"سازمان ملل متحد در تازه ترین گزارش خود از روند صعودی تلفات افراد ملکی به خصوص کودکان در افغانستان هشدار می دهد و آن را شرم آور می داند.
سازمان ملل با اشاره به روند صعودی میزان تلفات افراد ملکی در نیمه اول سال ۲۰۱۶ اعلام کرد: در جریان شش ماه نخست سال روان به تعداد ۵،۱۶۶ فرد ملکی در افغانستان کشته و مجروح شده اند.
بر اساس اعلامیه سازمان ملل، از آغاز شمارش تلفات افراد ملکی در افغانستان از سال ۲۰۰۹ بدینسو، تلفات شش ماه گذشته بلندترین رقمِ تلفات افراد ملکی می باشد که یک سوم آنرا اطفال تشکیل می دهد.
مجموع ارقام تلفات افراد ملکی که توسط سازمان ملل متحد از اول ماه جنوری سال ۲۰۰۹ الی ۳۰ جون سال ۲۰۱۶ ثبت گردیده به ۶۳،۹۳۴ تن می رسد که از مجموع متذکره در حدود ۲۲،۹۴۱ تن آن کشته شده و ۴۰،۹۹۳ تن دیگر مجروح گردیده اند.
از اول ماه جنوری تا آخر جون سال روان، بخش حقوق بشر دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) کشته شدن ۱،۶۰۱ تن و مجروح شدن ۳،۵۶۵ تن ازافراد ملکی را ثبت نموده است. ارقام متذکره بیانگر چهار فیصد افزایش در آمار تلفات افراد ملکی در مقایسه ی شش ماه اول سال ۲۰۱۵ می باشد و نیز از سال ۲۰۰۹ میلادی بدینسو بلندترین رقم تلفات افراد ملکی را همین شش ماه بخود اختصاص داده است."
تردیدی نیست که در هر جنگ و نزاعی دو طرف و یا اطراف درگیر و اصلی وجود دارند که جنگ میان آنها در گرفته و هر طرفی نیز در پی ضربه وارد کردن بر دیگری و پیروزی در میدانهای جنگ می باشد. اما در این میان و به خصوص در جنگهای کنونی که معمولاً جنگ در درون شهرها و قصبات و آبادی ها کشانیده شده است، افراد عادی اعم از کودکان و پیره زنان و پیر مردان و سایر انسانهای بیمار و زمینگیری هم هستند که نه جنگ به آنان مربوط می شود و نه هم آنان توانایی حضور در میادین نبرد را دارند و حتی هم اگر چنین توانایی را هم می داشتند، در یکی از دو یا چند سوی نبرد هم قرار نمی گرفتند؛ چرا که در اساس جنگ را مربوط به خویش نمی دیدند و نمی بینند.
اما از آنجا که امروزه هم بانیان جنگها انسانهای بی رحم و ناجوانمردی اند و هم آن جنگجویانی که ابزار دست آنها قرار گرفته اند، آدمهای زبون و خودکُشِ بیگانه پرستی می باشند، هیچ گونه حریمی را در جنگها به رسمیت نمی شناسند.
امروزه در جنگها نه تنها اعتنائی به حقوق کودک و پیر و بیمار نمی شود که در بسیاری از موارد از زنان و اطفال و سایر انسانهای بی گناه و بی دفاع به عنوان سپر انسانی در مقابل حریف استفاده می شود؛ و بالاتر و اسفناک تر از آن، کودکستانها، مکاتب و بیمارستانها مورد هدف مستقیم و عمدی قرار می گیرند و به شدت بمباران می شوند و صدها تن از کودک و پیر و بیمار و امثال آن بخاک و خون کشیده می شوند و حیرت آور آنکه این همه در برابر چشمها و گوشهای بینا و شنوای سازمانی جهانی ای صورت می گیرد بنام نامی سازمان ملل متحد!
امروز اگر در افغانستان کودکان کشته و زخمی می شوند، در صد بالای آن در اثر خطاء و اشتباه اطراف درگیر جنگ می باشد و یا لااقل این گونه ادعا و وانمود می شود و دلیل آن هم این است که بلافاصله عذرخواهی می شود از یک سوی میدان و از سوی دیگر رد یا انکار می گردد!
اما در کشوری مسلمان و فقیری مانند یمن، رژیم سفاک و خون آشام سعودی و در سایه سکوت معنی دار همین سازمان ملل و تیکه داران شرقی و غربی آن، هر لحظه و ساعتی کودکان و پیره زنان و مردان را با ویرانگرترین بمبها هدف قرار می دهد و این در حالی است که دولت ایالات متحده امریکا، سران ریاض را در انجام چنین جنایتی ذیحق می دانند و آن را دفاع از خویش تلقی می کنند!!
به نظر می رسد برای سران سازمان ملل به خصوص جناب سرمنشی آن بهتر آن باشد که بجای آمار برداری از کشته و زخمی شدن کودکان فلان کشور، فکری بحال سیستم منفعل و مستعمره خویش کنند؛ تا بجای آنکه زیر نفوذ و سیطره ۱۵ قدرت برتر شورای امنیت به خصوص امریکا محبوس باشند و بر طبق میل و سلیقه اربابان شرقی و غربی شان تصمیم بگیرند، کمی هم برای ملل و نحلی کار کنند که قرنهاست سنگ خدمت به آنان را به سینه می زنند.