واگذاری سلاح های سنگین و نیمه سنگین و انبارهای تسلیحات انقلابیون یمنی در واقع، معنایی جز خلع سلاح نیروهای انقلابی و در نتیجه، عقب نشینی آنها از مناطق تحت تصرف ندارد.

فرستاده سازمان ملل وارد صنعا پایتخت یمن شده است.
اسماعیل ولد شیخ احمد پس از ورود به یمن گفت: ما می‌خواهیم در سریع‌ترین زمان ممکن به آتش‌بس انسانی دست یابیم و با تمامی طرف‌ها در این مورد صحبت می‌کنیم و همچنان خوش‌بین هستیم که به این امر دست یابیم.
وی افزود: تلاش‌های خود را برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای این بحرانی که فاجعه‌بار شده است، بیشتر می‌کنیم.
در عین حال منابع آگاه اعلام کردند که فرستاده سازمان ملل در تلاش برای جلب موافقت انصارالله با طرح دولت مستعفی یمن است.
طرح دولت مستعفی یمن مبتنی بر این است که نیروهای انصارالله و علی عبدالله صالح، سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین و انبارهای سلاح را تحویل دهند و همچنین تدابیر تضمینی برای تحقق امنیت و صلح داخلی ظرف دوره زمانی دو ماهه اتخاذ شود و یک نیروی نظامی مشترک عربی مسؤولیت نظارت بر اجرای این اقدامات را بر عهده داشته باشد و در مقابل حملات ائتلاف عربی تحت رهبری عربستان به یمن متوقف شود.
با این حال، کارشناسان مسایل خاور میانه معتقد اند که این طرح، چیزی جز تحقق همان اهدافی نیست که رژيم متجاوز سعودی به کمک دیگر رژيم های عربی در پی تجاوز نظامی به یمن در صدد دست یافتن به آن بود و اکنون که تجاوز نظامی به یمن، به نتیجه ای نرسیده است، رژیم مستعفی و فراری منصور هادی تلاش می کند این اهداف را از مسیر مذاکره و به صورت مسالمت جویانه بر رزمندگان انصارالله و دولت انقلابی یمن در صنعا تحمیل کند.
واگذاری سلاح های سنگین و نیمه سنگین و انبارهای تسلیحات انقلابیون یمنی در واقع، معنایی جز خلع سلاح نیروهای انقلابی و در نتیجه، عقب نشینی آنها از مناطق تحت تصرف ندارد. استقرار نیروی نظامی مشترک عربی زیر عنوان حافظ صلح و ناظر بر اجرای مفاد آتش بس نیز ترفند دیگری است که عملا انقلاب مردمی یمن را به نفع طرف متجاوز به رهبری رژيم سعودی، مصادره می کند و به محور غربی- عربی امکان می دهد که در سراسر یمن، جای نیروهای انقلابی و مردمی انصارالله را بگیرد و این جنبش سیاسی- اجتماعی انقلابی را دست بسته، وادار به تسلیم و عقب نشینی کند.
سؤال این است که مگر رژيم متجاوز سعودی و هم پیمانان غربی و عربی و اسراییلی آن، در تجاوز نظامی گسترده و مرگبار و ویرانگر به یمن، به دنبال چیزی غیر از اهداف اعلام شده است؟
استقرار نیروهای نظامی رژيم هایی که هم اکنون مستقیما با مردم و انقلابیون یمنی در جنگ قرار دارند و حریم حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور را با بمباران های تجاوزکارانه خویش نقض کرده و بربنیاد برخی برآوردها بیش از ۹۰ درصد زیرساخت های اقتصادی یمن را از میان برده و نابود کرده و هزاران یمنی بی گناه ر به خاک و خون کشانده اند، زیر نام نیروی حافظ صلح، مضحکه ای است که فقط سازمان ملل می تواند از عهده توجیه آن برآید.
خیلی جای تعجب و شگفتی دارد که سازمان ملل عملا در خدمت تجاوزگران قرار گرفته و نماینده این سازمان نیز به عنوان بخشی از نیروی فشار بر انقلابیون یمنی، در صدد تأمین اهداف و تحمیل خواسته های شکست خورده رژيم سعودی و همدستان آن بر انقلابیون یمنی است.
اما چه کسی می تواند بپذیرد که یک نیروی انقلابی که پس از ماه ها بمباران سنگین هوایی به وسیله تسلیحات سنگین و پیشرفته غربی و تجاوز ارتش های عربی، هنوز نه تنها پایدار و مقتدر و مسلط باقی مانده؛ بلکه به پیشرفت های خود نیز ادامه داده و هر روز مناطق تازه ای را تصرف می کند، در نهایت به طرح به اصطلاح صلحی رأی دهد و گردن بگذارد که معنا و پیامد و نتیجه آن، چیزی جز مصادره انقلاب، خلع سلاح انقلابیون و تسلیم دست و پا بسته آنها به دشمنان متجاوز و سرانجام، استقرار همان ارتش هایی که امروزه از هوا یمن را زیر بمباران سنگین آتش و خون قرار داده اند، این بار زیر عنوان نیروی حافظ صلح سازمان ملل نخواهد بود؟
از سوی دیگر، به نظر می رسد بسیار طبیعی و قابل درک است که چرا اعراب و غربی ها و در رأس آنها عربستان سعودی، با آتش بس موقت چندروزه به احترام ماه مبارک رمضان و به منظور کمک رسانی به میلیون ها قربانی بی پناه یمنی، مخالفت می کنند و در این زمینه، نه تنها به قواعد و قوانین جنگ در اسلام پشت می کنند؛ بلکه حتی به همان قواعدی که سازمان برساخته ملل متحد وضع کرده نیز پایبند نیستند؛ اما در مقابل، در صدد برقراری آتش بس همیشگی و پایدار بر اساس طرح منصورهادی مستعفی و فراری اند؛ زیرا این طرح، اهدافی که اکنون از طریق بمباران و جنگ و ویرانگری و جنایت علیه بشریت و کودک کشی به سبک سعودی دنبال می شود را از مسیر صلح و سلم تحمیلی و ذلت بار زیر لوای سازمان ملل فراهم می کند.