گفتمان علمی پژوهشی با عنوان "منع تسلط کفار بر ممالک اسلامی" از سوی مرکز تبیان و انجمن فقه و اصول در شهر قم برگزار شد. حجتالاسلام دکتر سیدذکی موسوی، مسئول بخش علما و مبلغین مرکز تبیان قم با بیان اینکه یکى از مشکلات امروز کشورها و ممالک اسلامى، سلطهی قدرتهاى غیرمسلمان بر آنهاست، گفت: کشورهاى استعمارگر همواره به دنبال نفوذ و سلطهی هرچه بیشتر بر ممالک اسلامى هستند، به همین جهت طرح و برنامههای زیادی را جهت استیلا و تسلط بر ممالک اسلامی برنامهریزی میکنند تا به اهدافشان برسند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) –قم: حجتالاسلام والمسلمین دکتر سیدذکی موسوی، مسئول بخش علما و مبلغین نمایندگی مرکز تبیان در شهر مقدس قم و کارشناس این گفتمان، با بیان اینکه یکى از مشکلات امروز کشورها و ممالک اسلامى، سلطهی قدرتهاى غیرمسلمان بر آنهاست، گفت: کشورهاى استعمارگر همواره به دنبال نفوذ و سلطهی هرچه بیشتر بر ممالک اسلامى هستند، به همین جهت طرح و برنامههای زیادی را جهت استیلا و تسلط بر ممالک اسلامی برنامهریزی میکنند تا به اهدافشان برسند.
وی خاطرنشان کرد: از طرف دیگر اسلام دین جامع و کاملی است و به همین علت قوانین و دستوراتی را جهت خنثیسازی طرح و برنامههای دشمنان ممالک اسلامی در نظر گرفته تا آنها به هدفشان نرسند و بر مسلمین و ممالک آنان تسلط نیابند.
موسوی در ادامه با اشاره به اینکه دلایل مختلفی را با رجوع به آیات و روایات اسلامی در رابطه با منع تسلط کفار بر مسلمین و ممالک آنان میتوان یافت، گفت: اولین و مهمترین دلیل برای این امر، آیهی نفی سبیل است. (وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً...سوره نساء، 141...خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان، تسلطى نداده است).
این آگاه امور دینی، در توضیح اینکه مراد از جعل در آیهی مبارکهی فوق چیست، ابراز کرد: در این زمینه دو نظریه وجود دارد. نظریهی اول میگوید که مراد، جعل تشریعى است؛ به این معنا که خداوند متعال در عالم تشریع، حکمى که موجب سبیل و سلطه کافران بر مؤمنان باشد، وضع نکرده است. نظریهی دوم نیز بیان میکند که علاوه بر جعل تشریعى، جعل تکوینى نیز مراد است؛ یعنى در عالم تکوین نیز خداوند سبحان براى کفار، غلبهاى بر مؤمنان قرار نداده است، بلکه همیشه مؤمنان تفوق و غلبه دارند.
با این حال، موسوی خاطرنشان کرد: پارهاى از محققان معتقدند آنچه با ظاهر این آیهی شریف بیشتر تناسب دارد و در عمل هم امکان اجرا مىیابد، نظریهی اول است؛ چرا که این آیه به مقام تکوین و چگونگى تحقق خارجى روابط کافران و مؤمنان مربوط نیست. چون علاوه بر اینکه آیه، خبرى است؛ اگر جعل را تکوینى بدانیم، با واقع و حقایق تاریخى مسلم، منطبق نیست. چه بسیار که کافران در ظاهر بر مؤمنان پیروز شده و غلبه و استیلا پیدا نمودهاند. بنابراین این آیهی شریف در مقام بیان یک قاعده کلى در جامعه اسلامى است که بر اساس آن، هر حکم، عمل و قراردادى که سبب علوّ و استیلاى کافران بر مؤمنان شود، جعل تشریعى ندارد و منتفى است.
مسئول بخش علما و مبلغین نمایندگی مرکز تبیان در قم، دومین دلیل قرآنی در منع تسلط کفار بر مسلمین و ممالک اسلامی را آیات عزت مومنان دانست و گفت: دومین دلیل منع تسلط کفار بر مسلمین و ممالک اسلامی آیات عزت است. وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ. (سوره منافقون، 8) و عزت، براى خدا و رسولش و براى مؤمنان است. لفظ عزت و مشتقات آن بیش از 140 مورد در قرآن کریم تکرار شده است. این آیات به وضوح بر انحصار عزت به خدا و رسول (ص) و مؤمنان دلالت دارد و مفادّش نفى سبیل و سلطه بر اسلام و ممالک اسلامی است. هر نوع رفتار و گفتارى که باعث شود این شرافت و عزت، خدشهدار شود و کفار عزت یابند، بىتردید مخالف با حکم قرآن است.
وی با بیان اینکه آیهی نهی مسلمانان از دوست گرفتن کفار، یکی دیگر از آیاتی است که میتوان با استناد به آن به این نتیجه رسید که ممالک اسلامی از تسلط کفار بر خودشان منع شدهاند، اظهار کرد: (یا ایُّهَا الَّذینَ آمنوا لاتَتَّخِذوا الکافِرینَ اَوْلیاء مِنْ دونِ المُوْمِنینَ... سوره نساء، 144...اى کسانى که ایمان آوردهاید کافران را بدون مؤمنان، دوست و سرپرست قرار ندهید). این آیه شریف و امثال آن، مودت و دوستى با کفار به جاى مؤمنان را منع مىکند؛ چون این دوستى سبب سلطه و سلطنت اعتبارى و واقعى کفار مىشود. نهى از دوستى کفار، بر حرمت هر عملى دلالت مىکند که موجب سلطه و سلطنت و نفوذ کفار شود. بنابراین طبق آیات شریف هر نوع عمل و رابطهاى که موجب ولایت کفار و سلطه و استیلاى آنان بر مسلمانان و ممالک اسلامی گردد، نامشروع و حرام است.
موسوی در ادامه به تعدادی از احادیثی که به موضوع لزوم منع کفار از تسلط بر ممالک اسلامی پرداختهاند اشاره کرد و گفت: در حدیثی داریم که (قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الاسلام یَعْلو و لایُعْلى عَلَیْهِ و الکُفّارُ بِمَنْزَلَة المَوْتى لایَحْجِبونَ و لایورَثونَ... اسلام برتر است و بر آن چیزى برترى نخواهد یافت و کافران به منزله مردگان مىباشند و مانع از ارث نمىباشند و ارث نیز نمىبرند). قسمت اول این حدیث یعنی "الاسلام یعلو" نشاندهنده استعلاى مداوم اسلام است و دلالت دارد که احکام اسلام، دائماً براى برترى دادن مؤمنان و تفوق آنان بر کفار است و قسمت دوم به طور صریح، اعتلا و استیلا بر اسلام و مسلمین از سوى کفار را نفى مىکند و هر نوع عمل و رابطه و حکمى را که مستلزم تفوق کفار بر اسلام و مسلمین باشد، نامشروع و مردود مىداند.
این آگاه مسایل دینی در پایان سخنان خود با بیان اینکه امروز علت ضعف مسلمانان و ممالک اسلامی دوری از قوانین و دستورات قرآن مجید است، عنوان کرد: اگر همه ممالک اسلامی و مسلمانان جهان به دستورات و فرامین قرآن کریم عمل نمایند، عزت و سربلندی و شرافت به اسلام و مسلمین بر خواهد گشت.
حجتالاسلام موسوی خاطرنشان کرد: نمونهی عینی مطلب فوق این است که اگر همه کشورهای مسلمان با اسراییل و امریکا و مستکبرین دیگر قطع رابطه نمایند و در صدد عادیسازی روابط با کشورهای غاصب و ستمگر نباشند، آیا اسراییل و حامیان آن میتوانند بر مردم مظلوم و بیدفاع فلسطین ظلم و ستم نمایند. قطعا در صورت وحدت و یکپارچگی مسلمین نه تنها اسراییل بلکه هیچ اجانبی جرأت جسارت و تجاوز به ممالک اسلامی و مسلمین را نخواهد داشت.