احمد ضیا رفعت، استاد دانشگاه کابل در مصاحبه با خبرگزاری آوا، در خصوص موثریت حوزه و دانشگاه در سطوح مختلف زندگی مادی و معنوی انسان ها سخن گفت.
آقای رفعت گفت: در قدم اول باید دید که موثریت حوزه در زندگی بشر تا چه حد است و دانشگاه در چه سطح قرار دارد و پس از آن می توان نظر به اهمیت، این دو را با هم نزدیک ساخت و یا از هم جدا کرد.
به گفته این استاد دانشگاه، زمانی که بحث حوزه مطرح می شود، این نکته قابل تاکید است که آموزش در حوزهها از لحاظ محتوایی در طول تاریخ و در کشورهای مختلف اسلامی تفاوت های زیاد دارد.
رفعت افزود: به طور مثال در بعضی کشورها نسبت به گذشته ها درس های حوزهای با درس های که نیاز روز است، نزدیکتر شده است و سعی کرده که با زندگی عملی انسان ها خود را نزدیکتر بسازد.
اما در بعضی از کشورها آموزش دینی هنوز محدود است و فاصله بین علوم امروزی یا عصری و دانش های دینی بسیار زیاد است که از این لحاظ، موثریت و سازگاری چنین حوزه ها با زندگی عملی و امروزی انسانی کمتر به نظر می رسد.
وی اظهار کرد: برخی از حوزه های علوم دینی با این روش سنتی و ثابت که دارند، نمی تواند تاثیر بسیار مثبتی در روند زندگی بشر داشته باشد.
آقای رفعت ادامه داد: در دانشگاه های معیاری، آنچه وجه غالب آموزش را تشکیل می دهد، دانش های مثبت است یا علوم که بتواند با نیاز روز سازگار باشد تدریس می شود، بنابراین به طور مسلم تاثیر بیشتری در زندگی انسان دارد.
وی تاکید کرد: البته دانشگاه های معیاری در سطح جهان به خصوص در دنیای اسلام در زندگی بشر تاثیرات مثبت داشته است؛ اما دانشگاه هایی که تولید علم ندارند و تحقیق نیز درآنها ضعیف است، بیشتر مصرف کننده تاریخ علم هستند تا خود علم، بنابراین چنین دانشگاه ها نیز در زندگی تاثیرگذار نیست.
آقای رفعت تصریح کرد: در افغانستان متاسفانه دانشگاه ها همین وجه مصرف کننده تاریخ علم را دارد، روی این جهت، چنین دانشگاه ها نیز تاثیر بسیار مثبت در زندگی عملی امروزی مردم ندارند.
به گفته این استاد دانشگاه، اگر صحبت از دانشگاه های معیاری باشد که در آن تحقیق و تولید علم وجود داشته باشد، طبیعی است که نسبت به دانش هایی که در حوزه های علوم دینی تدریس می شود، موثریت بیشتری دارند.
او در بخش دیگر از سخنان خود گفت: آنچه به زندگی علمی بر می گردد که نگاه دانشگاه است، توجه بیشتر روی زندگی مادی بشر است؛ اما آنچه به ایدئولوژی بر می گردد که نگاه حوزه است بیشتر در قلمرو معنوی مطرح است.
او همچنان اضافه کرد: این نکته را نباید فراموش کرد دانشی که محدود به حوزه های مادی انسانی می شود، به کلی با مقوله معنی فاصله ندارد؛ ولی وجه غالب دانش های دانشگاه در نظر گرفتن زندگی مادی انسان ها است و همچنین وجه غالب ایدئولو ژی ها در نظرگرفتن زندگی معنوی انسان ها میباشد.
اما آنچه قابل تاکید است این است که امروز نیازهای بشری در محدوده زندگی ایدئولوژیک نمی تواند معنی دقیق خود را پیدا کند؛ بنابراین انسان ناگذیر است با گذر از ایدئولوژی به جهان گسترده تری دست پیدا کند.
رفعت اما تاکید کرد که گذر از ایدئولوژی به معنی نادیده گرفتن ایدولوژی نیست؛ بلکه به این معنی است که انسان امروز با بودن در قلمرو ایدئولوژی، مجبور است که به زندگی علمی و دانش روز نیز متمرکز شود.
او در رابطه با رسالت حوزه و دانشگاه گفت: برخلاف حوزه های علوم دینی که وظیفه هدایت و نجات بشریت را به عهده دارند، دانشگاه چنین رسالتی ندارد؛ بلکه تنها وظیفه دانشگاه تولید علم است، اما اینکه انسان ها از علم به چه هدفی استفاده می کنند، مربوط حوزه اخلاق می شود، نه دانشگاه.
به طور مثال وظیفه دانشگاه شناخت اتم بوده اما استفاده از دانش اتم به چه معنی است، این دیگر کار دانشگاه نیست؛ بلکه مربوط علم اخلاق است.
و نکته دیگر اینکه کار دانشگاه پرداختن به ایدئولوژی به معنی اعتقاد و باورهای انسانی نمی باشد؛ زیرا مبنای حتمی ایدئولوژی علم نیست؛ بلکه اعتقاد درونی و باورهای فطری در این زمینه بیشتر نقش دارد.
به باور رفعت، مبنای واقعی دانشگاه آموزش، آگاهی، تولید علم و تجربه می باشد، در حالی که مبنای حوزه، اصلاح امور معنوی جامعه بشری می باشد