بنیاد فرهنگی ـ تحقیقاتی علامه شهید بلخی(ره) و انجمن دانشجویان افغانستان(شرق نو) و دانشگاه مفید قم همایشی را به مناسبت پنجاهمین سالگرد آزادی علامه شهید بلخی (ره) از زندان استبداد؛ برگزار می نمایند.
به گزارش آوا، این بنیاد از تمامی علماء، اندیشمندان، دانشجویان و اهل قلم، فرهنگ و اندیشه دعوت کرده تا با شرکت در این محفل روح آن عزیز سفر کرده را شاد نمایند.
این مراسم ساعت یکِ ظهر یکشنبه دهم حوت/اسفند در سالن اجتماعات دانشگاه مفید قم برگزار می شود.
سید اسماعیل بلخی در قریه "سرپل بلخاب" در یک خانواده روحانی زاده شد. برخی ولادت ایشان را در سال ۱۲۹۵ ش و برخی دیگر ۱۲۹۹ ش گفته اند.
وی در طول دوران طلبگی خود به مسائل سیاسی و اجتماعی روز علاقه نشان میداد. وی تاریخ ملتها و نهضتهای اسلامی را مطالعه میکرد. او از همان سالهای اول، فعالیتهای ضد استعماری خود را نیز آغاز نمود.
سید اسماعیل بلخی در تأسیس تشکلهای سیاسی همچون حزب وطن، سازمان جوانان اسلام و حزب ارشاد همکاری داشت؛ وی از بنیان گذاران حزب ارشاد بود که به دعوت جمعی از دوستان وی در سال ۱۳۲۶ تأسیس گردید.
علامه سید اسماعیل بلخی در کابل دو بار به حبس کشیده شد؛ نخست، چند ماه پس از ورود به کابل، در سال ۱۳۲۷ به مدت سه شب به دلیل دخالت در امور سیاسی که با ضمانت آقای میر علی اصغر شعاع، عضو برجستهٔ حزب ارشاد و رییس دائرةالمعارف افغانستان، با قید عدم دخالت در امور سیاسی، از زندان سه شبه خلاصی یافت. دومین حبس در اول سال ۱۳۲۹ به مدت چهارده سال و هفت ماه و یازده روز.
شهید بلخی، در مدتی که در زندان به سر برد هیچ گونه تماسی با خارج از محیط زندان نداشت و به طور کلی از طرف رژیم ممنوعالملاقات بود. تنها در برخی موارد با افراد خانواده اش تماسهایی داشت. وی در این مدت بالاترین بهره را از قرآن گرفت تا جایی که خود میگوید: ۱۷۰۰ مرتبه قرآن را خواندم و به دقت به آیات توجه میکردم؛ در حدی که هر بار میخواندم تفسیر نویی به دست میآوردم. آنگاه فهمیدم که «کلام الهی عین ذات او بی نهایت است.» همچنین ۷۵ هزار اشعار حماسی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی و... از آثار زندان وی است که برخی از آن اشعار در «دیوان بلخی» و جزوات دیگر به چاپ رسیدهاست.
سید اسماعیل بلخی معتقد بود پیشرفت و توسعه بدون وحدت ملی ممکن نیست و یکی از علل پیشرفت کشورهای مترقی وحدت ملی بودهاست. او همان اندازه که با مردم شیعه، روابط دوستانه داشت؛ همان اندازه هم، با اهل تسنن روابط دوستانهای داشت. او در مبارزات خود برضد حکومت سلطنتی وقت افغانستان، به عنوان یک رهبر ملی عمل میکرد؛ در حلقه سیاسی وی پشتون و تاجیک و هزاره و ازبک و شیعه و سنی سهم داشتند. این جمله تکیه کلام وی بود: «شیعهای که سنی نیست، شیعه نیست و سنی ای که شیعه نیست، سنی نیست.»
از دیدگاه علامه بلخی، تبعیض نژادها و فخر فروشی اقوام گوناگون بر یکدیگر، عامل جنگ خانگی و خانمان سوز است که رگهای حیات را در یک جامعه میتواند قطع کند و پیکر واحد و منسجم یک ملت را از هم بگسلاند. دیگران بر علم و دانش خویش میبالند، ولی در جامعه در حال ستیز، به جای علم دانش بر قومیت خویش مباهات میکنند.
از دیگر ویژگیهای تفکر علامه، تفکر دردمندی وی است؛ خطبههای وی اکثراً برخاسته از دغدغههای دینی و اجتماعی اوست. بلخی واقعیتهای جامعه را به خوبی درک کرده و با زبانی انتقادی و ادبی به صورت طنز، اوضاع اسفبار سیاسی و اجتماعی افغانستان را در برابر پیشرفت سریع جهان ترسیم کردهاست. تعصب نژادی و مذهبی نیز از جمله مواردی است که شهید را رنج میداد.
عمده ترین فعالیت شهید بلخی با وجود تدابیر شدید نظارتی حکومت، پی ریزی قیامی بود که در کنار ارتباط با مردم و ایراد خطبهها، به صورت جلسات مخفی انجام میگردید. این قیام را علامه بلخی برای ماه حمل ۱۳۲۹ در نظر گرفته بود که به علت خیانت فردی، به انجام نرسید و باعث شد وی سا لها در حبس به سر برد.
در نهایت شهید بلخی پس از سفری که به هزاره جات داشت و حسینیهای را در بهسود تأسیس کرد، به علت بیماری به کابل بازگشت و در شفاخانهٔ علی آباد کابل بستری شد و به صورت مشکوکی توسط عوامل حکومتی، مسموم گردید و روز یکشنبه ۲۴ سرطان ۱۳۴۷ به شهادت رسید.