همزمان با شب هفتم محرمالحرام که اختصاص به حضرت ابوالفضلالعباس (ع) دارد و به یاد آن سردار سرافرازِ نهضت عاشورا، از سه تن از جوانان عاشورایی با حضور اقشار مختلف مردم در حسینیهی شهید مصباح مشهد مقدس، با برگزاری مراسمی یادبود به عمل آمد.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری رئیس عمومی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، در این مراسم در مورد موضوع "جوانان عاشورایی و نقشهای آفریدهشده، کارکردهای گذشته و ظرفیتهای موجود، و حالا چه باید کرد؟" به ایراد سخن پرداخت. در این گزارش میتوانید ابتدا بخشهایی از سخنان ایشان و سپس مشروح آن را مطالعه کنید:
* سن جوانی سن خطرناکی است. جوانان در معرض طوفانهای سهمگین، تهاجمات سنگین، تمایلات جنسی شدید و خواهشهای نفسانی جدّی قرار دارند. اینکه این طیف با وجود چنین خطرها و شرایط حساسی وارد عرصه میشوند و در کنار امامِ خود ایفای نقش میکنند خیلی مهم و ارزشمند است. جوانان زمان امام حسین (ع) با یک چنین شرایط و وضعیتی توانستند نقشآفرینیهای بزرگی کنند. پیش از آن هم همین طیف جوان در عرصه بودند و بعد از آن هم این روند ادامه پیدا کرد و تا امروز اگر اسلام زنده و قدرتمند است و هر روز و مرتب درصدد شکستاندن شاخ استکبار میباشد به خاطر وجود این نیروی جوان است.
* ما بخصوص در شرایط موجود به هیچ وجه ناامید نیستیم. با وجود انحرافات، فساد اخلاقی و وضعیت نابهنجار نیروهای جوان در سطح کشورهای اسلامی، اما جوانانی قدرتمند، پرتلاش، متدین و ساختهشدهای وجود دارند که در بدترین شرایط سینههای خود را در برابر دشمن سپر میکنند و حسینگونه، عباسگونه و علیاکبرگونه در عرصه حضور دارند.
* یکی از سوالات مهم این است که چه ویژگیهایی باعث شد تا جوانان نهضت عاشورا آنگونه بدرخشند؟ ما باید بدانیم که آن زمان چه خصوصیاتی تاثیرگذار بود که امروز متوجه آن ویژگیها باشیم. اگر 100 جوان در صحنه داریم به 200 جوان افزایش یابند و تا هزاران جوان شوند. باید جوانانِ امروز، خصوصیات جوانان نهضت عاشورا را در وجود خود نهادینه کنند تا در مسیر امام حسین (ع) و نهضت کربلا به صورت انقلابی عمل نمایند. ما امروز نیز در همان شرایط سال 61 قرار داریم، اگر امروز شخص امام حسین (ع) به صورت فیزیکی وجود ندارد، اما روح ایشان و خط آن امام موجود است، نائب امام حضور دارد و از آن طرف خط یزید هم در صحنه بوده و بلکه قویتر از آن زمان حضور دارد. ما امروز همان وظایفی را بر عهده داریم که جوانان نهضت عاشورا در سال 61 هجری بر عهده داشتند.
* مردم در زمان امام حسین (ع) واقعا با انحرافات جدی روبرو شدند. بعد از آن هم این حالت ادامه داشت و تا حالا هم این شرایط وجود دارد. شما میبینید که امروز دنیای کفر در برابر دنیای اسلام ایستاده و تمام تلاش شان این است که ما امام خود را نشناسیم. در بحث انحراف اذهان و افکار عمومی و در رابطه با عدم شناخت امام زمان ببینید که غربیها چه پروژههای سنگینی روی دست دارند، چه فیلمهای پرمصرفی تولید میکنند تا اینکه بتوانند افکار و اذهان مسلمانان را از شناخت امام زمان و از شناخت عناصری که در مسیر امام زمان حرکت میکنند منحرف نمایند.
* کسی نمیتواند بگوید من ولایتمدار هستم، اما در عین حال امام خود را نشناسد. کسی که امام خود را نشناسد ولایتمدار نیست، کسی که خود را ولایتمدار بگوید اما اتصال و اطاعتی از ولی خود نداشته باشد نمیتواند ادعای ولایتمداری کند. به همین خاطر است که میبینیم دشمن تلاشش این است که شناختِ ولو ناقص شیعیان از امامشان را از بین برده و یا تضعیف کند و نگذارد که شیعیان، متصل و پیروِ امام زمانشان باشند. چه این پیروی و این ولایتمداری بر محور خودِ امام باشد و چه بر محور نماینده و نائب امام.
* امروز ولایتمدارانِ حقیقی کسانی هستند که ارتباط نزدیک، مستقیم، همیشگی و پیوسته با ولی فقیهِ زمان داشته باشند. کسانی که این شبهه را ایجاد میکنند که "وقتی ما خودمان بتوانیم با امام زمان (عج) ارتباط برقرار کنیم دیگر نیازی به ولی فقیه و مجتهد نداریم" باید متوجه باشند که این تفکرشان اندیشهای انحرافی است که یا خودشان از ناآگاهی به آن رسیدهاند و یا اینکه این آقایان واقعا وابسته به دشمنان دین و مذهب و مکتب هستند.
* چرا امروز دنیا با همهی امکاناتش علیه خط ولایت فقیه در حال فعالیت است؟ چرا علیه مرجع دیگری این حجم از دشمنی وجود ندارد؟ چرا علیه فلان خط دیگر این همه دسیسه وجود ندارد؟ امروز خط ولایت فقیه، حامی مستضعفین است. این خط امروز علیه تمام استکبار مبارزه میکند. خط ولایت فقیه متجلیکنندهی اخلاق و برنامهی امام حسین (ع) و نمایندهی همهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. ولی فقیه نمایندهی امام زمان (عج) است و بحث مهدویت و انتظارِ صحیح از این خط میگذرد.
* برادران و خواهران! عاشورا برای این نیست که ما فقط قصهها و داستانهای سال 61 را روایت کنیم و سپس به سر و صورت خود بزنیم و بدون اینکه برداشتی در مورد اوضاع کنونی خود و اجتماع خود کسب کرده باشیم از مراسم بیرون برویم و 13 روز محرم که تمام شد لباسهای سیاه را در بیاوریم و به عنوان مثال همان حسینی مزاری که قبل از محرم بودیم، همان باشیم، خیر!
* ما باید بررسی کنیم که امام علی (ع) و سایر ائمه معصومین (علیهمالسلام) چکار کردند و چه هدفی داشتند؟ آن بزرگواران آمده بودند تا برای مدیریت جامعه کار کنند، آیا مدیریت جامعه اسلامی بدون ایجاد حکومت امکان دارد؟ خیر! همهی معصومین (علیهمالسلام) برای مدیریت و اداره سیاسی جامعهی اسلامی انگیزه داشتند. کسانی که امروز میگویند مجالس عزاداری را سیاسی نکن، قرآنخوانی را سیاسی نکن، یا مراسم ترحیم را سیاسی نکن، این افراد یا آگاهی درستی از اسلام ندارند و یا مزدور بیگانگان و اجانب هستند.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا ایام و لیالی عزاداری حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفایش را تسلیت عرض میکنم. همانطور که عنوان شد، امشب به حضرت ابولفضل العباس که از جوانان برومند نهضت کربلا بود اختصاص دارد. قرار هم بر این شد که بنده تحت عنوان موضوع "جوانان عاشورایی و نقشهای آفریدهشده، کارکردهای گذشته و ظرفیتهای موجود، و حالا چه باید کرد؟" صحبت کنم.
از این جهت که امشب به جوان و جوانان عاشورایی تعلق دارد، قرار شد از 3 جوان عاشورایی که در راه خدمت به دین، مذهب و مکتبشان جان خود را فدا کردند و تا آخرین لحظه در این مسیر حرکت کردند یعنی آقایان سیدمحسن حسینی مزاری، سیدرضا مبلغ و رضا جعفری یادبود به عمل آوریم.
شب آینده نیز انشاءالله از 4 نفر از بزرگواران و عناصر ولایی دیگر جناب آقای میر ابوالقاسم سوما از همکاران ولایی ما در اروپا، جناب ملوکجان قندهاری که در ولسوالی شولگر ولایت بلخ ایفای وظیفه میکرد، سید خانآقا حسینی از فعالان ولایی و همچنین جناب حجتالاسلام والمسلمین سید حسن علوی که از فعالان ولایی ما در شهر هرات بود تجلیل خواهیم کرد. شب نهم نیز از شهدای مقاومت و شهدای کشورهای اسلامی بخصوص شهدای مظلوم افغانستان یادبود به عمل خواهیم آورد و شب عاشورا هم از شهید مصباح و مجموع یارانش و شهدای هفتم جدی، شهدایی که در طول 18 سال از عناصر نخبه و واقعا ولایی بودند که جانهای شیرین خودشان را در دفاع از ولایت فدا کردند، تجلیل خواهیم نمود.
اکثر یاران اباعبدالله (ع) در نهضت عاشورا جوانان بودند
صحبت این است که اکثر یاران حضرت امام حسین (ع) از جوانان بودند، جوانانی که نقش خود را به نحو احسن و مطلوب ایفا کردند، نقشی که باعث نجات اسلام از نابودی شد و بخصوص در روز عاشورا تمام ابعاد اسلام را برای جهانیان مجسم گردانید و راه نجات انسانها را ترسیم کرد. به همین خاطر هم میگویند ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه. خب چه عواملی باعث شد که این جوانان اینگونه نقش ایفا کنند. چه ویژگیهایی باعث شد که جوانان همراهِ امام حسین (ع) آنچنان نقشی را بر عهده بگیرند که تمام اسلام را از سقوط و نابودی نجات دهند و تا دنیا دنیاست به عنوان چراغ هدایت مطرح شده و به عنوان کشتی نجات ایفای نقش نمایند به گونهای که هر جوان و هر جریانی که به این جوانان تأسی نمایند آنها نیز نیروهای نقشآفرینی خواهند شد که حرکتشان هم در دنیا تاثیرگذار خواهد بود و هم در آخرت با جوانان عاشورایی محشور خواهند شد.
عرصهی عاشورا، عرصهی حضور همهی سنین و عرصهی حضور همهی اقشار، همهی رنگها، همهی طوایف، همهی اقوام و همهی شخصیتها است؛ از نوزاد 6 ماهه، تا طفل 3 ساله، تا نوجوان 11 ساله و 14 ساله و 15 ساله و تا جوان 21 ساله و 22 ساله و 30 ساله و تا نیروهای میانسال و پیرمردانی مثل مسلم ابن عوسجه و حبیب ابن مظاهر. کسی فکر نکند که تنها جوانان وظیفه دارند که عاشورایی عمل کنند، خیر! همه وظیفه دارند، از اطفال گرفته تا پیرمردان و ریشسفیدان از همهی اقوام و از همهی طوایف و از همهی ملل.
سن جوانی؛ خطرناکترین دوران عمر یک انسان است/ ارزش بالای پاکماندن در این دوره
اینکه من روی بحث جوان تمرکز دارم، به این دلیل است که سن جوانی سن خطرناکی است. جوان در معرض طوفانهای سهمگین، تهاجمات سنگین، تمایلات جنسی شدید و خواهشهای نفسانی جدّی قرار دارد. وقتی این طیف با وجود چنین خطرها و شرایط حساسی وارد عرصه میشوند و در کنار امامِ خود ایفای نقش میکنند خیلی مهم و ارزشمند است. جوانان زمان امام حسین (ع) با یک چنین شرایط و وضعیتی توانستند نقشآفرینیهای بزرگی کنند. پیش از آن هم همین طیف جوان این کار را انجام دادند و بعد از آن هم این روند ادامه پیدا کرد و تا امروز اگر اسلام زنده و قدرتمند است و هر روز و مرتب درصدد شکستاندن شاخ استکبار میباشد به خاطر وجود این نیروی جوان است. ما بخصوص در شرایط موجود به هیچ وجه ناامید نیستیم. با وجود انحرافات، فساد اخلاقی و وضعیت نابهنجار نیروهای جوان در سطح کشورهای اسلامی، اما جوانانی قدرتمند، پرتلاش، متدین و ساختهشدهای وجود دارند که در بدترین شرایط سینههای خود را در برابر دشمن سپر میکنند و حسینگونه، عباسگونه و علیاکبرگونه در عرصه حضور دارند.
لزوم تاکید بر اهمیت شناخت ویژگیهای جوانان نهضت عاشورا
اما چه ویژگیهایی باعث شد که جوانان نهضت عاشورا آنگونه بدرخشند. ما باید بدانیم که آن زمان چه خصوصیاتی تاثیرگذار بود که ما امروز متوجه آن ویژگیها باشیم تا اگر 100 جوان در صحنه داریم به 200 جوان افزایش یابند و تا هزاران جوان شوند. باید جوانان امروز، خصوصیات جوانان نهضت عاشورا را در وجود خود نهادینه کنند تا در مسیر امام حسین (ع) و نهضت کربلا به صورت انقلابی عمل نمایند. ما امروز نیز در همان شرایط سال 61 قرار داریم، اگر امروز شخص امام حسین (ع) به صورت فیزیکی وجود ندارد، اما روح ایشان و خط آن امام موجود است، نائب امام حضور دارد و از آن طرف خط یزید هم در صحنه بوده و بلکه قویتر از آن زمان حضور دارد. ما امروز همان وظایفی را بر عهده داریم که جوانان نهضت عاشورا در سال 61 هجری بر عهده داشتند.
امامشناسی؛ اولین ویژگی جوانان عاشورایی
اولین خصوصیتی که جوانان نهضت امام حسین (ع) داشتند این بود که امامِ خود را شناختند. شناخت امام برای مجموعهای که میخواهد در مسیر خدا عمل نموده و عبادت درست خدا را به جای بیاورد لازم و ضروری است. به همین خاطر هم دشمنان سعی میکردند که امام شناخته نشود، بخصوص بعد از پیامبر اسلام (ص) این حرکت با جدیت وجود داشت. شما تبلیغات علیه امام علی (ع) را حتما شنیدهاید، سخنرانها در مجالس مختلف صحبت کردهاند. حتما مطالعه داشتهاید که چگونه در جهت تحریف شخصیت امام علی (ع) کار کردند و نمیخواستند که شناخت این امامِ همام فراگیر شود و در سطح جامعه مطرح باشد، تا جایی که وقتی امام علی (ع) در مسجد به شهادت میرسد خیلی از مردم تعجب کردند که مگر امام علی (ع) هم نماز میخوانده است.
ببینید تلاش دشمن تا کجاست؟ بعد از امام علی (ع) این حرکت وجود داشت، در زمان امام حسین (ع) هم قید و قیودات به گونهای بود که نمیگذاشتند حتی صحبتهای امام، سخنرانیهای امام، نصایح امام و احادیث گهربار امام منعکس شود و به گوش مردم برسد. اگر در زمان امام حسین (ع) مردم واقعا امام خود را میشناختند و دقیق میشناختند به آن روزگار دچار نمیشدند و با آن انحرافات دست و پنجه نرم نمیکردند.
مردم در زمان امام حسین (ع) واقعا با انحرافات جدی روبرو شدند. بعد از آن هم این حالت ادامه داشت و تا حالا هم این شرایط وجود دارد. شما میبینید که امروز دنیای کفر در برابر دنیای اسلام ایستاده و تمام تلاششان این است که ما امام خود را نشناسیم. در بحث انحراف اذهان و افکار عمومی در رابطه با شناخت امام زمان ببینید که غربیها چه پروژههای سنگینی روی دست دارند، چه فیلمهای پرمصرفی تولید میکنند تا اینکه بتوانند افکار و اذهان مسلمانان را از شناخت امام زمان و از شناخت عناصری که در مسیر امام زمان شان حرکت میکنند منحرف نمایند.
اگر امروز دنیای اسلام واقعا نسبت به شناخت امامِ خود توفیق یابد، ما مشکلی نخواهیم داشت. ما امروز در دنیا گرفتار مشکلات و مصائب مختلفی هستیم. نه تنها در سطح دنیای بشریت، نه تنها در سطح دنیای اهل سنت، بلکه خودِ شیعه گرفتار مشکلات و مصائب مختلفاند. امروز شما ببینید که دشمنان در سطح شیعیان چکار میکنند تا ما مسیر اصلی امام زمان (عج) را گم کنیم.بحث انتظار را ببینید که آن را چگونه تفسیر میکنند. بحث عمل به دستورات امام زمان و ائمهی معصومین را چگونه تحلیل میکنند تا اینکه بتوانند ما را منحرف و گمراه بسازند. چه فرقههایی را که در سطح شیعیان تأسیس نکردند. امروز شخصیتهای مختلفی حتی در کسوت آیتاللههایی که واقعا در جهان تشیع نفوذ و حضور دارند، مشخصا از طرف آمریکا و غرب حمایت میشوند تا در راستای گمراهکردن و منحرفساختن جامعهی شیعه کار کنند و اثرگذار باشند. باید توجه کنیم که کار دشمن کار سنگینی است.
ولایتمداری، دومین ویژگی جوانان عاشورایی
یاران امام حسین (ع) امام خود را شناختند، کسانی که در سال 61 هجری امام خود را دقیق شناختند، ولایتمدار شدند. بنابراین وقتی ما میگوییم ولایتمداری، یعنی کسانی که امام خود را درست شناخته باشند. ولایتمدار یعنی افراد و عناصری که ولی و امامشان در محور کار و حرکتشان و در محور فکر و تمام اعمال و افعالشان قرار داشته باشد. باید اطراف او مثل شمع حرکت کنند و تمام تمرکز و حواسشان به سمت ولی خودشان باشد.
کسی نمیتواند بگوید من ولایتمدار هستم، اما در عین حال امام خود را نشناسد. کسی که امام خود را نشناسد ولایتمدار نیست، کسی که خود را ولایتمدار بگوید اما اتصال و اطاعتی از ولی خود نداشته باشد نمیتواند ادعای ولایتمداری کند. به همین خاطر است که میبینیم دشمن تلاشش این است که شناختِ ولو ناقص شیعیان از امامشان را از بین برده و یا تضعیف کند و نگذارد که شیعیان، متصل و پیروِ امام زمانشان باشند. چه این پیروی و این ولایتمداری بر محور خودِ امام باشد و چه بر محور نماینده و نائب امام.
اطاعت از نماینده امام مثل اطاعت از خود امام است
در سال 61 هجری، خیلیها ادعای امامشناسی میکردند، خیلیها میگفتند ما امام حسین (ع) را میشناسیم، ایشان نواده پیامبر و امام شیعیان بوده و اطاعتش واجب است. اما همین افراد از نمایندهی امام حسین (ع) تبعیت نکردند. کوفیان اگر به نمایندهی امام حسین (ع) اقبال نشان میدادند و از فرمانی که از طرف امام حسین (ع) آورده بود اطاعت کرده و در کنار نمایندهی امام قرار میگرفتند، حادثه عاشورا پیش نمیآمد. آن مدعیانِ ولایتمداری میگفتند نه این آقا خودِ امام حسین (ع) نیست، اگر خود امام حسین (ع) باشد حتما در صحنه حاضر خواهیم شد.
در نهایت، این دیدگاه و این تفکر شیعیان باعث شد که سربازان ابن زیاد، قیس ابن مسهر و مسلم ابن عقیل را دستگیر نموده و به شهادت برسانند. این روند از همان زمان تا اکنون ادامه دارد. دشمن دقیقا در برابر این وضعیت ایستاده است. این ذهنیت را همیشه ایجاد میکند. امام زمان فعلی ما کیست؟ ما باید امام زمان خود را بشناسیم. نتیجهی شناخت ما از امام چه میشود؟ نتیجهاش این میشود که بایستی ولایتمدار باشیم. وصل به امام زمان (عج) باشیم و ارتباط قوی با ایشان داشته باشیم.
ارتباط با امام زمان از طریق نایب آن امکان پذیر است
خب این سوال پیش میآید که آیا ما فعلا میتوانیم با امام زمانِ خود به صورت مستقل و بریده از همهی عوامل دیگر ارتباط برقرار کنیم؟ خیر! حضرت امام زمان (عج) نائب دارند. شما وقتی وارد یک اداره میشوید آیا میتوانید قبل از اینکه با مسئولین دفتر یا با افراد رابط ارتباط برقرار کنید، اصل رئیسِ آن اداره را ببینید؟ وقتی در مناسبات عادی اجتماعی یک چنین وضعیتی وجود دارد، چگونه میتوان ادعا کرد که بدون پیمودن مسیر اصلی، میتوان با خودِ امام زمان (عج) مستقیما ارتباط برقرار کرد؟
خط ولایت فقیه، خط امام حسین (ع) است
امروز ولایتمدارانِ حقیقی کسانی هستند که ارتباط نزدیک، مستقیم، همیشگی و پیوسته با ولی فقیه زمان داشته باشند. کسانی که این شبهه را ایجاد میکنند که "وقتی ما خودمان بتوانیم با امام زمان (عج) ارتباط برقرار کنیم دیگر نیازی به ولی فقیه و مجتهد نداریم" باید متوجه باشند که این تفکرشان اندیشهای انحرافی است که یا خودشان از ناآگاهی به آن رسیدهاند و یا اینکه این آقایان واقعا وابسته به دشمنان دین و مذهب و مکتب هستند.
امروز خط ولایت فقیه، خط امام حسین (ع) است. امروز مسیری که ما میتوانیم با حرکت در آن، به امام حسین (ع) برسیم و ادعا کنیم که پیرو امام حسین هستیم خط ولایت فقیه است. امام خمینی (ره) فرمودند که ولایت فقیه ولایت رسولالله (ص) است. ولایت ائمه معصومین (علیهمالسلام) و ولایت امام زمان (عج) است. اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد، ولایت امام زمان (عج) را نیز قبول ندارد. اگر امروز کسی مطیع ولایت فقیه نباشد مطیع امام زمان (عج) نیز نبوده و در مسیر امام حسین (ع) هم نخواهد بود.
شما امروز میبینید که خطِ مبارزه علیه استکبار کدام خط است. میبینید که امروز چه جریانی در برابر دنیای کفر و در برابر آمریکای جهانخوار ایستاده و شاخ آنها را میشکند. میبینید که کدام مرجع تقلید غیر از ولی فقیه در برابر دنیای استکبار، محکم و استوار ایستاده است. امروز ولی فقیه زمان امام خامنهای حفظهالله و کسانی که پیرو ولایت فقیه هستند در رأس جریان مبارزه علیه استکبار میباشند.
شاید شما بگویید که آقای حسینی مزاری کاسه داغتر از آش است. اما کاسه داغتر از آش هم از خود حد و حدودی دارد و در شرایطی است که من اینجا در فضای بسته در خدمت شما باشم، چاپلوسی کنم و از یک نفر امتیاز بگیرم. اما بنده این صحبت را در کابل و در حضور بیش از 46 کشور خارجی عنوان کردهام. امروز جریان مرکز تبیان به عنوان جریانی ولایی، نه فقط در افغانستان بلکه در کل دنیا این حرکت را پی گرفته است. من در اجلاسی در آلمان سخنرانی نموده و در حضور نمایندگان وزارتخانههای خارجه و مراکز مختلف آلمان، هلند، دانمارک، سویدن و کشورهای مختلف اروپایی، آسیاسی و حتی آمریکایی، این موضوع را مطرح کردم.
مهدویت و انتظارِ صحیح، از خط و اندیشهی ولایت فقیه میگذرد
لذا اینگونه نیست که این خطی باشد که ما در مورد آن با تردید صحبت کنیم. نخیر! با قاطعیت میگوییم که اگر راه نجاتی وجود دارد با حرکت در این مسیر است و اگر رفتن به بهشتی خواهد بود با حرکت در این چهارچوب میسّر میباشد. کسانی که در این رابطه تردید ایجاد میکنند بدون شک امام خود را نشناختهاند. کسی که امام را بشناسد ولایتمدار است. در بحث تبعیت، برای کسی که ولایتمدار باشد خودِ امام و نایب امام فرقی نمیکند. اگر شخصِ امام هم باشد، انسانِ ولایتمدار حول دستورات آن امام میچرخد و اطاعت میکند و اگر نائب امام هم باشد همین حرکت را میکند. امروز نائب حضرت ولیعصر امام زمان (عج)، حضرت امام خامنهای است.
چرا امروز دنیا با همهی امکاناتش علیه خط ولایت فقیه در حال فعالیت است؟ چرا علیه مرجع دیگری این حجم از دشمنی وجود ندارد؟ چرا علیه فلان خط دیگر این همه دسیسه وجود ندارد؟ امروز خط ولایت فقیه، حامی مستضعفین است. این خط امروز علیه تمام استکبار مبارزه میکند. خط ولایت فقیه متجلیکنندهی اخلاق و برنامهی امام حسین (ع) و نمایندهی همهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. ولی فقیه نمایندهی امام زمان (عج) است و بحث مهدویت و انتظارِ صحیح از این خط میگذرد.
ما و امثال ما که در مجالس و محافل محرم شرکت میکنیم، باید این فرهنگ را برداشت کنیم و هرکدام از ما وظیفه داریم ترویجدهندهی این فرهنگِ اصیل باشیم. این یکی دیگر از ویژگیهای جوانان عاشورایی بود. آنها چنین ویژگی را داشتند که باعث شدند امروز به عنوان شخصیتهای ماندگار مطرح شوند و ما و شما را از راههای دور و نزدیک به چنین مراکز و مجالسی جذب کنند. مجالسی که حاضریم برای برپایی آن با جان و دل پول خرج کنیم و به سر و سینه بزنیم و برای آنان عزاداری نموده و در راستای ترویج خطِ آنها عمل نمائیم. ما همچنین از خدای متعال هم میخواهیم که این جوانان را برای ما شاهد قرار بدهد که در روز قیامت به یک جایی وصل شویم.
ما هم اگر میخواهیم چنین اثرگزاری در این دنیا داشته باشیم و در آینده چند نفری جمع شوند و از ما تجلیل نمایند و یک صلوات و دعایی برای ما بفرستند، باید در این مسیر باشیم. این جوانانی که شما عکسهایشان را در این حسینیه میبینید 52 تن از شهدای ولایی بودند که در کابل به همین شکل فریاد میزدند تا فرهنگ اهلبیتیِ و ولایی را ترویج کنند. این جوانان که در مسیر خط ولایت فقیه بودند و میگفتند که امام خامنهای رهبر ماست و ما سرباز ایشان هستیم در نهایت به شهادت رسیدند. این جوانان چنین مقامی پیدا کردند که اینجا عکسهایشان چاپ شود و ما در حق آنها درود و صلوات بفرستیم و حداقل من این آرزو را داشته باشم که خداوند متعال آخر عمر مرا شهادت در مسیری قرار دهد که این عزیزان جانهای شیرین خود را در آن راه فدا کردند. بنابراین دومین ویژگی جوانان عاشورایی ولایتمداری بود که توانستند با این ولایتمداری در روز عاشورا بهترین نقش را بیافرینند و مهمترین اثرگذاری را داشته باشند.
صبر و مقاومت؛ سومین ویژگی جوانان عاشورایی
ویژگی دیگری که شخصیتهای جوان عاشورا داشتند بحث صبر و مقاومت بود. از لحظهی اولی که با امام حسین (ع) همگام شدند تا آخرین لحظهای که شهید شدند، حتی یک لحظه به خود تردید راه ندادند. نگفتند راه طولانی است، نگفتند دشمن ما زیاد و تعداد ما کم است، هیچگاه چنین تفکری نداشتند. بعد از روز عاشورا نیز حضرت امام سجاد (ع) و سایر بازماندگان و اسرا با وجود آنکه مصیبتهای بسیاری را تحمل کردند و میتوانستند از خط فکری خود دست بکشند و بگویند حال که نفرات اصلی رفتند ما دیگر برای چه این مسیر را ادامه بدهیم؛ اما آنان تا لحظه ی آخر به گونهای جریان را در دست گرفتند که حکومت بنیامیه را تضعیف کرده و حیات حسینی را جهانی کردند. به گونهای که امروز و هر روزی که از عمر نهضت عاشورا میگذرد چراغ امام حسین علیهالسلام برافروختهتر از روز قبل میشود. شما نمونهی این درخشش را در اربعین حسینی مشاهده میکنید.
خب اگر این خصوصیت در میان هر مجموعه و هر جریانی جاری باشد، قطعا آن جریان موفق و پیروز میشود، امروز جریانهایی که در عرصه حضورِ موفق داشته و استخوان در گلو و خاری در چشمان استکبار بوده و در مقابل آنها دائما پیروز میشوند، بخاطر صبر و مقاومتشان است. اگر ما امروز در دنیای اسلام ذلت و خفت و خاری میبینم بخاطر این است که صبر و مقاومت را رها کردهایم. ما 14 سال جهاد کردیم، شخصیتها و جریانهای خیلی خوبی در عرصه جهاد حضور داشتند و زحمت کشیدند. ما 1 میلیون شهید در راه خدا در زمان جهاد تقدیم کردیم، اما چرا این یک میلیون شهید ما تاثیرگذار نبودند؟ چرا 14 سال جهاد ما مثمر ثمر واقع نشد؟ چرا ما در برابر یک گروه مبارزه کردیم، اما یک گروه دیگر آمد و بر ما مسلط شد؟
ما علیه یک اشغالگر مبارزه و مجاهدت کردیم و یک کشور قدرتمند بنام شوروی را به زانو درآوردیم و باعث شکست مکتب مارکسیسم شدیم، اما اکنون بیش از 46 کشور دیگر بر ما حاکم شدهاند، چرا؟ بخاطر اینکه شخصیتها و جریانهای دینی ما صبر و مقاومت پیشه نکردند. اگر در افغانستان این صبر و مقاومت وجود میداشت، میتوانستیم با توکل بر خدا و توسل به ائمهی معصومین (علیهمالسلام) و الگوپذیری از آن بزرگواران حرکت کنیم. در این صورت باور کنید که جهاد مردم افغانستان یک جهاد نامآور و الگو و نمونه میشد، به گونهای که سایر کشورها مطابق با جهاد مردم ما عمل میکردند.
اتفاقا این عمل شروع هم شده بود. مجاهدین الجزایر بر سر خودشان سربند افغانی بسته بودند و میگفتند که ما بایستی مثل مجاهدین افغانستان مبارزه و جهاد را شروع کنیم. حرکت الجزایر مبدل به حرکت خیلی جدی شد. در برخی از کشورهای عربی با الگوگیری از جهاد افغانستان حرکتها شروع شد. ابتدا که مجاهدین عربی وارد افغانستان شدند بر اساس تاثیرپذیری از جهاد افغانستان آمدند، اما بعدا توسط شبکههای استخباراتی دشمن جذب و سازماندهی شدند و بحث القاعده و بعد بحث طالبان و بعدها داعش پیش آمد.
امروز، عدم وجود صبر و مقاومت در رهبران و مردم افغانستان، معضلات بسیاری را به وجود آورده است. امروز همهی ما دستبسته نشستهایم که آقای زلمی خلیلزاد -این پیر خرفت و مزدور شیطان بزرگ- برای ما سرنوشت تعیین کند.آمریکاییها امروز دستپاچه شدهاند، مستکبرین امریکایی امروز در دنیا ضربه خورده و ضعیف شدهاند، میترسند که در افغانستان هم قافیه را ببازند؛ لذا تلاش میکنند هر گروهی را که ماندن امریکاییها را در افغانستان تضمین بکند با همان گروه بسازند و افغانستان را تحویل آن گروه بدهند. طالبان را به بهانه صلح وارد حرکت سیاسی کنند، سپس یکی پس از دیگری، شخصیتهای طالب را مثل شخصیتهای جهادی ما در طول این 18 سال، ترور و یا رسوا بسازند یا از دیدگاههای مختلف تضعیف نمایند و از حیز انتفاع بیاندازند و بعد از آن گروه داعش را در کشور جابجا کنند.
امریکا به افغانستان لشکر کشید تا ایران و چین و روسیه و هند را کنترل کند
شما حواستان باشد که بحث صلح امریکایی به این معنا نیست که در افغانستان جنگ خاتمه پیدا کند، نه، بلکه جنگ شدیدتر و حرکتهایی به مراتب مخوفتر و انتحاراتی بهشدت بزرگتر ایجاد خواهد شد. امریکا برای این بحث صلح با طالبان را مطرح میکند تا این گروه را از عرصهی نظامی به عرصه سیاسی بیاورد و بعد داعش را جایگزین این گروه در عرصهی نظامی نماید. داعش با انگیزه بینالمللی در اختیار امریکاییها است، اما طالبان این انگیزه را ندارند. طالبان به دنبال امارت اسلامی در داخل افغانستان بودند و به دنبال این نبودند که تحت امر امریکاییها علیه روسها و ایران و چین عمل کنند.
امریکاییها به افغانستان آمدند که ایران و چین و روسیه و هند را مدیریت کنند. خب وقتی استراتیژیِ امریکاییها این باشد، قطعا غیر ممکن است که آنها از افغانستان بروند. امریکاییها سرباز به کشتن ندادند که به این آسانی بخواهند از افغانستان بروند. آنها به دنبال ماندن در افغانستان و اعمال فشار علیه ایران و روس و چین و هند هستند.امریکاییها دارند در این راستا کار میکنند.
لزوم ایجاد تحول اساسی در مجالس عزاداری محرم
برادران و خواهران! عاشورا برای این نیست که ما فقط قصهها و داستانهای سال 61 را روایت کنیم و سپس به سر و صورت خود بزنیم و بدون اینکه برداشتی در مورد اوضاع کنونی خود و اجتماع خود کسب کرده باشیم از مراسم بیرون برویم و 13 روز محرم که تمام شد لباسهای سیاه را در بیاوریم و به عنوان مثال همان حسینی مزاری که قبل از محرم بودیم، همان باشیم، خیر!
باید در مجالس محرم تحول ایجاد شود. ما خصوصیتهایی که در عاشورا و یاران عاشورایی وجود دارد را باید مورد تبیین قرار دهیم و از این خصوصیتها پیروی کرده و آنها را در درون خود نهادینه کنیم.بخصوص جوانان امروز ما نیاز دارند که عاشورایی باشند. باور کنید اگر میخواهید همه چیز داشته باشید، باید عاشورایی شوید.
لازمهی این عاشورایی بودن آن است که امروز تنها و تنها گوش ما به دهان حضرت امام خامنهای (حفظهالله تعالی) باشد، دو چشمان ما به سمت حرکات و اعمال ایشان باشد، گاهی اوقات نیاز نیست که امام یا نائب امام به ما دستور بدهد که فلان کار را بکنید. ما خودمان وظایفی داریم. ما باید ببینیم که آنها چکار میکنند ما باید پای خود را جای پای آنها بگذاریم.
مدیریت جامعه، بدون ایجاد حکومت ناممکن است
ما باید بررسی کنیم که امام علی (ع) و سایر ائمه معصومین (علیهمالسلام) چکار کردند و چه هدفی داشتند؟ آن بزرگواران آمده بودند تا برای مدیریت جامعه کار کنند، آیا مدیریت جامعه اسلامی بدون ایجاد حکومت امکان دارد؟ خیر! همهی ائمه معصومین برای مدیریت و اداره سیاسی جامعهی اسلامی آمده بودند. کسانی که امروز میگویند مجالس عزاداری را سیاسی نکن، قرآنخوانی را سیاسی نکن، یا مراسم ترحیم را سیاسی نکن. این افراد یا آگاهی از اسلام نداشته و یا مزدور بیگانگان و اجانب هستند.
جوانان ما باید این موضوعات را درک کنند. اگر یک روحانی میآید با شما صحبت میکند و تشویق به جدایی دین از سیاست میکند، او را ترک کنید و این دسته از روحانیت را از درون اجتماعات خود تحریم نمایید. اینها روحانی نیستند، اگر روحانی باشند آیا درکی از حکومت پیامبر اسلام (ص) و حکومت امام علی (ع) ندارند؟ آیا درکی از جنگ امام حسین (ع) ندارند؟ در روز عاشورا جنگ نظامی شده است. تمام اعمال و حرکات امام حسین (ع) سیاسی بوده است. آن وقت طلبهای بیاید در ایام محرم از جدایی دین و سیاست حرف بزند، اشتباه میکند!
میگویند که آقا محرم را سیاسی نکنید. اصلیترین فعالیت سیاسی در ماه محرمِ سال 61 هجری در روز عاشورا اتفاق افتاده است. ما چگونه پیرو و عاشق امام حسین (ع) هستیم که از این امام هیچ شناختی نداریم و هیچ بهرهای از حرکات، افکار و اعمال امام خود نداریم. امروز مراجع ما نماینده ائمه معصومین (علیهمالسلام) هستند. امام خامنهای ولی فقیه ماست. اگر خودمان نمیفهمیم خب از این بزرگان بشنویم و مطابق با حرفها و برنامههای آنان عمل کنیم.
وفاداری؛ چهارمین ویژگی جوانان عاشورایی
خصوصیت دیگر یاران حضرت اباعبدالله (ع) بحث وفاداری است که امروز متاسفانه در جمع مومنین و شیعیان بسیار ضعیف شده است. خصوصیت دیگرِ آنان ایثار و جوانمردی است که این عنوان هم متاسفانه در میان جوانان، پیران و مردم ما بسیار ضعیف است.
پایبندی به احکام و ارزشهای اسلامی؛ پنجمین ویژگی جوانان عاشورایی
خصوصیتِ دیگر پایبندی به احکام و ارزشهای اسلامی است، تا جایی که امام حسین (ع) و یارانش در ظهر روز عاشورا و زیر باران تیرها جمع میشوند و نماز اول وقت میخوانند. آیا ما در شرایط عادی حاضریم نماز اول وقت بخوانیم؟ اگر نماز اول وقت خواندیم آیا حاضریم با تمام شرایط، مقررات و مباحثی که مرتبط با نماز است بخوانیم؛ یا نه نماز ظهر و عصر را در عرض دو سه دقیقه میخوانیم و میرویم. این نماز، نماز نیست. چنین نمازی ما را به جایی نمیرساند. این نماز از فحشا و منکرات جلوگیری نمیکند و چنین نمازی نماز امام حسین (ع) نیست. ما نمیتوانیم با چنین وضعیتی ادعای پیروی از امام حسین (ع) را داشته باشیم.
خصوصیات و ویژگیهای دیگری هم میتوان برای جوانان عاشورایی برشمرد که ادامهی آن فعلا از حوصلهی جلسه خارج است. انشاءالله امیدواریم که خداوند متعال به عظمت این شبها و به حرمت خون امام حسین (ع) لطف و عنایت کند و ما را از یاران و پیروان صادق خودش قرار دهد و مسیری را به ما نشان بدهد که از طریق حرکت در آن مسیر، فقط و فقط حسینی از این دنیا برویم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته