ترور شخصیت های اسلامی و انقلابی و حملات تروریستی نه تنها، باعث ضعف در روحیه مسلمانان نمی شود، بلکه مسلمانان و جریان های انقلابی مصمم تر می شوند تا راه شهدا را ادامه دهند.
 
کارشناسان سیاسی می گویند که غربی با استفاده از ابزاری به نام رسانه درصدد توجیه کردن اعمال نامشروع شان در کشورهایی است که نظامیان شان در آنجا حضور دارد.
 
کارشناسان در گفتمان دانشجویی آوا در کابل تحت عنوان "اسلام‌ستیزی به سبک امریکا" موضوع حضور نظامیان غربی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و بحث تروریسم را به نقد و بررسی گرفتند.
 
سیدحسن حسینی؛ مسئول خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل و کارشناس این گفتمان دانشجویی گفت که موضوع اسلام ستیزی بحث تازه‌ای نیست، در واقع اسلام‌ستیزی یا مقابله با اسلام از اوایل قرن هشتم میلادی با گسترش این دین در اروپا و فتح اندلس توسط مسلمانان آغاز شد.
 
حسینی گفت که چون اسلام یک دین کامل است حاوی برنامه های به تعالی رساندن تمام انسان ها می باشد و بسیاری از مسایلی که در اسلام وجود دارد در ادیان دیگر نیست، همین موضوع سبب شد تا مسیحیت و یهودیت به خاطر حفظ دین شان، اسلام هراسی را ترویج کنند.
 
او بیان کرد که موضوع اسلام‌هراسی تا قرن پانزدهم میلادی ادامه یافت و اروپایی‌ها تا آن زمان موفق شدند که مسلمانان را از بخش‌هایی از این قاره خارج کنند که بعد از این تاریخ، اسلام‌هراسی به شکل استعمارگرایانه ادامه یافت.
 
این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد بعد از قرن پانزدهم میلادی، وقتی که بریتانیا درصدد کشورگشایی برآمد و برای دستیابی به منابع کشورهای اسلامی (امپراتوری عثمانی) و هندوستان چشم دوخت که در آن زمان در کنترول مسلمانان بود.
 
حسینی افزود: بریتانیایی‌ها وقتی که فهمیدند که نمی‌توانند از طریق نظامی بر امپراتوری عثمانی کنترول داشته باشند، با ایجاد اختلافات نژادی و قبیله ای دست به تجزیه این امپراتوری  زدند.
 
او گفت که در عصر حاضر نیز بعد از فروپاشی شوروی سابق و مکتب مارکسیسم و کمونیسم و ختم جنگ سرد، احساس می کردند که مکتب فرد گرایی و ماتریالیسم تنها مکتب موفق است و می خواستند که دنیا را تک قطبی و خود را به عنوان قدرت برتر جهانی نمایش دهند، اما با رشد اسلام در کشورهای مختلف دنیا و حتی خود امریکا، دیدند که اسلام دین کامل و برتر است و ممکن است که به اهداف و آرزوهایشان نرسند.
 
این کارشناس سیاسی عنوان کرد، که بعد از انقلاب اسلامی در ایران، اندیشه های انقلابی  در سراسر جهان رشد کرد و همین موضوع باعث نگرانی امریکایی ها شد. به دنبال مسدود کردن این اندیشه برآمدند که با حمله به مقدسات اسلامی، به شکل هتک حرمت به پیامبر اسلام(ص)، رسم  کاریکاتورهای توهین آمیز، پاره کردن قرآن کریم، ساخت فیلم های ضد اسلامی، و ساخت بازی های کامپیوتری در صدد تخریب و تخدیش چهره اسلام و مسلمانان برآمدند.
او گفت: امریکایی ها دیدند که حملات لفظی و تخدیش چهره مسلمانان چندان نتیجه نداده است دست به حمله یازدهم سپتامبر که ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل بود، با کمک سعودی ها در همین راستا شکل گرفت، زدند.
 
حسینی در ادامه بیان کرد که با وجود اینکه باید سعودی ها مورد نکوهش قرار می گرفتند، اما امریکایی ها و متحدان غربی این کشور به افغانستان و عراق تجاوز کردند که هدف اصلی آنان ایجاد یک پایگاه در یک منطقه استراتژیک مانند افغانستان بود تا از این طریق، قدرت هایی مانند چین، هند، روسیه و ایران را زیر نظر داشته باشند.
 
وی گفت که امریکایی ها و غربی ها با شعار "هدف وسیله را توجیه می‌کند" و با حربه هایی مانند اتهام زدن، تفرقه انداختن، ترساندن و محکوم کردن کشورهای اسلامی  و جریان های انقلابی و با استفاده از ابزاری به نام رسانه برای بدست آوردن این هدف تلاش کردند.
 
کارشناس این برنامه با بیان اینکه بیش از 70 درصد رسانه های قدرتمند جهان در اختیار لابی های صهیونیستی و امریکایی است، افزود: غربی ها با استفاده از این ابزار، اعمال نامشروع شان را مشروع جلوه دادند و با حضور در کشورهای دیگر به بهانه مبارزه با تروریسم، اهداف اقتصادی خود را پیاده کردند.
 
او افزود: امریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی با اشکال گوناگون به دنبال ترساندن کشورهای دیگر است تا از این طریق میلیاردها دالر سلاح را به بهانه دفاع از خودشان به این کشورها بفروشند و با مشروع جلوه دادن هدف خود، اهداف نامشروع را در دیگر کشورها پیاده کنند.
 
حسینی با اشاره به حضور هزاران سرباز امریکایی در افغانستان، گفت این کشور در طی بیش از 18 سال گذشته نه تنها موفق نشده، امنیت را در کشور برقرار کند، بلکه گروه های تروریستی هر روز از غیرنظامیان قربانی می گیرد و این حضور ناموفق علاوه بر افغانستان در کشورهای دیگری مانند عراق، سوریه، یمن و دیگر کشورها ادامه دارد.
 
این کارشناس خبری افزود: یکی از راههای مقابله با جریان های انقلابی ترور بزرگان این جریان به شکل سازمان یافته و دولتی بوده است، اعم از ترور فیزیکی و ترور شخصیتی.
 
آقای حسینی با اشاره به ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، گفت: امریکایی ها پس از شهادت سردار سلیمانی، و راهپیمایی های گسترده در کشورهای مختلف جهان از جمله خود امریکا، فهمیدند که آن شهید به عنوان یک مجاهد، محبوب قلب های همه مسلمانان جهان بوده است، لذا با رسانه هایی که در اختیار داشتند، درصدد اتهام زدن و تخریب شخصیت آن شهید برآمدند.
 
او گفت: شهید سلیمانی نه تنها از لحاظ نظامی سد محکمی در برابر قدرت طلبی های واشنگتن در منطقه بود، بلکه از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز فکر و اندیشه استقلال طلبی و آزادی خواهی را بوجود آورده بود.
 
حسینی گفت: امریکایی ها از شهادت سردار سلیمانی هدف های متعددی را دنبال می کرد که می توان به "کمک کردن به اسرائیل و اهداف صهیونیست ها در خاورمیانه، جلوگیری از بیداری و آگاهی اسلامی، به انزوا کشاندن کشورهای اسلامی و جریان های انقلابی و تخریب چهره آنها نزد دیگر ملت ها، جلوگیری از گرایش به دین اسلام در کشورهای غربی، ایجاد محدودیت برای مسلمانان مقیم کشورهای غربی، ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامی، حمایت از گروههای افراطی و وابسته به غرب مانند القاعده، داعش و دیگر جریان های تکفیری.
 
حسینی خاطرنشان کرد، ترور شخصیت های اسلامی و انقلابی و حملات تروریستی نه تنها، باعث ضعف در روحیه مسلمانان نمی شود، بلکه مسلمانان و جریان های انقلابی مصمم تر می شوند تا راه شهدا را ادامه دهند.
 
به گفته وی، حملات تروریستی که علیه مراکز فرهنگی، دینی، رسانه ای، ورزشی و آموزشی در افغانستان به خصوص مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) به منظور از بین بردن نخبگان صورت گرفت، زمینه ای شد برای پرده برداشتن از چهره واقعی امریکا و تنفر بیشتر مردم افغانستان حکومت واشنگتن.