وزارت خارجه ناروی تایید کرده که گفتگوهای غیر رسمی میان شماری از زنان و اعضای جامعه مدنی افغانستان با شماری از اعضای طالبان در ناروی جریان دارد.
فرود آندرسن؛ سخنگوی وزارت خارجه ناروی گفته که کشورش میزبان گفتگوهای غیر رسمی افغانهاست.
آقای آندرسن افزوده که شرکت کنندگان، از گروه خاصی نمایندگی نمیکنند و هدف شان از این گفتگو تبادل نظر با یک دیگر است.
در این نشست غیررسمی چهار زن حوا علم نورستانی و صدیقه بلخی؛ دو عضو شورای عالی صلح و شکریه بارکزی و فوزیه کوفی؛ دو عضو مجلس نمایندگان حضور دارند.
محور اصلی بحث، مساله زنان و نقش آنها در روند صلح خوانده شده است.
سخنگوی وزارت خارجه ناروی همچنین میگوید که تلاش ناروی برای ایجاد زمینه تبادل نظر بین افغانها پیشینه طولانی دارد.
آقای آندرسون افزوده که زمینهسازی برای گفتگوهای اینچنینی از راهکارهای دولت ناروی است.
سیمون دوبووار؛ فیلسوف و نویسنده فرانسوی در جایی گفته است: زیرکانه ترین راه برای تسلط بر هر جامعه ای تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است؛ زیرا زنان اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسان هایی آگاه و آزادیخواه پرورش دهند.
چیزی که در منظومه سیاسی و عقیدتی رژیم طالبان، کاملا مشهود بود.
البته از این طرف هم زنان، چندان که تظاهر می شود بر پایه الزامات و ایجابات شأن انسانی شان، تکریم و احترام نمی شوند.
تفاوت نگاه طالبان با زمان کنونی نسبت به طیف زن این است که در زمان رژیم طالبان، به زنان حتی به عنوان وسیله و ابزار هم نگاه نمی شد؛ اما اینک این نگاه وجود دارد. ولی در هر دو مورد، کرامت انسانی و شأن و شخصیت واجد چنین ویژگی ای، هرگز لحاظ نشده و نمی شود.
کاری که طالبان با زنان و حقوق آنها کردند این بود که در وضعیت کنونی، فعالان مدعی حقوق زن برای توجیه استفاده های ابزاری شان از زنان و بازی با شأن و کرامت انسانی آنان، بلافاصله به وضعیت این طیف انسانی و اجتماعی در زمان سلطه رژيم طالبان، ارجاع و استناد می کنند و این، بدون شک کار کسانی را که در صدد مبارزه با استفاده ابزاری از زنان هستند سخت می کند.
در هر حال، به باور تحلیلگران، زنان در افغانستان، در زمان جنگ، قربانی بوده اند، در زمان سلطه طالبان، محو و محروم بوده اند و در زمان کنونی، ابزار و وسیله ماشین تبلیغاتی و تهاجم فرهنگی و جنگ نرم خارجی ها قرار گرفته اند.
یکی از زمینه هایی که نشان می دهد حتی در حال حاضر نیز حقوق زنان آشکارا نقض شده و نادیده گرفته می شود، روند صلح با طالبان است.
بارها شاهد بوده ایم که گروه هایی از زنان در خصوص آینده روند صلح و عدم حضور مؤثر و سازنده این طیف فعال، زنده و پویای اجتماعی اظهار نگرانی و نارضایتی کرده اند؛ اما به رغم این مساله، مهندسان اصلی روند صلح، به منظور جلب توجه و حمایت طالبان از این روند، هرگز حاضر نشده اند، با پذیرش زنان به عنوان بازیگران اصلی و رسمی روند گفتگوهای صلح با طالبان، این روند را به خطر بیاندازند یا دست کم ریسکی را متحمل شوند.
بنابراین، برخوردی که با زنان - چه در گذشته در زمان سلطه رژيم طالبان و چه در حال حاضر- شده و می شود، مصداق سخن دوبووار است؛ زیرا در هردو مورد، زنان با تحقیر و سرکوب و نادیده گرفته شدن و بی اعتنایی و یا استفاده ابزاری روبرو بوده اند.
همین که آنها به عنوان بازیگران غیر رسمی یک بازی رسمی، در نظر گرفته می شوند، ماهیتا تحقیرآمیز و برخاسته از یک نگاه درجه دومی و تبعیض محور است.
با این حساب، انتظار نمی رود نشستی که ناروی میزبانی می کند و در آن زنانی از افغانستان و نمایندگانی از طالبان حضور خواهند داشت، معجزه کند و به یکباره این نظم ناعادلانه و مسلط را از بنیاد دستخوش تغییر کند؛ زیرا حضور فعال و مؤثر زنان را طالبان و تفکر طالبانی برنمی تابد و چون هدف اصلی و نهایی شورای عالی صلح و حکومت نیز چیزی جز جلب رضایت و توجه طالبان نیست، آنها هم حاضر نخواهند شد کلیت یک روند پرمشقت و دشوار را تنها با چالش و تنش بر سر حقوق و حضور زنان با خطر مواجه کنند.