مسئله افراطی گری، ترور، ایجاد وحشت، تولید تروریست و مباح دانستن خون و مشرک خواندن مسلمانان که شهادتین را می خوانند ، ریشه در مسلک وهابیت دارد.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)، حجت الاسلام و المسلمین "سید محسن سجادی" ؛ مسئول مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در قم با بیان مطلب فوق افزود: روح اسلام از افراط و تفریط مبری است و همیشه در تمام مسائل سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و دینی راه وسط و تعادل را پیش روی انسانها قرار می دهد.
به گفته این کارشناس دینی، تردیدی وجود ندارد که افزایش افراط گری در کشورهای اسلامی به خصوص در افغانستان که طی چندین دهه از مردم قربانی می گیرد می تواند عوامل بسیار داخلی و خارجی مانند نا آگاهی مردم از اصول اسلام و دستورات قرآن و همچنین عقده های نهفته به اثر فشارهای گوناگون خانوادگی و اجتماعی، اقتصادی و یا ایجاد فضای نا امن و ناسالم از سوی بیرونی ها داشته باشد.
اما به باور او درقدم اول لازم است که برای کاهش ذهنیت های که افراط گرایی را گسترش می دهد در لایه های مختلف جامعه روشنگری شود، زیرا علاوه بر وارد شدن اندیشه های غلط از بیرون، می تواند خواستگاه تروریست و اندیشه های ناسالم و مغایر با فرهنگ اصیل اسلامی حلقه ها و دسته های پرورش یافته در درون جامعه باشد.
بنا براین به گفته سجادی پیش از اینکه بیرونی ها را متهم کنیم بهتر است که به درون جامعه نگاهی داشته باشیم و میزان خطرات اندیشه های غلط را که ممکن است در آینده فراگیر و خطرساز شود باز نگری کنیم.
سجادی در پاسخ به اینکه به گفته برخی از مقامها بیش از بیست گروه تروریستی در افغانستان فعالیت دارد چرا این خاک به بستر امن و مناسب برای تروریستان تبدیل شده است، گفت؟ بیشتر عوامل داخلی مانند نا آگاهی مردم از اساسات دین زمینه ساز تهاجم گسترده تروریستان به این خاک شده است.
سجادی در مصاحبه با آوا همچنان اظهار داشت: گذشته از همه نداشتن دید واحد و موضع گیری مشخص بزرگان دینی و سیاسی در مبارزه با اندیشه تکفیری و تروریستی می تواند عامل دیگری برای بستر سازی باشد، اما این تمام عوامل نیست. مردم افغانستان امروز این را به خوبی درک کرده اند که کشورهای غربی به خصوص امریکا که به نحوی در کشور حضور دارند تا جایی که دست شان برسد به هیچ عنوان نمی گذارند که مردم افغانستان روی خوش و آرامی را ببینند.
صرف نظر از اینها حضور اقوام و پیروان مذاهب مختلف در کشور نیز به عنوان عامل پیش زمینه در افغانستان مطرح است و کشورهای منفعت طلب برای اهداف خود می توانند طرز فکر برخی از اقوام و پیروان مذاهب را تحریک کرده و در خدمت بگیرند.
به گفته آقای "سجادی" پیروان مذاهبی که از طرز فکر و راه و روش یکدیگر آگاهی کامل ندارند و گاهی یگدیگر را تکفیر می کنند ، می تواند زمینه خوبی باشد تا دشمن تفرقه ایجاد کند و از این طریق اختلافاتی که خیلی اهمیت ندارد ، برجسته کرده و زمینه حساسیت های قومی و مذهبی و خشونت ها را بوجود بیاورد.
منشا افراطیت در افغانستان بیشتر تحت تاثیر مکتب وهابیت قرار دارد
سجادی ادامه داد: مسئله افراط گرایی، ترور و ایجاد وحشت در جامعه و مباح دانستن خون مسلمانانی که شهادتین را می خوانند، تولید تروریست و نشر اندیشه تکفیری ریشه در مسلک وهابیت دارد.
به عقیده این عالم دینی، آنها همواره روایتها را غلط معنی کرده و در غیر موضعش بکار می برند، به طور مثال یک روایت در کتابهای اهل سنت است که گفته شده کشتن هیچ انسانی جایز نیست مگر اینکه مستحق باشد و یا برای خدا باشد. تکفیری ها از این روایت خیلی استفاده کردند و آنرا مستمسک قرار داده و فاجعه های زیادی آفریدند و از جمله بر اساس این روایت پیروان مذهب جعفری را مستحق مرگ دانسته و تاکید دارند که اسلام دستور قتل اینها را داده است.
وهابیت در ایجاد گروه های تکفیری و نشر افراط گرایی نقش کلیدی را دارد و دنیای اسلام را همواره به چالش کشانده است.
به گفته سجادی هرچند وهابیت خود را منسوب به اهل سنت می داند اما باید تفکیک کرد میان مذهب شیعه و سنی و مسلک وهابیت، زیرا وهابیت دشمن همه مسلمانان است.
مسوول دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در قم تاکید کرد: از دید وهابیت فرقی میان مذهب شیعه و مذاهب اهل سنت وجود ندارد و به هر نحوی عملکردهای مسلمانان را شرک دانسته و ریختن خونش را جایز می داند.
او همچنان ابراز داشت: مردم دنیا به خصوص مسلمانان افغانستان باید بدانند که دو دلیل بسیار عمده برای غلط بودن مسلک وهابیت وجود دارد یکی اینکه چند قرن قبل این مسلک توسط شخص بسیار سفاک و ناسالمی به نام محمد بن عبد الوهاب پایه گذاری شد که اکثر باورهای شان نیز در کتاب "منهاج السنة" ذکر شده است و دوم اینکه این طرز فکر با هیچ یکی از موازین اسلامی و عقل سازگار نیست.
او با بیان اینکه بطلان این مذهب مثل آفتاب روشن است، افزود: متاسفانه در شرایط کنونی این مذهب خشک و عاری از ارزشها توسط دسیسه های دشمن به خصوص غربیها برجسته شده و درحال فربه شدن است تا از این طریق بیشترین اختلاف را میان ملتهای اسلامی ایجاد کرده و بزرگترین ضربه را بر پیکر اسلام وارد کنند.
سجادی اذعان کرد: غربیها بسیار حساب شده و دقیق عمل کردند و در عربستان سعودی که خواستگاه اصلی وهابیت می باشد سرمایه گذاری کردند و افراد و اشخاصی را مامور تبلیغ این مذهب کردند که امروز دنیای اسلام را به مصیبت های گوناگون دچار کرده است.
این آگاه دینی و اجتماعی تصریح کرد: آنچه را نباید نا گفته گذاشت این است که امروز گروه های تکفیری و تروریست ها تحت عنوانهای مختلف در جاهای محتلف مطابق شرایط از سوی غربی ها انتخاب می شوند تا در راستای هدف دشمن عمل کنند.
سجادی مذهب وهابیت را در دنیای اسلام خطرناک دانسته و خاطر نشان کرد: تا هنوز به تمام شالوده فکری وهابیت عمل نشده است، اگر آنچه در کتاب های وهابیت آمده است به صورت کامل عملی شود یقیناً وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بدتر از این خواهد بود.
بنابر این به گفته او مسئولیت علمای اسلام به خصوص داعیه داران دفاع از دین و ارزشهای اسلامی در افغانستان در جهت جلوگیری از اندیشه وهابیت و برملا ساختن نیت پلید آنان برای مردم بسیار سنگین است.
به باور سجادی مبارزه گرم یا جنگ فیزیکی با تروریست ها در حقیقت پنجه نرم کردن با معلول است و تجربه نشان داده است که این نوع مبارزه هیچگاه نتیجه مطلوب ندارد، بلکه به گفته او باید با علت و اندیشه ای که همواره تروریست تولید می کند، مبارزه کرد.
به باور سجادی بدون تردید اگر شیوه مبارزه از معلول به طرف علت تغییر پیدا کند و به جای سلاح گرم از اسلحه فکر، قلم، منطق و استدلال کار گرفته شود و پوشالی بودن اندیشه های ناسالم وهابیت و تکفیری ها ثابت گردد نتیجه بر وفق مراد همه مسلمانان خواهد شد.
سجادی در پاسخ به اینکه زمینه های ظهور ایدئولوژی داعشی با وجود اینکه حضور فیزیکی در افغانستان ندارند چیست؟ گفت آنچه مهم است این است که اندیشه ترور، تکفیر و کسانی که در صدد عملی کردن آن می باشد از هر طریقی که بوجود آمده باشد دوامدار نیست و نمی تواند در جوامع اسلامی حضور مستمر و طولانی داشته باشد چنانچه در عراق و سوریه سیلی محکمی خوردند و تمام امید شان به نامیدی گرایید.
به گفته وی بدون شک حضور فیزیکی و یا فکری داعش در افغانستان نیز موقت خواهد بود زیرا برای جامعه اسلامی قابل پذیرش نیست و مردم مصمم هستند که افغانستان را از لوث وجود این گروه وحشی پاک کنند.
آقای سجادی ابراز داشت: تقریباً همه به این باور رسیده اند که داعش در افغانستان حضور فیزیکی ندارد و اینها همان طالبانی هستند که افراطی تر و خشن تر از گذشته عمل می کنند.
به هرصورت به گفته "سجادی" شیرازه و ماهیت فکری همه گروه های تروریستی به یک مرجع بر می گردد و آنها به تناسب موقعیت و شرایط کارهای مشابه را انجام می دهند اگرچه ممکن است گاهی با یگدیگر مخالفت کنند.
این پژوهشگر دینی در پاسخ به اینکه طی یک سال اخیر بیشتر مراکز دینی مذهبی شیعه مورد حمله قرار می گیرد به چه هدفی تاکتیک جنگی هراس افگنان تغییر کرده است؟ گفت: طی بیشتر از یکسال گذشته در افغانستان شیوه حملات دشمن تغییر کرده است و بیشتر قوم ، تبار و پیروان مذاهب خاص مورد حمله قرار می گیرند که یقینا هدف عمده شان ایجاد تفرقه میان پیروان مذاهب می باشد.
از سویی هم به گفته او نوک پیکان حملات ناجوانمردانه گروه های تروریستی از جمله داعش به سوی شیعیان افغانستان دلیل روشنی می تواند باشد برای اینکه خارجی ها می خواهند با این رویه و هدایت گروه های خونخوار تروریستی شکافها را میان مردم عمیق تر بسازند تا خود به آن هدف که دارند ، برسند.
اما به باور این پژوهشگر دینی، هرچند طی یکسال گذشته شیعیان مورد حمله قرار گرفتند و بسیاری از مردم گرفتار مصیبت شدند و عزیزان خود را از دست دادند، اما مردم افغانستان از تمام توطئه ها آگاه هستند و به خصوص بزرگان که به ملت دلسوز هستند و دغدغه شان امنیت کشور می باشد با روشنگری و بیان حقایق در جامعه اجازه نخواهند داد که دشمن از این طریق به اهداف شوم خود برسد.