احیای قلبی تنفسی، اصطلاحی است که برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ توسط دوکتور سفرکنوین هوینkunwenhoven” safar برای توصیف یک تکنیک ترکیبی تهویه دهان به دهان و ماساژ قفسه سینه به یک مریض استفاده شد.
دوکتور سید محمود قاسمی ترینر متخصص انستیزی "بیهوشی" موظف در شفاخانه استقلال شهر کابل با تکمیل مطلب فوق به خبرگزاری آوا گفت: مشکل قلبی زمانی بوجود می آید که ضربان قلب کاملاً از بین می رود و باعث قطع شدن تنفس خود به خودی در فرد می شود.
به گفته وی، مشکل تنفسی در یک فرد زمانی رخ می دهد که فرد دچار سکته قلبی، شوک، خونریزی های بسیار شدید، گیر کردن اجسام خارجی در حلق و ...شده باشد و این امر باعث می شود تا قلب از کار بیافتد.
وی خاطرنشان ساخت که برای هر مریض دچار ایست قلبی، بررسی سریع پاسخ دهی، چک کردن عدم تنفس طبیعی، فعال کردن یک سستم پاسخ دهی عاجل وتهیه دفیبرپلا تور اتوماتیک خارجی ضروری می باشد و از سویی هم چک کردن در۵ -۱۰ ثانیه شروع سیکل، ۳۰ ماساژ قلبی و دو بار تنفس، نیز مهم است.
سید محمود قاسمی افزود: جهت انجام ماساژ قلبی، دست چپ خود را به حالت ضربدر پشت دست دیگر گذاشته بر روی سینه فشار وارد شود تا سینه به اندازه ۴ الی ۵ سانتی متر به داخل برود.
به گفته وی، تعداد مفید ماساژ قلبی باید ۱۰۰ بار در دقیقه باشد و به هر ۳۰ ماساژ قلبی ۲ تنفس مصنوعی صورت گیرد تا بیمار به حالت طبیعی خود برگردد.
به گفته قاسمی، برای جلو گیری از حاد شدن بیماری، دکتور باید پیش از همه چیز در مکان مناسب قرار گرفته و سپس ریفلکس در مقابل تنبه چک شود.
این داکتر داخله در ادامه سخنانش علاوه کرد: داکتران توجه داشته باشند که جریان تنفس و جریان خون در فبریلشن بادیدن، گوش کردن و لمس نمودن ماساژ قلبی طرق هوائ تنفس مریض ارزیابی شود.
به باور وی؛ گرچه مطالعات مختلف به اثبات رسا نیده است که احیائ قلبی ریوی به صورت ماساژ قلبی به تنهائ ارزش کمتری دارد تا ماساژ وتهویه، بنا بر این باید عمل تهویه انجام گیرد وطروق هوا تنفسی باید باز باشد.
به گفته قاسمی، به هر طریق ممکن آله دفبریلاسیون به زود ترین فرصت به مریض وصل شود و پد های الکترونیک باید به طور صحیح به روی قفسه سینه قرار گیرد.
به گفته او در مریض مبتلا به بیماری قلبی و تنفسی پیش از همه، در سمت راست ناحیه فوقانی و سمت چپ نوک ثدیه مقدار انرژی مورد ضرورت "ژول" که دو نوع دستگاه (مونو فازیک، وبی فازیک) دارد ضروری است.
براساس گفته های وی، مونوفازیک انرژی یک جهته تولید می کند و بی فازیک انرژی دو جهته تولید میکند که در بهبود مریض هر دو انرژی قابل تطبیق و مفید می باشد.
قابل یاد آوری است که در افغانستان چه در شفاخانه های دولتی وچه خصوصی، به قانون طب آنطور که باید عمل می شد پزشکان خلاف ریشته خود به تداوی مریض می پردازند و برای به دست آوردن پول بیشتر دست به کارهای خلاف قانون داکتری میزنند و برخی از موارد جنبه معنوی و نجات جان مریض را نا دیده می گیرند.