نشست هم‌اندیشی تحت عنوان "صیانت و تقویت فرهنگ جهاد و مقاومت" با حضور جمعی از علما،‌ فرهیختگان و مسئولان کانون‌های فرهنگی از کشور افغانستان در مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام در شهر مقدس قم برگزار شد.

خبرگزاری صدای افغان (آوا) -قم: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری رئیس عمومی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان و سخنران اصلی این نشست، در ابتدای سخنان خود ضمن تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین سرداران مقاومت شهید سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و همرزمان ایشان، گفت: فرهنگ جهاد و مقاومت در حقیقت همزاد با پیدایش بشر است و آیین‌نامۀ کار پیامبران الهی و به ویژه پیامبر اسلام (ص) می‌باشد. با پدید آمدن مکتب نجات‌بخش تشیع این فرهنگ معنای خاصی پیدا کرد و از زمان حضرت امیرالمومنین حضرت علی (ع) سپس حضرت زهرا (س) نمود بیشتری به خود گرفت و اوج این فرهنگ در سرزمین کربلا تجلی پیدا نمود.
 
وی ادامه داد: فرهنگ جهاد و مقاومت بعد از حادثۀ عاشورا فراز و نشیب‌های زیادی داشته است، گاهی ضعیف و گاهی قوی، اما با ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی جان تازه‌‌ای گرفت و بار دیگر بصورت جدی مطرح شد و از دل این فرهنگ، نظامی اسلامی و حکومت و دولتی به نام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد و تاثیرات خود را بر سایر نقاط بخصوص کشورهای پیرامون خود گذاشت.
 
حسینی مزاری با بیان اینکه فرهنگ مقاومت تبدیل به فرهنگی جهانی شده است، افزود: افغانستان اولین کشوری است که از این فرهنگ متأثر گردید. ما شاهد جهاد و مقاومت پرشور مردم افغانستان و سپس عراق، لبنان، فلسطین، الجزایر و جای‌جای کشورهای اسلامی بودیم و اکنون مشاهده می‌کنیم که فرهنگ مقاومت در سراسر دنیا تاثیر می‌گذارد.
 
رئیس مرکز تبیان خاطرنشان کرد: اگر امروز استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با استفاده از هزینۀ میلیاردها دالر و بهره بردن از ابزار و ادوات جنگی و رسانه‌ای، به منطقۀ ما می‌آید و در افغانستان، عراق و سوریه حضور پیدا می‌کند ناشی از قدرت و قوّت استکبار و آمریکا نیست، بلکه ناشی از قدرت جبهه مقاومت است، ناشی از ترس استکبار از موجودیت خودشان است که آن را در خطر می‌بیند. لذا امروز خود را به آب و آتش می‌زند تا جلو پیشرفت بیشتر محور مقاومت را بگیرد. به همین خاطر است که شما می بینید به زبونانه‌ترین کار -یعنی ترور- اقدام می‌ورزد.
 
وی با اشاره به این مطلب که آمریکا سعی داشت تا با به شهادت رساندن سرداران اسلام، مقاومت را متوقف نماید، گفت: اما این اقدام استکبار نتیجۀ عکس داد. فرهنگ جهاد و مقاومت در زمان حیات سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس رو به رشد بود، اما پس از شهادتشان علاوه بر اینکه موجبات انسجام و استحکام محور مقاومت و کشورهای عضو مقاومت فراهم شد، باعث ایجاد روحیه انسجام و وحدت و هماهنگی بین کشورها و ملل مسلمان گردید. از سوی دیگر در سطح دنیا نیز حس جهاد و مقاومت همچون ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، اما این بار با شهادت سردار سلیمانی جهانی شد.
 
حسینی مزاری با بیان اینکه اکنون در سطح کشورهای اسلامی و دنیا برای عناصر متدین و انقلابی و کسانی که به فرهنگ جهاد و مقاومت معتقد هستند‌ فضای مناسبی ایجاد شده است، تاکید کرد: جریان انقلابی باید از این فرصت استفاده کند و در راستای نهادینه کردن فرهنگ مقاومت و گسترش این حسِ جهانی کار نماید. این فرهنک بایستی در سطح مهاجرین در جمهوری اسلامی ایران گسترش پیدا کند، این فرهنگ باید در سطح جامعه افغانستان گسترش یابد و ما بایستی از برکات خون شهید سلیمانی حسن اسفاده را نموده و در راستای ترویج و گسترش فرهنگ مقاومت کار نمائیم.
 
رئیس مرکز تبیان ضمن اشاره به این نکته که در حال حاضر جمهوی اسلامی ایران محور مقاومت علیه استکبار جهانی است، خاطرنشان کرد: امروز وقتی ایران‌هراسی در سطح منطقه ترویج می‌شود، از همه بیشتر علمای خودمان متاثر از این حربه و توطئه می‌شوند، ما امروز چه تعداد عالِم در افغانستان داریم؟ هزارتا؟ ده هزارتا؟ در ایران چه مقدار داریم؟ ما بیش از سی هزار روحانی در حوزه علمیۀ داخل و خارج داریم. چه تعداد از این علما حامیان جدی فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) با محوریت ولایت فقیه و انقلاب اسلامی هستند؟ شاید به تعداد انگشتان یک دست عناصر انقلابی در عرصه افغانستان حضور نداشته باشند. امروز علمای ما متاثرترین قشر از بحث ایران‌هراسی هستند، این در حالی است که اگر ما به دنبال جا انداختن فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستیم باید مردانه بیاییم و در رابطه با مطرح کردن این محور عمل نمائیم.


 
 
مشروح سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این نشست هم‌اندیشی به شرح ذیل است:
بسم‌ الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم!
 
ابتدا شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین شهادت سرداران مقاومت شهید مظلوم سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و یارانشان را خدمت شما تسلیت عرض می‌‌کنم. این جلسه بسیار خوب و پرمحتوا بوده و موضوع آن هم سنگین است، لذا زمان بیشتری لازم دارد تا بتوان همۀ نکات آن را مطرح کرد، بنابراین با استفاده از این فرصت مصدع اوقات شما می‌شوم.
 
فرهنگ جهاد و مقاومت در حقیقت همزاد پیدایش بشر است و آیین‌نامۀ کار پیامبران الهی و به ویژه پیامبر اسلام (ص) می‌باشد و با پدید آمدن مکتب نجات‌بخش تشیع این فرهنگ معنای خاصی پیدا کرد و از زمان حضرت امیرالمومنین حضرت علی (ع) سپس حضرت زهرا (س) نمود بیشتری به خود گرفت. اوج این فرهنگ در سرزمین کربلا تجلی پیدا نمود، آیینۀ تمام‌نمای فرهنگ جهاد و مقاومت آنجاست. امروز نیز اگر در این رابطه صحبت و کاری صورت می‌ گیرد و عرصه هایی وجود دارد متأثر از آن سرزمین، آن حادثه و آن نهضت می‌ باشد.
 
فرهنگ جهاد و مقاومت بعد از حادثۀ عاشورا فراز و نشیب های زیادی داشته است، گاهی ضعیف و گاهی قوی، اما با ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی جان تازه‌‌ای می گیرد و بار دیگر بصورت جدی مطرح می‌شود و از دل این فرهنگ، نظام اسلامی و حکومت و دولتی به نام جمهوری اسلامی ایران به وجود می آید و تاثیرات خود را بر سایر نقاط بخصوص کشورهای پیرامون خود می گذارد.
 
افغانستان اولین کشوری است که از این فرهنگ متأثر می‌ شود. ما شاهد جهاد و مقاومت پرشور مردم افغانستان در زمان تجاوز شوروی سابق به کشور و سپس عراق، لبنان، فلسطین، الجزایر و جای‌جای کشورهای اسلامی بودیم. مشاهده می کنیم که این فرهنگ جهانی می شود و تاثیر خود را در سراسر دنیا می گذارد. شما می‌ بینید که گروه گروه غربی‌ها  به سمت مساجد و حسینیه های شیعیان می روند و به دین مقدس اسلام می پیوندند. همین موج و اثرگزاری‌ها باعث می شود که اسباب دست‌ پاچگی استکبار به وجود آید. لذا آمریکا و هم پیمانانش دست به کار می شوند و صف‌آرایی علیه این فرهنگ شروع می شود. امروز در حقیقت استکبار با فرهنگ جهاد و مقاومت سرِ ستیز دارد.
 
به هر حال فرهنگ جهاد و مقاومت پس از پیروزی تابحال فراز و فرودهای زیادی را طی کرده و نتیجۀ ادامۀ وجود این فرهنگ نیز ایجاد محور مقاومت بوده که در مرکزیت این محور هم باز جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. ما امروز می بینیم که محور مقاومت باعث زنده شدن اسلام و مکتب تشیع در منطقه و جهان شده است. با وجود راه افتادن یک جنگ نابرابر علیه محور مقاومت که هم از نظر امکانات مادی و هم از نظر تعداد در اقلیت می باشد، اما این مقاومت است که در این جنگ پیروز می باشد.
 
اگر امروز استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با استفاده از هزینۀ میلیاردها دالر و بهره بردن از ابزار و ادوات جنگی و رسانه‌ای، به منطقۀ ما می آید و در افغانستان، عراق و سوریه حضور پیدا می کند ناشی از قدرت و قوّت استکبار و آمریکا نیست، ناشی از قدرت جبهه مقاومت است، ناشی از ترس استکبار از موجودیت خودشان است که آن را در خطر می بیند. لذا امروز خود را به آب و آتش می زند تا جلو پیشرفت بیشتر محور مقاومت را بگیرد. به همین خاطر است که شما می بینید به زبونانه‌ترین کار -یعنی ترور- اقدام می ورزد.
 
بنده در همان روز جمعه بعد از نماز صبح وقتی متوجه شهادت سردار سلیمانی شدم، بلافاصله بیانیه نوشتم و گفتم که این ترور نشان داد که آمریکا چقدر ضعیف است، چون یک کشورِ ابرقدرت که ادعای رهبری دنیا را داشته باشد متوسل به ترور و کمین کردن نمی شود. کمین کردن کار یک دسته دزد ضعیف و بی‌بنیاد است که نمی توانند رو در رو در برابر جنگاوران ایستادگی کنند، لذا مجبورند کمین نموده و از غفلت استفاده نمایند. بنابراین شما می بینید که در ساعت حدود یک و بیست دقیقۀ بامداد با چه میزان از تمهیدات و تلاش هایی که از ماه‌ها و سال‌ها پیش روی دست گرفته بودند عملیات ترور را اجرا می‌ کنند. شهید سردار سلیمانی به فکر پنهان کاری و دزدکی سفر کردن نبوده است. بلکه ایشان به عنوان یک مقام رسمی و یک شخصیت بین المللی و سردار جهان اسلام به دعوت نخست‌وزیر عراق و به صورت رسمی وارد این کشور می شود اما از سوی دشمن بطور غیررسمی و پنهانی هدف قرار می‌ گیرد. این نشان‌دهنده ضعف آمریکایی‌ها است. اصلا جای نگرانی نیست، کشورهای اسلامی بخصوص محور مقاومت به هیج وجه نگران نباشند. اینها نشانه‌های ضعف مفرط دشمن است که به چنین فعالیت دریوزانه‌ای دست می زنند و تلاش می کنند که خودشان را نجات بدهند.
 
آمریکا سعی داشت تا با به شهادت رساندن سرداران اسلام مقاومت را متوقف نماید اما نتیجه برعکس شد. فرهنگ جهاد و مقاومت در زمان حیات این افراد رو به رشد بود، اما پس از شهادتشان علاوه بر اینکه موجبات انسجام و استحکام محور مقاومت و کشورهای عضو مقاومت فراهم شد، باعث ایجاد روحیه و انسجام و وحدت و هماهنگی بین کشورها و ملل مسلمان شد. از سوی دیگر در سطح دنیا نیز حس جهاد و مقاومت همچون ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، اما این بار با شهادت سردار سلیمانی جهانی شد.


 
نور مقاومت امروز پرتو افگن شده است و حالا بر ماست که از این شرایط حسن استفاده را ببریم. درست است که محورهای مقاومت از قبل بودند و حالا هم هستند و تاثیرگزار هم می‌باشند، اما این محور چرا باید محدود به این تعداد انسان و کشور باشد؟ در داخل خود جمهوری اسلامی ایران که ستون فقرات مقاومت است، تعدادی از جریان‌ها را می بینید که در برابر این فرهنگ ایستاده اند. کسانی که علیه این نظام فعالیت می کنند. کسانی که علیه نظام جمهوری اسلامی و اندیشه ولایت فقیه قرار دارند چه کسانی هستند و چرا باید تعدادی از اشخاص در همچو یک کشوری حتی با لباس مرجعیت و با عمامه و لباس سیادت حضور داشته باشند؟
 
حالا که در سطح کشورهای اسلامی و دنیا برای عناصر متدین و انقلابی و کسانی که به فرهنگ جهاد و مقاومت معتقد هستند‌ فضای مناسبی ایجاد شده است، باید از این فرصت استفاده کنند و در راستای نهادینه کردن فرهنگ مقاومت و گسترش این حسِ جهانی کار نمایند. این فرهنک بایستی در سطح مهاجرین در جمهوری اسلامی ایران گسترش پیدا کند، این فرهنگ باید در سطح جامعه افغانستان گسترش یابد. امروز این فرهنگ در افغانستان و در میان مهاجرین ما اعم از علما و فرهنگیان و سایرین در ایران و حتی در عراق و بسیاری از کشورهای اسلامیِ دیگر بسیار ضعیف است، اما چرا باید ضعیف باشد؟ ما بایستی از برکات خون شهید سلیمانی حسن اسفاده را بکنیم و در راستای ترویج و گسترش این فرهنگ کار نمائیم.
 
اولین و مهمترین کاری که در این راستا می‌توان روی دست گرفت، کار فرهنگی و رسانه‌ای است. همۀ معتقدانِ‌ به این فرهنگ باید در این راستا توجه و تمرکز داشته باشند. خروجی فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای ما باید در راستای ارتقای معارف دینی جامعه باشد. اگر معارف دینی جامعه بالا برود، قطعا بحث فرهنگ جهاد و مقاومت معنای جدیدی پیدا می‌کند. دین‌داران واقعی حتما به این فرهنگ اعتقاد دارند و بر اساس این فرهنگ عمل می کنند، اگر در جامعه‌ای دین‌داری واقعی و اصلی ترویج یابد و وجود داشته باشد معارف دینی هم از دو طریق تئوری و عملی ارتقا می‌یابد.
 
طریق تئوری همان شناخت خدا و قرآن و شناخت ولایت ائمه معصومین (ع) می‌باشد. در این رابطه باید کار صورت بگیرد. فرهنگیان و عناصر رسانه‌ای ما بایستی در این راستا بصورت جدی کار کنند. طریق عملی هم همان متوسل شدن به عملکرد ائمه معصومین (ع) می‌باشد. توجه به این نکته که ائمۀ ما در صحنۀ عمل چگونه بودند و ما که پیروان آنها هستیم چه کار باید بکنیم و همچنین مراجع عظامی که انقلابی بوده و معتقد به فرهنگ اصیل اهل بیت عصمت و طهارت (ع) باشند چه وظایفی دارند بسیار مهم است.
 
این در حالی است که مراجعی که راحت در بیت خود می‌نشینند و فقط یک رساله نوشته و وجوهات را اخذ می‌کنند و در هر مناسبتی تعدادی از علمای پول‌بگیر هم دور چنین مراجعی جمع می‌شوند و فقط مجلس را گرم ‌می‌کنند و مردم را به قمه‌زنی ترویج می‌نمایند و به خرافات و اختلافات شیعه و سنی و همچنین ذهنیت‌هایی را علیه این نظام ترویج می‌کنند و حتی اختلافاتی در سطح خود شیعیان به وجود می‌آورند؛ یک چنین مراجعی نه تنها ادامه‌دهندگان تفکر اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) نخواهند بود، بلکه مخالفین فرهنگ اهل بیت (ع) می‌باشند. ممکن است چهره‌ای اسلامی و شیعی و عنوان سیادت هم داشته باشند اما بر خلاف دین و مذهب و مکتب و انسانیت‌اند. علما وظیفه دارند که در راستای افشای چهرۀ چنین عناصری که بنام تشیع و بنام مراجع به شیعه ضربه می‌زنند را افشا بکنند و چهره‌شان را بین مردم روشن نمایند تا مردم به دنبال چنین اشخاصی حرکت نکنند.
 
به هر حال، امروز ترویج اندیشۀ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) توسط فرهنگیان ما بسیار مهم است چرا که اگر این فرهنگ ترویج شود ما نجات پیدا می‌کنیم. آنچه در بحث فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بسیار اهمیت دارد بحث مطرح کردن مصادیق است. اینکه ما امروز از چه کانالی و پیروی از چه شخصیت‌هایی می‌توانیم دقیقا پیروِ و عامل این فرهنگ باشیم، باید مصداق‌یابی شود. ما فرهنگ عصمت و طهارت (ع) را به صورت عموم نمی‌خواهیم و این فرهنگ اینگونه نجات‌بخش هم نیست.
 
اگر صد سال و هزار سال هم مراسم عزاداری برای حضرت زهرا (س) دایر کنیم و به سر و صورت خود بزنیم و گریه کنیم و ماه محرم را تا هزار سال دیگر هم برگزار نموده و سینه بزنیم و قمه هم بزنیم و خود را بکشیم هم آیا چیزی و اتفاق خاصی حاصل می‌شود؟ نخیر عزیزان! ما باید امروز ببینیم کدام خط نمایانگر خط اصیل حضرت زهرا (س) است، امروز ما بایستی ببینیم که چه خطی و چه شخصیت‌هایی و چه جریان‌هایی و چه حکومت‌هایی نمایندۀ‌ اصیل ائمه معصومین (ع) هستند.
 
به پیشنهاد و اعتقاد من، اگر می‌خواهید در رابطه با ترویج فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می‌توانیم دوتا مصداق را معرفی کنیم، دو مصداقی که امروز دشمن هم علیه این دو است. شما در هر سرزمینی در افغانستان و ایران و عراق و در هر جای دیگری، تمام امکانات دشمن علیه این دو مصداق بسیج شده است. انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) که ثمرۀ عرق‌ریزیِ تمامی پیامبران الهی و ثمرۀ خون دادن تمام ائمۀ معصومین علیهم‌السلام و تمامی مراجع و بزرگان دینی ماست بسیار مهم است. نظامی هم که از دل این انقلاب بیرون آمده یعنی نظام اسلامی ایران برای ما یک اصل است. این نظام برای ما یک استوانه است. اگر این نظام نباشد مقاومت ضربه می‌خورد، اگر این نظام نباشد اسلام ضربه می‌خورد، اگر این نظام  نباشد فاتحۀ تشیع خوانده می‌شود. چرا شیعیان و علمای ما این مسئله را درک نمی‌کنند؟!.
 
امروز وقتی ایران‌هراسی در سطح منطقه ترویج می‌شود، از همه بیشتر علمای خودمان متاثر از این حربه و توطئه هستند، ما امروز چه تعداد عالِم در افغانستان داریم؟ هزارتا؟ ده هزارتا؟ در ایران چه مقدار داریم؟ ما بیش از سی هزار روحانی در حوزه علمیۀ داخل و خارج داریم. چه تعداد از این علما حامیان جدی فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) با محوریت ولایت فقیه و انقلاب اسلامی هستند. شاید به تعداد انگشتان یک دست عناصر انقلابی در عرصه افغانستان حضور نداشته باشند. امروز علمای ما متاثرترین قشر از بحث ایران‌هراسی هستند، این در حالی است که اگر ما به دنبال جا انداختن فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستیم باید مردانه بیاییم و در رابطه با مطرح کردن این محور عمل نمائیم.
 
مصداق دوم هم اندیشۀ ولایت فقیه است. ولیِ فقیهی که امروز در حال انجام وظیفه است حضرت امام خامنه‌ای می‌باشد. اگرچه بنده در گذشته در این رابطه صحبت‌های زیادی در افغانستان داشتم. من در سال 96 در حضور رسانه‌ها این موضوع را مطرح کردم که بحث ولایت فقیه و امام خامنه‌ای باید در عرصه‌های داخلی در میان علما و دانشجویان ترویج شود و ما باید در رابطه با پیروی از این شخصیت متعبد باشیم. اگر ما در زندگی خود به صورت کامل از این آقا اطاعت و حمایت نمائیم نجات پیدا می‌کنیم، در غیر این صورت هرگز امکان ندارد که مسیر درست را رفته باشیم.
 
در همین رابطه یک صحبتی از جناب سردار شهید سلیمانی موجود است که من شنیدم و حرف دلم را گفته و اعتقاد من هم همین است که یادداشت کردم و برای شما هم می‌‌خوانم: "برادران! از مهمترین شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است، والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی دلی و حقیقیِ ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را بدست دارد، در قیامت خواهیم دید که مهمترین محور محاسبه این است."
 
این حرف خیلی مهم است که این سردار که یک شخصیت نظامی است چنین بحث اعتقادی و فکری قوی را مطرح می‌کند. امروز این اندیشه باید تقویت شود. اگر ما معتقد به فرهنگ جهاد و مقاومت هستیم باید از خودمان شروع کنیم و در این عرصه باید فعالیت نموده و کارهای فرهنگی و رسانه‌ای را در این عرصه با جدیت پیگیری کنیم. باید در سطح حوزات علمیه، دانشگاه‌ها، مدارس و مکاتب دبستانی راهنمایی و دبیرستانی و حتی در کودکستان‌ها برنامه داشته باشیم. چنانچه دشمنان ما امروز از همین سطوح شروع کرده‌اند. وهابیت که با پشتیبانی آمریکا و اسرائیل در برابر ما ایستاده است، یک زمانی نسبت به زن دیدگاه منفی داشت و اصلا حاضر نبود با زن در تعامل باشد اما اکنون در افغانستان مدارسی را دایر کرده که بیش از پنج هزار نفر طلبه و شاگرد زن دارد. به هر حال، ان‌شاءالله ما هم بتوانیم با ترویج فرهنگ جهاد و مقاومت، باعث تقویت این محور شویم. به فرمودۀ حضرت امام خامنه‌ای پیروزی نزدیک است. ما مطمئن هستیم و ان شاءالله در ایران، افغانستان و کل دنیا در این عرصه عمل خواهیم کرد.
 
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته