یکی از اعضای آکادمی علوم افغانستان میگوید که افغانستان مکلف نیست که آنچه او «واژههای ایرانی» می خواند را وارد زبان «دری» کرده و از آن استفاده کند.
حبیبالله رفیع؛ عضو آکادمی علوم افغانستان در گفتوگو با خبرگزاری آوا، بیان کرد که ایران ۸۰ هزار واژه جدید ساخته است و این واژه ها جزء ترمینالوژی ملی ایران و مربوط آن کشور میشود.
آقای رفیع تاکید کرد که مکلف و مجبور نیستیم که این ۸۰ هزار واژه و اصطلاح ایرانی را وارد زبان دری کنیم.
اختلاف سر تعلق واژگان به ایران و افغانستان، میان فارسی زبانان مستقل و پشتونهای نزدیک به دولت و دربار در افغانستان، یکی از پرتنش ترین مسایل فرهنگی و اجتماعی بوده است.
پشتون های نزدیک به دولت، قایل به دوگانگی زبان های «فارسی» و «دری» اند و می گویند که فارسی از آن ایران و دری مخصوص افغانستان است و نباید واژه های مورد استفاده فارسی زبانان ایران را در افغانستان به کار برد؛ اما در برابر این جریان، روزنامهنگاران، شاعران، نویسندگان، فرهنگیان و اهالی هنر و فرهنگ و رسانه افغانستان قرار دارند که معتقد به یگانگی فارسی و دری و دوگانگی لهجه ها اند و می گویند که ایران و افغانستان به لحاظ فرهنگی، جغرافیایی یگانه و با تاریخ و پیشینه تمدنی همسان اند و مرزبندی های سیاسی نمی تواند بر یگانگی فرهنگی این سرزمین ها، سایه اندازد؛ زیرا میراث آنها در عرصه فرهنگ، به ویژه زبان فارسی، مشترک و یگانه است.
با این حال، آقای رفیع که از شمار فعالان فرهنگی پشتون و نزدیک به حلقه حکومت است، با بیان اینکه دولتها برای پیشبرد امور خود لغاتی را وضع میکنند، افزود که مثلاً ایران بهعنوان یک کشور مستقل، برای هویت ملی خود یک سلسله اصطلاحات را ساخته و رایج کردهاست.
دانشگاه اسم خاص و ایرانی است
این عضو آکادمی علوم افغانستان در حالی که میگوید واژه «دانشگاه» کلمه ای دری است؛ اما آن را جزء ترمینالوژی ملی ایران میداند.
رفیع تو ضیح میدهد که دانشگاه بالکل واژهای دری است؛ «دانش» کلمهای دری و «گاه» پسوند مکان است؛ اما «دانشگاه» اسم خاص است و جای استفاده خود را دارد.
به نظر آقای رفیع، مرکز تعلیمی را در ایران دانشگاه میگویند و در افغانستان همین مرکز تعلیمی را پوهنتون میگویند که از دهها سال پیش همین مرکز، از طرف دولت به «پوهنتون» مسمی شدهاست.
پیش از او شکریه بارکزی؛ دیگر فعال سیاسی پشتون نزدیک به دولت و همسو با سیاست های رسمی حکومت در حوزه زبان و فرهنگ، پوهنتون را اسم خاص و غیرقابل جایگزین خوانده بود. این نظر او با واکنش وسیع فعالان فرهنگی مواجه شد و بسیاری از منتقدان، این اظهار نظر را به حساب بی اطلاعی و ناآگاهی خانم بارکزی گذاشتند.
آقای رفیع نیز توضیح زیادی در این زمینه نمی دهد و استدلال این نظرش را عطف به تاریخ گرایی و رویه حکومتی می کند و می گوید که چون از قدیم همینگونه بوده و دولت نیز آن پوهنتون می خواند، بنابراین پوهنتون اسم خاص است.
او ادامه داد: مثلا یک لغت عام است، اما وقتی در ترمینالوژی طب می اندازید، معنای خاص خود را میدهد و از او عامیت خود میبراید.
به گفته او، این لغات را ایران برای ادارههای خود ساختهاست و به این معنا نیست که چون فارسی است ما مجبور هستیم وارد زبان دری کنیم و حتما قبول کنیم و اگر کسی قبول نکرد، بگوییم متعصب است.
او توضیح دا که: پوهنتون جزء ترمینالوژی ملی و رسمی افغانستان است، وقتی یک محصل فارغ میشود، در سندش نوشته میشود فارغ فلان «پوهنتون»، دولت نمیتواند یک سند را در ۲۰ نام تهیه کند.
این عضو آکادمی علوم افغانستان تاکید میکند:«ما نباید فشار بیاوریم که به عوض «پوهنتون»، «دانشگاه» استفاده کنیم به خاطری که مشکلات دفتری ایجاد میشود. به این خاطر فکر میکنم ترمینالوژی ملی که در ممالک دیگر ساخته میشود، برای هویت از همان ممالک است و برای سهولت کار شان ساخته میشود؛ لذا یک سلسله لغات است که ما باید حفظ کنیم و به نام اینکه دری ما با زبان ایران یکی باشد، باید حق ندهیم که آن کلمات وارد زبان ما شود.»
رفیع افزود: اگر احیانا ما به لغاتی ضرورت داشته باشیم، میتوانیم مطابق به فهم مردم خود، لغت بسازیم؛ بنابراین برای حفظ هویت ملی و حفظ ترمینالوژی ملی ما باید در مفاهمه و وحدت باشیم.
این در حالی است که مخالفان تفکیک فارسی و دری می گویند که در افغانستان، وقتی با مردم عادی صحبت می شود آنها هیچگاه از کلمه «دری» استفاده نمی کنند و همیشه فارسی می گویند؛ بنابراین تفکیک دری و فارسی به افغانستانی و ایرانی، کار کسانی مانند آقای رفیع با رویکرد و نگاه خاص آنها به مسایل است و ربط چندانی با واقعیت های فرهنگی افغانستان ندارد.
حبیبالله رفیع؛ عضو آکادمی علوم افغانستان در گفتوگو با خبرگزاری آوا، بیان کرد که ایران ۸۰ هزار واژه جدید ساخته است و این واژه ها جزء ترمینالوژی ملی ایران و مربوط آن کشور میشود.
آقای رفیع تاکید کرد که مکلف و مجبور نیستیم که این ۸۰ هزار واژه و اصطلاح ایرانی را وارد زبان دری کنیم.
اختلاف سر تعلق واژگان به ایران و افغانستان، میان فارسی زبانان مستقل و پشتونهای نزدیک به دولت و دربار در افغانستان، یکی از پرتنش ترین مسایل فرهنگی و اجتماعی بوده است.
پشتون های نزدیک به دولت، قایل به دوگانگی زبان های «فارسی» و «دری» اند و می گویند که فارسی از آن ایران و دری مخصوص افغانستان است و نباید واژه های مورد استفاده فارسی زبانان ایران را در افغانستان به کار برد؛ اما در برابر این جریان، روزنامهنگاران، شاعران، نویسندگان، فرهنگیان و اهالی هنر و فرهنگ و رسانه افغانستان قرار دارند که معتقد به یگانگی فارسی و دری و دوگانگی لهجه ها اند و می گویند که ایران و افغانستان به لحاظ فرهنگی، جغرافیایی یگانه و با تاریخ و پیشینه تمدنی همسان اند و مرزبندی های سیاسی نمی تواند بر یگانگی فرهنگی این سرزمین ها، سایه اندازد؛ زیرا میراث آنها در عرصه فرهنگ، به ویژه زبان فارسی، مشترک و یگانه است.
با این حال، آقای رفیع که از شمار فعالان فرهنگی پشتون و نزدیک به حلقه حکومت است، با بیان اینکه دولتها برای پیشبرد امور خود لغاتی را وضع میکنند، افزود که مثلاً ایران بهعنوان یک کشور مستقل، برای هویت ملی خود یک سلسله اصطلاحات را ساخته و رایج کردهاست.
دانشگاه اسم خاص و ایرانی است
این عضو آکادمی علوم افغانستان در حالی که میگوید واژه «دانشگاه» کلمه ای دری است؛ اما آن را جزء ترمینالوژی ملی ایران میداند.
رفیع تو ضیح میدهد که دانشگاه بالکل واژهای دری است؛ «دانش» کلمهای دری و «گاه» پسوند مکان است؛ اما «دانشگاه» اسم خاص است و جای استفاده خود را دارد.
به نظر آقای رفیع، مرکز تعلیمی را در ایران دانشگاه میگویند و در افغانستان همین مرکز تعلیمی را پوهنتون میگویند که از دهها سال پیش همین مرکز، از طرف دولت به «پوهنتون» مسمی شدهاست.
پیش از او شکریه بارکزی؛ دیگر فعال سیاسی پشتون نزدیک به دولت و همسو با سیاست های رسمی حکومت در حوزه زبان و فرهنگ، پوهنتون را اسم خاص و غیرقابل جایگزین خوانده بود. این نظر او با واکنش وسیع فعالان فرهنگی مواجه شد و بسیاری از منتقدان، این اظهار نظر را به حساب بی اطلاعی و ناآگاهی خانم بارکزی گذاشتند.
آقای رفیع نیز توضیح زیادی در این زمینه نمی دهد و استدلال این نظرش را عطف به تاریخ گرایی و رویه حکومتی می کند و می گوید که چون از قدیم همینگونه بوده و دولت نیز آن پوهنتون می خواند، بنابراین پوهنتون اسم خاص است.
او ادامه داد: مثلا یک لغت عام است، اما وقتی در ترمینالوژی طب می اندازید، معنای خاص خود را میدهد و از او عامیت خود میبراید.
به گفته او، این لغات را ایران برای ادارههای خود ساختهاست و به این معنا نیست که چون فارسی است ما مجبور هستیم وارد زبان دری کنیم و حتما قبول کنیم و اگر کسی قبول نکرد، بگوییم متعصب است.
او توضیح دا که: پوهنتون جزء ترمینالوژی ملی و رسمی افغانستان است، وقتی یک محصل فارغ میشود، در سندش نوشته میشود فارغ فلان «پوهنتون»، دولت نمیتواند یک سند را در ۲۰ نام تهیه کند.
این عضو آکادمی علوم افغانستان تاکید میکند:«ما نباید فشار بیاوریم که به عوض «پوهنتون»، «دانشگاه» استفاده کنیم به خاطری که مشکلات دفتری ایجاد میشود. به این خاطر فکر میکنم ترمینالوژی ملی که در ممالک دیگر ساخته میشود، برای هویت از همان ممالک است و برای سهولت کار شان ساخته میشود؛ لذا یک سلسله لغات است که ما باید حفظ کنیم و به نام اینکه دری ما با زبان ایران یکی باشد، باید حق ندهیم که آن کلمات وارد زبان ما شود.»
رفیع افزود: اگر احیانا ما به لغاتی ضرورت داشته باشیم، میتوانیم مطابق به فهم مردم خود، لغت بسازیم؛ بنابراین برای حفظ هویت ملی و حفظ ترمینالوژی ملی ما باید در مفاهمه و وحدت باشیم.
این در حالی است که مخالفان تفکیک فارسی و دری می گویند که در افغانستان، وقتی با مردم عادی صحبت می شود آنها هیچگاه از کلمه «دری» استفاده نمی کنند و همیشه فارسی می گویند؛ بنابراین تفکیک دری و فارسی به افغانستانی و ایرانی، کار کسانی مانند آقای رفیع با رویکرد و نگاه خاص آنها به مسایل است و ربط چندانی با واقعیت های فرهنگی افغانستان ندارد.