حسین امیرعبداللهیان؛ معاون عربی و افریقایی وزیر خارجه ایران، میگوید که کشورش راه حل سیاسی را برای کمک به عربستان سعودی در خروج از بحران یمن ارائه داده است. جزئیات این طرح مشخص نیست.
او در عین حال تاکید کرد که جنگ در یمن "برنده نظامی" نخواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) آقای عبداللهیان گفته است که ایران از گفتگوهای همه جانبه در بحران یمن حمایت می کند.
او در گفتگو با ایرنا همچنین گفته است که تلاش های سازمان ملل، "به دلیل عدم همراهی عربستان و سکوت سؤال برانگیز برخی کشورهای عربی و غرب ناکام مانده است."
همزمان گزارش شده است که دولت مستعفی و فراری منصور هادی اعلام کرده که در مذاکرات صلحی که قرار است هفته آینده برگزار شود شرکت نخواهد کرد. منصورهادی خواستار آن شده است تا رزمندگان انصارالله از مناطقی که در تصرف دارند خارج شوند.
ایران از سوی رژیم های غربی و عربی به صورت مرتب متهم به حمایت نظامی از انقلابیون یمن می شود؛ اما این کشور، ضمن رد مکرر این اتهامات و بی پایه خواندن آن، همواره تلاش کرده است راه حل های غیر نظامی و صلح آمیز برای بحران یمن پیدا کند و به رژيم متجاوز سعودی و دیگر رژيم های هم پیمان آن کمک کند تا از باتلاق یمن خارج شوند.
کارشناسان می گویند که مساله یمن برای رژيم هایی مانند عربستان سعودی، در ابتدا از اهمیتی استراتژیک برخوردار بود؛ زیرا این رژيم، دولت مورد حمایت و دست نشانده خود را در صنعا از دست داد و سراسر یمن یکصدا با انقلاب ضد سعودی، همراه شد.
سعودی ها و هم پیمانان شان انتظار داشتند با راه اندازی حمله های سنگین هوایی به سرعت بازوی نظامی انقلاب یمن را قطع کرده و بر اوضاع مسلط می شوند و زمینه برای بازگشت سریع و دوباره رژيم فراری و مستعفی منصور هادی به قدرت هموار خواهد شد.
شورای امنیت سازمان ملل نیز که تحت سلطه قدرت های غربی به ویژه امریکا قرار دارد، با این ایده موافقت کرد و با صدور قطعنامه ای از حوثی ها خواست از مناطق تحت کنترل خود از جمله صنعا، عقب نشینی کنند و به رژيم منصور هادی اجازه دهند یکبار دیگر در صنعا مستقر شود؛ خواسته ای که آشکارا غیر قانونی، عمیقا سلطه جویانه، منافی با اهداف و آرمان های انقلاب مردمی یمن و در راستای اهداف و برنامه های دشمن متجاوز عربی بود.
در این میان، تفاوتی نمی کرد که این قطعنامه از زبان چه کسی و از سوی چه مرجعی صادر شده باشد، مفاد آن در منافات و تضادی آشکار با آرمان های انقلابی مردم یمن بود و به همین دلیل، از همان ابتدا مردود اعلام شد.
این قطعنامه هم در فضایی صادر شد که همه انتظار داشتند تجاوز نظامی سعودی و هم پیمانانش به یمن، به زودی نتیجه خواهد داد و انصارالله و ارتش یمن، قدرت پایداری در مقابل حملات سنگین هوایی اعراب با سلاح های غربی را نخواهند داشت؛ اما گذر زمان، اشتباه آمیز بودن این برداشت را ثابت کرد و نشان داد که انقلاب یمن، ریشه ها و پشتوانه های نیرومندی دارد که خشکاندن این ریشه ها و از میان بردن پشتوانه های آن، حتی با استفاده از سلاح های ممنوعه امریکایی و جنگنده های انگلیسی نیز امکان پذیر نیست.
افزون بر آن، طولانی شدن این جنگ، هزینه های انسانی سنگینی را بر مردم مظلوم یمن بار کرد که عامل اصلی آن، دشمن متجاوز خارجی و تروریست های تحت حمایت آنها هستند. به همین دلیل، طرف متجاوز، روز به روز تحت فشار سنگین افکار عمومی کشورها و سازمان های جهانی قرار گرفت و اینک تحت فشار همین انتقادات از یکسو و تحمیل تلفات سنگین از سوی انقلابیون بر متجاوزان از جانب دیگر، عربستان سعودی و هم پیمانانش به شدت در باتلاق یمن، گرفتار شده اند.
با این حال، کارشناسان می گویند که انتظار نمی رود رژيم سعودی به طرح صلح ایران برای خروج این رژيم از بحران یمن، توجه کند؛ زیرا مساله یمن و شکست سنگین ناشی از آن، برای این رژيم به یک مساله حیثیتی بدل شده است و از جانب دیگر، این رژيم که ایران را متهم به طرفداری از حوثی ها می کند، وقتی به طرح های صلح سازمان ملل، توجهی نمی کند، به طرح ایران به دلیل خصومت ها و کینه های دیرینه ای که دارد، هیچگاه توجه نخواهد کرد. تا آنکه در نهایت، در جنگ بدون برنده یمن، چشم انداز هرگونه صلحی نیز از میان برود و یمن به زخم چرکین دیگری در خاور میانه زخمی و خون آلود بدل شود.