با برگزاری مراسمی باشکوه از سوی دفتر نمایندگی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مزارشریف، از سالروز شهادت پیامبر گرامی اسلام(ص)، حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام رضا(ع) تجلیل و گرامیداشت به عمل آمد.
در این مراسم که با حضور هزاران نفر زن و مرد و در مصلی بزرگ نمازجمعه سلطانیه و شرکت گسترده شخصیت های علمی، فرهنگی و سیاسی و دانشگاهیان همراه بود پس از قرائت قرآنکریم، همخوانی خردسالان و مداحی، حجت الاسلام المسلمین سید عیسی حسینی مزاری به ایراد سخنرانی پرداخت.

رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، ضمن تسلیت سالروز شهادت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص)، حضرت امام حسن مجتبی و حضرت امام رضا(ع) به حضرت امام زمان(عج) و نایب برحقش حضرت امام خامنه ای و امت مسلمه، مردم مسلمان افغانستان و حاضران شرکت کننده در مراسم، پیرامون اسوه بودن پیامبر گرامی اسلام(ص) برای مسلمانان صحبت کرد.

وی گفت: طبق فرموده خدای متعال، پیامبر گرامی اسلام(ص)، الگوی نیکویی برای مسلمانان بود. بنابراین زمانی ما می توانیم ادعا کنیم پیرو واقعی پیامبرگرامی اسلام(ص) هستیم و ایشان الگو، سرمشق و نمونه ی ما است که به اسلامی عمل کنیم که آن حضرت به بشریت به ارمغان آورد.
آقای حسینی مزاری گفت: اسلام مورد نظر پیامبر گرامی اسلام(ص) سه رکن دارد؛ اعتقادات، عبادات و اخلاقیات و پرداختن دقیق به هر سه رکن می تواند نمایانگر این باشد که ما اسلام واقعی را پیروی می کنیم.

نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در افغانستان گفت: این سه رکن هر کدام لازم و ملزوم یکدیگر است و امکان ندارد به اعتقادات توجه داشت بدون دو تای دیگر و یا به عبادات پرداخت بدون داشتن اخلاق اسلامی، پس هرکسی به دنبال اسلام واقعی است بایستی اعتقاد جدی و یقینی به خدا و تمام آنچه مربوط به او تعالی و روز جزاست پیدا کرد و در عین حال، براساس آن اعتقاد، ایمان آورد و به دنبال آن، به انجام عبادات به صورت دقیق و تمام و کمال اقدام کرد و نیز متخلق به اخلاق اسلامی گردید. اینگونه اسلام است که در زندگی انسان تحول ایجاد می کند. انسان را قدرتمند و اثرگذار می سازد و جریانات و جوامع را توانمند و استوار گردانده و صاحب عزت و عظمت و سعادت می نماید.

رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان یادآورگردید: اینگونه اسلام در حدود قبل از ۳۶ سال، بسیار ضعیف بود و مسلمانان مرده های متحرک بودند و گرفتار توطئه ها و نیات شوم دشمنان و از خود هیچگونه صلاحیت و ابتکاری نداشتند و سرنوشت آنان از سوی اجانب تعیین می گردید اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، یک چنین اسلامی زنده شد، اسلامی که پیامبر اسلام(ص) آورده بود و می توانست به درستی، جوامع انسانی را مدیریت کند و انسان ها را به فلاح و پیروزی رساند. پس حضرت امام خمینی(ره) احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) بود و مردم افغانستان نیز در راستای احیای یک چنین اسلامی جهاد کردند و صدها هزار انسان را در راه خدا تقدیم کردند و صدها هزار دیگر معلول دادند و میلیون ها نفر دیگر مهاجر در بسیاری از کشورهای خارجی. آغاز احیای این اسلام از سال ۱۳۵۷هجری شمسی شروع گردید و به سرعت مسلمانان را بیدار و هشیار کرد و ابتدا مردم مسلمان ایران به این اسلام اقبال نشان دادند و سپس مردم مجاهد افغانستان و در بسیاری دیگر از کشورها و سرزمین های اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) مورد پیروی قرار گرفت و نه تنها دامنه تاثیرات این اسلام، بلاد اسلامی را در نوردید، بلکه از مرزهای کشورهای اسلامی فراتر رفت و کشورهای غربی و اجتماعات و جوامع غیر اسلامی را تحت تاثیر قرار داد و این بود که استکبار جهانی دست و پاچه شدند و با خود گفتند که اگر زود نجنبند و ترتیباتی را در جهت مقابله با این اسلام روی دست نگیرند، به زودی بساط شان جمع خواهد گردید.

وی گفت: تحرکات ایذایی اجانب همزمان با رشد و گسترش اسلام واقعی آغاز گردید و حتی مطابق برخی اسناد و شواهد، شوروی آن زمان هم به تحریک غربی ها به افغانستان تجاوز می کند تا آنکه بهانه ای برای اقدامات بیشتر غربی ها، در منطقه ما فراهم گردد. جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران با حمایت گسترده غربی ها در جهت مبارزه با این اسلام بود و تاسیس گروه طالبان و القاعده و در سالهای اخیر هم ایجاد گروه های تروریستی داعش و جبهه النصره و... در جهت پیاده کردن همین نیت و قصد مقابله جویانه استکبار علیه اسلام اصیل است.

نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با ذکر نمونه های متعدد اقدامات غربی ها علیه کشورهای اسلامی به ویژه ایران، عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان، بحرین، یمن و... خطاب به حاضران گفت؛ اجازه بدهید با استفاده ازین فرصت در مورد اهداف غربی ها از مقابله جویی آنها با اسلام و نا امن کردن کشورهای اسلامی نکات دقیقتری مطرح کنم.
آقای حسینی گفت: غربی ها از مقابله با اسلام و کشورهای اسلامی و نا امن سازی مناطقی از کشورهای اسلامی، دو هدف عمده را دنبال می کنند؛ یکی هدف میان مدت و دیگری هدف دراز مدت.

اما رسیدن به هدف میان مدت برای غربی ها از چند وجه برخوردار است و آنان سعی می کنند با استفاده از حرکت اسلام هراسانه و تنش و جنگ های خانمانسوز در برخی کشورهای اسلامی مثل عراق، سوریه، افغانستان و... به چند مطلب برسند:

۱. غربی ها با استفاده از خشونت هایی که خودشان با نام و آرم اسلام در برخی از کشورهای اسلامی سازماندهی کنند و با هدایت مزدوران شان در کشورهای درگیر جنگ و ارتکاب بدترین جنایات و سپس رسانه ای کردن آن و تهیه و ترتیب مستند های وحشتناک، سعی کردند و نیز می کنند که به افکار و اذهان غربی ها این مطلب را القا کنند که اسلامی که شما علاقه پیدا کردید به آن رو بیاورید و از آن پیروی کنید، یک چنین اسلامی است. اسلام قتل، اسلام خون و وحشت و بربریت و ویرانی و تباهی!!! و اگر شما هم می خواهید به این سرنوشت مبتلا گردید، بفرمایید و از آن استقبال کنید و این نوع دین ترویج کننده خشونت و واپسگرایی را در کشورهای خود مورد استقبال و پیروی قرار بدهید. این روند کار غربی ها به خصوص از زمان تاسیس گروه طالبان در افغانستان آغاز گردید و بدین ترتیب چهره بسیار کریه و زشتی از اسلام به نمایش گذاشتند و متاسفانه این توطئه ناجوانمردانه اجانب کارگر افتاده و ضربه سختی در روند کار رو به پیشرفت اسلام و گسترش اندیشه ناب اسلامی که به وسیله حضرت امام خمینی(ره) احیا گردید و به وسیله خلف صالحش حضرت امام خامنه تداوم یافته است، وارد کرده است.

۲. در کشورهای غیر مسلمان مشکلات عدیده ای وجود داشت که اگر پوششی بر این مشکلات گذاشته نمی شد و بهانه ای برای انحراف افکار اتباع این کشورها ازین مشکلات به نقطه دیگر در خارج این کشورها ایجاد نمی گردید قطعا کار به دست زمامداران این کشورها می داد و مواجه با شورش ها و قیامهای بزرگی می گردیدند ازین رو ایجاد جنجال و بلوا در کشورهای اسلامی، جلب کننده توجه مناسبی برای اتباع کشورهای غیر مسلمان به نظر می رسید. این است که هرشب و روز و هر ساعت و دقیقه، تولید صدها و هزاران و بلکه صدها و ملیون ها کلمه خبر، گزارش، تحلیل و مستند از کشورهای اسلامی درگیر توطئه از یک سو می توانست سرگرم کننده ذهن اتباع این کشورها باشد و از سوی دیگر این فضای کاذب را به بار می آورد که اتباع فریب خورده این کشورها به وضع موجود کشورهای خود شکر کنند و نه اعتراض و انتقاد.

۳. در کشورهای غربی صدها و هزاران و بلکه ده ها هزار انسان گمراه، به دین اسلام گرویده و این استقبال روز افزون بوده و هر روز و هر ساعت گروه ها و دسته های بزرگی از انسان های غربی برای نجات خود و رسیدن به سعادت اصلی رو به گرویدن به دین اسلام می گذاشتند و حداقل حضور و وجود این تعداد مسلمان به خصوص آن عده که متعهد تر و مقید ترند در کشورهای غربی، موجبات نگرانی دست اندرکاران این کشورها را فراهم می کرد و شناسایی عناصر فعال و اثر گذار و رهبری کننده این روند برای دستگاه های کشورهای غربی مشکل به نظر می رسید، از این رو ایجاد غایله هایی در کشورهای اسلامی، آن هم با در نظر داشت افراطی ترین افکار و عقاید، و از طرف دیگر تحریک و تشجیع مسلمانان این کشورها برای پیوستن به این جریانات افراطی در کشورهای اسلامی یکی از ترفندهای مهم واثر گذار استکبار جهانی بود و اینگونه بود که هزاران و بلکه ده ها هزار از اتباع کشورهای غربی که قبلا و یا به تازگی به اسلام گرویده بودند راهی کشورهای افغانستان، سوریه و عراق گردیدند. با این کار غربی ها به دو مطلب دیگر می رسیدند. این نیروها یا می کشند و یا کشته می شوند و در هر دو صورت منفعت از آن اجانب خواهد بود، چون در هر دو طرف جبهه، مسلمان کشته می شود. همچنان با در پیش گرفتن این طرح، عناصر فعال اسلامی در کشورهای غربی شناسایی گردیده یا به وسیله خود مسلمان ها کشته شده و یا به وسیله توطئه های خود غربی ها چه به وسیله بمباردمان های هوایی و چه از طریق دستگیری ها و امثال آن نیست و نابود می گردند و آن عده هم که زنده می مانند نیم دم و نیم بند نگه داشته می شوند تا در راستای اجرای منویات کشورهای غربی در هر زمان و هر سرزمینی که خواستند استفاده کنند و ازین طریق به بخشی از اهداف شان نایل آیند.

آقای حسینی مزاری در این فراز از سخنان خود از ادعای غربی ها مبنی بر وجود دموکراسی و آزادی بیان در کشورهای شان انتقاد کرد و آن را دروغی بیش ندانست و گفت: ببینید که غربی ها حتی به اتباع خود اجازه ابراز عقاید نه تنها نمی دهند که برای مقابله با عقاید آن ها حاضرند آنها را به دم شمشیر تیز بفرستند و جانشان را بگیرند، در غیر آن صورت چگونه است که این ها ادعای طرفداری از دموکراسی و آزادی بیان می کنند اما نمی گذارند اتباع شان آن اعتقادی را که علاقه دارند بپذیرند و ابراز کنند. از اینجا پی می بریم که دموکراسی و آزادی بیان تا جایی برای غربی ها مقبول و قابل حمایت است که به نفع آنها باشد. به همین منظور است که اگر در کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران، یا عراق و یا سوریه کوچکترین مسئله آن هم قانونی و آن هم از سوی نهادهای قانونی صورت بگیرد، ضد دموکراسی و آزادی بیان تلقی می گردد و آن را از طریق رسانه ها آنقدر در بوق و کرنا می کنند که انگار اتفاق بزرگی افتاده است. اما هنگامی که در کشوری مثل بحرین، صدها هزار انسان بیش از سه سال است که به دنبال حقوق مشروع خود هستند مورد بی مهری و سکوت همین مجامع غربی قرار می گیرد و یا انقلاب ده ها میلیونی یمنی ها به هیچ انگاشته می شود و یا می گویند تا نخست وزیر عراق در این سمت باشد ما هیچ کمکی در راستای مبارزه با گروه تروریستی داعش نمی توانیم، این در حالی است که همین نخست وزیر عراق با یک انتخابات آزاد و مردمی به قدرت رسیده و به نمایندگی از اکثریت مردم عراق مسؤلیت پیدا کرده است و می بایست مورد احترام جامعه بین الملل نیز باشد اما حضور او چون به نفع بیگانه ها نیست پس باید کنار برود. در عربستان و برخی کشورهای دیگر حکومت های مستبد خودکامه برخلاف خواست اکثریت مردم حکم می رانند و صدها ظلم و جنایت را در حق مردم خود مرتکب می شوند اما آنان مورد پذیرش و حمایت جوامع و حکومت های غربی هستند. چرا؟ زیرا با وصف غیر مردمی بودن و ظالم و مستبد بودن آنها، حضورشان در مسند اقتدار به نفع استکبار است.

۴. اگر جنگی نباشد، کارتل های بزرگ تولید کننده ابزار و ادوات نظامی چگونه به منافع سرشار از فروش سلاح دست پیدا کنند. شما می دانید که پس از ایجاد جنگ های متعدد در کشورهای اسلامی و همچنان ایجاد تنش و تداوم آن در منطقه ما، تا کنون ملیاردها، بلکه ده ها و صدها ملیارد دالر سلاح و ابزار و ادوات جنگی کشورهای غربی واسراییلی به فروش رسیده و ازین ناحیه به سود های سرشاری رسیده اند.

۵. تخریب تدریجی زیر ساخت های کشورهای اسلامی از دیگر وجوه هدف میان مدت است و به همین منظور است که امروزه در افغانستان آسیب های جبران ناپذیری وارد گردیده و شهرهای مختلف سوریه به تلی از خاک تبدیل شده اند و عرصه های فرهنگی هنری و سیاسی اجتماعی این کشورها نیز با مشکلات بسیار جدی و غیر قابل جبرانی مواجه گردیدند و همچنان است در عراق و حتی پاکستان و امثال این کشورها و مسلما این روند به نفع کشورهای استکباری و در راستای تضعیف و فراهم کردن زمینه های انهدام اساسی کشورهای اسلامی خواهد بود.

۶. از دیگر وجوه این بخش از هدف استکبار، زمینه سازی حضور دایمی شان در کشور های اسلامی است و چنانچه در این رابطه در برخی کشورهایی مثل افغانستان به این مطلب نیل صورت گرفته است.

آقای حسینی مزاری سپس به تشریح هدف دراز مدت استکبار در جهت مقابله جویی با اسلام اصیل و نا امن سازی کشورهای اسلامی پرداخته و افزود: می توان اذعان کرد که هدف میان مدت به عنوان یک هدف مقدماتی و زمینه ساز برای رسیدن به هدف دراز مدت و اصلی است و آن براندازی کشورهای اسلامی و به ویژه کشور جمهوری اسلامی ایران که در محور اسلام ناب محمدی و تقویت کننده و تبلیغ کننده این اسلام قرار دارد و از طرف دیگر حضور غربی ها در منطقه ما استراتژیک بوده و برای یک چشم انداز دراز مدت است و این حضور برای غربی ها حیاتی است. چه اینکه مطابق برخی اسناد و شواهدی که حتی منابع اطلاعاتی آمریکا به انعکاس آن اقدام کرده اند، افغانستان نیز در این میان از اهمیت به سزایی برخوردار است، چه اینکه کشور ما در چهار راه اطلاعاتی قرارگرفته و می تواند محلی برای اشراف جدی بر برخی کشورها باشد. زیرا مطابق گفته این اسناد، در آینده نزدیک قدرت اقتصادی ازغرب به شرق منتقل می گردد و قدرت های اقتصادی آینده شرق هم؛ اول، چین، دوم، روسیه، سوم، هند و چهارم هم ایران خواهد بود. ازین رو مهار این کشورها و یا حد اقل هدایت و مدیریت توان و نیروی آنها به نفع اهداف غربی نیازمند حضور جدی غرب در منطقه است و در این وسط جایی بهتر از افغانستان پیدا نمی شود.

وی گفت: امروزه تمام تحرکات نرم و سخت دشمنان در جهت کوبیدن اسلام و مسلمانان است. از طرق مختلف سعی دارند به این هدف نایل آیند. از طریق ایجاد اختلافات مذهبی، اختلافات زبانی و قومی و منطقه ای و سپس این کشور با آن کشور اسلامی و به دنبال کوچکترین فرصت اند تا نقطه ضعفی بیابند و آن را بزرگ کنند. از زمین و هوا در تلاش هستند به تخریب و تضعیف و انهدام مسلمانان و کشورهای شان دست پیدا کنند. ایجاد گروه های تروریستی و حمایت از این گروه ها و آنان را به جان ملت ها و کشور ها و نظام های اسلامی و مردمی انداختن و چه بسا حضور خودشان در صحنه های نبرد و حملات وحشیانه علیه کشورهای اسلامی بخشی از راهکارهای دشمنان علیه کشورهای اسلامی و مسلمانان اند.

رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در ادامه افزود: باید توجه داشت که تمام تلاش های استکبار برای درهم کوبی اسلام و مسلمانان بیهوده خواهد بود و به هیچ وجه به این هدف نخواهند رسید بلکه خودشان ضررهای جبران ناپذیری خواهند دید اما این در صورتی محقق شدنی خواهد بود که مسلمانان به اسلام اصیل بیش از گذشته رو بیاورند و به آن عمل کنند. به خدا تکیه کنند و از بندگان خدا نترسند و با شجاعت و قدرت در راستای اجرای احکام اسلام و خواست های الهی حرکت کنند.