در این نشست، داستان «سبز، پشت ابرها» از آسیه یزدفاضلی؛ نویسنده مشهدی و داستان «خاک، باد» از حبیبه جعفری؛ داستاننویس مهاجر افغان، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در بیستوششمین نشست ادبي شمس صورت گرفت؛
داستان های «سبز، پشت ابرها» و «خاک، باد» مورد نقد وبررسی قرار گرفتند
18 اسد 1397 ساعت 18:01
در این نشست، داستان «سبز، پشت ابرها» از آسیه یزدفاضلی؛ نویسنده مشهدی و داستان «خاک، باد» از حبیبه جعفری؛ داستاننویس مهاجر افغان، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
بیستوششمین نشست ادبي شمس، به بهانه روز خبرنگار و سالروز شهادت «محمود صارمی»؛ شهید عرصه خبر در مزارشریف، میهمان داستاننویسان مشهد و افغانستان بود که در قالب دورهمی داستان با عنوان خوبان پارسیگوی، ، برگزار شد.
در این نشست، داستان «سبز، پشت ابرها» از آسیه یزدفاضلی؛ نویسنده مشهدی و داستان «خاک، باد» از حبیبه جعفری؛ داستاننویس مهاجر افغان، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
موضوع این دورهمی، پویشی درباره ادبیات پایداری ملل بود که با اجرای مجتبی انوریان یزدی و با حضور جعفر عشقی، محمد ریاحی، حمیدرضا جعفری، حسین عباسزاده، علی براتی گجوان، ابوطالب مظفری و جمعی دیگر از منتقدان و ادبدوستان مشهدی و افغانستانی در محل تالار قدس کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برگزار شد.
در آغاز، جعفر عشقی، معاون ادبیات و تاریخِ ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی، با گرامیداشت یاد و خاطره شهید محمدناصر ناصری، نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان که هفدهم اسد/ مردادماه 1377 در شهر مزارشریف افغانستان به شهادت رسیدند، به گونهشناسی ادبیات پایداری پرداخت و با بیان اینکه ادبیات پایداری از دید نظریهپردازان، مشتمل بر سه گونه است، گفت: گونه نخست، ادبیات «دینی ـ آیینی» است که دفاع از فرهنگ قومی در طول تاریخ و حمایت از دین و باورداشتهای مردم در برابر هجوم اندیشهها و فرهنگ بیگانه از دیرباز تاکنون موجب پدید آمدن این گونه از ادبیات پایداری شده است.
این گونه از ادبیات پایداری در همه ادیان وجود داشته است که در دین اسلام میتوان به سرودههای شاعران پیرو و حامی حضرت محمد(ص) در صدر اسلام اشاره کرد. در ایران پیش از اسلام نیز میتوان «یشتها» به عنوان بخشی از اَوِستا و حماسه «یادگار زریران» را از جمله متون ادبیات پایداری با رویکرد دینی ـ آیینی دانست. دومین گونه از ادبیات پایداری، ادبیات «ملّی ـ بومی» است که ریشه در مبارزه و پایداری ملّتهای جهان در دفاع از آب و خاک نیاکان خویش دارد و بهترین نمونه از این گونه در ادبیات ایران، «شاهنامه» فردوسی، در ادبیات قوم تُرک، حماسه «دَدَهقورقود» و در ادبیات یونان، حماسههای «ایلیاد» و «اودیسه» است. سومین گونه از ادبیات پایداری که به پایداری مردم، فراتر از محدودههای جغرافیایی میپردازد، ادبیات «انسانی ـ جهانی» است که ریشه در نوعدوستی بشری دارد و فراتر از ملّیتها و قومیتها و باورهای دینی و آیینی، به انسان به عنوان یک نوع مینگرد و به درگیریها و رنجها و مصیبتهای بشری در جهان و مبارزات و حقطلبی مردم در سراسر جهان حسّاسیت نشان میدهد.
وی در بخشی دیگر از سخنانش با بیان اینکه ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی، همزمان با سایر استانها، هشتمین دوره جایزه ادبی یوسف را در قالب داستان کوتاه برگزار میکند، خاطرنشان کرد: موضوعهای اصلی این جایزه ادبی، دفاع مقدس، دفاع از حریم اهل بیت علیهمالسلام و پایداری و بیداری سایر ملّتهای اسلامی است و بخش ویژه آن با موضوع مقاومت 45 روزه خرمشهر و حماسه فتح خرمشهر برگزار میشود.
عشقی افزود: مهلت ارسال آثار به دبیرخانه هشتمین جایزه ادبی یوسف، پایان شهریورماه سال جاری است و با توجه به افتخارآفرینی داستاننویسان استان در هفتمین دوره جایزه ادبی در سال 1396، انتظار داریم که در دوره هشتم نیز شاهد داستانهای ارزشمندی از نویسندگان استان خراسان رضوی و درخشش آنان در سطح کشور باشیم.
در ادامه، ابوطالب مظفری، مسئول «انجمن خوبان پارسیگوی» در مشهد، با این توضیح که ادبیات پایداری در معنای متأخر آن، به معنای مقابله یک دولت-ملت در مقابل اشغالگر خارجی است، بیان کرد: آنچه را امروز در افغانستان به عنوان ادبیات پایداری مطرح میشود، در دو بخش میتوان بررسی نمود: نخست، دورهای که افغانها به مقابله با تجاوز اشغالگران انگلیس پرداختند که ادبیات این دوره، به تأثیر از شاهنامهسرایی خلق شد. دوم، دوره اشغال افغانستان توسط روسهاست که منجر به نظمنامهنویسیها شد.
مسئول فصلنامه درّ دری با محوریت ادبیات افغانستان، به توضیحاتی درباره داستان «خاک، باد» پرداخت و افزود: این داستان، داستان خوبی است که تاکنون در دو جشنواره قند پارسی در تهران و جشنواره اشراق در قم، رتبه آورده است و نویسنده جوان آن، از مهاجران با استعداد افغانستانی است که تاکنون آثار خوبی خلق کرده است. وی در نقد این اثر، منفعلبودن راوی را مهمترین نقطه ضعف داستان عنوان کرد.
سپس علي براتي گجوان با بیان اینکه ابتدا باید داستان را تعریف کرد، گفت: در داستان باید چیزی باشد که مخاطب را با خود همراه کند. رسالت داستان کوتاه تحول عمیق نیست، بلکه تحول لحظهای است که چه بسا بعد به تحولی عمیق تبدیل شود. با این تعریف، به نظر میرسد این دو داستان در این زمینه موفق نبوده است.
در ادامه، دیگر نویسندگان و منتقدان نیز به بیان نظرات خود پرداختند که از مهمترین نکات مطرحشده درباره این دو نوشته، فضاسازیهای جذاب، ایجاد ظرفیتهای خوب در هر دو داستان، عدم انسجام و وحدت عناصر داستان، عدم تأثیرگذاری راوی بر محیط و منفعلبودن او عنوان شد.
در پایان، آسيه يزد فاضلي و حبیبه جعفری به بیان نظرات خود پرداختند و نویسنده جوان افغانستانی با بیان اینکه این گونه نشستها محفل خوبی برای شناساندن استعدادهای جوان به جامعه ادبی است، تصریح کرد: در مشهد نشست تخصصی با این کیفیت کمتر برگزار میشود و از این نظر، این نشست ارزشمند است و امیدوارم ادامه داشته باشد.
گفتني است که کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، سلسله نشستهای ادبی شمس را با محوریت جلسات ادبی و نقد از اواخر سال 1395 در دستور کار خود قرار داده است و تاکنون آثار بسیاری در حوزه ادبیات داستانی با حضور نویسنده اثر و منتقدین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ادبیات داستانی و ترجمه، قهرمانپروری در ادبیات و سینما، ادبیات داستانی و مطبوعات، جایگاه داستان در میان طلاب حوزه علمیه و... از دیگر موضوعاتی است که تاکنون نشست شمس به آنها پرداخته است.
کد مطلب: 168637