روزهای آغازین ماه ربیع الاول یادآور شهادت امام حسن عسکری(ع) یازدهمین پیشوای شیعیان جهان است، امام همامی که با فشار، آزار و اذیت شدید عباسیان کوشید تا ارتباط خود را با پیروان و شیعیان حفظ کند و جانشین به حق خود امام زمان(عج) را به مردم آن روزگار بشناساند.
امام حسن عسکری(ع) در ۲۳۲ هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در کودکی از پدر بزرگوارش امام هادی(ع) دهمین پیشوای شیعیان سیره پیامبر(ص) و ائمه ی معصومین(ع) را فراگرفت و در چنین محیط معنوی، ایشان رشد و پرورش یافت و به مقام امامت رسید.
کنیه ی امام حسن عسکری(ع) «ابومحمد» است که با لقب های دیگر مانند هادی، خالص، زکی، سراج، تقی و عسکری نیز شناخته می شوند که هر یک از آنها، نشانه ای از کمالات وجودی آن حضرت محسوب می شود. «عسکری» از مشهورترین لقب های ایشان است. عسکر نام محله ای در شهر سامرا بود که خلفای عباسی، امام حسن عسکری(ع) و پدرش امام هادی(ع) را به این منطقه آورده بودند تا بهتر بتوانند آنها را کنترل نمایند و زیر نظر داشته باشند.
زمانی که امام هادی(ع) در ۲۵۴ هجری قمری در ۴۰ سالگی به وسیله ی خلیفه ی عباسی «المعتز» در شهر سامرا به شهادت رسید، امامت ۶ ساله ی امام حسن عسکری(ع) آغاز شد.
امام هادی(ع) درباره ی فرزندش امام حسن عسکری(ع) می فرماید: «فرزندم ابو محمد، اصیل ترین چهره ی خاندان نبوت و استوارترین حجت(خدا) است. او بزرگِ فرزندانم و جانشین من است و امامت و احکام به سوی او بازمی گردد.»
صقر بن ابی دُلف می گوید از امام هادی(ع) شنیدم که فرمود: «امام بعد از من، حسن است و بعد از حسن، پسرش قائم است، کسی که زمین را پر از قسط و عدل می کند، همانطور که از جور و ظلم پر شده باشد.»
ابوبکر فهفکی می گوید: «امام هادی(ع) به من نوشت: پسرم ابو محمد حسن عسکری(ع) میان افراد و خاندان پیامبر(ص) از نظر خلقت، صحیح ترین فرد و از نظر منطق و استدلال، استوارترین آنان است و او ارشد فرزندان من می باشد و جانشین من خواهد بود و سلسله ی امامت و احکام به او منتهی می شود. پس آنچه از من می پرسیدی از او بپرس و آنچه به آن نیازمندی، نزد اوست.»
امامت کوتاه امام حسن عسکری(ع) از دوره های سخت زندگی آن امام به شمار می رفت. خلفای بنی عباس همواره امامان معصوم(ع) را مانعی برای دستیابی به خواسته های نامشروع خود می دانستند، از این رو فشارهای زیادی بر امامان و پیروان آنها وارد می کردند.
فشارهای خلفای بنی عباس در دوره ی امامت امام حسن عسکری(ع) بر این امام بزرگوار و یاران ایشان افزایش یافته بود که می توان به ۲ ویژگی مهم در این ارتباط اشاره کرد: ویژگی نخست قدرت یافتن شیعیان در این دوره و دیگری مساله ی مهدویت است.
پیروان امام حسن عسکری(ع) به دلیل روشنگری ها و آموزش های آن حضرت، روز به روز آگاه تر و منسجم تر شده و قدرت می گرفتند. براین پایه مسلمانان به تدریج به ماهیت حکومت بنی عباس و نامشروع بودن آن، همانند حکومت بنی امیه پی می بردند. خلفای بنی عباس از قدرت گرفتن شیعیان در هراس بودند و به همین دلیل اعتراض های آنها را به شدت سرکوب می کردند.
مساله ی مهدویت نیز عامل دیگری بود که حکومت بنی عباس عرصه را بر امام یازدهم و یاران ایشان تنگ می کردند. خلفای عباسی برپایه روایت معتبر به خوبی می دانستند، از امام حسن عسکری(ع) فرزندی به دنیا خواهد آمد که بساط ظلم و جور را برخواهد چید و او قائم آل محمد(عج) است. از این رو به طور پیوسته، شرایط خانه ی آن امام همام را زیر نظر داشتند که اگر فرزندی متولد شد، او را از میان ببرند.
حاکمان بنی عباس افرادی را که می خواستند با امام حسن عسکری(ع) ارتباط برقرار کنند، شکنجه می کردند و به زندان می انداختند. از این رو دوستداران و پیروان امام حسن عسکری(ع) به سختی می توانستند با امام یازدهم خود تماس و ارتباط برقرار کنند.
روشنگری امام حسن عسکری(ع) در میان مردم و پافشاری آن حضرت در راه حق و عدالت سبب کینه توزی و شدت عمل خلفای بنی عباس شد. از همین رو، آن امام بزرگوار را بارها زندانی کردند.
پیشوای یازدهم شیعیان، در فضای خفقان و استبداد، همواره با تدبیر و درایت در برابر حاکمان ظالم عباسی، ایستادگی کرد و برای حفظ اسلام اصیل و شیعیان، سختی های زیادی را به جان خرید.
امام حسن عسکری(ع) وظیفه ی امامت خود را در روشنگری و بیداری مردم و آشنایی آنها با اسلام واقعی در آن شرایط سخت انجام داد. ایشان نمایندگانی را از شخصیت های برجسته ی شیعه در شهرهای مختلف منصوب کرد تا ارتباط وی با پیروان و شیعیان به طور کامل گسسته نشود. ابراهیم بن عبده نماینده ی امام در نیشابور و احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری نماینه ی ایشان در قم بود.
ایشان در نامه ای به ابوالحسن علی بن حسین بن موسی مشهور به ابن بابویه قمی می فرماید: «...بر تو باد که صبر و شکیبایی ورزی و منتظر فرج باشی، همانا پیامبر(ص) فرمودند: برترین اعمال امت من، انتظار فرج است. پیوسته شیعیان ما در حزن و اندوه خواهند بود تا فرزندم امام قائم(ع) ظاهر شود، همان که پیامبر(ص) بشارت داد، زمین را از قسط و عدل پر می کند، همچنان که از ظلم و جور پر شده است. ای بزرگمرد و مورد اعتماد من، صبر پیشه کن و شیعه ی مرا به صبر فرمان ده، همانا زمین از آن خداست که بزرگان خود را وارث آن می سازد و سرانجام نیکو برای پرهیزکاران است...»
معتمد عباسی که با زندانی و کنترل کردن آن امام بزرگوار نتوانسته بود به هدف خود برسد، از این رو در پی قتل آن حضرت برآمد. این خلیفه ی عباسی به صورت مخفیانه و به وسیله ی ماموران خود در ۲۶۰ هجری قمری، امام حسن عسکری(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.
پس از این اتفاق، خلفای عباسی سعی کردند تا شهادت آن حضرت را به صورت مرگ طبیعی جلوه دهند، ولی خبر شهادت ایشان به سرعت در شهر سامرا پیچید. جمعیت بسیاری از مردم در تشییع آن حضرت شرکت کردند و بنابر روایت های معتبر، حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) بر پیکر پدرش امام حسن عسکری(ع) نماز خواند.
داستان امامان معصوم چه با بنی امیه و چه با بنی عباس، داستان نور و ظلمت بود. امامان همانند نور برای روشنگری در میان مردم بودند ولی این حکومت ها برای ادامه ی حکومت ظالمانه ی خود همواره می خواستند مردم را در جهل و ظلمت نگه دارند.
در سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) همه ی ارادتمندان به آن امام بزرگوار دست کم سه کار را باید انجام دهند، درباره ی شناخت امام مطالعه کنند و سخنرانی ها را گوش دهند و شناخت خود را از اهل بیت(ع) افزایش دهند. در شناساندن امام حسن عسکری(ع) به دیگران اهتمام داشته باشند. در روز شهادت، مجالسی که به نام آن حضرت برگزار می شود، شرکت و این مجالس را پررونق کنند تا در عمل نشان دهند نسبت به اهل بیت(ع) از جمله امام حسن عسکری(ع) ارادت دارند.