تعدد کاندیداهای شیعه احتمال حضور نمایندگان شیعه در مجلس آینده را کمتر کرده/ طيف مجاهدين و احزاب سياسي انسجام قابل قبولي ندارند
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در گفتوگویی با روزنامه جوان، چاپ تهران، با توجه به مسأله تعدد کاندیداهای شیعه انتخابات پارلمانی افغانستان و عدم هماهنگی میان آنها پیشبینی میکند که تعداد کاندیداهای شیعه راه یافته به مجلس نمایندگان کمتر از دوره قبل باشد؛ چه اینکه برگزاری انتخابات پارلمانی در ولایت غزنی که شیعه حضور چشمگیر دارد، از عرصه انتخابات حذف شده است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، حجتالاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری در این مصاحبه که ده روز قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی 28 و 29 میزان صورت گرفته، اما در روز انتخابات منتشر شده، به آسیبشناسی انتخابات پارلمانی کشور و به خصوص چگونگی حضور شیعیان در این انتخابات پرداخته است.
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا)، ابتدا در مورد آرایش سیاسی احزاب در این انتخابات گفته که دو طیف از افراد در انتخابات پارلمانی شرکت کردند؛ اول، احزابي كه نسبت به حكومت انتقادهايي دارند و جبهه وسيعي را تشكيل دادهاند تا بتوانند اكثريت پارلمان را به خود اختصاص دهند و دوم، طيف تكنوكراتها و عناصر تحت حمايت كشورهاي غربي که عناصر وابسته هستند.
به گفته وی، در شرايط كنوني، تكنوكراتها و عناصر وابسته بسيار منسجم عمل ميكنند و طيف مجاهدين و احزاب سياسي كه ادعاي داشتن پايگاه اجتماعي در سطح افغانستان را دارند، انسجام قابل قبولي ندارند.
با این وجود آقای حسینی مزاری پیشبینی کرد: "من پيشبيني ميكنم مجلس آينده افغانستان مثل مجلس فعلي نخواهد بود كه اكثريت بتوانند در مقابل دولت و نيروهاي خارجي حرفي براي گفتن داشته باشند و اكثريت مجلس به نفع طرفداران دولت و تكنوكراتها خواهد بود".
وی با انتقاد از مسأله تعدد کاندیداهای شیعه در انتخابات پارلمانی تصریح کرد: متأسفانه تعداد كانديداهاي شيعه در اين انتخابات خيلي زياد است و از طرفي هم هيچ هماهنگي بين آنها وجود ندارد. در اين ميان علاوه بر درهمريختگي دروني شيعيان برخي كانديداها هم از عناصر وابسته به خارج هستند تا از اين طريق تعداد آراي شيعيان را كاهش دهند.
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) ادامه داد: اين نگراني وجود دارد كه در مجلس آينده كانديداهاي راهيافته شيعه نسبت به مجلس فعلي كمتر باشد و آن هم با توجه به اينكه ولايت غزني كه شيعه حضور چشمگیر دارد، كاملاً از عرصه انتخابات حذف شده است؛ چراكه در دورههاي قبلي تعداد زيادي از نمايندگان شيعه از اين ولايت به مجلس راه يافته بودند، بنابراين، اين نگراني وجود دارد.
وی در پاسخ به این سوال که اين سناريو و توطئه براي تضعيف شیعیان در پارلمان كه گفتيد، از سوي دولت افغانستان طراحي شده است يا اينكه امريكاييها در اين مسئله نقش دارند، گفت: عوامل مختلفي وجود دارد و اينكه نيروهاي حكومتي به طور مشخصي وارد عمل شده باشند را نميتوان متهم كرد، اما دستهاي خارجي آنقدر هستند كه عناصر داخل حكومت را تحتالشعاع قرار دهند.
آقای حسینی مزاری ادامه داد: تكنوكراتهاي غربي و نيروهاي وابسته به وهابيت و عربستان سعودي و كشورهاي عربي خليج فارس، همه آنها دست به كار شدهاند تا نتيجه انتخابات را به گونهاي رقم بزنند كه شيعيان به پارلمان راه پيدا نكنند و اگر افرادي هم از شيعيان وارد پارلمان شدند، صرفا در ظاهر شيعه باشند و در عمل مطابق اهداف غربيها عمل كنند.
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مورد نقش کشورهای غربی و امریکا پیرامون دخالت در انتخابات پارلمانی کشور خاطرنشان کرد: كشورهاي غربي از گذشته در مسائل افغانستان دخالت داشتهاند و الآن هم اين دخالتها وجود دارد. آمريكاييها تلاش خواهند كرد تا بيشترين تاثيرگذاري را در انتخابات مجلس نمايندگان داشته باشند و تحركات آنها كاملا مشهود است و متاسفانه اين يكي از چالشهايی است كه مردم و نمايندگان از اين مسئله بسيار رنج ميبرند.
متن کامل مصاحبه حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری، رییس مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان با روزنامه جوان، که قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی 28 و 29 میزان صورت گرفته، به شرح زیر است:
آرايش سياسي احزاب در اين انتخابات چگونه است و نتيجه انتخابات چه تأثيري در روند تحولات سياسي افغانستان خواهد داشت؟ شما چشمانداز انتخابات جديد را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در اين انتخابات اكثر كانديداها به عنوان نيروهاي مستقل وارد عمل شدهاند و با توجه به اينكه انتخابات افغانستان، انتخابات حزبي نيست و احزاب تعداد اندكي از كانديداهاي خود را معرفي كردهاند، در واقع، هر يك از كانديداها پشتوانه حزبي و سازماني دارند و فضاي انتخابات داغ است و نامزدهاي مستقل و حزبي براي راهيابي به پارلمان تلاش جدي ميكنند،اما چالشهايي در مسير اين انتخابات وجود دارد كه عمدهترين چالش، نوع برگزاري انتخابات است كه كانديداها از نبود امنيت، سالم برگزار شدن روند انتخابات و وجود تقلبهاي گسترده نگراني دارند هم چنان كه در انتخابات قبلي هم اين مسئله وجود داشته است و به ويژه در انتخابات رياست جمهوري 2014، بحث تقلب بسيار گسترده بوده و متأسفانه سبب شده تا مردم بر اساس رأيهايي كه داده بودند به خواستههاي خودشان نرسند و باعث شده دولت مقتدري در افغانستان تشكيل نشود و يك دولت ائتلافي به وجود آمده و اين حكومت هم تاكنون نتوانسته است خواستهها و نيازهاي مردم را برآورده كند.
در انتخابات پارلماني هم اين نگرانيها بين مردم و كانديداها وجود دارد كه طبعاً عامل اين نگراني خود حكومت و كميسيون مستقل انتخابات و عوامل خارجي است كه ميتوانند در روند كار انتخابات دخالت داشته باشند. فعلاً در سطح انتخابات افغانستان دو رويكرد و خط فكري وجود دارد. اول، احزابي هستند كه نسبت به حكومت انتقادهايي دارند و جبهه وسيعي را تشكيل دادهاند تا بتوانند اكثريت پارلمان را به خود اختصاص دهند. دوم، طيف تكنوكراتها و عناصر تحت حمايت كشورهاي غربي و عناصر وابسته هستند. در شرايط كنوني، تكنوكراتها و عناصر وابسته بسيار منسجم عمل ميكنند و طيف مجاهدين و احزاب سياسي كه ادعاي داشتن پايگاه اجتماعي در سطح افغانستان را دارند، انسجام قابل قبولي ندارند. من پيشبيني ميكنم مجلس آينده افغانستان مثل مجلس فعلي نخواهد بود كه اكثريت بتوانند در مقابل دولت و نيروهاي خارجي حرفي براي گفتن داشته باشند و اكثريت مجلس به نفع طرفداران دولت و تكنوكراتها خواهد بود.
تعداد كانديداهاي شیعه در انتخابات خيلي زياد است و اين تعدد كانديداها آراي آنها را پخش ميكند كه ميتواند به حذف كرسيهاي شیعهها در پارلمان منجر شود. حتي تقسيمبندي حوزههاي انتخاباتي در ولايت غزني كه شیعهنشین هستند، در اين دوره تغيير كرده كه به ضرر شیعیان است. به نظرتان وضعيت شیعیان در پارلمان جديد به چه شكلي خواهد بود؟ آيا قدرتشان تضعيف خواهد شد يا كماكان وضعيت فعلي خود را حفظ خواهند كرد؟
متأسفانه تعداد كانديداهاي شيعه در اين انتخابات خيلي زياد است و از طرفي هم هيچ هماهنگي بين آنها وجود ندارد. همچنين عاملي هم در بين شيعيان وجود ندارد كه بتواند به عنوان ريش سفيد وارد عمل شود و شرايط را مديريت كند و كانديداها را به سمت انسجام و كاهش تعداد كانديداها سوق دهد. در اين ميان علاوه بر درهمريختگي دروني شيعيان برخي كانديداها هم از عناصر وابسته به خارج هستند تا از اين طريق تعداد آراي شيعيان را كاهش دهند. حتي اگر در شرايط موجود تلاشي صورت گيرد و تعداد كانديداهاي مشخص كاهش يابد، قطعاً اين عناصر وابسته كنار نخواهند كشيد و براي كاهش رأي شيعيان تلاش خواهند كرد. اين نگراني وجود دارد كه در مجلس آينده كانديداهاي راهيافته شيعه نسبت به مجلس فعلي كمتر باشد و آن هم با توجه به اينكه ولايت غزني كه اكثراً شيعهنشين بود كاملاً از عرصه انتخابات حذف شده است؛چراكه در دورههاي قبلي تعداد زيادي از نمايندگان شيعه از اين ولايت به مجلس راه يافته بودند، بنابراين، اين نگراني وجود دارد و تاكنون هم توفيق حاصل نشده است كه كانديداها به نفع ديگري كنار بكشند.
اين سناريو و توطئه براي تضعيف شیعیان در پارلمان كه گفتيد، از سوي دولت افغانستان طراحي شده است يا اينكه امريكاييها در اين مسئله نقش دارند؟
عوامل مختلفي وجود دارد و اينكه نيروهاي حكومتي به طور مشخصي وارد عمل شده باشند را نميتوان متهم كرد، اما دستهاي خارجي آنقدر هستند كه عناصر داخل حكومت را تحتالشعاع قرار دهند. تكنوكراتهاي غربي هستند و نيروهاي وابسته به وهابيت و عربستان سعودي و كشورهاي عربي خليج فارس در اين ميان وجود دارند و همه آنها دست به كار شدهاند تا نتيجه انتخابات را به گونهاي رقم بزنند كه شيعيان به پارلمان راه پيدا نكنند و اگر افرادي هم از شيعيان وارد پارلمان شدند صرفاً در ظاهر شيعه باشند و در عمل مطابق اهداف غربيها عمل كنند. متأسفانه از اين طيف كانديداها هم در بين شيعيان كم نداريم و در ولايتهاي مختلف افرادي كه به نام شيعه وارد انتخابات شدهاند وابسته به كشورهاي خارجي بوده و با قدرت و امكانات بيشتر و با شعارهايي كه سر ميدهند به طور جدي وارد كارزار انتخابات شدهاند.
اخيراً «قوماندان عليپور» فرمانده ولايت غور توسط نيروهاي دولتي دستگير شده است كه واكنشهاي زيادي از سوي مردم به اين دستگيري انجام شد. دستگيري اين فرمانده در آستانه انتخابات به چه دلايلي صورت گرفته است؟
اين اقدامي كه از سوي حكومت انجام شد بيشتر براي تضعيف روحيه شيعيان در دستور كار قرار گرفته است و متأسفانه در شرايطي كه در آستانه انتخابات بايد آرامش و امنيت در كشور برقرار باشد، حاكميت دچار اين اشتباه شده و توجيه و بهانه مناسبي هم براي دستگيري عليپور نداشته است. فرمانده عليپور در مدتي كه در رأس گروه مسلح در ولايت غور بود، بيشتر در مقابل طالبان و تروريستها قرار داشت و از دولت حمايت ميكرد و حامي مردم و حاكميت بود و طي چند سال محلي كه تحت كنترل او قرار داشت از امنيت نسبي برخوردار بود. اگر حكومت كمي منطقي ميانديشيد بايد از امثال عليپور حمايت ميكرد، اما چرا عليپور با اين شرايط در ولايت غور مورد هجمه قرار ميگيرد و عناصر ديگري كه در كابل علناً جنايت انجام ميدهند و حكومت را تهديد ميكنند يا در ولايت بلخ دزدي و آدمكشي ميكنند زير چتر حمايت و مصونيت دولت قرار ميگيرند؟! اين كاملاً سؤال برانگيز است. به هر حال دستگيري عليپور بر اساس يك نظم اداري حكومتي صورت نگرفت بلكه حركت توطئه گونهاي بود كه اگر در آينده چنين اقداماتي صورت گيرد قطعاً پشت سر اين تحركات، توطئه قرار دارد.
در حال حاضر نمايندگان امريكا يك ماه است كه در حال مذاكره و توافق با طالبان هستند، حتي خبرهايي منتشر شده كه امريكا شروط طالبان را پذيرفته است. شما چشمانداز مذاكرات را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ اين مذاكرات تا چه حد امكان موفقيت دارد؟ آيا امريكاييها حاضر ميشوند پس از 17 سال افغانستان را ترك كنند با توجه به اينكه ترامپ به دنبال تثبيت حضور امريكاييها در افغانستان است؟
من فكر نميكنم كه امريكاييها با دالرهایی كه در اين سالها هزينه كردهاند، بر اساس توافق با طالبان، به راحتي افغانستان را ترك كنند. امريكاييها تنها براي خود افغانستان به منطقه نيامدهاند تا به خاطر شرايط نامساعد افغانستان، اين كشور را ترك كنند. امريكاييها به اين دليل به افغانستان وارد شدهاند که از افغانستان به چهار كشور روسيه، چين، هند و ايران اشراف كامل داشته باشند و در ابتدا اگر توانستند اين كشورها را از درون تضعيف كنند و اگر موفق نشدند آنها را مهار نمايند و سياستهاي اقتصادي را كه در منطقه توسط اين چهار كشور انجام ميشود بهنفع غرب سازماندهي كنند و جهت دهند. بههمين دليل سياستهايي كه از سوي امريكا براي ناهمسانسازي كشورهاي آسياي مركزي، چين و ايران در جريان است معمولاً از ناحيه امريكا جهتدهي ميشود.
امريكاييها كه با طالبان يا هر گروه ديگري سر ميز مذاكره مينشينند، سعي دارند اين گروهها را سرگرم و عملكرد آنها را فرسايشي كنند و از درون به فروپاشي بكشانند. در حال حاضر امريكاييها به دنبال تغيير نقش طالبان هستند و تلاش ميكنند اين نقش را به گروه داعش در افغانستان واگذار كنند و اين گروه(داعش) با نگاه بينالمللي فعاليت انجام ميدهد ولي طالبان نگاه بينالمللي و حتي منطقهاي ندارد و فقط در پي ايجاد امارات در افغانستان است،اما امريكا فعلاً روي كشورهاي آسياي مركزي، روسيه، چين و ايران برنامهريزي كرده است و بنابراين گروهي بايد تحت مديريت واشنگتن باشد تا بتواند سياست ناهمسانسازي امريكا را در منطقه پياده كند و همچنين اين توان را داشته باشد تا اين كشورها را تحت فشار قرار دهد.
از اينرو، بحث صلح در افغانستان نوعي ظاهرسازي است و اين بحث اصلاً مطرح نيست و امريكا به دنبال تأمين امنيت در افغانستان ، تأمين منافع ملي ، تماميت ارضي افغانستان و ساختن اين كشور نيست و تحركاتي كه با طالبان و ديگر گروهها انجام ميدهد تنها براي تأمين منافع واشنگتن و در راستاي اجراي سياستهاي شيطاني و درازمدت اين كشور در منطقه است، بنابراين ما توقع نداريم كه اولاً؛ صلحي در افغانستان اتفاق بيفتد، دوماً؛ طالبان به دنبال صلح با امريكاييها باشد و سوماً؛ امريكاييها با دادن وعده به طالبان و سپردن تعهداتي به اين گروه افغانستان را ترك كنند.
اخيراً «زلمي خليلزاد» از سوي وزير خارجه امريكا به عنوان مشاور در امور افغانستان معرفي شده و سفرهايي هم به كشورهاي عربي منطقه داشته است. دليل انتخاب خليلزاد به اين سمت چيست و آيا مأموريت ويژهاي در افغانستان به او سپرده شده است؟ هر چند گفته ميشود كه امريكا به دنبال مهندسي انتخابات پارلماني است.
چه خليلزاد يا هر كس ديگري كه در طرف امريكاييها قرار بگيرد قطعاً به دنبال تأمين منافع ملي امريكاييها خواهد بود. زلمي خليلزاد اين ويژگي را دارد كه از زمان جهاد، مرتبط با مسائل افغانستان بوده است و زماني سفير و نماينده ويژه جورج بوش در امور افغانستان بود و تاكنون هم كه مسئوليتهاي ديگري را بر عهده داشته، در مسائل افغانستان نقش مهمي ايفا كرده است. قطعاً خليلزاد بيش از هر امريكايي ديگري ميتواند در مسئله سياستهاي امريكا در منطقه نقش داشته و تأثيرگذار باشد،اما محافل سياسي افغان نسبت به زلمي خليلزاد بدبين هستند و اين بدبيني باعث ميشود او در انجام مسئوليتهايش در افغانستان چندان موفق نباشد.
باتوجه به اينكه اين انتخابات اولين انتخاباتي است كه در دوره دونالد ترامپ برگزار ميشود، آمريكا چه نقشي در فرايند انتخابات دارد؟
كشورهاي غربي از گذشته در مسائل افغانستان دخالت داشته اند و الآن هم اين دخالتها وجود دارد و آمريكايي ها تلاش خواهند كرد تا بيشترين تاثيرگذاري را در انتخابات مجلس نمايندگان داشته باشند و تحركات آنها كاملا مشهود است و متاسفانه اين يكي از چالش هاي است كه مردم و نمايندگان از اين مسئله بسيار رنج مي برند.
طالبان دستور مبارزه با انتخابات پارلماني را صادر كرده است، به نظر شما طالبان چه برنامه هايي براي انتخابات آتي تدارك ديده است؟
طالبان تاكنون هر كاري كه خواسته در عرصه ناامن سازي فضاي انتخابات انجام داده است و فكر نمي كنم دستور جديد طالبان هم شرايط جديدتري را نسبت به دوره هاي قبل به وجود بياورد. بلكه خيلي از ولايت ها در شرايط فعلي ناامن هستند و بسياري از حوزه ها در عرصه انتخابات مسدود هستند و حاكميت تلاش مي كند تا امنيت انتخابات را تامين كند و فضاي امني را ايجاد كند و بايد ببينيم كه كدام يك ميتوانند در روز انتخابات موفق باشند. اين كه آيا طالبان مي تواند روند انتخابات را به كلي به هم بريزد و يا دولت مي تواند جلوي ناامني ها را بگيرد تا انتخابات در آرامش برگزار شود بايد ببينيم در روزهاي آينده چه اتفاقي رخ مي دهد.
از آنجا كه اين انتخابات جديد اولين انتخاباتي است كه در زمان موجوديت داعش در افغانستان برگزار مي شود و اين گروه تروريستي در ماه هاي اخير قدرت بيشتري گرفته است، به نظرتان داعش چه برنامه هايي را براي بر هم زدن انتخابات در نظر گرفته است؟
گروهي به نام داعش به آن قدرتي كه مطرح ميشود در افغانستان وجود ندارد و برخي از عمليات هايي هم كه در شهرها انجام مي شود و به داعش نسبت داده مي شود، جعلي است. اما به هر حال چه گروه طالبان باشد و يا داعش در طول سال هاي گذشته هر گونه خرابكاري كه خواسته اند، ترتيب داده اند. قطعا در آينده هم اين روندها را ادامه مي دهند و اين بستگي دارد كه نظم حاكميت و سازماندهي نيروهاي حكومتي چگونه با عوامل ناامني برخورد كنند. من معتقدم كه اگر حكومت كمي تدبير به خرج دهد و نيروهاي مردمي را در تامين امنيت افغانستان بكار بگيرد نه طالبان و نه داعش نمي توانند در افغانستان دوام بياورند و پروسه ناامن كردن كشور را به پيش ببرند.
باتوجه به اينكه طالبان هميشه خروج نيروهاي خارجي را پيش شرط مذاكرات صلح افغانستان اعلام كرده است، پس به گفته شما حضور آمريكايي ها ادامه خواهد داشت وبا اين وجود، حملات طالبان به مردم و نيروهاي دولتي مثل سابق ادامه خواهد داشت؟
بله، چنين شرايطي ادامه پيدا خواهد كرد. درست است كه آمريكايي ها با يك سياست درازمدت وارد افغانستان شدهاند و در برابر واشنگتن، كشورهاي منطقه مثل روسيه، چين، ايران هم فعال شدهاند و حتي هندي ها هم اعتماد كاملي به آمريكايي ها ندارند. همچنان كه امريكايي ها هر چه تهديد كردند تا هند را از خريد سامانه هاي موشكي اس 400 از روسيه منصرف كنند، نتوانستند موفقيتي كسب كنند. بنابراين، اين قدرتهاي منطقه اي در سطح افغانستان با يكديگر تعامل خواهند داشت و در مقابل سياست هاي آمريكا خواهند ايستاد و اگر زماني قرار باشد كه امريكايي ها از افغانستان خارج شوند اين مسئله متاثر از فعاليت كشورهاي منطقه است. در نهايت اگر مردم افغانستان به اين نتيجه برسند كه خود را منسجنم كنند و با توجه به فضاي سياسي و نظامي حاكم بر منطقه و جهان، در برابر آمريكا قرار بگيرند قطعا در آن زمان خروج آمريكايي ها واقعي تر خواهد بود.
سناريو و توطئه براي تضعيف شيعيان در پارلمان كه گفتيد، از سوي دولت افغانستان طراحي شده است يا اينكه آمريكايي ها در اين مسئله نقش دارند؟
عوامل مختلفي وجود دارد و اينكه نيروهاي حكومتي به طور مشخصي وارد عمل شده باشد را نمي توان متهم كرد اما دست هاي خارجي آنقدر هستند كه عناصر داخل حكومت را تحت الشعاع قرار دهد. تكنوكرات هاي غربي هستند و نيروهاي وابسته به وهابيت و عربستان سعودي و كشورهاي عربي خليج فارس در اين ميان وجود دارند و همه آنها دست به كار شدهاند تا نتيجه انتخابات را به گونهاي رقم بزنند كه شيعيان به پارلمان راه پيدا نكنند و اگر افرادي هم از شيعيان وارد پارلمان شدند صرفا در ظاهر شيعه باشد و در عمل مطابق اهداف غربيها عمل كند. متاسفانه از اين طيف كانديداها هم در بين شيعيان كم نداريم و در ولايتهاي مختلف افرادي كه به نام شيعه وارد روند انتخابات شدهاند وابسته به كشورهاي خارجي هستند و با قدرت و امكانات بيشتر و با شعارهايي كه سر مي دهند به طور جدي وارد كارزار انتخابات شده اند.
چرا طالبان به جاي گفتگو با دولت وحدت ملي، به طور مستقيم با آمريكاييها مذاكره ميكند؟ آيا اين مسئله به اين معني است كه دولت وحدت ملي تحت نفوذ آمريكا است و عملا قدرتي ندارد؟
بله، همينطور است و متاسفانه فضاي افغانستان به گونهاي است كه حاكميت اين كشور بدون اجازه آمريكاييها آب هم نميخورد. بنابراين طالبان و يا هر گروه ديگر فكر ميكند كه چرا با كشور اصلي گفتگو نكند و چرا بايد با دولتي گفتگو كند كه بعدا با واسطه به آمريكاييها برسد. طالبان علاقهاي ندارد كه با دولت افغانستان مذاكره كند و از اول با نيروي اصلي پشت سر دولت افغانستان گفتگو ميكند.
با توجه به اينكه عمران خان، نخست وزير پاكستان رويكرد مثبتي به حل مشكلات با افغانستان دارد و به دليل نفوذ پاكستان در بين نيروهاي طالبان، روي كار آمدن عمران خان چه تاثيري در روند صلح طالبان با كابل دارد؟
اگر حاكميت پاكستان علاقهاي به برقراري صلح در افغانستان داشته باشد، روند صلح در اين كشور تسويه خواهد شد و اگر پاكستان واقعا دنبال صلح در افغانستان است كافي است جلوي گروههاي تندرو در داخل اين كشور را بگيرد و سازمان اطلاعات و امنيت ارتش پاكستان (آي اس آي) به عنوان واسط قدرتهاي خارجي در افغانستان عمل نكند. در اين صورت ديگر نيازي نيست كه پاكستان در مسائل داخلي افغانستان اعمال نظر كند و تنها مرزهاي خود را براي ورود گروههاي تروريستي به افغانستان ببندد.
در پايان اگر ارزيابي خاصي از تحولات آتي افغانستان داريد، بفرماييد؟
شرايط كنوني افغانستان مناسب نيست و اين شرايط تنها ميتواند مردم افغان، جريانها و شخصيتهاي ديني و مذهبي را به نفع مردم سامان دهد. تا زماني كه مردم افغانستان وارد عمل نشوند و مصالح و مفاسد كشورشان را تشخيص ندهند و در راستاي اصلاح مفاسد و تقويت مصالح اقدامي نكنند افغانستان ميدان تاخت و تاز قدرتهاي خارجي خواهد شد و سالهاي ديگر هم از اين وضعيت رها نخواهد شد.