نشست ژنو درباره بحران یمن که قرار بود دوشنبه هفته جاری برگزار شود، تا زمان نامشخصی به تعویق افتاد.
راجح بادی؛ سخنگوی دولت مستعفی یمن گفته است که نشست ژنو که قرار بود ۲۳ نوامبر (۲ قوس) با نظارت سازمان ملل بین دولت (مستعفی) و جنبش «انصارالله» برگزار شود، به تاخیر افتاده و تاکنون زمان مشخصی برای آن اعلام نشده است.
وی بار دیگر جنبش انصارالله و همپیمانان آن را به تلاش برای سنگاندازی در مسیر برگزاری این نشست متهم کرد و مدعی شد این جنبش برای برگزاری نشست حل بحران، جدی نیست.
این در حالیکه «محمد عبدالسلام»؛ سخنگوی انصارالله اعلام کرده که ملت یمن به دولت مستعفی برای ایفای نقش در دستاوردهای گفتگوهای ملی اعتمادی ندارد.
او افزود کسی که از راهحل سیاسی میگریزد همان طرف دیگر است که میخواهد وقتکُشی کند تا بدون هیچ چارچوب قانونی در قدرت باقی بماند و این امر رد شده است.
این در حالی است که ناظرانی که مسایل مربوط به تحولات یمن را دنبال کرده اند نیز عقیده دارند که انصارالله با وجود آنکه در رویدادهای میدانی یمن، دست برتر را دارد و همچنان بر مناطق وسیع و استراتژیک آن کشور از جمله صنعا پایتخت، سلطنت و حاکمیت می کند؛ اما بارها به دلیل پایان کشتارهای غیر نظامیان به وسیله رژيم متجاوز عربستان سعودی و هم پیمانان مزدور و تروریست های دست آموز این رژيم، آمادگی خود برای مذاکرات رو در رو به منظور یافتن یک راه حل صلح آمیز را اعلام کرده و عملا هم با شرکت در بسیاری از نشست هایی که برای یمن، بر پا شده، نشان داده است که به آنچه می گوید قویا و قلبا متعهد و باورمند است.
اما در مقابل، این رییس جمهوری فراری و مستعفی یمن بوده که با فرار به ریاض و تاکید بر ادامه تجاوز ویرانگر نظامی رژيم سعودی و هم پیمانانش علیه مردم یمن، از هر گونه مذاکره منطقی برای پیدا کردن یک راه حل صلح آمیز، احتراز کرده است.
سخنان تازه نماینده منصور هادی مبنی بر اینکه انصارالله عامل اصلی عدم برگزاری نشست ژنو بوده است، یک فرافکنی مزورانه است و نشان می دهد که منصور هادی همچنان امیدوار است با وقت کشی و خریدن زمان، تحولات میدانی یمن را به نفع خود تغییر دهد و جنبش انصارالله را با زور سعودی ها، وادار به شکست سازد؛ اما این خیال باطل، هرگز محقق نخواهد شد؛ زیرا انصاراالله و هم پیمانانش در ارتش و مردم یمن نشان داده اند که به خوبی از عهده مدیریت بحران در بدترین شرایط قابل تصور برمی آیند و همان گونه که تعهد خود را به گفتگو و راه حل های سیاسی نشان داده اند، در میدان جنگ نیز ثابت کرده اند که با کشاندن دامنه نبرد به عمق خاک رژیم سعودی و تحمیل تلفات سنگین بر نیروهای متجاوز در داخل و خارج از یمن، ضمن حفظ مناطق حساس و راهبردی تحت کنترل خود، رزمندگانی آبدیده و مجرب هستند.
اینکه رژيم سعودی و هم پیمانان عرب، اسراییلی و امریکایی اش، پس از هشت ماه بمباران مستمر و بی وقفه هنوز نتوانسته کمترین آسیبی به حلقه رهبری، اعضای ارشد و رسانه های مرتبط با انصارالله و ارتش یمن وارد کنند، این نشانگر قدرت خیره کننده رزمندگان انقلابی یمن است؛ قدرتی که تحلیلگران رسانه ای غرب را در حیرت و شگفتی فروبرده و جنرال های سعودی و صهیونیستی را به دلیل به هم خوردن محاسبات خام و بی بنیاد شان، سرخورده، عصبانی و خشمگین کرده است.
کشتار غیر نظامیان به هر شدتی که ادامه و توسعه پیدا کند، به همان میزان گواه بر ناکامی رژيم سعودی خواهد بود و در نهایت، منجر به تسریع سیر سقوط این رژيم منحط و مرتجع خواهد شد.
به رغم همه اینها، منصور هادی و همدستانش کماکان امیدوار اند که سرانجام بتوانند با غلبه نظامی بر انقلابیون یمن، قدرت در این کشور را در انحصار خود بگیرند و شبیه کاری که سیسی به دستور عربستان با اخوان المسلمین در مصر کرد، منصور هادی نیز به دستور سعودی ها با انصارالله و انقلابیون یمن کند؛ اما این رویاها هرگز آنگونه که منصور هادی و کارفرمایانش خواب آن را دیده اند، تعبیر نخواهد شد.
راه حل بحران یمن از دهلیز دیپلماسی با تکیه بر رهیافتی یمنی- یمنی می گذرد و لاغیر.