وزارت دفاع یک گزارش دیدبان جهانی شفافیت در مورد اینکه گروه داعش استخراج معادن در افغانستان را آغاز کرده، تأیید میکند.
در گزارش دیدبان جهانی شفافیت به نقل از برخی افراد که هویتشان افشا نشده، آمدهاست که داعش در ولایت ننگرهار برخی ماشینها و تجهیزات را جابهجا کرده و عملاً استخراج سنگهای قیمتی را به کمک انجنیران عربستانی و پاکستانی آغاز کردهاست.
بر اساس این گزارش، سنگهای قیمتی که از معادن افغانستان استخراج میشود، از راه پاکستان به به اروپا و امریکا صادر میشوند.
یک فرمانده طالبان نیز گفتهاست که جنگ آنان با داعش بر سر معادن است.
محمد رادمنش؛ معاون سخنگوی وزارت دفاع با تأیید این گزارش دیدبان شفافیت گفت که در کنار داعش، دیگر گروههای مسلح مخالف دولت نیز از برخی معادن افغانستان سود میبرند.
صفیالله مسلم؛ رئیس کمیسیون منابع طبیعی و محیط زیست مجلس نمایندگان نیز میگوید، گروههای مسلح مخالف دولت به خصوص داعش از برخی معادن کشور به ويژه در ننگرهار و بدخشان استفاده میکنند.
با توجه به مستندات تکان دهنده بالا، تجربه تروریست های تکفیری داعش در تاراج منابع زیرزمینی و گنج های طبیعی کشورهای سوریه و عراق، اکنون در افغانستان نیز در حال رخ دادن است و این نشان می دهد که علیرغم ادعاهای مکرر فرماندهان نظامی داخلی و خارجی، مبنی بر اینکه میان داعش در افغانستان و داعش در سوریه و عراق، نه به لحاظ ایدئولوژیک و نه از نظر سازمانی و تشکیلاتی هیچ سنخیت و شراکتی وجود ندارد، چنین امری واقعیت دارد و «ولایت خراسان» داعش در افغانستان نیز تابعی از یک سازوکار بزرگتر شامل سوریه و عراق و سایر سرزمین های اسلامی است.
در سوریه و عراق نیز داعش، در نخستین قدم به سراغ مناطقی رفت که منبع عظیم درآمد اقتصادی محسوب می شدند؛ چاه های نفت، جاده های استراتژیک، آثار باستانی، اماکن تاریخی و سنگ های قیمتی.
نکته قابل تأمل در این میان این است که داعش به عنوان یک گروه تروریستی غیر مشروع که در ظاهر امر «همه جهان» با آن در جنگ و ستیز قرار داشتند، هرگز در زمینه معاملات پرسود اقتصادی و برقراری روابط پول ساز مالی و تجاری با کشورهای خارجی، با مانع و محدودیت رو به رو نبود.
در سوریه و عراق، ترکیه و اسراییل و برخی دیگر از رژيم ها و دولت های منطقه و جهان، طرف های اصلی معاملات نفتی داعش محسوب می شدند و این گروه تروریستی در زمینه استخراج منابع معدنی و ذخایر زیرزمینی و قاچاق آثار باستانی این کشورها از متخصصان خبره و کارآزموده ای بهره داشت که هیچ گروه تروریستی نمی تواند به آن دسترسی داشته باشد.
همین واقعیت در مورد تاراج منابع معدنی افغانستان نیز وجود دارد. متخصصان خارجی از جمله پاکستانی ها و عربستانی ها به داعش در استخراج سنگ های قیمتی و معادن ارزشمند افغانستان، کمک می کنند و به این ترتیب، این گروه به سادگی می تواند منابع مورد نظر را به پاکستان و از آنجا به اروپا و امریکا صادر کند.
کاری که دولت افغانستان با وجود ۱۷ سال عمر و برخورداری از حمایت های وسیع ملی و بین المللی، نخواسته یا نتوانسته انجام دهد، داعش در کمتر از دو سال به آسانی به آن دست پیدا می کند.
این یعنی آنکه آنچه بر سر معادن افغانستان از سوی داعش می آید، فراتر از اقدام یکجانبه یک گروه تروریستی وارداتی و بی پایگاه و پشتوانه است. این یک پروژه عظیم مالی و اقتصادی در ابعاد منطقه ای و بین المللی است که میان تروریزم و حامیان تروریزم، پیوندهای مالی و تجاری زیرزمینی نیرومند ایجاد کرده و به تولد شبکه ای پیچیده و قدرتمند از تجارت سیاه در عرصه جهانی منجر شده است.
در چنین شرایطی، این بسیار پرسش برانگیز است که قدرت هایی مانند امریکا و هم پیمانانش به کمک حکومت و مقام های امنیتی افغانستان، همچنان خطر داعش در افغانستان را دست کم می گیرند و مدام تلاش می کنند، خطر این گروه تروریستی را کوچک نمایی کرده و بی اهمیت جلوه دهند.
این از نظر آگاهان، بسیار معنادار است و می تواند نشان دهنده پیچیدگی پروژه ای باشد که به منظور فربه سازی و قدرت گیری این گروه تروریستی در افغانستان، روی دست گرفته شده است؛ همان چیزی که در مورد عراق و سوریه نیز روی داد و در نهایت، داعش به سرعت به هیولایی مهارناپذیر و مخوف بدل شد که اگر نبود قدرت های کوبنده ای مانند روسیه، ایران و متحدان شان، هیچ نیرویی توان مقاومت در برابر این گروه تروریستی برخوردار از حمایت های پیدا و پنهان بلوک غربی قدرت جهانی را نداشت.
در افغانستان اما شرایط به خوبی عراق و سوریه نیست و به این ترتیب، کسی نمی داند که سرانجام هیولای داعش با بلعیدن منابع زیرزمینی و ذخایر طبیعی دست نخورده و بکر کشور، تا چه میزان قدرت خواهد گرفت و قربانیان و اهداف آینده آن، چه گروه ها، کشورها و سرزمین هایی خواهند بود.