اگر روزگاری خدای ناکرده خطری متوجه جمهوری اسلامی شود؛ طبعاً و یقیناً مردم افغانستان حامی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی خواهند بود. ما حامی نظام جمهوری هستیم تا زمانی که ولایت فقیه حاکمیت عام و تام داشته باشد
از همکلامی با روحانی مجاهد استاد سیدعیسی حسینی مزاری در باب دیروز و امروز تفکر جهادی در افغانستان
تجلی اندیشه اسلام بدون مرز در افغانستان
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهد مقدس , 5 میزان 1394 ساعت 6:30
اگر روزگاری خدای ناکرده خطری متوجه جمهوری اسلامی شود؛ طبعاً و یقیناً مردم افغانستان حامی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی خواهند بود. ما حامی نظام جمهوری هستیم تا زمانی که ولایت فقیه حاکمیت عام و تام داشته باشد
این مصاحبه در مشهد مقدس و به در خواست یکی از خبرنگاران عرصه دفاع مقدس ایران در روزنامه وزین خراسان، در دفتر کار آقای حسینی مزاری در نمایندگی مرکزتبیان در این شهر، صورت گرفت. این مصاحبه را که زحمت انجام و تهیه و تنظیمش را خبرنگار توانمند روزنامه خراسان جناب سید محمد غفوریان کشیده است، در ویژه نامه ای تحت عنوان سند برادری، به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس ایران به نشر رسانده اند. گفتگو تقریبا دقیق تهیه گردیده و کمتر در آن کم و کاست دیده می شود. شاید کمتر مصاحبه ای اینگونه مطابق نظر گفتگو شونده تنظیم شده باشد. خبرگزاری صدای افغان(آوا) نیز متن این گفتگو را به نقل از روزنامه وزین و سراسری خراسان از نظر شما می گذراند. پس این شما و این هم متن گفتگوی آقای غفوریان با حجت الاسلام والمسلمین، سید عیسی حسینی مزاری، رئیس کل مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کل افغانستان. ................................................ غفوریان - جهاد و تفکر جهادی در دیروز و امروز افغانستان، ضرورتها و ساحتهای اندیشه «امت واحده»، جریان روش و تفکر «اسلام بدون مرز» از جمله موضوعات گفتوگویم با روحانی مبارز و مجاهد استاد سیدعیسی حسینیمزاری بود. موضوعاتی که وقتی آن را از نگاه یک روحانی مجاهد و فعال فرهنگی، اجتماعی و سیاسی امروز افغانستان میشنیدم برایم جذابتر مینمود. حجتالاسلام والمسلمین «سیدعیسی حسینی مزاری» سال ۱۳۴۱ در مزار شریف متولد و در سال ۱۳۵۷ با تأثیرپذیری از اندیشه حضرت امام وارد مبارزات جهادی و همراهی مجاهد شهید سیدعلیاکبر مصباح شد. سال ۱۳۷۰ در کنار این شهید، مرکز فعالیتهای سیاسی فرهنگی تبیان را تأسیس کرد که این مجموعه تا امروز حوزه فعالیت خود را در چند استان افغانستان و مشهد گسترش داده است. حسینی مزاری طی این سالها از کوششهای رسانهای نیز دریغ نکرده و علاوه بر خبرگزاری صدای افغان و هفتهنامههای فریاد عاشورا و انصاف در رسانههای دیگر داخلی و خارجی به تحلیل مسائل فرهنگی و سیاسی میپردازد. با او که برای شرکت در یک اجلاس به ایران آمده بود در یک روز گرم شهریور ماه در دفترش در مشهد به گپ و گفت نشستیم. حسینی مزاری در این مجال به این موضوع اشاره میکند که امروز تفکر اسلام بدون مرز و حقیقت «امت واحده» بیش از هر زمان دیگری در میان مردم افغانستان جریان دارد. گفتوگوی من با استاد حسینیمزاری اینک پیش روی شماست... برای آغاز گفت و گو از او می خواهم خودش را بیشتر برایم معرفی کند . می دانم که سال ها در عرصه های جهادی گام برداشته است. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران مبارزات اسلامی در افغانستان آغاز شد. ما در سال ۱۳۵۷ وارد عرصه مبارزه و سال ۱۳۶۱ به جبهه جهاد وارد شدیم که البته جای یادآوری است که همیشه حضرت امام رحمه ا...علیه را دعا میکنم چون راهنماییها و هدایتهای ایشان باعث شد من در این راه قدم بگذارم. زمانی که من تصمیم گرفتم شهر را ترک و به جبهه جهاد وارد شوم موقعی بود که در کنار عمویم پای رادیو نشسته بودم که حضرت امام در رادیو سخنرانی میکردند، مستمعین امام تحت تأثیر سخنان ایشان به شدت گریه میکردند. دقیق به خاطر ندارم که موضوع سخنان ایشان چه بود اما خاطرم هست که من هم تحت تأثیر قرار گرفته و همچون مستمعین آن محفل گریهام گرفت، با این که آن موقع من در لیسه (دبیرستان) دانشآموز بودم در باختر استان مزار شریف. آن زمان مبارزات ما فعالیتهای محدود درون شهری بود مثل نشستها، سازماندهی تظاهراتها، توزیع اقلام تبلیغاتی و اعلامیهها و... آن جا پس از شنیدن سخنان امام از رادیو تصمیم گرفتم که رسماً به جبهه جهاد وارد شوم. باید عرض کنم که حال و هوای جبهههای افغانستان در جنگ با اشغال شوروی شبیه حال و هوای جبههها در ایران بود. برای نمونه سرودهایی که ایرانیها با موضوع جنگ و ایثار و شهادت برای جبهههای خودشان ساخته بودند آن جا ما استفاده میکردیم و به نوعی رایج بود و حتی دقیقاً در خاطرم هست وقتی یکی از مجاهدان ما به شهادت میرسید همه ما جمع میشدیم و برای عرض تسلیت و همدردی به خانهاش میرفتیم. رسم هم این بود که همه همرزمان آن شهید اسلحهها را سر دوش خود میگرفتیم و از طریق بلندگویی که در دست یکی از مجاهدان بود همه با هم سرود «شهیدم من شهیدم...» را میخواندیم و همه در حالی که گریه میکردیم به سمت خانه آن شهید میرفتیم. حقیقتاً حال و هوای خاصی داشتیم. کمتر مجاهدی را میدیدیم که عکسهای روجیبی حضرت امام را به همراه و روی لباسش نداشته باشد. استاد در واقع این موضوع در شرایطی بود که رهبران جهادی در افغانستان حضور جدی و فعال داشتند که خود ایشان نیز تحت تأثیر منش و اندیشههای حضرت امام بودند... بلی، همین طور بود. همه ما پیرو اندیشه و روش امام بودیم. البته رهبران خودمان نیز برایمان دارای جایگاه بود و اهمیت داشتند البته آنها نیز همچون ما سربازان و نیروهای فرهنگی میاندیشیدند. در دوره شما کدام رهبران جهادی در مبارزات علیه اشغال شوروی سابق نقش تأثیرگذار داشتند؟ در جبهه شمال مرحوم شهید سیدعلیاکبر مصباح بود که بیشترین حوزه تأثیرپذیری از خط و رفتار حضرت امام را داشت. ایشان اولین آغازگر مبارزات مسلحانه در جبهه شمال بود و ما هم که متأثر از اندیشه حضرت امام بودیم به طور قطع برایمان مهم بود که بدانیم کدام جبهه و کدام تشکیلات متمایل به خط امام خمینی است.آن زمان ما به تشکیلات فدائیان اسلام وارد شدیم. این مجموعه به تأسی از فدائیان اسلام شهید نواب صفوی در ایران تشکیل شده و رهبر این جریان در افغانستان شهید بزرگوار سیدعلیاکبر مصباح بود.قبل از من، پدرم نیز در فدائیان اسلام فعالیت کرد که من نیز تحت حضور و معرفی پدرم به سازمان فدائیان اسلام وارد شدم. آن موقع چند ساله بودید؟ شاید ۱۶ یا ۱۷ ساله بودم که فعالیتم را در جبهه نظامی شروع کردم. البته در ابتدا نیروی جهادی نبودم و زمانی که به این جریان وارد شدم به عنوان نیروی فرهنگی فعالیتم را آغاز کردم. البته عشق و آرمان ما جنگ و شهادت و خون بود و وقتی من را به بخش فرهنگی فرستادند، به دلیل سن و سال کم چندان از فعالیت فرهنگی چیزی نمیدانستم. جناب استاد حسینی مزاری پس از این مرحله چه کردید؟ بله، پس از آن فعالیتهای فرهنگی رسانهایام را آغاز کردم که اولین اقدام رسانهایام در سال ۶۱ با نشریه ملت رقم خورد که با تایپهای دستی و به شکل سنتی و اولیه چاپ و منتشر میشد.به هر حال آن سالها، سالهای دلنشینی برایم هست، گاهی که دوستان و همرزمانمان به شهادت میرسیدند حسرت و اشک برای ما میماند و این که چرا آنها رفتند و ما ماندیم. آن موقع طلبه شده بودید؟ نه، هنوز دانشآموز بودم که اواخر سال ۱۳۶۱ و اوایل ۶۲ برای آموزش به ایران اعزام شدیم. قرار بود آموزشهای پزشکیاری را این جا فرا بگیریم و به افغانستان برگردیم. ما همراه با آموزشهای پزشکیاری، آموزشهای نظامی را هم فرا میگرفتیم. آن زمان محل آموزشی ما در مجموعهای آن طرف کوهسنگی مشهد بود.به مدت ۹ ماه این آموزشها را دیدیم که بیش از نیمی از آن کار عملی در بیمارستانهای امام رضا(ع) و امدادی بود.ما فضا و حال و هوای جنگ ایران و عراق را در این مقطع تجربه کردیم چرا که مجروحین زیادی را برای درمان به این بیمارستانها میآوردند؛ در خاطرم هست روزهای پرالتهابی بود برخی مجروحین آن قدر جراحتهایشان شدید بود که عدهای همان جا به شهادت میرسیدند. ما به نوعی در فضای جنگی بودیم.جدا از محیط کار ما، شرایط کلی جامعه به نوعی فضایی احساسات برانگیز بود به هر حال تمام مردم ایران درگیر دفاع و شهادت و ایثارگری بودند. از همین فرآیند من هم انتظار میکشیدم که هر لحظه برای حضور در میدان جهاد علیه اشغالگران به وطنم افغانستان باز گردم. زمستان بود که قرار شد به افغانستان برگردیم و حتی به مرز هم رفتیم اما اعزام ما به افغانستان تا بهار به تأخیر افتاد. پس از آن نیز شهید مصباح اجازه نداد برگردیم و به ما گفت بمانید و درس بخوانید. سال ۶۳ در ایران وارد حوزه علمیه شدم که البته هر چند ماه نیز در جبهههای جنوب غرب افغانستان حضور مییافتم.در همین اعزامها تلاش میکردیم حال و هوای جبهههای ایران را به جبهههای افغانستان منتقل کنیم و حتی محصولات فرهنگی رسانهای که این جا برای دفاع مقدس تولید میشد در حد توان به جبهههای جهاد افغانستان انتقال میدادیم. جناب استاد حسینی مزاری با استناد به همین مطالبی که اشاره کردید، یک مسلمان زمانی میتواند به چنین دیدگاهی برسد که خود را در دایره عظیم «جهان وطنی» ببیند و برای جغرافیای خود مرزی قائل نباشد. در این باره بگویید. بلی، در همان زمان هم بحث امت واحده و اسلام بدون مرز مطرح بود. ما غیر از حضرت امام، رهبر دیگری نمیشناختیم. جبهه افغانستان را نیز جدا از جبهه ایران نمیدانستیم. کسانی که میتوانند در آن جبهه جهاد میکردند و افغانستانیهایی که این جا بودند در این جبهه حضور مییافتند. البته برای ما از یک جهت، جبهه ایران از جبهه افغانستان مهمتر مینمود چون که ما جمهوری اسلامی را هم آن موقع و نیز هم اکنون امالقرای جهان اسلام میدانستیم. از همان زمان عمده دیدگاهمان این بود که این نظام محفوظ بماند و امام خمینی در رأس این نهضت همچنان پر قدرت ادامه حیات بدهد چرا که اگر این نظام با محوریت ولایت فقیه زنده بود، اسلام و گسترش آن ادامه مییافت.اساساً معتقدم اسلام امروز مدیون دیدگاهها و جهاد حضرت امام است حتی من هم که امروز در لباس طلبگی نشستهام و با شما صحبت میکنم مدیون حضرت امام هستم و اگر ایشان و انقلاب ایشان و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنهای نبودند معلوم نبود که حالا من کجا بودم و چه میکردم و چه اندیشه و چه دینی داشتم.نه تنها من بلکه بیشتر مجاهدان افغانستانی چنین دیدگاهی داشتند که البته بهتر است من از سوی خودم سخن بگویم که احیاناً فردا عدهای مواخذهام نکنند که چرا از جانب ما اظهارنظر کردهای. بلی، دیدگاهم از همان موقع چنین بود که ایران اسلامی اصل و پایه نهضت اسلامی است و دنیا نیز از انقلاب اسلامی امام خمینی میترسید. بر همین مبنا امروز نیز معتقدم باید به حضرت آیتا... خامنهای، امام خامنهای گفت و اولین مجموعه و تشکلی که در جهان اسلام عنوان «امام خامنهای» را مطرح کردند ما بودیم که اسناد آن نیز در نشریه ما «فریاد عاشورا» از آن سالها موجود است. چرا که ما به فرهنگ «امام و امت» باور داریم و معتقدیم کل امت اسلامی یک امت واحده است و این امت واحده باید یک امام داشته باشد، در چنین شرایطی است که تمام مسلمانان که تحت تأثیر این تفکر باشند در هر جایی از جهان خود را جزو امت واحده اسلامی میدانند. امروز جنابعالی در افغانستان حضور جدی و فعالیتهای فرهنگی و اسلامی دارید، روحیه جهادی در ملت افغانستان را چگونه میبینید. اگرچه در افغانستان ۱۴ سال است با حضور غربیها و قبل از آن در دوران طالبان تلاشهایی برای تضعیف روحیه جهادی صورت گرفته اما واقعیت این است که غربیها تاکنون توفیق نیافتهاند این روحیه را از میان ببرند. در راهپیمایی روز قدس عکسهای حضرت امام خمینی و امام خامنهای روی دست مردم راهپیمایی را زینت میدهد.سالهاست بزرگداشت ارتحال حضرت امام در مراکز گوناگون افغانستان با شکوه برگزار میشود و تأکید دارم عنوان کنم سخنرانیهایی که در همایشهای بزرگداشت امام خمینی درباره امام و انقلاب در افغانستان انجام میشود از نظر عمق و محتوا در کمتر جایی از جهان صورت میگیرد. اولین بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی را ما سال ۱۳۸۹ در افغانستان با حضور ۲ هزار نفر برگزار کردیم که حالا الحمدلله دهها نهاد و مرکز این مراسم بزرگداشت را برگزار میکنند. چنانچه عرض کردم ما انقلاب اسلامی را انقلاب اسلامی تمام مستضعفان جهان میدانیم و لازم میدانیم سالگردش را تجلیل کنیم. نگاه توده مردم افغانستان در این حوزهها چگونه است؟ مردم هستند که امثال من هستیم، اگر مردم نباشند به طور قطع ما هم نخواهیم بود. منتها تمام تلاش ما این است که توده را بتوانیم روشنگری کنیم.امروز انقلابیترین و از جان گذشتهترین نیروها که در صحنه افغانستان حضور دارند کسانیاند که طرفدار و تحت تفکر ولایت فقیهاند و آیتا...(العظمی امام) خامنهای را رهبر خود میدانند و در این مسیر نه از شرق میترسند نه از غرب. حتی امسال که سال حساسی درباره موضوعات داعش وجود داشت، بزرگداشت روز قدس و سالگرد حضرت امام پرشکوهتر از هر زمان دیگری برگزار شد.همه اینها نشانگر این است که حقیقت اسلام بدون مرز و تفکر امت واحده همچنان با قوت در میان مردم افغانستان پررنگ است. تفکر مردم شیعه و سنی افغانستان این است که باید مسلمانان در هر جای جهان در ایران، یمن، سوریه، عراق و... نسبت به هم احساس مسئولیت داشته باشند و ما امروز شاهد چنین رویکرد و تفکری در میان مردم افغانستان هستیم. اخیراً در افغانستان همایش منطقهای بررسی تحولات یمن برگزار و نسبت به موضوع یمن و تجاوز سعودی اعلام موضع قاطع شد، همچنین در اولین روز تجاوز سعودی به یمن ما به حمایت مردم بیانیه دادیم و حتی زمانی که دولت در حمایت از سعودی موضع گرفت بسیاری از گروهها و احزاب مردمی نسبت به این موضعگیری واکنش جدی نشان دادند. درباره سوریه و وجود خطرات در اماکن مقدسه عراق نیز بارها جلسات و راهپیماییها و تظاهرات برگزار شده است. همچنین اگر روزگاری خدای ناکرده خطری متوجه جمهوری اسلامی شود؛ طبعاً و یقیناً مردم افغانستان حامی مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی خواهند بود. ما حامی نظام جمهوری هستیم تا زمانی که ولایت فقیه حاکمیت عام و تام داشته باشد. حاج آقا حسینی مزاری از این که با شما گفتوگو کردم بسیار خرسندم و از جنابعالی تشکر میکنم. علاقهمندم نکته پایانی شما را بشنوم. در دوران دفاع مقدس ما بیشترین دغدغه را و شاید ما هم به اندازه یک ایرانی این دغدغه را داشتیم. دلمان میتپید که شرایط جنگ به کدام سو میرود و هر هفته منتظر نماز جمعه تهران بودیم که ببینیم امام جمعه چه نکاتی را بیان میکند.هر کاری نیز از دستمان برمیآمد برای پیروزی جمهوری اسلامی انجام میدادیم و هیچ گاه در هر جایی که بودیم چه در افغانستان، پاکستان و... خودمان را از آن شرایط سخت جمهوری اسلامی جدا ندانستیم.امروز تمام توطئههایی که در جهان اسلام به وجود آمده، همه برای این است که تفکر انقلاب اسلامی بیش از این در میان ملتها و کشورها رسوخ پیدا نکند. معتقدیم تمام مشکلاتی که در کشورهای اسلامی منطقه وجود دارد همه برای کوبیدن نهضت جهانی اسلام است که با ابتکار حضرت امام خمینی رحمها... علیه شروع شد و با اقتدار و عظمت رهبری امام خامنهای در حال پیشروی است. در عین حال خیلی هم نگران نیستیم، چون باور داریم امروز جریان اسلامی بیش از هر زمان دیگری قدرتمند است و تلاش دشمن نیز ناشی از استیصال و ترس آنان نسبت به قدرت روزافزون اسلام و محور آن یعنی انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است.
کد مطلب: 116797