راهکاری که برای برون رفت از بحران با میانجی گری "کری" مبنا قرار گرفته، اگرچه لطمات حیثیتی را به ملت ما وارد کرده و از این جهت باید مکدر بود اما این راه حل از مزیت های راهبردی متعددی برخوردار است و چنانچه به صورت دقیق اجرایی گردد، امید به روندهای دموکراتیک را افزایش داده و به تقویت مشروعیت نظام سیاسی منتهی می گردد. از سوی دیگر این راه حل واقعبینانه و متعادل است، راهکاری که قبل از این نیز توسط تیم معترض ارائه گردید و به مراتب به نفع جانب مقابل و منصفانه بود
عملکرد نهادهای انتخاباتی و نتیجه مقلوب این دور انتخابات که با مهندسی حلقاتی همراه بود و می رفت که کشور را در لبه پرتگاه و بحرانی عمیق قرار دهد و ایده رسیدن قدرت به هر قیمت، هزینه جبران ناپذیری را در ابعاد سیاسی، امنیتی و اجتماعی تحمیل کند. راهکاری که با میانجیگری "کری" روی آن موافقت شد و طرفین پذیرفتند که تمامی آرای دور دوم توسط تیم بازرسان سازمان ملل و با حضور ناظران تیم ها تفتیش و آرای پاک از آرای تقلبی تفکیک گردد و نتیجه را هرچه باشد، دو طرف بپذیرند و نهایتاً منتخب آرای واقعی به تشکیل دولت وحدت ملی اقدام نماید، از آن رو که کشور را از قرار گرفتن در مسیر ناکجا آباد سیاسی مصئونیت می بخشد، مایه خوشحالی و در راستای تامین مصالح علیای کشور بوده، ولی نباید فراموش کرد که از یکسو، عده ای اندوخته های ارجمند یک دموکراسی نوپا و حیثیت یک پروسه ملی و اعتماد و اعتقاد یک ملت به فرایند های دموکراتیک را برباد داد و بی آبرو ساخت و از سوی دیگر، اولین تجربه به نمایش گذاردن استقلال سیاسی و تقدیر سرنوشت مردم به دست خود به چالش کشیده شد و پرستیژ و غرور بین المللی یک ملت به بدترین وجه شکست و به این ذهنیت که کنش گران سیاسی ما به بلوغ و رشد لازم نرسیده و نیاز به ولی دارند، دامن زد.
باید بپذیریم که سازوکار انتخاباتی این دوره، بن مایه معیوب و ساختار نا متعادل داشت و به لحاظ عملی هم نشان داد که درسازه های مزبور تعمداً چنین بافتی تعبیه شده بود تا نتیجه ویژه ای را فراهم آورد. پر واضح است نهادهایی که خود مرتکب تخلف و تقلب سیستماتیک شده وبرخی با اسناد و شواهد دستگیر شده و ده ها سند انکار ناپذیر دیگر مبنی بر اقدامات نظام مند و غیر قانونی نهادهای انتخاباتی به نفع تیم خاصی وجود دارد، اصرار و تکرار عمل مطابق قانون و تاکید بر تعقیب روند از طریق نهادهای متهم، موجبات بهت و تعجب همگان را فراهم ساخت. طبیعی بود که چنین تلاشی عقیم و بن بست سرنوشت محتوم این وضعیت بود و تولید بحران می کرد و به مرزهای جدی بحران هم رسید.
در این مقطع راهکاری که از سوی جان کری وزیر خارجه امریکا ارائه شده و اطراف ذیربط هم آن را پذیرفت، راهی معقول، منطقی و عادلانه برای برون رفت از یک بحران جدی و با ابعاد نامعلوم را فراهم ساخت، اگرچه مایه خشنودی همه ی مردم افغانستان است اما این واقعیت که کنش گران سیاسی حکومتی و مسئولان ارشد نهادهای انتخاباتی، خود ایجاد گر این وضعیت بوده و بسترساز دخالت جانب خارجی ها شده، موجب یاس و عدم اعتماد افکار عمومی گردیده، انکار ناپذیر است و همانند اعمال تمامی کسانی که در تاریخ این سرزمین موجبات دخالت و معامله با بیگانگان را فراهم ساخته، قضاوت خواهد شد. حال این پرسش به وجود آمده، فارغ از اینکه در این فرایند، چه لطماتی به حیثیت بین المللی کشور وارد گردیده، آیا نتیجه حاصله به نفع دموکراسی و مشروعیت نظام سیاسی و مصالح کلان ملی است و اینکه در این آوردگاه چه دیدگاهی محق بوده و اینک برکرسی نشسته و در فرجام آیا بایستی خوشنود بود یا دورنمای مایوس کننده ای را متصور دانست؟.
اگرچه برخی در یک نمایش تامل برانگیز رسانه ای طعن و لعن نثار معترضان به نتیجه انتخابات کرده اند و مدعی شده اند که آنها مسبب دخالت خارجی شده و پای بیگانگان را در یک پروسه ملی کشیده اند. اما پرواضح است که این موضع گیری فرار به جلو بوده، طفره رفتن از پرسش های اساسی است که پاسخی برای آن ندارند. آیا می توان پرسید علی رغم ارائه اسناد و شواهد معتبر، چرا گوش شنوایی وجود نداشت و مقامات مسئول حتی زحمت بررسی صوری هم به خود ندادند؟ دیگر آنکه چه کسانی اصرار بر تبرئه خاطئان داشت و از این طریق مسبب بلند شدن صداها و اجبار به ایستادگی گردید؟ آیا عقلانی بود، کسانی که متهم به تقلب اند، قاضی دعوا هم باشند؟ چه توجیهی وجود داشت که در مقابل بازشماری و تفکیک و تفتیش آرا، عده ای بایستند و اصلاح ذات البینی را تمکین نکنند؟
دیگر آنکه باید معترف بود، راهکاری که برای برون رفت از بحران با میانجی گری "کری" مبنا قرار گرفته، اگرچه لطمات حیثیتی را به ملت ما وارد کرده و از این جهت باید مکدر بود اما این راه حل از مزیت های راهبردی متعددی برخوردار است و چنانچه به صورت دقیق اجرایی گردد، امید به روندهای دموکراتیک را افزایش داده و به تقویت مشروعیت نظام سیاسی منتهی می گردد. از سوی دیگر این راه حل واقعبینانه و متعادل است، راهکاری که قبل از این نیز توسط تیم معترض ارائه گردید و به مراتب به نفع جانب مقابل و منصفانه بود اما متاسفانه شنیده نشد که در اینجا به برخی از ویژگی های این راهکاراشاره می گردد:
نخست آنکه این راهکار، تقلب را که می رفت به یک سنت سیاسی تبدیل شود، به چالش کشید و مخاطرات این مسیر را به خوبی ملموس ساخت. دیگر آنکه راهکار مزبور با لحاظ واقعیات تدوین شده و چنانچه تردستی دیگری صورت نگیرد، نتیجه خشنود کننده ای به همراه خواهد آورد. مزیت سومی که از کنفرانس مطبوعاتی رهبران دو تیم و وزیر خارجه امریکا قابل استنباط است، کنار گذاشتن نهادهای متهم به تقلب است که دخالت دوباره آنها می توانست، تردیدها و بی اعتمادی را بازگرداند و مجددا نتیجه را با شک و شبهه های مختلف همراه سازد. مزیت چهارم، بازشماری و تفکیک بی طرفانه کل آراء و مبنا قرار گرفتن نتیجه حاصل از آن، به بازاحیای جدی مدارهای دموکراتیک می انجامد و احساس مشروعیت سیاسی از نظام را تقویت می کند. نهایتاً مطالبات به حق و منطقی تیم معترض در این راهکار تامین و به عنوان راهکار تلفیقی- حقوقی و سیاسی- مقبول طرفین واقع شده است. درواقع راهکار فعلی پاسخ مثبت و تمام عیار به مطالبات تیم معترض بود و حقانیت مدعیاتش را به وضوح به اثبات رساند.
براین اساس، حد اقل به لحاظ نظری، بن بست شکسته شده و از فرو افتادن در یک بحران ویرانگر جلوگیری شده و دور نمای مقبولی را فراهم ساخته اما اینکه به لحاظ عملی چگونه پیش خواهد رفت، موضوع بعدی است که باید منتظر ماند اما درحال حاضر خوشبینی های بسیاری وجود دارد و به امید آنکه به منصه ظهور هم برسد.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد؛ معاون روزنامه انصاف