تا نهم دلو (بهمن) سالروز شهادت شهید سید علی اکبر مصباح مزاری، یکی از شیردلان خطههای شمال افغانستان که هرگز به تجملات دنيوی تن در نداد و در کشور فقير افغانستان تا لحظه شهادت ساده زیست، چند روزی باقی نمانده است.
یادآوری یاد، خاطره و بازخوانی اهداف والای این شهید بزرگوار کم ترین کاری است که در حال حاضر در راستای ادای دین خویش می توانیم، انجام دهیم. این مطلب را آقای غلام سخی نظامی "باهنر" یکی از همرزمان شهید مصباح در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری صدای افغان(آوا) در مشهد مقدس عنوان نمود.
وی، مسلط بودن به زبان پشتو را مقدمهی آشنایی خود با شهید مصباح معرفی و خاطرنشان نمود: در بدو آشنایی با شهید مصباح در سال 1353، آن شهید بزرگوار بیشتر در امور فرهنگی و عقیدتی فعالیت می نمود و با دیدگاهی روشنفکرانه مُبتنی بر انديشه های اسلامی معتقد بود، دو قشر فرهنگی و سیاسی شامل طلاب و غیر طلاب میبایست ارتباط و هماهنگی تنگاتنگی با یکدیگر داشته باشند، باهنر گفت: بنده به عنوان جوانی غیرطلبه در آن زمان وظیفه داشتم به طلبه ها زبان پشتو بیاموزم.
این همراه شهید مصباح مزاری ادامه داد: با گذشت زمان و آشنایی بیشتر با شخصیت استاد، شیفته همکاری با وی شدم، چرا که استاد مصباح به دلیل ارتباط بسیار خوب و عمیق با جوانان، تعداد زیادی از آنها را به خود جذب نموده بود، لذا از همان زمان تحت نظارت وی، به فراگیری آموزش های نظامی و فرهنگی پرداختم و پس از مدتی در "چهارکنت" و "البرز" در کنار دیگر دوستان و همرزمان، مشغول خدمت و مبارزه علیه رژیم کمونیستی شدم، و پس از مدتی، دوستی نزدیکی با استاد برقرار نمودم.
وی در ادامه به دلایل تأسیس سازمان فدائیان اسلام توسط شهید مصباح اشاره و اذعان نمود: روحیهی جهادی و مبارزه طلبی شهید مصباح و شرایط ویژه افغانستان در سال 1357 ایجاب می نمود که چنین سازمانی تأسیس شود، چون رژیم دست نشانده آن روز حُکم دستگیری شخصیت های سیاسی، علمی، فرهنگی و علماء که مانعی برای گسترش اعتقادات کمونیستی شمرده می شدند، صادر کرده بود. از اینرو، به باور شهید مصباح نیروهای سازمان یافته بهتر می توانستند علیه متجاوزین مبارزه کنند.
این شخصیت جهادی با اشاره به درایت و زیرکی شهیدمصباح در انجام عملیات های مختلف، افزود: در ابتدای مبارزات از امکانات نظامی پیشرفته ای برخوردار نبودیم،اما شهیدمصباح و یارانش تحت پوشش شکار بودنه(بلدرچین) با استفاده از تور و سگ های مخصوص شکاری، لوله های گاز شبرغان_مزار شریف و شبرغان_ روسیه را منفجر می نمودند.
باهنر گفت: شهید مصباح با ساخت مواد انفجاری و بمب های دست ساز در مناطق مختلف مزارشریف به صورت مستقیم شرکت ها و پایگاه های مهم دولتی را منفجر می نمود و برای تنویر افکار عمومی علیه دولت مزدور، شب نامه پخش می کرد.
این همرزم شهید مصباح در خصوص ایجاد اولین پایگاه نظامی و فرهنگی توسط آن شهید و یارانش، گفت: در سال 1360 اولین پایگاه نظامی در کوه البرز ولسوالی چمتال در شمال کشور و سپس پایگاه دیگری در ولسوالی شولگره تأسیس شد.
وی اقدامات و فعالیت های استاد مصباح در شرایط بحرانی آن روز افغانستان را ارزنده و بی نظیر خواند و خاطر نشان کرد: اگرچه ایشان خود نمونه و الگویی برای سایر مبارزین بود، اما اعتقادات و افکارش برگرفته از اندیشههای ولایت فقیه بود.
این دوست باوفا و صمیمی استاد مصباح، مطالعه نهج البلاغه، نوشته های شهید مطهری، کتاب حکومت اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مرور خاطرات برخی از مبارزین مشهور بین المللی را از جمله برنامه های روزانه و برخی علائق شهید مصباح عنوان نمود.
به گفتهی وی، از آنجاییکه در جامعه اسلامی افغانستان سادات و روحانیون جایگاه خاصی دارند، شهید مصباح با اخلاق نیک و برخورد گرم، روحیه مبارزه طلبی و دفاع از اسلام، طرفداران زیادی به دست آورده بود.
وی ادامه داد: ایشان درنهایت به طرز ناجوانمردانه ای ترور می شود و اینکه شهید مصباح توسط یک گروه بیش از چهل نفر به شهادت رسیدند نشان دهنده درک قوی دشمن از قدرت استقامت و دفاع شهید مصباح می باشد.
باهنر در پایان این گفتگو ضمن ارزنده خواندن فعالیت های شهید مصباح در طول دوران جهاد، اذعان نمود: اگرچه ایشان فردی مفید و مبارزی قوی در تمامی عرصه ها بود، اما پس از مدت کوتاهی به دست فراموشی سپرده شد، چنانچه حتی دوستان و نزدیکان وی نیز از وضعیت خانواده این شهید بزرگوار که جانش را در راه اسلام و ملت افغانستان فدا نمود، اطلاعی ندارند و هر کدام به منافع و مقاصد شخصی خود سرگرم می باشند.