حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در قسمت دوم صحبتهای خود به مسایل مهاجرین، کسبه، بازاریان، سرمایه گذار و تجار پرداخته گفت: نکته بعد مشکلات و معضلاتی است که در سطح جامعه مهاجر ما وجود دارد؛ به خصوص در سطح سرمایهگذار، تاجر، کسبه، بازاریان و کارگرهای مهاجر.
ما یک جلسهای، اول امسال با کسبه و بازاریان داشتیم و صحبتهایی شد. بعد از آن، مطابق قول و وعدهای که داده بودم، در این زمینه بیشتر و جدی تر عمل شد. اگرچه در گذشته هم، ولو اینکه خود بازاریان پیگیر نبودهاند، ولی ما پیگیر وضعیت مهاجرین بودهایم. از زمانی که اتحادیه اصناف و بازاریان مهاجر دایر شد، آقای مهدی حبیبی، مسوول این اتحادیه خیلی خیلی پیگیر است، به ما زنگ میزند و تذکر میدهد، کوچکترین مشکلی که در بازار پیش میآید، به ما منتقل میکند و ما را متوجه میسازد، ولی در مجموع ما وظیفه خود میپنداشتیم و حال هم می پنداریم که در موضوع مهاجرین به خصوص بحث کسبه و بازاریان، تجار و سرمایه گذار عمل کنیم.
وی افزود: نگاه من در حوزه اقتصادی، تنها به منفعت مهاجر مختص نیست، بلکه منافع جمهوری اسلامی ایران و اقتصاد این کشور نیز مدنظر است. صحبتی هم که گاهی با دوستان ایرانی صورت میگیرد، این گونه نیست که ما هی داد و فریاد کنیم که مشکلات در سطح مهاجرین ما زیاد است و اینها از نان خوردن ماندند، فقیرند، مستضعفند و فلان و بهمان، خیر! ما از یک چنین موضع ضعفی صحبت نکردیم. واقعیت هم این است، چون تنها بحث مهاجر مطرح نیست، بلکه بحث خود نظام و اقتصاد نظام مطرح است، آنهم با توجه به مشکلات جهانی که علیه این نظام به وجود آمده، قطعا کمک به رشد و شکوفایی اقتصاد مهاجرین، کمک به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران هم است.
رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان با اشاره به وعده های داده شده مبنی بر پیگیری حل مشکلات مهاجرین عنوان کرد: مسائل مبتلابه مهاجرین را با مسئولان مختلف ایرانی در مشهد مقدس و تهران مطرح کردم و به طور مستمر پیگیر حل مشکلات موجود در مسیر کار و زندگی تجار، سرمایه گذار، کسبه و بازاریان هموطن در ایران، بودم و انصافا بزرگان ایرانی هم از صحبت هایم استقبال کرده و اعتقاد جدی به رفع این مشکلات و گرفتاری ها دارند و اکثر این دیدارها و پیگیری ها نیز گزارش شده و از طریق خبرگزاری صدای افغان(آوا) بازتاب پیدا کرده است.
مشکلات سرمایهگذار، تاجر، کسبه و بازاری مهاجر
رئیس خبرگزاری صدای افغان(آوا) گفت: امروز سرمایه گذاران و تجار، کسبه و بازاریان مهاجر در ایران مشکلاتی دارند، که رفع آن، هم برای مهاجر مفید است و هم برای ایرانی ها، چون از یکطرف اقتصاد مهاجرین رشد می کند و از طرف دیگر به پویایی اقتصاد ایران کمک می کند. در غیر آن، عناصر متمول مهاجر به بازارهای ترکیه، امارات و قزاقستان رو می آورند. در این بازارها، از یکطرف قوانینی وجود دارد که از تجار و سرمایه گذار به شدت حمایت می کند و تضمین های لازم داده می شود و از طرف دیگر، مهاجرین ما مورد تکریم قرار می گیرند.
وی در ادامه با برشمردن برخی مشکلات مهاجرین و تقاضا از مسئولان ایرانی جهت حل این مشکلات، بیان داشت: کسبه ما صاحب همه پولهایی که در بازار دارند، نیستند؛ صاحب خانه، ماشین و وسلیه نقلیه خود نیستند، در مسائل بانکی مشکل دارند و در موضوع اقامت از معضلاتی برخوردارند و در بحث بهداشت و امثال آن گرفتاری دارند و در ثبت نام فرزندان در برخی مناطق و مدارس مشکل دارند و در حقیقت، به گفته مردم افغانستان، یک زندگی معلق در ایران وجود دارد. این در حالی است که در سایر کشورها این طوری نیست، اگر مهاجر ما با پولهایی که اینجا دارند، به ترکیه بروند، وضع شان به مراتب میتواند بهتر باشد، یا به دبی بروند، وضعیت شان آنجا خیلی خوب خواهد بود. فعلا بازار قزاقستان نیز رو به رشد است و برخی از مهاجرین ما به آن طرف رجوع کردهاند و شرایط بازار کار در این کشورها خیلی بهتر از شرایط کار و بازار در ایران است. در آنجا، تجار و سرمایه گذار ما احترام میشوند، اما در ایران این احترام وجود ندارد. این صحبتهایی که من با شما میکنم، به دوستان ایرانی هم گفتم، بزرگترین سرمایه دار و تاجر و کسبه و بازاری ما میلیاردها تومان سرمایه دارد، اما به یک اداره مرتبط که مراجعه می کند باید به صف ایستاده شود و بارها به وسیله یک مامور پایین رتبه جلو و عقب رانده می شود و با حرف های رکیک و برخوردهای سبک مواجه می شوند. اما اگر همین آدمها به دبی بروند، رئیس اداره گذرنامه دبی برای شان زنگ میزند که آقا! فرم اقامت را خودتان پرمیکنید و میفرستید یا این که ما خدمت شما بیاییم! یک مامور دولتی از امارات پیش یک تاجر افغانی مراجعه میکند، ولی اینجا این طوری نیست؛ باید کسبه و سرمایه گذار ما ساعتها در یک صف ایستاد شود و این وضعیت، وضعیت مناسبی نیست و مهاجرین ما به ویژه تجار، سرمایه گذار، کسبه و بازاریان تکریم نمیشوند.
در بحث سرمایهگذاری نیز قانونی که از سرمایه گذاری مهاجر حمایت کند، وجود ندارد. یا مثلا تاجر ما مسیر مناسب طبیعی در قسمت مبادله پول ندارد، یا تسهیلاتی وجود ندارد. یا به هر حال مشکلات مختلفی در داد و ستدهای ایرانی و افغانستانی در اینجا وجود دارد.
حسینی مزاری از خدمات گسترده ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی به مهاجرین، طی نزدیک به 4 دهه به نیکی یاد کرده ضمن سپاسگذاری عمیق یادآور شد: البته نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی ایران با وصف محدودیتهای معدودی که دارد، خدمات و کارهای خیلی زیادی برای مهاجرین انجام میدهد، اصلا من نمیتوانم حضور مهاجر در اینجا با حضور مهاجر در پاکستان یا کشورهای دیگر مهاجر پذیر را مقایسه کنم؛ چون ایران از نظر فرهنگی، اجتماعی و بسیاری جهات دیگر خیلی خوب است، خیلی خیلی هزینه میدهد، اما یکسری مشکلاتی که خیلی هم محدود است و راحت رفع شدنی هم است، رفع و رجوع نمی شود، ازین رو تمام خدمات ایرانی ها به مهاجرین را زیر سوال میبرد و زحمات چندین ساله جمهوری اسلامی از ناحیه مهاجرین نادیده انگاشته میشود.
واقعیت امر هم همین است که این مشکلات وجود دارد و ارگانهای جمهوری اسلامی متاسفانه تا حالا به هر دلیلی؛ نتوانسته اند شرایطی فراهم کنند تا از ظرفیت های عظیم مهاجرین به نحو مطلوب بهره برداری شود نه به نفع خود مهاجر و نه به نفع جمهوری اسلامی.
مشکلات مهاجرین در هر سطحی قابل حل است؛ مجموعهها به صحنه بیایند!
رئیس مرکز تبیان گفت: من معتقد هستم مشکلات مهاجرین در هر سطحی که است، قابل حل است؛ به شرط اینکه اولا از طرف نمایندگان مهاجر و مجموعههایی که وجود دارند پیگیری صورت بگیرد. چنانچه مرکزتبیان در طول دهه ها بیشترین و جدی ترین پیگیری ها را داشته است.
دوما، حضور خود مهاجرین، کسبه، بازاریان، تجار و سرمایهدار ضرور است. اگر اینها در صحنه، پیگیر و منسجم، دنبال به دست آوردن مطالبات خود باشند، اگر صد در صد قابل دستیابی نباشد، بالای 90 درصد مطالبات به دست آمدنی است. چون، هم احکام اسلامی ایجاب میکند، هم احکام کشور ایران، هم احکام بین کشوری ایران و افغانستان و هم وضعیت منطقه و دنیا. کار غیردینی نیست، غیرقانونی نیست، بلکه به نفع مهاجرین و به نفع ایران هم است.
انسجام تجار، سرمایه گذار، کسبه و بازاریان، کنار هم قرار گرفتن، دست در دست هم دادن و حاضر در صحنه جهت پیگیری مطالبات شان، رفع معضلات کار و زندگی مهاجرین افغانی مقیم ایران را در پی خواهد داشت.
نارضایتی مهاجرین و ایرانهراسی در افغانستان
وی افزود: جای شکی نیست که سهل انگاری در نپرداختن به رفع مشکلات اندک در فراروی زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران و برخوردهای سبک و ناراحت کننده افراد و حلقات سطح اندیش، با افراد و برخی اقشار مهاجر، زمینه های کدرخاطر هموطنان را فراهم و شرایط ظرفیت سوز کتله های وسیع مهاجرین را مهیا می کند.
سوال این است که چرا مهاجری که در ایران حضور دارد و از این آب و خاک و از این فضا و امکانات استفاده میکند و سالها از موهبت های گسترده این کشور و حمایت های همه جانبه مردم فهیم و دلسوز آن بهره مند گردیده، در نهایت ناراحت باشد؟ چرا امروز موج ایرانهراسی در افغانستان خیلی بیشتر از موج پاکستانهراسی است؟ اصلا پاکستانهراسی وجود ندارد، امریکاهراسی در افغانستان وجود ندارد؛ هرچه است، ایرانهراسی است و این ایرانهراسی اگرچه عامل و زمینه ساز اصلی آن دشمنان دو ملت و دولت اند، اما مهاجر برگشت شده از ایران یکی از عوامل اساسی ایران هراسی در افغانستان است. روحانی ی که علیه جمهوری اسلامی ایران در کابل سخنرانی میکند، طلبه حوزه علمیه مشهد و قم است، یا دانشگاهی ی که علیه نظام جمهوری اسلامی حرف میزند، در دانشگاه های ایران بورس شده، مفت درس خوانده و وقتی برگشته، به خاطر یک سلسه تعاملات و برخوردهای سبکی که از طریق ارگانهای ایران صورت میگیرد، علیه جمهوری اسلامی ایران حرف میزند. متاسفانه برخی افغانستانیهای ما هم سطحی نگرانه رفتار کرده، بدون درک شرایط منطقه و جهان اسلام و سؤ استفاده اجانب از وضع پیش آمده، ناراحت و عصبی می شوند و من نمی گویم در این رابطه بزرگان ما و مجموعه های حوزوی و دانشگاهی ما ضعف ندارند اما نوع و نحوه برخورد افراد و حلقات مرتبط با برخی ارگانهای ایرانی عامل عمده کدر خاطر مهاجر می گردد.
عادت بد مردم ما
حسینی مزاری با تاکید بر حضور مهاجر در صحنه و حمایت همه جانبه و جدی اقشار مختلف هموطنان، از اقدامات مرکز تبیان جهت پیگیری مسایل مهاجر و کار در راستای رفع آن گفت: پیشنهاد من این است، چنانچه بارها گفته ام که مردم ما برای هرشرایطی برنامه داشته و جهت اجرای آن به طور مرتب و مستمر در صحنه باشند، اما متاسفانه افغانستانیهای ما یک عادت بد دارند؛ وقتی در معرض فشار قرار می گیرند، همه از هر طرف داد و بیداد میکنند و میگویند دربدر شدیم، ولی وقتی فشار برداشته می شود، انگار نه انگار که خبری است، اینگونه پیش پای بینی و عدم دورنگری، آسیب جدی به سرنوشت مردم ما می زند. ساماندهی زندگی و داشتن برنامه جهت رشد و ارتقای اجتماعی به صورت استراتیژیک، بایستی روی دست باشد و مهاجرین نیز پیگیر اجرای آن. اینگونه است که استحکام و قوام زندگی تضمین، مشکلات رفع و مسیر رو به اقتدار مهیا می گردد. پایان