۲۴ سال پیش در چنین روزی آخرین سرباز قشون سرخ شوروی پاشنه های خون آلودش را از خاک کشورمان بیرون گذاشت.
نظامیان ارتش سرخ در ششم جدی سال ۱۳۵۸خاك كشور را مورد تجاوز قرار دادند و در ۲۶ دلو ۱۳۶۷ پس از کشتن و معیوب نمودن بیش از یک میلیون تن از مردم بی گناه و مهاجرت و آوارگی میلیونها نفر از مردم افغانستان، خاک کشور را با ذلت و خواری تمام ترک کردند.
داکترمحمدعلی بهمنی قاجار، کارشناس مسائل سیاسی، تضاد فرهنگی حکومت کمونیستی کابل با عنعنات، سنتها، فرهنگ و آداب و رسوم مردم افغانستان را از مهمترین عامل شکل گیری قیامهای مردمی در افغانستان دانست و خاطر نشان کرد: از زمان کودتای ۱۳۵۷، رفتارحکومت کمونیستی کابل، کاملا در تضاد با شئونات تاریخی و فرهنگی مردم افغانستان بود و قوانین و قواعدی که دررابطه با مسائل خانواده، زن و یا مسائل فرهنگی تصویب می کرد، از همان ابتدای حکومت کمونیستها با واکنش شدید و منفی مردم افغانستان روبرو شد.
وی، روحیهی استقلال طلبی جامعه و مردم افغانستان را از دیگرعوامل قیامهای مردمی در افغانستان برشمرد و تصریح کرد: وابستگی حکومت کمونیستی کابل به اتحاد جماهیر شوروی پس از ورود ارتش سرخ به افغانستان، مغایر با استقلال کشور بود، از این رو مردم، احزاب، گروهها، سران عشایر، علما و روحانیون که تحمل مستعمره اتحادجماهیر شوروی را نداشتند، دست به قیامهای همه جانبه زدند.
این تحلیلگر مسال سیاسی در ادامه گفتگو با خبرگزاری آوا، با بیان اینکه در خروج ارتش سرخ از افغانستان یکسری عوامل خارجی نیز دخیل بودند، یاد آور شد: در این زمینه برخی از کشورها از جمله؛ عربستان، پاکستان و مصر در حمایت از امریکا و نابودی شوروی سابق و از سویی دیگر جهان غرب به سرکردگی امریکا برای زمین گیر نمودن شوروی به حمایت از جهاد و مجاهدین افغانستان بر خواستند.
داکتر قاجار سپس به نقش مؤثر جمهوری اسلامی ایران و چین اشاره و خاطر نشان کرد: اگر چه ایران در آن زمان درگیر مبارزه با امریکا و رژیم بعث عراق بود اما به صورت همه جانبه از جهاد افغانستان دفاع نمود و چین نیز همانند سایر کشورها معتقد بود که حضور نیروهای ارتش سرخ در افغانستان از جنبه ی حقوقی، نوعی اشغال محسوب می شود، از این رو یک اجماع بین المللی و جنگی همه جانبه علیه شوروی سابق بوجود آمد.
وی بدست آوردن اعتبار بین المللی را از مهمترین دستاوردهای کشورافغانستان در مبارزه با شوروی عنوان و اذعان نمود: افغانستان موفق شد به عنوان کشوری که توانسته است غول کمونیست را به زانو در آورد، یک روز تاریخی و پُر افتخار را در تاریخ جهانی و بین المللی از آن خود کند .
وی علاوه کرد: همچنین جهاد افغانستان توانست ظلم و ستمی را که بر اقوام معروف افغانستان اعم از تاجیک ها، هزاره ها وپشتون ها وارد بود، نابود سازد وگروههای مخالف قومی و مذهبی افغانستان را به حقوقشان برساند، در واقع می توان گفت که جامعه افغانستان وارد یک دنیای جدیدی شد و همهی گروههای قومی و مذهبی افغانی توانستند، در اداره جامعه خویش سهیم شوند .
این صاحبنظر مسائل سیاسی در ادامه در رابطه با عدم اتحاد احزاب و اقوام مختلف در افغانستان و اوج گیری مجدد جنگهای داخلی، گفت: پس از خروج متجاوزین، پشتون ها که خود را در رأس قدرت در افغانستان می دانستند، با تشکیل حکومت انتقالی و بر سر قدرت آمدن دیگر اقوام از جمله هزاره ها مخالف بوده که این مسائل آتش جنگ و درگیری را در کشور شعله ور ساخت.
داکتر قاجار در تکمیل مطلب فوق افزود: گروههای داخلی بخاطر برداشتها و تصاویر اغراق گونه از قدرت، به نمایندگی از جامعه قومی خود کار می کردند و یک حقوق حداکثری را برای جامعه قومی، حزبی و گروه خود مطالبه می کردند و این باعث تعارض دراهداف این گروهها گردید و جنگ و ستیز دیگر را به جامعه افغانستان تحمیل کرد.
وی در بخش دیگری از این گفتگو به وضعیت کنونی و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان اشاره و خاطر نشان کرد:خروج نیروهای امریکا پیامدهای وحشتناکی را برای افغانستان به دنبال نخواهد داشت و منجربه جنگ داخلی نیزنمی گردد، زیرا احزاب و گروههای قومی و مذهبی کشور، اولویت را در صلح و بقای ساختار سیاسی و جامعه افغانستان قرار داده اند و به دنبال منفعت شخصی و گروهی خویش نمی باشند.
این تحلیلگر سیاسی مذاکرات اخیر رئیس جمهور کرزی با اوباما را، زنگ خطری برای افغانستان دانست و گفت: اینطور به نظر می رسد که دولت امریکا بابت حقوق بشر، دموکراسی و حقوق زنان افغانستان هیچ نگرانی ابراز نکرده و صرفا به خروج نیروهای خود از افغانستان می اندیشید و می توان گفت که این یک پیام ضمنی بود که اگر در افغانستان مجددا طالبان برسر کار بیاید و حقوق مردم و گروههای قومی را نقض کند، برای امریکا مهم نخواهد بود.
وی با تاکید براینکه خروج نیروهای امریکای از افغانستان باید با حمایت از دولت و حاکمیت ملی افغانستان همراه باشد، گفت: چنانچه امریکا بخواهد افغانستان را غیر مسئولانه و در چنگال طالبان رها کند، این رفتار به اعتبار و آبروی امریکا در کل منطقه و جهان در دراز مدت صدمه خواهد زد.
این صاحبنظر سیاسی در رابطه با مصونیت قضایی نیروهای امریکایی در افغانستان خاطر نشان کرد: مصونیت قضایی که جزیی از پیمان امنیتی می باشد، با استقلال افغانستان مخالف بوده ، چرا که اگر امریکا می خواهد در صلح و امنیت افغانستان کمک کند، باید در چوکات قوانین افغانستان با احترام به استقلال این کشورعمل نماید.
به گفتهی وی ، مصونیت قضایی نیروهای امریکایی در افغانستان، چیزی جزیک رویه استعمار و استیلاطلبانه نیست.