عصر جدیدی درجهان متولد شده است، مصادیق بسیاری درباره مختصات این عصر نوظهور می توان ارائه کرد: از پایان دوران تنازعات ایدئولوژیک ناظر بر واپاشی مکتب کمونیسم و یکه تازی مکتب سرمایه داری تا فروپاشی نظام دوقطبی و نضج ساختارگرایی و دسته بندیهای جدید جهانی،تغییر ماهیت تهدیدات کلاسیک نظیر کاهش رل زرادخانه ها در مقابله بندیهای سیستمیک و پیدایش مخاطرات جدید مانند تهدیدات اکولوژیکی و تروریستی و ظهور پدیده بن لادنیسم، تکوین مفاهیم و گفتمانهای نوین در قاموس نظام بین الملل و ...
بااین حال ، یکی از مشخصات بارز دنیای جدید، آغاز دوره ای از عصر بی بدیل ارتباطات است که جهانی متفاوت از گذشته و بس شگرف را در پیش روی بشر گشوده، عصری که به ایده دهکده جهانی مک لوهان امکان ظهور بخشیده است.
پیش از ادامه سخنم و تکمیل این مقدمه باید بگویم که در نوشتار حاضر کوشیده ام با ذکر مختصات تکثرطلبانه نظام ارتباطی جدید جهان که خواه ناخواه مبشر و مظهر جریان آزاد اخبار و اطلاعات و نافی هرگونه سانسور و تضیق فضای رسانه ای است، اقدام اخیر ماهواره های عرب ست و نایل ست را در قطع پخش شبکه عرب زبان العالم به بوته نقد کشم بی آنکه درصدد تعلیل رفتاری و ارزیابی هنجاری این اقدام دولتهای سعودی و مصر به عنوان صاحبان این دو ماهواره برآیم.
دنیای شیشه ای ارتباطات
علی الاصول یکی از ممیزات بارز دوره جدید، برخورداری همه شهروندان دهکده جهانی از امکانات ارتباطی و رسانه ای است به گونه ای که همگان علاوه بر امکان تعامل ارتباطی و اطلاعاتی بهنگام قادرند به آخرین اخبار و اطلاعات سامانه های رسانه ای دست یازند.
در رصد تاریخی جهانشمولی نظام ارتباطی، پایه های کار از قرن بیستم گذاشته شد و شهروندان جهان بسته به پیشرفت یا عقب افتادگی کشورهایشان ، کم و بیش ، از وسایل ارتباطی برخوردار شدند.
به قول "تامپسون"، در قرن بیستم جریان اطلاعات و ارتباطات در مقیاس جهانی بصورت یک جنبه عادی و همه شمول زندگی اجتماعی درآمد و گواینکه رشد سریع و بیسابقه مجراهایارتباطی و انتشار اطلاعات و تحول سریع نظامهای پخش رادیو وتلویزیون در سراسر جهان جنبه مهمی از این فرایند به شمار می رفت.
ولی جهانی شدن ارتباطات فرایندی سازمانیافته و نابرابر بود که بعضی را بیش از بقیه منتفع ساخت و بخشهایی از جهان را سریعتر از دیگر بخشها به شبکه جهانی ارتباطات کشاند. (تامپسون،1380،ص)
با این حال، واقعیت این است که از اواخر قرن گذشته در پرتو تازه های تکنولوژیک، دسترسی آحاد جهان به وسایل ارتباطی بیشتر شد و شهروندان اقصی نقاط عالم با دسترسی به وسایل ارتباطی نوین نظیر تلویزیون های ماهواره ای و اینترنت جزیی از خانواده بزرگ ارتباطی دنیا شدند.
فی الواقع، امروزه هرکس درهرکجای دنیا با وصل یک دیش به تلویزیون خانه اش براحتی می تواند همه شبکه های ماهواره ای جهان را دریافت کند یا با داشتن کامپیوتر و وصل به اینترنت وارد دنیای کرانه ناپیدای سایبر و انبانی از اطلاعات و اخبار به گستره همه عالم شود.
درهر صورت، تکوین تحولات شگرف رسانهای ناظر به رشد فناوریهای ارتباطی و سهولت دسترسی شهروندان نظام جهانی به اخبار و اطلاعات سبب پیدایش نظریه موسوم به "جهانی سازی ارتباطات" بوده است.
درواقع تکنولوژیهای نوین ارتباطی، ایده موسوم به دهکده جهانی را تحقق بخشیده و مردم قرن بیست و یکم در جهانی زندگی می کنند که ازهر لحاظ تحت دیده تیزبین یکدیگر قرار دارند و چه بسا اصطلاح"اکواریوم جهانی" و یا "جهانشیشهای" زاییده همین تصور باشد.
جریان آزاد اخبارو اطلاعات، ویژگی بارز نظام جهانی ارتباطات
گذشته از بازتاب تازه های تکنولوژیک و رشد صنعت رسانه در کنشگری سیاسی شهروندان و برغم محذورات ایجاد شده از سوی نظامهای خودکامه در جهت گردش آزاد اخبار و اطلاعات، عصر نو ارتباطی جهانی بخودی خود به روند جریان آزاد اطلاعات شتاب بخشیده و درعین حال دنیا بسوی تئوریزه کردن مبانی حقوقی این مولفه در قالب انعقاد کنوانسیونها و مقررات گرویده است.
فی الواقع گردش آزاد اطلاعات و اخبار جزو حقوق بنیادین بشر محسوب می شود و قوانین اساسی برخی کشورها و کنوانسیهای بینالمللی نیز از آن حمایت میکند.
چنانکه گفتیم اهمیت دسترسی به اخبار و اطلاعات عاری از کنترل و نقش آن به عنوان زیربنای دموکراسی بحدی است که برخی آن را به "اکسیژن دموکراسی تعبیر میکنند.
لذا وجود مقررات ناظر به تضمین برخورداری بشر از چنین حق حیاتی همواره مورد اهتمام جامعه جهانی بوده است کما اینکه پس از جنگ جهانی دوم اعلامیه حقوق بشر برای تحقق این آرمان، تهیه و تدوین شد و وفق آن گسترش جریان آزاد اطلاعات وانتقال اندیشه در سطح دنیا به عنوان عامل کمک به افزایش صلح و رفع سوء تفاهمها مورد تاکید قرار گرفت.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر میدارد :"هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد.این حق شامل آزادی حفظ عقاید، مصون از تعرض و جستجو، کسب اظهار اطلاعات و اندیشهها از هر طریق و بدون توجه به مرزهاست."
در شانزدهمین اجلاس کنفرانس عمومی یونسکو در پاییز 1970م نیزدوموضوع ضرورت برابری ارتباطات در دنیا و جریان آزاد اطلاعات مبتنی بر ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد توجه قرار گرفت و موجب شد فکر ایجاد نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات در یونسکو پدید آید و هدف این نظم، یعنی برابری ارتباطات در جهان تأمین شود تا همه کشورها با توجه به شرایطشان، از امکانات تقریباً مساوی برخوردار شوند.
طی دهه 1990م، با رشد و توسعه فنآوری اطلاعات، موضوع دسترسی به جریان آزاد اطلاعات، شکل جدیدی به خود گرفت و سرانجام در اولین اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی که در آذرماه سال 1382 در ژنو برگزار شد، سران کشورهای جهان با امضای بیانیه اصول، متعهد به ایجاد جامعه اطلاعاتی در هزاره جدید شدند.
در سند دبیرخانه اجرایی"اجلاس جهانی سران در باره جامعه اطلاعاتی"،روسایکشورهای جهان در اعلامیهی آغاز هزاره جدید تعهد کردند که به منظور احترام به حقوق بشر و آزادیهای بنیادین شناخته شده در سطح بینالمللی ،دولت مبتنی بر حقوق را تقویت و برایرسانهها حق ایفای نقش اساسی را تامین و حق همگان برایبرخورداری از اطلاعات را تضمین کنند.
براساس مفاد این سند، تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات که امکانمیدهند دسترسی به کارکردهایعمومی بهبود یابند و در میان روابط شهروندان روابط بهتری برقرار شود، میتوانند در ایجاد الگوهای مدیریت صحیح نقش صحیح ایفا کنند و از طریق این تکنولوژیهاستکه صداهای تاکنونحاشیهای خواهند توانست خواستههای خود را به گوش دیگران برسانند وتوسعه تکنولوژیهایمذکور، قدرتهایعمومی را تشویق میکنند که بیشتر حساب پس بدهند و شفافیت بیشتری در امور مملکتی پدید آورند. (معتمدنژاد،1382، ص-73)
گفتنی است که گرایش به گردش آزاد اطلاعات صرفا بر پایه انگیزه های حقوقی و بشردوستانه محل اعراب ندارد بلکه ملاحظات حرفه ای ارتباطات نیز زمینه ساز ترویج آن است زیرا رسانهها برای حفظ مخاطبان و جلب اعتماد آنها و برای موفقیت در عرصه رقابت فزاینده بین رسانه ای مجبورند اخبار خود را سریع، دقیق و کامل ارائه نمایند که این متغییر نیز خواه ناخواه به رشد جریان آزاد اطلاعات و اخبار کمک شایانی می کند.
با توجه به موضوع بحث ما یعنی قطع شبکه العالم از سوی عرب نایل ست و عرب ست باید گفت که گذشته از مبانی حقوقی مصرح جریان آزاد اطلاعات و اخبار، قواعد ناظر به پخش برنامه های ماهواره ای نیز بر حقوق جامعه جهانی از حق استفاده از فضای ماورای جو دلالت دارد.
براساس اصول حاکم بر پخش برنامه های ماهواره ای که در کنوانسیون ها و اسناد بین المللی تدوین شده است فضای ماورای جو باید به طور مساوی و آزادانه قابل بهره برداری بوده و استفاده از آن تابع مقررات حقوق بین المللی باشد.
نکته بعدی این است که هیچ دولتی به استناد اصل آزادی ارتباطات و اطلاع رسانی که درحقوق بین الملل از اصول اساسی پذیرفته شده ملتهاست، حق ندارد حقوق یک کشور عضو کنوانسیون های مربوطه در استفاده از فضای ماورای جو را که اصول استفاده صلح آمیز از فضا مد نظر دارد، محدود کند.
اصل آزادی فضا نخستین بار توسط کمیته فرعی کوپوس در ماه می 1959 اعلام شدو در سال 1961 مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه ای در باره جنبه های مختلف همکاریهای بین المللی در زمینه ارتباطات فضایی بویژه ارتباطات ماهواره ای توصیه کرد و در قطعنامه 92/37 مجمع عمومی نیز بحث مسئولیت بین المللی دولتها در قبال پخش برنامه های ماهواره ای برای اولین بار مطرح شد. (ایرنا،25/8/1388)
عصر طلائی تلویزیون های ماهواره ای
نزدیک به سی سال است که ماهواره ها جای خود را در میان رسانههای ارتباطی بازکردهاند و اینک هزارها ماهواره در مدارهای مختلف زمین در حال چرخشاند. برخی از آنها بنابر اهداف سیاسی، نظامی، آموزشی ،تفریحی و... در مدار زمین قرار گرفته اند و بنابر ماهیّت وجودیشان به طور پیوسته فعالیت می کنند.
در این میان ، پارهای از آنها که در کار برقراری ارتباط خبری و علمی هستند، در قلمرو ماهوارههای ارتباطی قرار میگیرند.
از جمله شناخته شده ترین ماهوارههای ارتباطی که به سازمان ملل متحد نیز وابستگی دارند و از کارکرد اطلاع رسانی وسیعی درسطح جهان برخوردارند، می توان از:"اینتل ست"؛"اینمارست"و"اینتراسپوتنیک" نام برد.
در حال حاضر اغلب کشورهای جهان با توجه به مزایای فراوان ماهوارههای ارتباطی، جزو استفاده کنندگان این نظامها هستند و حتی برخی از کشورها یک گام جلوتر رفته و دارای ماهواره های اختصاصی و یا منطقه ای شده اند،نظیر آن را میتوان "عرب ست" که تمام کشورهای عرب را زیر پوشش دارد و" اینست"که منطقه شبه قاره هند را می پوشاند ، ذکر کرد.
ماهواره های تلویزیونی باسرعتی برابر11 هزارکیلومتر درساعت به سمت فضا پراتاب می شوند و در فاصله تقریبی 37.500 کیلومتری زمین در مدار قرار می گیرند. در چنین سرعت و ارتفاعی ماهواره ها می توانند هر 24 ساعت یا شبانه روز، یک بار به دور کره زمین بگردند.
ماهواره ها اکنون امکان آن را فراهم آورده اند که محصولات شبکه های تلویزیونی را با درنوردیدن مرزها به سمع و نظر مخاطبان درهر گوشه عالم برسانند و با امحاء فاصله ها همه چیز و همه جا را مسخر خود کنند.
در این میان ، تلویزیونبه خاطر ویژگی های منحصر به فرد خود در بین وسایل ارتباط جمعی ، جایگاه ویژهای دارد.
بی شک هیچکدام از ابزار رسانهای قادر نیست نقش تلویزیون را از هم نظر نوع و سرعت برقراریارتباط ، هم از حیث تاثیر پیام و هم از نظر جذب مخاطب داشته باشد.
جاذبه تلویزیون از همان آغاز آنچنان بود که"جعبه سحرآمیز و جادویی" لقبش دادند و با گذشت زمان این جعبه جادویی با پشت سرنهادن همه مرزها، سراسر جهان را به تسخیر درآورد.
بی دلیل نیست که"تیموتی گرین" در کتاب "چشم جهانی" نوشت " : بعد از بمب هیدروژنی ، تلویزیون خطرناکترین چیز در جهان امروز است"همچنان که مک لوهان این رسانه را از نوع سرد میداند که ضمن غلبه بر رسانههای گرم دیگر تمدن شهری را بیش از همه خنک کرده است. (جمعیاز نویسندگان،1381)
تلویزیون وسیله ارتباطی زنده ایاست که مهمترین؛ عینی ترین، سریعترین، قابل دسترس ترین و ارزانترین منبع کسب خبر محسوب می شود.
توان این رسانه در واتاب عینی ، جامع و بهنگام وقایع، از تلویزیون ابزاری نسبتا قابل اعتماد و مورد وثوق ساخته است.
به همین دلیل شبکههای خبری در رقابتی پایان ناپذیر برای جذب مخاطب و کسب اعتبار بیشتر با ابتناء به دستاوردهای جدید تکنولوژیک و تربیت نیروهای حرفهای که به " ژورنالیسم تلویزیونی " معروف است، هر روز گام بلندتری در جهت تسخیر افکار عمومی جوامع هدف برمی دارند.
روی همین اساس ، جامعه شناسان بر برتری قدرت تلویزیون نسبت به سایر رسانهها و درنتیجه رجحان آن از نظر جذب مخاطب تاکید می ورزند.
کارکرد و فراگیری امواج تلویزیونی امروزه بسیار بیش از گذشته است چه، در گذشته قدرت مانور تلویزیون محدود به مکان(معمولا یک کشور یا یک شهر) و زمان خاص بود و اغلب برنامه ها بصورت ضبط شده(کنترل شده) به سمع و نظر بینندگان می رسید اما به مرور دایره کارکرد تلویزیون از عرصه های متعارف فراتر رفته و امواج تلویزیونی با درنوردیدن مرزهای ملی و مخاطب گرایی جهانی جنبه زنده تر و بهنگامتر پیدا کرده است.
به مدد نقش ماهواره ها در از بین بردن ابعاد زمان و مکان، این جعبه ی جادویی اینک از لاک محدودیتهای ملی خارج شده و با یافتن مخاطبان جدید در فراسوی مرزها، توانسته است مطالب و محصولات خاص مخاطبان منطقه ای و جهانی تولید و برای مخاطبانش از هر نژاد، مذهب و ملیت ارسال کند.
بدین ترتیب تلویزیون های ماهواره ای نوع جدیدی از تعامل ارتباط گر و ارتباط گیر را در دنیای رسانه آفریده اند که معالادت سنتی را در این زمینه متحول ساخته است.
قدرمسلم با توجه به نقش روبه تزاید این وسیله فراگیر ارتباطی بی همتا، حکومتها و ملتها قادر به غمض عین از نقش آن نیستند. کما اینکه " ژان کازینو" بر این باور است که رژیمی که نتواند امکان تلویزیون را با نظام ارزشی خود هماهنگ سازد ، قادر به ادامه حیات نخواهد بود. "(جمعیاز نویسندگان،ص 156)
جدای از اشرافیت تمام عیار و لحظه به لحظه شهروندان جامعه جهانی روی حدوث تحولات در جای جای نقاط گیتی که نوعی همگرایی و همدلی بین آحاد بشر هزاره جدید آفریده است، اقتضائات ناشی از همبستگی اطلاعاتی جهانی سبب نضج رویکردهایهمگرایانه سیاسی و جهانی می شود.
به دیگر سخن ، به یمن تولید و پخش برنامه های جهانی و منطقه ای توسط تلویزیون های ماهواره ای و تولید همبستگی و همگرایی جهانی که در قالب اتخاذ مواضع مشترک رفتاری ارتباط گیران پدیدار می شود ، این رسانه ها از توقعات مخاطبان خود که لزوما متحد ملی، قومی و مذهبی و نژادی دست اندرکاران این رسانه های جهانی نیستند، خواه ناخواه برکنار نمی مانند.
درست به همین خاطر است که در مواقعی که این رسانه ها به وظایفشان عمل نمی کند مخاطبان علیه آن برمی آشوبند.
نمونه بارز این امر درروز پنجم دیماه سال 87 و بعد از گذشت 10 روز ازپایان جنگ غزه روی داد که طی آن هزاران نفربا اجتماع در مقابل مرکز شبکه تلویزیونی بی بی سی در لندن، به بی توجهی این شبکه به ارتکاب جنایت اسراییل در غزه اعتراض کردند.
البته ناگفته نگذاریم که امروزه به یمن پیشرفتهای مخابراتی و ارتباطی، تا حدی امکان تعامل و تشریک مساعی مخاطبان با فرستندگان رادیووتلویزیونی فراهم شده و برخی از رسانه های صوتی و تصویری در برنامه های زنده خود از طریق مکانیزمهای مختلف مثل تلفن،SMS و یا کارافزارهای اینترنتی نظیر وبکم و ایمیل می کوشند مخاطبان را نیز وارد دایره مباحث خود کنند.
این کارقدر مسلم ، هم به طرز بی سابقهای امکان تعاطی نظرات غیرگزینشی و غیرحکومتی را فراهم می کند هم بر اثر اشاعه کنشگری پرسمانی و منتقدانه مالا" قدرت بلامنازع حکومتگران را به چالش میکشد و هم بطور غیرمستقیم زمینه تشریک مساعی شهروندان را در سرنوشت خودشان فراهم می آورد.
بدین ترتیب، اینگونه وسایل ارتباطی تنها نقش اطلاع رسانی محض ندارندبلکه در قابل وظایف آموزشی خود بااشاعه گفتمان روشنگرانه به سطح معلومات و مطالبات شهروندان از نظامهای حاکمه می افزایند و همین پروسه نیز بخودی خود به سطح تقاضاهای اطلاعاتی جهانیان دامن زده است.
بنابراین می توان گفت تلاش سامانه های ارتباطی ماهواره ای ظرف دو دهه اخیر تاثیر زیادی در نگره و رویکرد ناقد مخاطبان آنها داشته و به جرات می توان گفت بشر در هیچ دوره ای از تاریخ خود در قبال رخدادها اینقدر سیاسی و کنشمند نبوده است.
مضاف براین،باتوجه به تاثیر خارق العاده این بازیگران جدید در روابط بین المللی و سیاسی جهان یعنی رسانه های فراگیر طی سالهای اخیر تقاضای زیادی برای در اختیار داشتن اینگونه ابزار در گوشه و کنار جهان پدید آمده است.
برهمین اساس، حتی کشورهای غیرمطرح در ملاحظات جهانیمی کوشند با تجهیز خود به ابزار رسانهای کارآمد هم برایخود موقعیت و منزلت کسب کنند ، هم اهداف فرامرزیشان را به پیش ببرند.
فیالواقع فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، راز و رمز دست یازی کشورها به منافعی است که حتی قویترین زرادخانهها و عمیقترین وابستگیهای اقتصادی نیز قادر نیست، آنها را در دسترس دولتها قرار دهد. این دست افزار می تواند به کشورهای برتر رسانه ای در جهان عناوین اسطوره ای بدهدو نام آنها را پرآوازه کند.
کما اینکه"اینیس"مورخ مشهور از مفهوم"امپراتوری بهعنوان نشانه کارایی ارتباطات" نام برده و به مفهوم امپراتوری در طول حیات تاریخی آن تاکید کرده است. (عریضی،1382،ص117)
برخورداری و یا حتی برعکسعدم برخورداری از ابزار رسانهای و اطلاعاتی دردنیایامروز به مثابه ابزار تهاجمی یا تدافعی بر علیه کشوره امحسوب می شود. به قول"مکگاورن" سناتور آمریکایی : یک شیوه حمله به کشوری
ایناستکه جریان اطلاعات را مسدود سازیم مثلا تماس ستاد مرکزیو شعب خارجی یک موسسه چندملیتی را قطع کنیم یا دیواری اطلاعاتی را در اطراف یک کشور بنا کنیم.
از دیدگاهوی، دلیل این مساله این است که عبارت جدیدی وارد واژهنامهی بینالمللی شده و آن "حاکمیت اطلاعاتی"است.(تافلر،1380 ،ص441)
درهر حال، ظرف دودهه اخیر بسیاری از کشورها برای رسیدن به "حاکمیت اطلاعاتی" اقدام به راه اندازی تلویزیوین های ماهواره ای کرده اندکه بعضی در این راه موفقیت هایی کسب کرده اما بعضی دیگر به اهداف خود دست نیازیده اند.
بطور خلاصه باید رمز موفقیت تلویزیونهای موفق ماهواره ای را توجه آنها به خاستگاه های واقعی مخاطبان و پارادایمیزه کردن این متغییر در اصول راهبردی خود از یکسو و پایبندی به جریان آزاد اطلاعات و اخبار و عدم مماشات بر روی اصول حرفه ای ناظر به تکثرگرایی حرفه ای از سوی دیگر علام کرد.
رسانه هایی که به این اصول اولیه اعتنا نکنند احتمالا مخاطبان چندانی نخواهند داشت و دیر یا زود طبل ناکامی شان به صدا درخواهد آمد اما آنهایی که به این اصول مقید باشند روز به روز بر شمار مخاطبانشان خواهند افزود هرچند مستبعد نیست بخاطر کسب همین اعتبار و محبوبیت از غضب برخی قدرتها و دولتهای تمامیت خواه مصون نمانند.
واکاوی قطع شبکه العالم برحسب پارادایم محیط ارتباطی بعد از آشنایی با مختصات نظام ارتباطی جدید جهان، اینک با سهولت و دستمایه بیشتری می توان درباره اقدام اخیر دوکشور مصر وعربستان در قطع شبکه تلویزیونی العالم روی ماهواره ای عرب ست و نایل ست اظهارنظر کرد.
شبکه العالم در سال 2003 از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی راه اندازی شد.این شبکه ایرانی در هنگامه تاسیس شبکه های تلویزیونی ماهواره ای در منطقه خاورمیانه پا گرفت و بزودی در میان افکار عمومی عرب برای خود اسم و رسم زیادی کسب کرد.
به گفته مسئولان العالم، از سوی دو ماهواره عرب نایل ست و عرب ست ناقض قرارداد میان طرفین است.
عرب ست در تملک اتحادیه عرب و مقرش در ریاض عربستان سعودی است و مصریها نیز مالکیت ماهواره نیل ست را در دست دارند.
توقف پخش العالم از دو ماهواره عرب زبان به دنبال نشست وزیران اطلاع رسانی کشورهای عربی در عربستان سعودی صورت گرفت. مسئولان این دو ماهواره پس از ساعتها سکوت در باره دلیل اقدام خود در پیامی مهمترین علت قطع العالم را انتقادهای این شبکه از سران عرب ذکر و العالم را متهم کردند که سنتها را زیرپا گذاشته و از برخی مسوولان عرب انتقاد کرده است.
ماهواره های یاد شده مدعی اند که شکایت هایی از برخی مراکز و نهادهای رسمی دریافت کرده اندکه در آنها شبکه العالم به پخش برنامه ها و اخبار مغایر با مسائل دینی و سیاسی متهم شده است.
البته شبکه العالم از این اتهامها ابراز شگفتی کرده و آن را گامی در جهت نقض آشکار ابتدایی ترین حقوق آزادی رسانه ای و بی احترامی به خیل بینندگانش در منطقه و مخالفت آشکار با قوانین رسانه ای دانسته است.
صرفنظر جایگاه حقوقی ادعای قاهره و ریاض در باره توقف پخش شبکه تلویزیونی العالم ، قدر مسلم این اقدام در دنیای نوین رسانه ای جای چندو چون زیادی دارد.
از حیث ملاحظات حقوقی،فعالیت شبکه های تلویزیونی بین المللی براساس قرارداد تجاری با شرکت های ماهواره ای و در برابر ارایه خدمات فنی صورت می گیرد و شرکت های ماهواره ای به لحاظ قانونی نمی توانند آزادی عملکرد رسانه ها را محدود و خواسته های خود را بر آنها تحمیل و در محتوای سیاسی برنامه های شبکه های تلویزیونی اعمال نظر کنند.
علی الاصول، شبکه های مختلف در تعیین نوع برنامه ها و سیاستهای اطلاع رسانی خود آزادند و نباید در پخش برنامه های آنها مانع تراشی کرد و از لحاظ قانون منطبق بر قرار دادهای وجود، هیچ ارگانی نمی تواند از پخش شبکه های ماهواره ای جلوگیری کند.
با توجه به آثار متقابل ملاحظات سیاسی و رسانه ای، ارتکاب چنین اقدامی می تواند پیامدهای بعدی زیادی ایجاد کند. زیرا اگر اقدام دو شرکت ماهواره ای عرب به عنوان یک بدعت باب شود من بعد صاحبان شرکت های ماهواره ای دنیا که بیشتر در دست قدرتهای بزرگ قرار دارند،با کوچکترین بهانه سیاسی اقدام به قطع خدمات خود بخصوص نسبت به شبکه های مستقل جهان سوم می کنند و از این نظر قطع برنامه های شبکه خبری العالم نشانه ی هشداردهنده ای برای همه شبکه های تلویزیونی ماهواره ای محسوب می شود.
از همین روست که برخی کشورها درصدد تجهیز خود به ماهواره های مستقل اند و جمهوری اسلامی نیز در همین زمینه از سال 1380 تا 1384 مراحل ساخت و آماده سازی پرتاب ماهواره «مصباح» به فضا را انجام داده ، اما به علت نامعلومی، پرتاب این ماهواره با تعلل روبه رو شده است.
از دیگر سو، همین بهانه ها برای مقابله با شبکه العالم من بعد حتی مستمسک خوبی به دست دیگر کشورها خواهد داد که در جهت اعمال تضیق و فشار به رسانه های این دو کشور بهانه جویی کنند و به بهانه دخالت شبکه های مصری یا سعودی در امور داخلی خود، زیرپا گذاشتن سنتها و ... اقدام به تعطیلی دفاتر خبری آنها یا برخوردهای دیگر ناقض جریان آزادی انتشار اخبار نمایند.
چنانکه که گفتیم دنیای رسانه ای جدید بر پایه اصل جهانی سازی ارتباطات سبب برخورداری همه شهروندان از امکانات ارتباطی و تعامل اطلاعاتی شده و سکنه دهکده ی شیشه ای در نوعی همکنشی مدام ارتباطی ناظر اعمال یکدیگرند و هیچ چیز از دیده تیزبین آنان مصون نیست.
پیداست که در چنین فضایی، جلوگیری از پخش یک صدای ولو مخالف نه تنها بر عدم شناخت عاملان از ساخت بندی نظام جدید رسانه ها در نزد مخاطبان دلالت دارد و سبب بی اعتباری وجهه آنان در نزد جهانیان می شود بلکه بالاتر از آن، همین متغییر بخودی خود سبب تهییج و تحریض بیشتر بینندگان به دنبال کردن برنامه های تلویزیوین العالم می گردد. چه، وقتی یک رسانه به هردلیل مورد سانسور قرار می گیرد بطور طبیعی گرایش به دسترسی به آن نزد مخاطبان فزونی می گیرد و همین امر به افزایش اعتبار آن رسانه در برابر کاهش وجهه عامل ضدرسانه می انجامد.
بنابراین با قطع پخش شبکه العالم باید منتظر بود که تمایل مخاطبان سنتی به مشاهده برنامه های آن رفعت یابد ضمن اینکه بعید نیست کسانی هم که تا این زمان شناخت یا علاقه چندانی به دیدن برنامه های العالم نداشتند، منبعد با نگاهی کنجکاوانه به رصد کردن برنامه های این شبکه مغضوب برآیند.
با رفع محدودیت اعمال شده در راه پخش العالم روشن است که صدا و تصویر این شبکه دیر یا زود باز هم وارد خانه های مردم عرب زبان می شود، با این تفاوت که منبعد تولیدات آن مشتاقان بیشتری برای دیدن و شنیدن خواهد داشت.
البته با توجه به مثل امکان پخش تصاویر تلویزیونی از طریق ماهواره های دیگر یا شبکه اینترنت، اینک ارتباط مخاطبان با این شبکه کاملا گسیخته نیست و بینندگان العالم می توانند ارتباط خود را با آن حفظ کنند.
گفتنی است که به دنبال اقدام ماهواره های "نایل ست" و "عرب ست" ، این شبکه پخش برنامه های خود در خاورمیانه را توسط ماهواره های دیگر از جمله ماهواره "هات برد 8" قاره های اروپا و بخشی از قاره آسیا، ماهواره "آسیا ست 5" قاره آسیا و اقیانوسیه، ماهواره گالکسی 19" آمریکای شمالی و مرکزی و همچنین ماهواره "تله استار12 " قاره آمریکا ادامه داده است.
مضاف بر این، اعمال فشار علیه یک رسانه، بطور طبیعی واکنش قهرآمیزتر آن رسانه را علیه طرف مقابل برمی انگیزد و او را در موضع تهاجمی تری علیه کنشگر قرار می دهد.
از اینرو سعودیها و مصریها نباید انتظار داشته باشند که العالمی ها فقط به پخش خبر این واقعه بسنده کنند و از منظرنظر گروههای بیطرف سیاسی در جهان عرب و اصحاب رسانه به جستار زوایای این حرکت و دیگر حرکات تمامیت خواهانه آنها نپردازند.
از این گذشته، در دنیای جدید با فروریختن مرزهای ملی و سیاسی در برابر امواج سهمگین ارتباطی، قدرتهای حاکمه قادر نیستند همان برخورد قهری و سنتی را با رسانه های فرامرزی بکنند که تاکنون با رسانه های وابسته و پیرو فرامین نظامهای حاکمه می کرده یا می کنند.
روشن است که یک نظام جابر و مستبد براحتی می تواند به سرکوب و سانسور یک سامانه رسانه ای و نقض گردش اطلاعات و اخبار در داخل قلمروخود مبادرت کند بی آنکه نگران تبعات کارش باشد معهذا قطعا هرگونه انسداد و مقابله با جریان آزاد اطلاعات و اخبار یک رسانه فرامرزی، عواقب منطقه ای و جهانی علیه آن کشور خواهد آفرید که اندازه گیری آثار گرانبار آن بسادگی ممکن نیست.
وانگهی واضح است که اقدام ضدرسانه ای مورد بحث علاوه بر تولید تبعات دیپلماتیک و تیرگی روابط کشور ناقض حقوق رسانه ای با کشور دارنده رسانه - که در اینجا ایران است- حجم قابل ملاحظه ای اعلام مخالفت و محکومیت جهانی و منطقه ای از نهادها و سازمانهای طرفدار آزادی بیان و حامیان حقوق بشر گرفته تا شخصیتهای سیاسی علیه کشور خاطی پدیدار می کند که زیان آن بسی بیش از خسران ادامه کار شبکه العالم حتی با همان سبک و سیاق مورد ادعای دارندگان دو ماهواره های عرب است.
کمااینکه بنابر پاره ای اخبار تاکنون بیش از یکهزار اعلام مخالفت و محکومیت اقدام مصر و سعودی در قطع پخش شبکه العالم از سوی مجامع مختلف و شخصیتهای گوناگون سیاسی و رسانه ای دنیا مطرح شده که جالب این است که حتی برخی از محکوم کنندگان از نظر سیاسی میانه خوبی با جمهوری اسلامی ایران ندارند و تنها به صرف نقض آشکار آزادی بیان به محکوم کردن این اقدام سعودیها و مصریها مبادرت کرده اند.
از اینها گذشته، مضار اقدام به قطع پخش این شبکه تلویزیونی تنها متوجه دست اندرکاران رسانه مغضوب نیست بلکه تضییع حق مسلم مخاطبان عرب در دریافت آزادانه اخبار و اطلاعات که از مهمترین اصول آزادی و دموکراسی محسوب می شود و از آن بالاتر بی حرمتی و توهین به شعور مخاطبان عرب در حق انتخابشان، زیانبارتر از خسران طرف ایرانی ماجراست.
پس اقدام دو کشور مدعی رهبری جهان عرب در قطع شبکه العالم پیش از آنکه ضربه ای به یک شبکه تلویزیونی ایرانی باشد درواقع توهین و بی احترامی آشکار به شعور خیل اعراب بیننده این شبکه محسوب می شود.
توقف جریان آزاد اخبارواطلاعات یک رسانه جهانی درعین حال و بنوبه خود آگراندیسمانی روشن از اوضاع حاکم بر ساختار رسانه های داخلی کشورهایی است که اینگونه بی محابا بر علیه فعالیت قانونی یک سامانه خبری فراملی برآمی آشوبند.
مضاف اینکه چنین اقدامی، نمادی واضح از ساختار ضددموکراتیک نظامهایی است که به خاطر سرشت متصلب خویش نمی توانند خود را با اقتضائات دموکراتیک گفتمان نوپدید رسانه ای جهان وفق دهند.بنابراین واکنش انفعالی نسبت به العالم ناظر به سیاست این شبکه در فراهم کردن امکان تعاطی آرای همه طرفها و جریانهای سیاسی دولتی و مخالف در منطقه، بخودی خود نباید شگفت انگیز به نظر آید.
از این گذشته، با توجه به مقابله جویی برخی رسانه های عرب وابسته به دولت های یاد شده نظیر العربیه با رسانه ایرانی- صرفنظر از دلایل و انگیزه های آنها - اقدام انفعالی این کشورها در قطع غیرقانونی شبکه العالم بخودی خود گواه بر ناکامی رسانه های آنسو در رقابت حرفه ای با شبکه ایرانی است.ضمن اینکه همین اقدام فی نفسه مظهر اعتبار العالم و مخاطب پسندی برنامه های این شبکه در میان افکار عمومی جهان عرب بخصوص ملتهای سعودی و مصر محسوب می شود.
بعلاوه، با توجه به رویکرد اساسی شبکه العالم به موضوع فلسطین و واتاب مجدانه اقدامات جنایتکارانه صهیونسیتها در سرزمینهای اشغالی که خاصه در جنگهای 22 روزه و 33 روزه اوج آن به نمایش درآمد، پرواضح است که درکنار ایجاد بدنامی، اتهام و بازخواست از کشورهای عرب مسدودکننده پخش جریان ماهواره ای العالم،بطور قطع تل آویو و رسانه های حامی صهیونیستها عملا بیشترین نفع را از به محاق رفتن یک دینامیزم مبشر آموزه های اسلامی، عربی و ضدصهیونیستی خواهند برد.
دو کشور مهم عربستان و مصر در جهان عرب باید بدانند که برغم همه ملاحظات سیاسی رافع تنش با رژیم عبری برآمده از میل واشنگتن، چه بخواهند و چه نخواهند، آنها از نظر ژئو استراتژیک در تقابل راهبردی با اسراییل قرار دارند به همین دلیل تضعیف هرگونه عامل ضد اسراییلی از سوی آنها اشتباه بزرگی محسوب می شود ولواینکه این اهرم به مذاق آنها خوش نیاید یا حتی هرازگاه برای آنها شاخ و شانه بکشد.
بر پایه نقش رسانه های فراگیر در اشاعه آموزه های همپذیرانه که در قلمروی کارکرد العالم لامحاله حول شعائر اسلامی و همبستگی عربی شکل می گیرد،کنش رفورمیستی یک رسانه بظاهر غیرخودی اما همدل بیش از رسانه های سنتی و وابسته به نظامهای حاکمه می تواند به تصحیح خطاها، بلوغ رفتاری و همگرایی سیاسی در درون این کشورها کمک کند و شرایط آنها را برای سازواری با اقتضائات نوپدید جهانی همواره سازد.
بویژه اینکه سران این کشورها باید بدانند در اوضاع سیال و هالوژنی کنونی جهان، نظامهای سنتی و بسته ای نظیر آنها دیگر قادر به ادامه حیات با شرایط گذشته خود نیستند و دیر یا زود امواج سیل تحولات بنیانکن جهانی به ساحل امن آنها نیز خواهد رسید و ثبات نخ نمای نظامهای این کشورها را به چالش خواهد کشید و از این لحاظ و به حکم منطق باید به مجاری ارتباطی مصلح و منتقد مجال عرض اندام بهنگام داده شود تا به یمن نقادی و تعاطی افکار بدون نیاز به تجربه کردن تکانهای ناگهانی و ژرفساختی، رفته رفته شرایط داخلی آنها برای قوام درونی و وفاق کنشمند با اوضاع قرن جدید فراهم گردد.
محیط اطلاعاتی و رسانه ای امروز بهمثابهیکپارادایمدر ملاحظات سیاسی و روابط بین الملی مورد توجه سیاست پیشگان دوراندیش است و کسانی که به نیکی به اهمیت این موضوع واقف اند و برحسب مقتضیات آن حاضرند شرایط داخلی خود را با تاثیرات برآمده از متغییرات پارادایم ارتباطی و اطلاعاتی مزبور طوری تنظیم کنند که در عین کنترل و دفع لطمات احتمالی آن، از مزایایش نیز برای اصلاح اوضاع درونساختی خود بهره بگیرند، برنده اصلی این صحنه اند، معهذا واقعیت این است که در کشورهای سنتی عرب نمی توان به ظهور چنین رویکردی دل بست زیرا وجود آن در گرو داشتن قدرت دراکه برای فهم درست اوضاع پرنوسان و نوپدید جهان قرن بیست و یکم است که به نظر می رسد سران سنتی نظامهای بسته عرب که هنوز با نگاهی واگرا و محافظه کار در حال و هوای گذشته سیر می کنند، فاقد آنند.
به قول تافلر، بیسواد قرن 21 کسی نیست که خواندن و نوشتن نمی داند، کسی است که بد می خواند، بد می نویسد و بد می فهمد.
فهرست منابع
*ا خوانکاظمی، ب.، 1381 ، صدا و سیما،ثباتسیاسی،وحدتو امنیتملی ، تهران، انتشاراتپژوهشکدهمطالعاتراهبردی، چاپاول
* استریت، ج.، 1384 ، ترجمهحبیبالله فقهیی نژاد ، رسانههای فراگیر،سیاست و دموکراسی ، تهران ، انتشارات روزنامهایران ،چاپ اول
* افتخاری، الف.،1381 ، ثباتسیاسیرسانهای ، تهران، انتشاراتپژوهشکدهمطالعاتراهبردی، چاپاول
* اینگلیس، ف.، ترجمهمحمود حقیقیتکاشانی، 1377، نظریهرسانهها ، تهران، چاپخانه سروش،مرکز تحقیقات،مطالعاتو سنجشبرنامهایصدا وسیمایجمهوریاسلامیایران،چاپاول
* پوپر،ک. و کندری، ج.، ترجمهدکتر شهیدیمودب، 1374، تلویزیونخطریبرایدمکراسی ، انتشاراتاطلاعات، 1374 ، چاپ اول
*تافلر، الف . ، ترجمه شهیند خت خوارزمی، 1377، جابجایی در قدرت،دانایی، ثروتو خشونت در آستانه قرن بیست و یکم ، تهران، نشر سیمرغ، چاپ هفتم
* تافلر، الف.،ترجمه شهیندخت خوارزمی، 1380 ، موج سوم، تهران، نشر فاخته، چاپ چهاردهم
*تامپسون، جان. ب.، ترجمهمسعود اوحدی،1380 ، رسانهها و مدرنیته: نظریه اجتماعی رسانهها ، تهران، نشر سروش
*جمعی از نویسندگان.،1381، رسانهها و ثباتسیاسی ، تهران، انتشاراتپژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول
*عریضی، ف.، با همکاریدکتر محمدعلیعریضی، 1382 ، جستارهاییدر جغرافیایسیاسیو ژئوپولتیک، اصفهان ، انتشارات نقشمانا
*کمالیاردکانی، ع.، 1381 ، کارکرد امنیتیمطبوعات(بررسیتطبیقیچند رویداد سیاسی- اجتماعی) ،تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعاتراهبردی، چاپاول
*گیدنز، آ.، ترجمهمحمدرضا جلایی،20/08/1382، چشمانداز دموکراسی ، یاسنو ، شماره203
* محسنیان راد،م.، ایران در چهار کهکشان ارتباطی،انتشارات سروش،1384
*معتمدنژاد،ک.، 1382 ، اجلاسجهانیسراندر بارهجامعهاطلاعاتی ، چاپ پدیده گوتنبرگ، مرکز پژوهش های ارتباطات ، چاپ اول
*ایسنا، آزادی اطلاعات یعنی اکسیژن دموکراسی، 30 تیرماه 1388
* ایرنا، در حاشیه قطع پخش برنامه های شبکه خبری العالم، 25/08/1388
* زارعی، م.،25/05/1385، رسانههاینوینارتباطیو جهانیشدن ، فصلنو ، وبلاگ اختصاصی Mohammadzarei.blogfa.com
* کمالی پور، ی.، یکم آذرماه 1388،رسانههای ارتباطی و آزادی در عصر دیجیتال، همشهری آنلاین
* نادمی،د.،دغدغه گفتگوی تمدنها در هزاره سوم میلادی،davoodnademi @ yahoo.com)
محمد رضا شکراللهی
منبع : .بسایت اتحادیه رادیو تلویزیون های اسلامی به نقل از ، پايگاه اطلاع رساني شبکه خبري العالم