حبیب الله رفیع معاون آکادمی علوم افغانستان در مراسم بزرگداشت هشت صد و سیزدهمین یادبود مولوی و با حضور معین فرهنگی وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور میگوید: مردم افغانستان از دریای اندیشه مولانا تشنه کام ماندهاند زیرا امروزه در این سرزمین برای بهرهمندی از این دریای بیکران کوششی انجام نمیشود، بنابراین باید شعبه مولاناشناسی در تمام دانشگاههای کشور ایجاد شود.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) ـ بلخ: معاون آکادمی علوم افغانستان در مراسم بزرگداشت هشت صد و سیزدهمین یادبود خداوندگار بلخ که با حضور معین فرهنگی، معین جوانان وزارت اطلاعات و فرهنگ و دیگر مقامات محلی و حکومتی بلخ، نویسندگان و شاعران زون شمال کشور برگزار شد،گفت: برای قدرشناسی از جایگاه اندیشه و شعر مولوی باید در عرصه بازسازی بازماندههای خانقاه جلال الدین محمد بلخی و ایجاد شعبه مولاناشناسی در تمام دانشگاههای کشور و همچنین ایجاد آرشیو آثار مولانا زیر چتر آرشیو ملی افغانستان اهتمام ورزید.
محمد افضل حدید، رئیس شورای ولایتی بلخ نیز که در مراسم حضور داشت اظهار داشت: هشت صد و سیزده سال قبل مردی در دامان بلخ زاده شد که نور او تمام پهنای جهان را روشن ساخت.
وی گفت: پدر مولانا سلطان العلمای زمان به دلیل نارضایتی از سلطان محمد خارزمشاه بلخ را ترک کرده و به مسافرت پرداخت که در این سفر با شیخ فریدالدین عطار عارف مشهور آن دوران هم سفر گردید.
حدید ادامه داد: خداوندگار بلخ پس از ملاقات با شمس تبریزی منبر را رها کرد و غرق دریای عشق و عرفان گردید و از آن پس شیفته شمس شد و تا زمانی که زنده بود برای این همدم قلندر خود غزل و ترانه میسرود.
حدید خاطرنشان ساخت: مولانا جلال الدین محمد بلخی با تألیف آثار مهم و بزرگ خود مخصوصا مثنوی معنوی جایگاه جاویدان در تفکر اندیشه بشریت پیدا کرد. آثاری که امروزه به زبانهای زندهی دنیا ترجمه و منتشر گردیده است.
او افزود انسان امروزه دریافته است که اندیشههای مولوی میتواند به بشر برای دوری او از رنجها و سختیهای امروزی کمک کند و جامعه را به ساحل امن و آرامش روحی، روانی برساند.
رئیس شورای ولایتی بلخ ادامه داد: مولوی بزرگ ضمن اینکه به شعر فارسی و دری جان و هیجان تازهای بخشید بعد از آشنایی با شمس تبریزی نیز صفا و صورتی دیگر در عرفان ما بوجود آورد.
حدید عقیده دارد، یکی از محورهای بنیادی عرفان مولانا مخالفت سر سخت او با اندیشههای بنیان گرایانه است که امروزه دامنگیر عدهای از انسانها شده است.
به باور وی افغانستان پرورشگاه صدها انسان بوده که امروزه باعث افتخار و غرور هموطنان ما است و پاسداری و ارجگذاری به آثار این چهرههای ماندگار تاریخ فرهنگ از مسوولیتهای اساسی دولت میباشد.
در همین حال حبیب الله رفیع، معاون آکادمی علوم افغانستان گفت: گفتاری از حضرت مولانا نوشته شده که طبق آن؛ فیلی را کنار چشمه آوردند که آب بخورد و او پیکر خود را در آب دید و رمید. به این معنی که همه نوع زشتی کینه، بغض و حسد در انسان است و خود انسان آنها را نمیبینید اما وقتی در فرد دیگری این زشتی را میبیند فرار میکند. این یکی از بزرگترین درس و اندرزهای مولوی برای ما میباشد.
وی با ایراد اینکه مولانا را باید عاشق بدانیم، در وصف این عارف گفت: همه به عشق تو به بلخ میآیند و تو خود در جای دیگری هستی.
او افزود: شعر و اندیشه مولانا پیامآور عشق و مهربانی است و هر روز دوستداران جهانی پیدا میکند و همین دلیل ترجمهی آثار وی به دیگر زبانها، کمتر از آفرینش دست نوشته او نخواهد بود.
رفیع با مخاطب قرار دادن مردم افغانستان گفت: مسوولیت ما بعنوان کسی که میراثدار و همشهری خداوندگار بلخ هستیم نباید اینگونه باشد که با برگزاری چند همایش وظیفهیمان را انجام داده فرض کنیم.
او بیان داشت: مردم افغانستان از دریای اندیشه مولانا تشنه کام ماندهاند زیرا امروزه در این سرزمین برای بهرهمندی از این دریای بیکران کوششی بزرگ انجام نمیشود و حتی برخیها با خودبینی و خاماندیشی به دنبال پوشانیدن دریای ذلال تفکر خداوندگار نیز هستند.
نامبرده گفت: خارج شدن از هر نوع عصبیت زبانی، جهتی، تباری وهمچنین سمت و سوی سیاسی باعث میشود که انسان در دایره عزیز "انسانیت" قرار بگیرد.
رفیع ادامه داد: در سالهای پسین امواجی از بدخواهی و دشمنی در برابر زبان مولانا برخواستهاند و تا آنجا پیش رفتهاند که ترفندها فراتر از مرزها رفته و حتی رسانههای جهانی این دُر را به دو قسمت فارسی و دری تقسیم میکنند.
وی در ادامه افزود؛ به دلیل همین دُرفشانی او بود که بانوی غربی یعنی "آنه ماری شیمل" با زبان مولانا آشنا میگردد و عاشق اندیشه او میشود و گیسوی زرین خود را به عشق خداوندگار بلخ سیمین رنگ میسازد و از همین دُرفشانیها بود که جهان سال ۲۰۰۷ را به عنوان سال جهانی مولانا خواند و دنیا به شعر و اندیشه او سر فرود آورد.
او گفت: بخاطر همین دُرفشانیهای مولانا بوده است که " ملت عشق" اثر (الیف شافاک) بیشتر از چندین صد هزار نسخه چاپ و منتشر شده است.
کوششهای پر دامنه مولاناشناسان در کشورهای همسایه و هم زبان باید رشک خاطر ما گردد، زیرا در این کشورها شمار آثار باز چاپ مولوی، آفرینش تازهای را در گسترده مولاناشناسی هر سال به صدها عنوان میرساند و این در حالی میباشد، که در کشور ما حتی تعداد مقالات سالانه مرتبط از شمار انگشتان بالا نمیرود.
به گفته ایشان مولانا جهان را به مجموعهای از داد میشناسد که همواره بر عشق و عاشقی سفارش می کند و میگوید زندگانی آشتی ضدها است و مرگ آن را، در میان میگیرد و از این جهت است که مولانا باورهای عرفانی را به سختی در این سرزمین جا میدهد.
وی با مخاطب قرار دادن تمام مسوولین اظهار داشت: برای قدرشناسی از جایگاه اندیشه شعر مولوی باید در عرصه بازسازی بازماندههای خانقاه حضرت خداوندگار بلخ، ایجاد شعبه مولاناشناسی در تمام دانشگاههای کشور و ایجاد آرشیو آثار مولانا زیر چتر آرشیو ملی افغانستان شروع به فعالیت کنند.
همچنین وی در پایان در مورد پیگیری پرونده سد مثنوی معنوی با کشورهای همسایه ایران و ترکیه گفت: سالها پیش خودم، شروع کننده موضوع این پرونده بودم که باید هم زمان مثنوی معنوی در ایران و ترکیه ثبت شود.