در ادامه انتقادات علمای کشور از آریانا سعید خواننده زن در افغانستان، به دلیل آنچه اشاعه فساد و فحشا گفته شده است مولوی "محمد مختار مفلح" رهبر حزب نهضت اسلامی افغانستان در مصاحبه با خبرگزاری آوا، به دلائل تحریم موسیقی از دیدگاه قرآن پرداخت.
وی گفت: خداوند مى فرمايد: "وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ (۶) لقمان؛ یعنی از مردمان كسانى هستند كه خريدار سخنان لهوند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند وبدون هيچ علمى، آنرا به مسخره گيرند، برای این گروه عذابى مهين خواهد بود.
به گفته آقای مفلح اصحاب كرام (رض) كه آگاه ترين مردم اين امت به مقصد و مراد خداوند تعالى در كتابش بودند و در ميان آنها وحى به پیامبر نازل مي شد و نخستين كسانى از اين امت بودند كه مورد خطاب قرار گرفتند و تفسير آن را بطور علمى و عملى از رسول الله(ص) مشاهده كردند و در عين حال از عربهاى فصيح و ناب بودند، تفسير آيات فوق را به صورت ذیل تفسیر کرده است.
عبد الله ابن عباس رضي الله عنهما كه مشهور به ترجمان قرآن است مى فرمايد عبارت "لَهْوَ الْحَدِيثِ" در آيه، "موسيقى است" ونیز از عبد الله بن مسعود رضي الله عنه در بار آيه "وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ" سوال شد، در جواب فرمود: سوگند به خدا كه غير از او معبودى بر حق نيست، منظور از لهو الحديث درآيه موسيقى است. و آنرا سه بار تكرار كرد.
همچنان از ابن عمر و جابر "لَهْوَ الْحَدِيثِ" به معناى موسيقى روايت شده است و اين تفسير از عكرمه، سعيد بن جبير، مجاهد، مكحول و عمرو بن شعيب و على بن بديمه و ساير مفسران روايت شده كه مراد از "لَهْوَ الْحَدِيثِ" موسيقى است و همچنین حسن بصرى رحمه الله فرمود: اين آيت در باره موسيقى وآلات آن نازل شده است و واحدى نیز بر این باور است.
مفلح ادامه داد: حافظ ابن کثير در تفسير دو آيه فوق چنين مي نگارد: خداوند حال مردمان خوشبخت و سعادتمند را که به قرآن راهياب شدند و از شنيدن آن لذت برده و پند مي گيرند اینگونه بيان مي کند: "اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ الزمر آیه ۲۳؛ الله بهترين حديث را نازل کرده است کتابي است متشابه و مکرر، کساني که از پرورگارشان خشيت دارند، پوست بدن شان از آن به لرزه مي افتد سپس پوستهايشان و دلهايشان به ياد خدا نرم می شود.
و اما به خداوند سپس حال مردمان شقي و بدبخت را بيان مي کند که از شنيدن قرآن و پند گرفتن از آن رو گردان اند و به موسيقي و آلات آن رو آورده اند.چنانکه عبد الله بن مسعود در تفسير فرموده خداوند فرمود: سوگند به الله که مراد از لهو الحديث درآيه، موسيقي است. به اين ترتيب واضح ميگردد که دوستان و اولياي خدا هنگام ترسيدن از ذات حق الله پوستهاي شان به لرزه در آمده و موي براندام شان راست ميشود.
سپس دلهاي شان هنگام ياد آوردن رحمت و بهشت نرم ميشود. نه اينکه عقلهاي شان از بين رفته و بيهوشي بر آنان دست دهد.
پس به گفته مفلح به اين نتيجه ميرسيم که در هنگام ذکر خداوند خود را به بيهوشي انداختن خاصيت اهل بدعت و الهام شيطان است.
همچنان به گفته این عالم دینی، خداوند در حاليکه شيطان را مخاطب قرار داده است مي فرمايد: "وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (۶۴) الإسراء
از آنان هر که را توانستي با آواز خود تحريک کن و با سواران و پيادگانت بر آنان بانگ در ده، و با آنان در اموال و فرزندان شريک شو و شيطان جز فريب به آنها وعده نمي دهد.
قرطبي مي نگارد: صداي ني، صداي هنرمند (آواز خوان) و صداي موسيقي در برنامه و محافل لهو، صداي شيطان است. زيرا صداي هر دعوت کننده به سوي نافرماني خدا صداي شيطان مي باشد. و اين آيه دليل روشن بر تحريم موسيقي و آلات آن است پس هر آنچه از آواز شيطان است و يا آنرا مي پسندد اجتناب واجب است.
همچنان خداوند مي فرمايد: "وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا (۷۲) الفرقان و بندگان رحمان کساني اند که گواهي دروغ نمي دهند، يعني در مجالس باطل حضور نمي يابند و آن را مشاهده نمي کنند و چون بر امر لغوي بگذرند کريمانه مي گذرند- يعني از شرکت در آن خود داري مي کنند. و کلمه زور هر باطل و دروغ را در بر مي گيرد.
ابن کثير در تفسير اين آيه مي فرمايد: کلم الزور در اين آي موسيقي است قرطبي مي فرمايد: يعني به موسيقي گوش نمي دهند طبري مي فرماید مراد همان موسیقی و الات آن است.