به گزارش آوا، خبرگزاری ایرانی فارس در تحلیلی نوشته است با آنکه افغانستان ذخایر سرشار مواد سوختی و توان طبیعی برای تولید و صدور برق دارد؛ اما هم اکنون و پس از سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک جهانی، کلید برق خانههای شهروندان این کشور به دست کشورهای همسایه است.
در افغانستان مواد سوختی از قبیل نفت، گاز و ذغال سنگ به صورت دست نخورده باقی مانده و رودخانههای فراوان و خروشان که میتواند در تولید برق از آنان استفاده شود، بدون بهره برداری به بیرون از مرزهای کشور سرازیر میشوند.
افغانستان همه ساله میلیاردها دالر بابت استفاده از برق به کشورهای همسایه از جمله تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و ایران پول میپردازد. این در حالی است که اگر از ظرفیتهای موجود طی ۱۳ سال گذشته به صورت درست استفاده و بهره برداری میشد، بدون شک افغانستان برای تامین انرژی و سوخت تا این حد وابسته به کشورهای دیگر نبود.
حکومت افغانستان طی بیش از یک دهه گذشته به رغم سرازیر شدن دهها میلیارد دالر کمکهای جامعه جهانی به دلیل ضعف و سوء مدیریت نتوانست کوچکترین گامی را در از بین بردن و یا حداقل کاهش وابستگیهای بیش از حد کشور به تامین انرژی و سوخت از خارج بردارد.
براساس گزارشهای رسمی، وزارت انرژی و آب، کشورمان سالانه به ۳ هزار مگاوات برق نیاز دارد و تنها ۶ درصد مگاوات آن در داخل تولید میشود.
براساس این گزارشها، از این میان، تنها ۲۵۶ مگاوات آن از منابع آبی و مابقی آن از منابع دیگر مانند جنراتور، برق آفتابی، بادی و غیره تامین میگردد.
طبق این گزارش از تمام جمعیت مردم افغانستان تنها ۴۰ درصد مردم در شهرهای بزرگ به برق دسترسی دارند و مابقی شهروندان به انرژی برق دسترسی ندارند. در مناطق دور دست مانند ولایتهای بامیان و غور هنوز برق دولتی وجود ندارد و شهروندان آن اکثرا توسط برق جنراتورهای شخصی و یا هم چراغهای نفتی خانههای خود را روشن میکنند.
در برخی ولایتهای دیگر مانند غزنی که در آن برق آبی وجود ندارد، مردم از برق جنراتوری با قیمت بسیار بالا و سرسام آور استفاده میکنند، شهروندان این ولایت از بابت مصرف هر کیلووات برق ۴۸ افغانی پرداخت میکنند.
شهروندان این ولایت به دلیل قیمت بالای برق از این انرژی فقط برای روشن کردن خانههای خود استفاده برده و توان آن را ندارند که از لوازم برقی مانند ماشین لباسشوی، یخچال، اوتو و... استفاده کنند.
مناطق فقیرنشین پایتخت (غرب کابل) نیز هنوز به انرژی برق دسترسی ندارند و مناطقی که به برق هم دسترسی دارند در فصل زمستان با کمبودی مواجه میشوند و در یک شبانه روز چندین ساعت از داشتن نعمت برق محرومند و در تاریکی به سر میبرند.
بی برقی در غرب کابل شکایتهای زیادی را در پی داشته و ساکنان این مناطق همواره به دلیل قطع برق با مشکلات زیادی مواجهاند.
چندی قبل، «همایون امید» روزنامهنگار در نامهای رئیس جمهور افغانستان را خطاب قرار داده و نوشت: سلام آقای رئیس جمهور! امیدوارم تا این یادداشت به پایان میرسد «شارژ موبایلم تمام نشود» چون بیشتر از یک شبانه روز است که برق نداریم...
ضعف مدیریت و ناکارآمدی طرحهای بلند مدت اقتصادی در افغانستان باعث شده که اکثر منابع آبی و ذخایر زیر زمینی کشور بدون استفاده هدر رود.
در صورت سرمایهگذاری بر روی منابع آبی، ذخایر زیر زمینی و طبیعی افغانستان، نه تنها انرژی مورد نیاز کشور تامین میشود، بلکه افغانستان میتواند به عنوان صادر کننده انرژی در منطقه تبدیل شود.
طبق برآوردهای اخیر وزارت انرژی و آب، کشورمان ظرفیت تولید بیش از سیصد هزار مگاوات برق را در سال دارد، بر اساس این برآورد، افغانستان ظرفیت آن را دارد که سالانه ۲۳ هزار مگاوات برق از منابع آبی، ۲۲۲ هزار مگاوات آفتاب و ۶۷ هزار مگاوات دیگر از منابع بادی در ۷ ولایت تولید شود.
در حال حاضر، کشورهای منطقه از جمله تامین کنندگان اصلی برق افغانستان هستند و در اکثر موارد با بروز برخی نابسامانیهای سیاسی و یا هم در فصل زمستان که تقاضا برای دریافت انرژی افزایش مییابد، آن کشورها صادرات انرژی خود را به افغانستان محدود کرده و شهروندان افغانستان را با چالش مواجه ساخته و میسازند.
روشن است که در نبود سیستم تولید انرژی در کشور، توسعه اقتصادی امکان پذیر نیست. اگر سیاستهای کنونی در زمینه واردات انرژی ادامه یابد، افغانستان با وجود آنکه از غنیترین منابع انرژی در جهان برخوردار است، همچنان در وابستگی روز افزون به بیرون از مرزهای خود باقی خواهد ماند.
ذخایر نفت و گاز افغانستان در صورت بهرهبرداری مناسب میتواند برای سالهای طولانی تامین کننده خود کشور و سایر کشورهای منطقه باشد.
افغانستان همچنین از معدود کشورهایی است که بیشترین ذخایر لیتیوم جهان و فلزهای گران قیمت را در خود جای داده است که میتواند سوخت نیروگاههای پیشرفته هستهای جهان را تامین کند.
معادن ذغال سنگ افغانستان نیز که از منابع سوخت فسیلی است و تاکنون تقریبا دست نخورده باقی مانده است، ذخایر عظیم انرژی موجود در کشور در کنار گسترش سد سازی و تولید انرژی برق آبی میتواند امکانات اولیه توسعه را به خوبی فراهم سازد.
هرچند نبود امنیت و ثبات در افغانستان زمینههای سرمایه گذاری در کشور را با چالش مواجه ساخته و دولتمردان نیز همواره نبود امنیت را دلیل اصلی اجرایی نشدن طرحهای کلان اقتصادی بخصوص در زمینه تولید انرژی عنوان میکنند، اما با حاکم بودن ثبات و امنیت نسبی طی ۱۳ سال گذشته و سرازیر شدن میلیاردها دالر به کشور، چنانچه افراد مدیر و مدبر در راس وزارتخانهها قرار میداشتند، بدون شک وضعیت بهتر ازاین بود و کلید برق خانههای مردم در دست کشورهای همسایه نبود.
اقتصاد آینده افغانستان باید برپایه تواناییهای واقعی سرزمینی و منافع مردم و بر مبنای همکاری صمیمانه با همه کشورهای همسایه بنا شود که در عملکرد یک دهه مسئولان کشور چنین چیزی چندان دیده نمیشود.
حامیان و همپیمانان بینالمللی افغانستان نیز نخواستند بپذیرند که محو قطعی تروریسم، مستلزم ریشه کن کردن فقر و رشد توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است؛ اما هنوز فرصتهایی فراروی افغانستان باقی است و امید میرود که مسئولان کشور بیش از این فرصتها را از دست ندهند و به کاهش وابستگیهای افغانستان بیاندیشند.