگرفته و آنها نتوانستد از فرصتی که ایجاد شد به نحو مطلوب بهرهبرداری کنند. بنابراین من مجددا از همین تریبون به امارتیها پیشنهاد میکنم و بلکه تاکید و توصیه میکنم که سعی کنند از این فرصتهای ناب و گرانبها که در اختیار کشور قرار گرفته است بهرهبرداری کنند.
فعلا بدیل مناسب دیگری برای امارت اسلامی وجود ندارد
امریکاییها با آن همه یال و کوپال شکست خوردند و از افغانستان بیرون شدند و بدیل مناسب دیگری هم غیر از امارت وجود ندارد که در صحنه جولان کند و مزاحمت جدی برای امارت ایجاد کند. اینهایی هم که در خارج از کشور به اصطلاح جست و خیز میکنند، خیزکهایشان کاملا پوچ است. مردم به این خیزکها در مجالس و محافل و اجتماعات و در رسانهها و فضای مجازی توجه نکنند. اینها همهشان بیهوده و پوچ است. این تبلیغات و هیاهو و بلوف زدنها بیشتر توسط کسانی است که قبلا در حاکمیت حضور داشتند.
از آنان باید پرسید که شما طی بیست سال برای افغانستان و مردم خود چکار کردید؟ شما که زمین داشتید، حاکمیت داشتید، میلیاردها دالر پول داشتید، ارتش داشتید، تانک و توپ داشتید و همه چیز داشتید، برای مردم افغانستان چیکار کردید؟ چه قدر خدمت کردید و چه سازههایی را به وجود آوردید و چه امکاناتی در اختیار مردم گذاشتید؟ کو؟ یک نفر نشان بدهد و بگوید که آقا این بیمارستان از طرف فلان جا برای ما ساخته شده، بگوید که فلان خیابان و فلان جاده ده متر، صد متر، هزار متر توسط فلان جریان ساخته شد، یک کیلینیکی ساخته شد، یا یک مکتبی احداث شد، یک چیزی بلاخره نشان بدهد که برای مردم چه کاری انجام دادهاند! شما چه کار اقتصادی و سیاسی انجام دادهاید و چه انکشافاتی را برای مردم بوجود آوردید؟ شما طی دو دهه با وجود اقتداری که داشتید اما به زندگی خودتان و مردم گند زدید و روزگارشان را به روز سیاه نشاندید. حالا باز هم از خارج خیزک زده و از آنجا حرفهای مفت میزنید؟!
مردم هوشیار باشند که برای چه کسانی گلو پاره میکنند!
مردم باید هوشیار باشند و حواسشان جمع باشد که برای چه کسانی گلو پاره میکنند و علیه طالب و امارت حرف میزنند! شما برای کی حرف میزنید و گلویتان را برای چه کسی پاره میکنید و برای چه کسی دارید زحمت میکشید؟ تاهنوز که هنوز است بدیل دیگری برای طالبان وجود ندارد. حتی اگر طالب ضعیف و رفتنی هم باشند باز هم این حضرات لیاقت این را ندارند که مجددا برگردند افغانستان و آنجا باز در تعاملات و معاملات پیدا و پنهان شرکت کنند و خودشان را مطرح کنند که حق شیعه فلان است و بهمان است. نه آقا! بلاخره اینها باز هم که بیایند همان رسوایی است. خاطرتان است که دوران جمهوریت چه وضعی بود؟ فساد اداری آنقدر جدی بود که اصلا فرصت نفس کشیدن را از آدم گرفته بود. فساد اخلاقی آنقدر زیاد شده بود که حقیقتا آدم خجالت میکشید که در جایی بگوید من تبعه افغانستان هستم. غرب کابل جامعه شیعیان رسوا شده بود. اوضاع آنقدر ناراحتکننده بود که اصلا در اجتماعات خیلی سخت است که آنها را مطرح کرد. بنابراین این فرصت وجود داشت و امارتیها میتوانستند بیش از این خودشان را تقویت کنند. حتی هنوز هم از این فرصت توسط امارت اسلامی بهرهبرداری نشده است.
مردم؛ محور دومِ بهرهبرداری از فرصت/ عناصر شاخص با فرار خود از کشور ضربه بزرگی زدند
مردم بخصوص نخبگان جامعه اعم از روحانیت و دانشگاهیان باید از این فرصت برای بهبود وضعیت و تقویت خودشان و ساختار افغانستان استفاده میکردند. اما به محض این که تحولات سرعت گرفت، روحانی و دانشگاهی ما فضا را خالی کرده و از کشور رفتند. چرا شما از افغانستان بیرون رفتید؟ آقای روحانی! آقای طلبه! مگر شما سرباز امام زمان (عج) نیستید؟ مگر کارکرد شما بهرهبرداری از این وضعیت نیست؟ چرا شما مردم شیعه را رها کردید؟ چرا مردم مظلوم و پابرهنه را رها کردید؟ شما رفتید بقیه مردمی که توان بیرون شدن نداشتند باید چیکار میکردند؟ وقتی شما میروید بیرون باعث میشود این وحشت ایجاد گردد که وقتی فلان روحانی که دم از پیغمبر (ص) و امام حسین (ع) و دم از جانبازی و فداکاری میزد از کشور رفت پس ما چرا باید اینجا بمانیم. عناصر شاخص با فرار خود ته دل مردم را خالی کردند و ضربه مهلکی زدند.
چرا نخبگان حوزوی و دانشگاهی به افغانستان برنمیگردند؟
خب حالا شاید به خاطر اینکه اعتمادی به اوضاع نداشتند و میترسیدند که ممکن است مشکلی پیش بیاید لذا از کشور خارج شدند، خیلی خوب الان برگردید! از چه میترسید؟ از مردن؟ اگر اکنون نمیرید خب ده سال دیگر میمیرید، ده سال دیگر نه صد سال دیگر که میمیرید. آدم وقتی هنگام مردنش میرسد از لحظه تولد تا لحظه مردن را میبیند که کسری از ثانیه بوده است. ما این همه طول عمر را اصلا نمیفهمیم که چه بود. گذشته از آن، کسی که از مردن میترسد یعنی از ملاقات خدا میترسد یعنی خدا را دوست ندارد. ما نمیگوییم انتحاری بکنید و خودتان را از عمد به کشتن بدهید ولی اگر در راه خدمت به مردم و فعالیتهای دینی و مذهبی و مکتبی کشته شدید، خب چه بهتر شهید میشوید. اگر مردم هم تجلیل نکردند نکردند، بلاخره خدا خودش که هست و قدر کسانی را که مبارزه و مجاهده میکنند میداند و برایشان پاداش میدهد. چرا شما برنمیگردید؟ سی تا چهل هزار ملا در ایران چکار میکنند؟ کاش روحانیت در اینجا یک کار در خور و ارزشمندی انجام بدهند، ما کار روحانیت را در ایران نمیبینیم، کار دانشگاهیان و مهندسان و اساتید دانشگاه و فلان و بهمان را هم نمیبینیم. اکنون در اینجا موقعیت و اهمیت یک آدم که در افغانستان دکتر و پرفسور بوده با یک آدم دیپلمه و سطحی یک رقم شده و هیچ تفاوتی از نظر کیفیت کار وجود ندارد.
اگر برای تثبیت مردم خودمان کار نکنیم فردا جایگاهی نخواهیم داشت
از نظر کمیت نیز ما اکنون پنج میلیون مهاجر در ایران داریم. طبعا زمینه برای بهرهبرداری از مردم در افغانستان خیلی مهیا بوده و فرصت بسیار خوبی فراهم است که مردم به ویژه نخبگان از هر سطحی باید از آن بهره میبردند که نبردند و گفتم که تا هنوز هم فرصت از دست نرفته و شخصیتهای نخبه حقیقی و حقوقی میتوانند برگردند و وضعیت خودشان را تثبیت بکنند. اگر در رابطه با تثبیت مردم خودمان کار نکنیم، فردا جایگاهی نخواهیم داشت. یعنی چه که هر وقت شرایط مهیا و آرام باشد و تسهیلات وجود داشته باشد ما باشیم، اما وقتی که سختی و دشواری بود ما نباشیم؟! قطعا در افغانستان موانع و مشکلات بسیار زیادی است، بارها در مجالس گفتیم که در زمان جمهوریت پنجاه درصد تهدید بود ولی الان صددرصد تهدید است.
اینکه هر فرد حقیقی و حقوقی به افغانستان بیاید و این تهدید را تبدیل به فرصت بکند هنر است. انسان باید در شرایط بحران در صحنه و عرصه حضور داشته باشد، در شرایط غیر از بحران که هر نامردی میتواند فعالیت کند. مهم این است که در شرایط بحران حضور داشته و برای دین و مردم و مکتب خدمت کنیم. حداقل برای نشان دادن خودمان به خداوند فعالیت کنیم و بگوییم ما در هر شرایطی بندهات و در مسیرت هستیم و حاضریم جان خود را بدهیم. اما متاسفانه خیلیها نه تنها در افغانستان حاضر به سربازی نیستند، در همین جا هم یک کار مفید برای خودشان و مردم انجام نمیدهند.
امارت اسلامی و مردم با هماهنگی یکدیگر باید از فرصت کنونی کشور استفاده کنند
بنابراین محور دومی که باید از این فرصت استفاده میکردند مردم بودند و حالا هم باید از این فرصت استفاده بکنند، منتها محور امارت اسلامی و محور مردم باید با هماهنگی و اشتراک از این فرصت استفاده بکنند. چون بدون همکاری مردم با امارت و امارت بدون مردم امکان بهرهبرداری از فرصت به وجود آمده در افغانستان وجود ندارد. من به امارتیها میگویم، به مردم هم میگویم که اگر شما با هم همدست نشوید و در کنار هم از این فرصت استفاده نکنید قطعا این فرصت تبدیل به تهدید میشود و اگر فرصت به تهدید تبدیل شود هم به ضرر مردم و هم به ضرر حاکمیت و به ضرر کل افغانستان خواهد بود. کسانی هم که از افغانستان بیرون آمدند تصور نکنند که به نفع آنهاست، نه! قطعا به ضرر کسانی هم خواهد بود که از افغانستان خارج شدهاند.
محور سوم: کشورهای همسایه و منطقه
محور سومی که باید از فرصت بوجودآمده در افغانستان استفاده میکردند اما مطمئنا تاکنون استفاده نکردهاند، کشورهای همسایه و منطقهاند. وقتی آمریکا از افغانستان شکست خورد و اخراج شد، من از همان ابتدا گفتم که آمریکا فقط رویکرد کار خود را از نظر نظامی به سیاسی و اطلاعاتی تغییر داده است و قطعا از بیرون حضور خواهد داشت و دست دخالت خود را قطع نخواهد کرد. هرچند آمریکا رویکرد کار خود را از آن زمان عوض کرد و سعی دارد که با رویکرد سیاسی و اطلاعاتی در منطقه حضور داشته باشد. ولی به هر حال در صحنه حضور در افغانستان حقیقتا شکست خورد.
اگر کشورهای همسایه و منطقه فورا خلإ حضور آمریکا در افغانستان را پر میکردند به نفعشان بود
خیلی به جا بود و خیلی لازم بود که کشورهای همسایه و منطقه مثلا کشورهایی مثل روسیه، چین، هند و کشورهای همسایه بخصوص ایران و پاکستان از این فرصت استفاده میکردند و اجازه نمیدادند که این خلإ ادامه پیدا بکند. اگر بلافاصله فضا را پر میکردند به نفعشان بود. منطقه شرق بخصوص در عرصه رشد اقتصادی نیاز به امنیت دارد. افغانستان قلب آسیاست، اگر این قلب نا امن باشد روسیه ناامن است، چین ناامن است، هند ناامن است و ایران و پاکستان هم ناامن هستند! خیلی لازم بود که اینها بلافاصله ساز و کاری در نظر میگرفتند و میآمدند وارد افغانستان میشدند و اطراف امارت و طالبان را میگرفتند و شرایط را کنترل و مدیریت میکردند و امارت اسلامی را به رسمیت میشناختند. به رسمیت نشناختن امارت اسلامی صددرصد به ضرر ایران، چین، روسیه، هند و پاکستان است.
کشورهای منطقه باید امارت اسلامی را به رسمیت میشناختند
حالا این آقایان و خانمهایی که داد و بیداد میکنند که آقای حسینی مزاری به دنبال به رسمیت شناختن امارت است و معامله کرده است و غیره، متاسفانه اینها نه مطالعه دارند، نه فکر دارند، نه اندیشه دارند، نه از چیزی خبر دارند و نه پیامدهای به رسمیت نشناختن امارت را میدانند! اگر این چندتا کشور امارت اسلامی را به رسمیت میشناختند بقیه کشورها هم به رسمیت میشناختند. اگر کشورهای منطقه و همسایه فورا خلإ به وجود آمده را در افغانستان پر میکردند، دیگر مجالی برای آمریکا پیدا نمیشد که باز بیاید و فعالیتهای خود را توسعه بدهد و مشکلاتی را برای مردم افغانستان ایجاد بکند. اما متاسفانه از این فرصت بهرهبرداری صورت نگرفت، نه کشورهای همسایه و نه کشورهای منطقه. به نفع ازبکستان هم بود، به نفع تاجیکستان هم بود، به نفع قرقیزستان هم بود، به نفع کشورهای آسیای مرکزی بود که سریع میآمدند در کنار حاکمیت کابل و سعی میکردند که از این فرصت بهرهبرداری کنند اما نکردند.
آمریکا از خلإ ایجادشده بهرهبرداری کرد و به تاجیکستان نزدیک شد
و نتیجه چه شد؟ حالا آمریکا از این خلا سوءاستفاده کرد و هیاتهای خود را در حجم زیادی وارد تاجیکستان و قرقیزستان و ازبکستان کرده و با اینها وارد تعامل میشود. طبق یک آماری که دیروز مطالعه کردم نزدیک به ده هزار نیروی تاجیکستانی توسط آمریکاییها آموزش داده شدهاند و تقریبا دو هزار افسر این کشور هم در آمریکا تحت آموزش قرار داده شده اند.
شما تصور میکنید کسی که رفته و در آمریکا آموزش دیده، سازمان سیا وی را به حال خود میگذارد؟ ابتدا از او تعهد میگیرد و کارهایش را خوب جور میکند و به عنوان سرباز تربیتش میکند و بعد میگوید برو به خیر! شما فکر میکنید تاجیکها آنقدر ایمان قوی دارند که در قلب شیطان بزرگ حضور پیدا کنند و به آنجا وابسته نشوند و تعهدی برای همکاری ندهند؟
اکنون تاجیکستان از آمریکا بیشتر حساب میبرد تا از روسیه
متاسفانه آمریکاییها، انگلیسیها و برخی دیگر از کشورهای غربی طی ماههای گذشته از غیبت و درگیری روسها با اوکراین سوءاستفاده کردند و در این کشورها حضور جدی پیدا کردند و امروز شما میبینید که تاجیکستانیها بیش از اینکه از روسها حساب ببرند، از آمریکاییها حساب میبرند! تاجیکستان عضو یک پیمان امنیتی و نظامی است که ازبکستان و روسیه و چندتا از کشورهای آسیای مرکزی در آن عضو هستند. طبیعتا وقتی عضو یک پیمان هستند یعنی باید از هم مشورت بگیرند و مطابق منافع همدیگر کار بکنند، اما تاجیکستان دارد با ساز آمریکاییها میرقصد. این یعنی چی؟ یعنی آمریکا تا حدودی بر فضای آسیای مرکزی مسلط شده است و حالا زمینه جاگیری بیشتر فراهم شده است و اکنون آمریکا تلاش دارد در آسیای مرکزی پایگاه نظامی ایجاد بکند، ایجاد پایگاه نظامی در آسیای مرکزی یکی از الزاماتش این است که باید در افغانستان ناامنی وجود داشته باشد. آمریکاییها داعش را از عراق به افغانستان منتقل کردند و فعلا در حال رشد دادن و توسعه دادنش در مناطق هستند. این اقدام نیز با همکاری برخی از کشورها، که فکر کنم ترکیه باشد و غیر از آن هم نیست، صورت میگیرد. متاسفانه غربیها از خلإ بوجودآمده در افغانستان سوءاستفاده کردند و طبعا ضرر این وضعیت از همه زودتر متوجه ایران و چین و روسیه و هند و پاکستان است.
عملیاتهای تروریستی اخیر علیه سفارت روسیه و هتل چینیها به نفع غرب و آمریکا بود
آمریکا همچنین سعی میکند شرایطی را در افغانستان ایجاد بکند که چینیها و روسها جرات نکنند در آن حضور داشته باشند. شما در جریان هستید که چند ماه پیش در برابر سفارت روسیه عملیات انتحاری صورت گرفت. دو سه روز پیش هم حتما در جریان هستید که در یک هتلی که محل اقامت چینیها بود عملیات تروریستی انجام گرفت. اینها به خاطر چیست؟ این اقدامات به خاطر فراری دادن روسها و چینیها است. این عملیاتهای تروریستی به نفع سیاستهای غرب و سیاستهای آمریکاست.
اما آقای روسیه شما چرا باید با یک عملیات انتحاری سریع عقب بکشی و فعالیتهایت را محدود بکنی؟ شما به جای اینکه از فرصت بوجودآمده بهرهبرداری بکنی و حضور جدی داشته باشی، اما با کشته شدن دو نفر سریع عقب کشیدی و درِ سفارت خود را بستی و خدمات خود را محدود کردی؟! از طرفی چین به اتباع خود دستور داده که فوری افغانستان را ترک بکنید! خاک بر سرتان! شما فکر میکنید در افغانستان فرش قرمز پهن است و هر زمان فرش قرمز پهن شد شما بیایید معادن مس و یا معادن دیگر ما را بگیرید و راحت کار بکنید؟؟ افغانستان یک کشور بحرانزده و محل مبارزات و محل تنازع و تقاطع و محل راههای بینالمللی است و شما باید در چنین شرایطی که بحران است حضور به هم رسانید و بهرهبرداری بکنید. اما شما نه تنها در کنار امارت اسلامی نیامدید و نه تنها به رسمیت نشناختید بلکه فرار کردید و افغانستان را باز به عنوان باتلاق رها کردید و رفتید. مشخص است که در چنین فضایی آمریکا مجددا حضور پیدا میکند و نماینده امور آن در افغانستان، وزیر دفاع امارت اسلامی را در امارات به آغوش میگیرد و صحبت میکند و معلوم نیست که چه طرح و برنامهای در رابطه با افغانستان روی دست دارد.
دود به رسمیت نشناختن امارت اسلامی ابتدا به چشم همسایگان و کشورهای منطقه خواهد رفت
بنابراین پیشنهاد ما در چنین شرایطی به کشورهای چین و روسیه و پاکستان و هند و بخصوص به جمهوری اسلامی ایران این است که اکنون نیز زمان است تا سریع امارت اسلامی را به رسمیت بشناسید. اگر به رسمیت نشناسید و اگر به داد امارت اسلامی نرسید و اگر در کنار امارت اسلامی قرار نگیرید، مخالفان شما و دشمنان شما و دشمنان مردم افغانستان باز میآیند در افغانستان لانه میکنند و دمار از روزگار مردم افغانستان در میآورند و دود این اتفاق نیز زودتر از همه به چشم شما خواهد رفت!
ایران و افغانستان بیشترین تاثیرپذیری را از مسایل یکدیگر دارند
بیشترین ظرفیت بهرهبرداری در افغانستان نیز اختصاص به جمهوری اسلامی ایران دارد. یعنی جمهوری اسلامی ایران نسبت به چین، نسبت به روسیه و حتی نسبت به پاکستان بیشترین ظرفیت تاثیرگذاری را در افغانستان دارد. همانطور که دیشب آقای کاظمی قمی در جلسهای در مشهد گفت ایران بیشترین تاثیرپذیری را از بحران افغانستان داشته است. از آن طرف هم افغانستان بیشترین تاثیرپذیری را از مسائل و سیاستهای ایران دارد.
ایرانیها در طول جهاد در کنار مردم افغانستان بودند. مسئولان و عناصر ایرانی به نقطه نقطه افغانستان سفر کرده و در خانهی ما افغانیها رفتند نان خوردند و ارتباطات خانوادگی دارند.
شما فکر نکنید که ایرانیها فقط نسبت به فارسیزبانهای تاجیک یا هزاره یا شیعه اشراف دارد، نخیر! ارتباطاتی که ایرانیها با پشتونهای ما در ننگرهار و پکتیا و پکتیکا و جنوب و جنوب شرق افغانستان دارند شاید با مردم تاجیک و هزاره نداشته باشند. ارتباطات فرهنگی و دینی و مذهبی و ادبی ایران با افغانستان کاملا مشهود است. شما تمام تلویزیونها و رادیوها و خبرگزاریهای افغانستان را بررسی کنید خواهید دید که تا چه اندازه از ادبیات رایج در ایران متاثر هستند. از طرف دیگر این پنج میلیون مهاجری که در جمهوری اسلامی هستند این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری دو کشور و دو ملت و دو دولت را از همدیگر خیلی بیشتر کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران از شرایط افغانستان بهرهبرداری مطلوبی نکرد
جمهوری اسلامی ایران میتوانست از شرایط افغانستان به مراتب بیشتر از حالا بهرهبرداری کند، ولی متاسفانه آن بهرهبرداری که مورد نظر ماست هنوز صورت نگرفته و افغانستان و امارت و مردم افغانستان هم نتوانستند آن بهرهبرداری که باید از جمهوری اسلامی ایران داشته باشند، بکنند. این خیلی ضعف است و برای ما خطر است. جمهوری اسلامی هر مقداری که نتواند از فضا و خاک و امکانات افغانستان در راستای تقویت مردم افغانستان، در راستای تقویت ساختار و ادارهی مدیریت کلان افغانستان بهره بگیرد، به همان میزان مشکلات و معضلات متوجه او خواهد بود. هم مردم و حکومت امارت اسلامی و هم نظام جمهوری اسلامی متضرر خواهد شد. لذا جمهوری اسلامی و کشورهای همسایه فرصت را مغتنم بشمارند و در اسرع وقت امارت اسلامی را به رسمیت بشناسید. اگر به رسمیت نشناسید اول به ضرر مردم افغانستان و بعد به ضرر خود شما خواهد بود.
افغانستان بهترین سکو برای مقابلۀ آمریکا با انتقال قدرت اقتصادی به شرق بود
ما حدود ده سال پیش طی یک سخنرانی در یکی از مساجد کابل در محضر هزاران نفر گفتیم که منابع اطلاعاتی آمریکا خبر دادند که به زودی قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل خواهد شد؛ و چهار ستون قدرت اقتصادی شرق نیز چین، هند، روسیه و ایران هستند. این منابع اطلاعاتی هشدار داده بودند که اگر مسئولان آمریکا کاری نکنند این انتقال صورت خواهد گرفت. بنابراین آمریکاییها برای جلوگیری از این انتقالِ قدرت خواستند در موقعیتی حضور پیدا بکنند که به این چهار کشور اشراف داشته باشند. افغانستان بهترین سکو و بهترین منطقه برای اشراف بر این چهار کشور بود. لذا به بهانه انفجار برجهای دوقلو به افغانستان تجاوز کردند و آمدند در افغانستان و بیست سال اینجا ماندند و نتوانستند به آن اهدافی که داشتند برسند.
غرب تلاش میکند که چهار قدرت اقتصادی شرق را زمینگیر کند
البته این وضعیت تحلیل بیشتری نیاز دارد. از آن طرف اینها حتماً باید در قضیه اوکراین آمادگی میگرفتند. از یک طرف در افغانستان شکست خوردند. فعلا کار دندانگیر برای آمریکاییها اوکراین است که از طریق اوکراین روسیه را درگیر کردند. از این طرف بحث اویغورها و مشکلات داخلی چین و بحث تایوان را دامن زدند و چین را هم با آن موضوع درگیر کردند. شما دیدید که در جمهوری اسلامی ایران چکار کردند و مطمئنا اگر ملت و دولت ایران هوشیارتر و جدیتر از حالا نباشند این مباحث و اغتشاشات ادامه خواهد داشت. شما فکر نکنید کار تمام شده است. غرب با تمام توان دست و پا میزند که این چهار قدرت اقتصادی را زمینگیر کند و نگذارد قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل شود. امروز عملیات غرب در بحث اقتصاد موفق بوده است. اقتصاد روسیه را به زمین زدند. اگر در چین موفق شوند اقتصاد چین را هم با مشکل مواجه میکنند. در رابطه با ایران هم اگرچه الحمدلله هنوز نتوانستند ضربه بزنند ولی تلاششان این است تا حداقل رشد ایران را کند کنند. چنانچه طی این سه ماه به اقتصاد ایران خیلی ضربه زدند بگونهای که حرکت ترانزیت از طریق ایران چهل درصد کاهش پیدا کرده است.
کشورهای منطقه باید با یکدیگر هماهنگ و بیدار باشند
بنابراین اگر ایرانیها و چینیها و هندیها و روسها متوجه نشوند و بیش از حالا در کنار هم و هماهنگ با هم در مقابل توطئههای غرب نإیستند و به داد افغانستان نرسند و از این فرصتی که در افغانستان بوجود آمده بهرهبرداری نکنند، شما یقین بدانید غرب به رهبری آمریکا دمار از روزگار این چهار کشور در خواهد آورد. درست است که ما میگوییم ایران کشور امام زمانی است و سقوط نخواهد کرد که مطمئن هستم که یک چنین چیزی است، چرا که جمهوری اسلامی ایران طی ۴۳ سال این روند را طی کرده و سختتر از این حوادث را هم پشت سر گذاشته بخصوص در اوایل انقلاب بیش از ۱۷ هزار نفر توسط منافقین خلق وابسته به غرب ترور شدند و جنگ هشت ساله و امثال اینها که از سه ماه اخیر هم دشوارتر بود، اما به هر حال دشمن این برنامه را دارد و کشورهای منطقه باید بیدار باشند.
نخبگان افغانستان باید به کشور بازگردند
مردم افغانستان و شخصیتهای متدین و عناصر حقیقی و حقوقی افغانستان هم باید بیدار باشند و وارد صحنه شوند و بیایند مردم بیچاره و سرگردان را دریابند. ما امروز در موارد مختلف نیاز به کار داریم. نخبگان ما باید برگردند به افغانستان. از جمهوری اسلامی ایران خواهشمندم که زمینه این برگشت را فراهم کند، نه اینکه اخراج کنند که ما مخالف اخراج چه روحانیت و چه دانشجویان هستیم، بلکه باید زمینه و سهولت بوجود بیاورند تا این نخبگان با هیجان و حال خوب و رضایت خاطر به شهر و دیار خود برگردند و مستقر شوند و وظیفه خودشان را انجام بدهند.
مرکز تبیان با وجود معضلات و تهدیدها همچنان در صحنۀ داخل کشور حاضر و فعال است
ما در مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان نیز بر اساس این تحلیل و برداشت و با وجود معضلات و بحرانهای سخت و تهدیداتی که وجود دارد حاضر شدیم در افغانستان بمانیم و آنجا حضور داشته باشیم و کار خود را فعالتر پیش ببریم. دفاتر رسمی ما در شهرهای قندهار، هرات، کابل و مزارشریف فعال است و ساختار ایجاد دفاتر در بامیان و دایکندی و غزنی هم فراهم شده که به زودی یکی از این شهرها بخصوص بامیان کارش روی دست خواهد بود و انشاءالله در سایر مراکز و ولایاتی که زمینه وجود داشته باشد ما حضور خواهیم داشت بخصوص در ولایت خوست و بدخشان هم که نماینده خودمان را تعیین کردیم. فعالیت ما در سایر ولایات نیز با جدیت شروع خواهد شد. ما این روند و سیاست را دنبال میکنیم و علاقه داریم که نخبگان هم همین سیاست را در افغانستان دنبال کنند. از همکاران خود در مرکز تبیان مشهد نیز خواهش میکنم که به صورت فعالتر در صفحه باشند و ضمن تشکر از همکارانی که در عرصه فضای حقیقی و مجازی فعال بودند، از همه همکاران درخواست میکنم که در فضای مجازی هم فعال باشند. بیش از این وقت شما را نمیگیرم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
لینک گزارش تصویری این نشست: https://www.avapress.net/fa/gallery/261892/2/