استعمار، همزاد با استیلای غرب است/ دنیایی که برای ما هدف شود ما را سعادتمند نخواهد کرد
به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)؛ جلسه دوم از گفتمان علمی پژوهشی تحت عنوان "بررسی پیشرفت جوامع اسلامی در مقایسه با جوامع غربی" با حضور کارشناسان و جمعی از اهالی حوزه و دانشگاه از سوی این خبرگزاری در شهر مقدس قم برگزار گردید.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر قشقاوی که به عنوان کارشناس در این گفتمان صحبت میکرد در پاسخ به این پرسش که آیا روابط اجتماعی تعریف بخصوصی دارد یا خیر، گفت: اساسا ماهیت و هویت تمدن یک واقعیت اجتماعی است و در تعامل و روابط میان انسانها شکل میگیرد.
وی ادامه داد: اصولا انسانها در کنار یکدیگر جمع میشوند و یک تعاون و همکاری را شکل میدهند. اینجا شروع یکجانشینی است که نقطه آغاز یک تمدن است. بنابراین اصل هویت تمدن مبتنی بر یک حقیقت اجتماعی است. روابط اجتماعی در مباحث تمدنی به معنای سبک زندگی و چگونگی گفتگو و تعامل اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی در میان انسانها است که طبعا یکی از جلوههای تمدنی بشر است.
دکتر قشقاوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به موضوع اخلاق جنسی و تفاوت استانداردهای آن در غرب با شرق بیان کرد: بحث اخلاق جنسی در میان مسلمانان آنچنان کار نشده است. غربیها با توجه به مبانی فکری و اندیشهای خودشان در این زمینه کار کردهاند و مطالب زیادی مطرح نمودهاند ولی جامعه اسلامی در این زمینه کمکاری کردهاند.
وی افزود: ما باید در موضوع جنسیت، ابتدا مبانی و اصول و قواعد اساسی آن را استنباط کنیم و پاسخگوی مسایل و معضلات جنسی در جامعهمان باشیم. موضوع جنسیت بر اساس آیه مبارکه "انا خلقناکم من ذکر او انثی..." مسئلهای است که ذیل اصل انسانیت قرار میگیرد. زن بودن یا مرد بودن هیچکدام موجب برتری نمیباشند. آن چیزی که موجبات کرامت انسانی را فراهم میکند تقوا و پرهیزگاری است.
موصوف با اشاره به یکی از مشکلات اساسی در مورد موضوع جنسیت گفت: ما در واکاوی مسایل اخلاقی، حقوقی و فقهی مربوط به مسایل جنسی به صورت نظامواره به اندیشههای اسلام توجه نکردهایم. بلکه آمدیم و به صورت جزء جزء مسایل مختلف را مقایسه کردیم. مثلا موضوع ارث و حجاب و مجازات را به صورت جزئی نگاه کردیم و سپس آنها را با آن چیزی که در غرب وجود دارد مقایسه کردیم؛ در حالی که جامعه غربی در همهی این موضوعات و جزئیات، نظام خاصی را بر اساس مبانی خودش ترسیم کرده است.
حجتالاسلام قشقاوی با تاکید بر اینکه ما نباید در برخورد با موضوع تفاوتهای فقهی و حقوقی زن و مرد جزئینگر باشیم تصریح کرد: اگر ما به صورت جزئینگرانه به تفاوتهایی که اسلام میان زن و مرد تعیین کرده نگاه کنیم دچار اختلال و ناهماهنگی خواهیم شد. به عنوان نمونه در بحث دیه، اسلام گفته است دیهی زن نصف دیهی مرد است. اگر ما این موضوع را با اندیشهی غربی مقایسه کنیم که قایل به برابری هستند، این سوال پیش میآید که چرا اسلام چنین تبعیضی قائل شده است؟ در حالی که اگر ما زن و مرد را به عنوان نوع انسانی در نظر بگیریم که قرار است در تعامل صحیح با یکدیگر در نهایت به تقوا، تعالی و پیشرفت برسند. وقتی در این قالب کلی نگاه کنیم تفاوتهای فقهی و حقوقی میان زن و مرد در اسلام توجیهپذیر خواهند بود.
وی در باب ارزیابی میان سبک و سیاق رفتارهای اجتماعی غرب در مقایسه با شرق اظهار داشت: ما با نگاهی ریشهایتر، میبینیم که در قرآن، آیاتی که تکیه دارد بر اینکه کافرین را اولیای خود نگیرید بسیار زیاد وجود دارد. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید بعد از شرک، بیشترین موضوعی که مورد نهی قرآن قرار گرفته است همین ولایت کفار بر مسلمانان است.
دکتر قشقاوی ادامه داد: وقتی به فضای عصر نزول آیات قرآن کریم نگاه میکنیم میبینیم این همه تاکید بر نهی ولایت کفار با فضای آن روز جامعه مسلمین سازگاری ندارد. این نشان میدهد که این تاکیدات بیشتر ناظر به دوران متاخر یا به تعبیر دیگر دوران آخرالزمان است. علامه طباطبایی میگوید که گویا قرآن در آن زمان میدید که مشکل اساسی جامعه ما در دوران فعلی بحث ولایت کفار است.
وی با اشاره به این نکته که یکی دیگر از اشتباهات ما این است که همیشه از ولایت کفار تعبیر سیاسی کردهایم گفت: این در حالی است که آیات قرآن کریم در این رابطه، در درجهی اول رنگ اعتقادی و کلامی و سپس رنگ سیاسی دارد. قرآن میخواهد بگوید شما باید متوجه باشید که کفار دنیاگرا هستند و انسان دنیاگرا دنیا و ظاهرش آباد میشود. اما همین قرآن به پیامبر میفرماید: "فلا تعجبک اموالهم و اولادهم انما یریدالله لیعذبهم بها فی الحیاة الدنیا".
این کارشناس مسایل دینی با بیان اینکه ما اگر به صورت اساسی و اسلامی به پیشرفت مادی غرب نگاه کنیم میبینیم باید هم آنها دنیای بهتری نسبت به ما داشته باشند گفت: غربیها تمام سرمایهی وجودیشان را برای آبادی دنیایشان گذاشتند و خداوند هم بخیل نیست. هر کسی در هر زمینهای تلاش کند خداوند مزد تلاشش را خواهد داد.
وی ادامه داد: اما باید توجه داشت که خدواند به مسلمانان میگوید مواظب باشید شما شیفتهی ظاهر دنیوی کفار نشوید. شما نباید مانند آنان فکر کنید. در این دنیا، خوشبختیِ حقیقی مال کسی است که به فکر آخرت است. خوشبختی واقعی متعلق به کسی است که شیفتهی دنیای بدون آخرت نشود.
موصوف تاکید کرد: ما اگر میخواهیم سبک زندگی و فکر جوانان خودمان را درست کنیم تا تحت تاثیر پیشرفت مادی غربیها قرار نگیرند چارهای نداریم جز اینکه در درجهی اول، فکر و شبهات موجود در ذهن جوانان را از نقطهنظر دنیاگرایی و آخرتگرایی تامین کرده و پاسخ دهیم و الا بدون شک در مسابقهی دنیا، انسان آخرتگرا عقب خواهد افتاد. قطعا شخص آخرتگرا نمیتواند همانند کسی که همهی همت و وجود خود را برای این دنیا قرار داده است به پیشرفت مادیِ صرف دست پیدا کند.
دکتر قشقاوی با اشاره به توفیقات غربیها در زمینهی اجتماعی یادآور شد: من پیشرفتهای آنان را انکار نمیکنم اما معتقدم در نهایت، این غربیها هستند که عقب افتادهاند. هر چند آنان در بسیاری از جهات اجتماعی مانند رعایت حقوق شهروندی، نظم اجتماعی و غیره از ما پیشرفتهترند.
وی در تکمیل مطلب فوق اظهار داشت: در نهایت همهی پیشرفتهای غربیها در عنوان دنیا قرار میگیرد. البته پیشرفت در دنیا مذموم نیست و ما قائل به ترک دنیا نیستیم. اما اگر آسایش دنیای ما به آخرتمان ضربه بزند فایدهای نخواهد داشت.
موصوف به عنوان مثال به خانوادهای اشاره کرد که دین نداشته و به خداوند اعتقادی ندارد. از طرفی اما صلهی رحم دارد و مراقب بستگان خود میباشد؛ خداوند در قبال این صلهی رحم به آنها عمر زیاد و سلامتی میدهد. این منطق روایات و قرآن است. اما آیا این به معنای این است که این افراد سعادتمند خواهند بود؟ خیر.
حجتالاسلام قشقاوی با بیان اینکه اساس سعادت تمدن انسانی را دنیای توأم با آخرت شکل میدهد گفت: دنیایی که برای ما هدف شود ما را خوشبخت نخواهد کرد. مشکل جوان امروزی این است که دنیا برای او هدف شده است، وقتی دنیا هدف شود ما در قبال غربیها دستمان خالی است و در این صورت ما از آنها عقب هستیم. آنها حداقل 200 یا 300 سال برای دنیای خود کار کردهاند و تمدن دنیویشان از جهات مختلف از ما بهتر است.
وی ادامه داد: غربیها همهی وجود خود را در قبال آباد کردن دنیای خود گذاشتند ولو به قیمت جنگ جهانی اول و دوم. ولو به قیمت نابود کردن کشورهای اسلامی. آنها به قیمت ساختن جهان سوم، جهان خودشان را جهان اول کردند.
دکتر قشقاوی با اشاره به اینکه هر چیزی در دنیا یک آفتی دارد بیان کرد: حتی دین نیز آفت دارد. آفتِ دین، عدم توجه و دقت به مسایل دنیوی است. ما اگر در امور دنیا عقب افتادیم چون دراینباره فکر نکردیم. غربیها در باب دنیایشان اندیشه کردند و از این منظر جلو افتادند.
موصوف با بیان اینکه فاصلهی طبقاتی اگر بد است در تمام دنیا بد است گفت: اگر غرب فاصلهی طبقاتی را فقط در جامعهی خود حل کند و کاری به جوامع دیگر نداشته باشد و یا حتی به قیمت از بین بردن فاصلهی طبقاتی در جامعهی خود، فرهنگ و انسانیت را در نقاط دیگر زیر پا بگذارد مذموم خواهد بود. حقیقت این است که استعمار همزاد با استیلای غرب است.
حجتالاسلام قشقاوی با ذکر اهمیت تقلید هوشمندانه از غرب بیان داشت: غربیها از چالهی کلیسا و دین تحریفشده و قرون وسطی به چاه دنیاگرایی افتادند. دین غربیها رهبانیت و خرافات و مبارزه با علم بود. ولی ما در اسلام این مشکلات را نداریم. دین اسلام سراسر توصیه به علم و عقل و معاش است. ما باید در زمینهی اهمیت دادن به دنیای معطوف به آخرت کار کنیم.
وی با بیان این که پر شدن ذهن جوانان ما توسط هنرپیشگان و ورزشکاران غربی به معنای ولایت کفار است تصریح کرد: من معتقدم که ما از دین دور شده و دنیاگرا شدهایم. جاذبههای مادی غربیها چشم ما را خیره کرده و مردم ما را دنیازده کرده است. درست است که ما باید برای رفاه عمومی جامعه از تمامی امکانات استفاده کنیم اما نباید به این امور به عنوان هدف نگاه کنیم بلکه باید به این امکانات به چشم ابزاری برای سعادت اخروی نگریسته شود.
دکتر قشقاوی در پایان سخنان خود گفت: ما در عین حال که برای بهبود وضعیت نظام آموزشی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعهمان کار میکنیم، باید دین را در رأس امور قرار داده و توحید را به عنوان اصل اساسی در نظر داشته باشیم. قطعا مسابقهی با غرب در ساختن دنیای بدون توحید اشتباه بزرگ ما خواهد بود.
همچنین دکتر سیدعلی میرحسینی؛ کارشناس دیگر این گفتمان با بیان اینکه در تعریف روابط اجتماعی، دو عنصر خیلی مهم هستند تصریح کرد: از جمع میان دو عنصر فرهنگی و حقوقی میتوان روابط اجتماعی را شکل داد. تمامی تمدنها بر اساس اصل مهم روابط اجتماعی ساخته شدهاند. روابط اجتماعی از ضروریات زندگی بشر است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا روابط اجتماعی در زندگی نقشی دارند یا خیر، پاسخ داد: عدهی کمی قائل به این هستند که روابط اجتماعی نقشی در زندگی ندارد و آنچه انسان را در جامعه مطرح میکند علم و پول و سرمایه است. اما نظریه برتر این است که همانطور که علم و سواد و ثروت در زندگی انسان نقش دارند، به همان میزان و بلکه بیشتر روابط اجتماعی میتواند در تکمیل شخصیت انسان مفید و موثر باشد. بنابراین یکی از ضروریات زندگی بشر را میتوان روابط اجتماعی دانست.
دکتر میرحسینی در ادامه، از پدیدهی مهاجرت، جنگ و اختلافات قومی و آسیبهای نوظهور مانند اینترنت و امثال آن به عنوان مسایل ناهنجارِ زمینهساز برای معضلات اجتماعی یاد کرد و افزود: یک مهاجر آسیبهای روحی و روانی بسیاری را متحمل میشود. همچنین پدیدهی جنگ پیامدهای بسیاری دارد که مردم ما در حال تحمل آنها هستند. وی ورود ابزارهای نوظهور مانند اینترنت و ماهواره را بدون فراهم شدن زمینهها و فرهنگ استفادهی از آنها به عنوان آسیب دیگر در این بخش معرفی کرد.
موصوف، مقایسهی بین پیشرفت جامعهی اسلامی و غربی را اساسا اشتباه دانست و تصریح کرد: چنین مقایسهای صحیح نیست چون اولا معیارهای پیشرفت دو جامعه متفاوت هستند. معیارهایی که در جامعهی غربی حاکم است در جامعهی اسلامی حاکم نیست.
وی در تکمیل مطلب فوق گفت: به عنوان مثال، معیار عدالت در جامعه غربی و اسلامی تفاوت بنیادینی دارد. غربیها میگویند که اگر انسانها یاد بگیرند به اندازه توانایی خودشان از امکانات استفاده کنند عدالت به صورت اتوماتیک در جامعه پیاده خواهد شد. ولی اسلام میگوید که عدالت مقولهای است که باید از قبل برنامهریزی شده باشد. مفهوم این دو تعریف بسیار متفاوت است.
موصوف ادامه داد: غربیها در تعریف پیشرفت میگویند پیشرفت یعنی حرکت از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب که منجر به آسایش، رفاه و تکامل اقتصادی شود. اما اسلام در تعریف پیشرفت بیان میکند که پیشرفت یعنی حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب تا تطبیق مبانی دینی، فقهی و شرعی دینی.
دکتر میرحسینی در بخش دلایل عدم پیشرفت مسلمین، از نقشهها و تزویرهای دشمن، وجود حاکمان ظالم و خودفروخته و ضعف فرهنگی نام برد.
وی با بیان اینکه دین اسلام برای مسلمین سبک زندگی متعالی معرفی کرده است گفت: سبک زندگی اسلامی در قرآن تحت عنوان حیات طیبه معرفی شده است که دو بال دارد. بال اول آن عمل صالح و بال دیگر آن ایمان است. این دو بال اگر دست به دست هم دهند حیات طیبه شکل خواهد گرفت.
موصوف در معرفی شاخصهای الگوهای سبک زندگی اسلامی توضیح داد: ضرورت معرفی الگو در قرآن مطرح شده است. قرآن الگوهای حیات طیبه را گاهی با عنوان اوصافی نظیر مخلصین و خاشعین و امثال آن معرفی کرده و گاهی به معرفی مشخصات یک فرد خاص اقدام کرده است. آنجا که میفرماید "لقد کان فی رسول الله اسوة حسنه...". در قدم بعدی اشخاصی که به الگوی معرفی شده در قرآن نزدیکتر باشند مانند عالمان، شهدا و اولیای الهی که میتوانند الگو باشند از این جهت که خودشان را به پیامبر (ص) نزدیک کردهاند.
دکتر میرحسینی در پایان سخنان خود، داشتن تدین و تعهد، متخلق بودن به آداب و اخلاق اسلامی، مسئولیتپذیری و رعایت حقوق دیگران، دوری از تبعیض و تعصب و خودبرتربینی و عدالتمحوری و خیرخواه مردم بودن را از معیارهای یک الگوی مناسب معرفی نمود.
شایان ذکر است که سلسلهگفتمانهای جستجوی راه تعالی به صورت هفتهوار، هر پنجشنبه ساعت 9:30 صبح در محل دفتر خبرگزاری آوا در شهر مقدس قم به آدرس: خیابان توحید، نبش توحید 9، مجتمع سبحان، طبقه پنجم برگزار میگردد.