صلح افغانستان با طالبان در سال ۹۲ نیز روندی راکد؛ اما پرچالشی را تجربه کرد.
«شورای عالی صلح» در سال ۱۳۸۹ با ۶۸ عضو، متشکل از اعضای کابینه دولت، علما، روحانیون، متنفذان سیاسی و قومی به رهبری «برهان الدین ربانی»، ایجاد شد. اهداف اصلی این شورا، حل مشکل افغانستان از طریق مذاکره و مفاهمه با طالبان بود که با در نظر داشت عملکرد غیرشفاف نظامیان خارجی، تنها راه حل بحران افغانستان، مذاکره و مصالحه با طالبان ارزیابی و پنداشته شد.
بنابراین، در سال ۹۲ خورشیدی نیز رویکرد اصلی دولتمردان افغانستان، تلاش برای کشاندن طالبان به پای میز مذاکره بود.
این روند در سال ۹۲ که انتظار می رفت از آنجایی که آخرین سال ریاست جمهوری آقای کرزی است و به همین دلیل، تحول تازه ای را تجربه کند کماکان بی نتیجه باقی ماند.
با این وصف، این امر هرگز مانع از استمرار تلاش های بی فایده دولت افغانستان نشد. کشورهای دیگر منطقه و جهان نیز به سهم خود بنا به هر دلیلی سعی کردند در این روند نقش ایفا کنند؛ از امریکا و انگلیس؛ تا فرانسه و عربستان سعودی و قطر و امارات متحده عربی و ایران و ترکیه و پاکستان و ترکمنستان و چین و جاپان.
این کشورها در طول سال ۹۲ یا خود مستقیما میزبان مذاکراتی با موضوع صلح افغانستان بودند و یا تلاش کردند یکطرف ماجرای صلح باشند.
روابط افغانستان و پاکستان نیز وارد دور تازه ای از تنش ها شد و به نظر می رسد سال ۹۲ اوج این تنش ها بود.
افغانستان مدعی شد که در روزها ۵ و ۶ حمل سال ۹۲ خورشیدی، مرزبانان پاکستان نزدیک به ۵۰ راکت به سمت مناطق مرزی افغانستان شلیک کرده و خساراتی را بر مردم غیرنظامی این مناطق تحمیل کرده اند. این روند راکت پرانی در طول سال ادامه داشت و حتی وارد درگیری های مستقیم هم شد.
پاکستان نیز ادعا کرد که افغانستان شماری از رهبران و فرماندهان طالبان پاکستانی را در مناطق مرزی خود پناه داده و آنها از این مناطق در برابر ارتش پاکستان، حملات مرگباری را سازمان دهی می کند؛ این ادعا بارها از سوی دولت افغانستان رد شده است.
روند کشتار فرماندهان هوادار صلح طالبان از سوی پاکستان نیز از دید دولت افغانستان، یکی از مهم ترین عوامل تنش میان دو کشور و مانع اصلی فراراه تحقق صلح بود.
عربستان سعودی هم تلاش کرد؛ تا در روند صلح افغانستان با قطر رقابت کند به همین دلیل سال گذشته اعلام کرد که از تلاش های منطقه ای و بین المللی به هدف پایان بخشیدن به خشونت ها در افغانستان حمایت می کند.
شاهزاده عبدالعزیز؛ معاون وزیر خارجه عربستان سعودی این مطلب را در نشستی موسوم به پروسه استانبول در آلماتی قزاقستان بیان کرد.
شاهزاده عبدالعزیز افزود:"برای اینکه مردم افغانستان در صلح و ثبات زندگی کنند، جامعه بین المللی باید تلاش های خود را دوبرابر سازد".
این موضع درست پس از آن اعلام شد که سفر سال گذشته رییس جمهور کرزی به قطر که به هدف افتتاح دفتر سیاسی طالبان در دوحه انجام شده بود، نتایج عملی در پی نداشت.
تحلیلگران می گویند که عربستان سعودی از همان ابتدا با روند صلح قطر مخالف بود؛ زیرا پررنگ تر شدن نقش قطر در بازی جنگ و صلح افغانستان، متعاقباً نقش سنتی عربستان سعودی در این روند را تحت الشعاع قرار می داد.
ایران هم سعی کرد در روند صلح نقش بازی کند و این امر یکی از تحولات نادر صلح در سال ۹۲ بود.
گروه طالبان تایید کردند که نمایندگانش به ایران سفر کرده و در باره موضوعات مختلف با مقامات ایران گفتگو کرده اند. دو روز پیش از آن خبرگزاری فارس گزارش داده بود اعضای نمایندگی سیاسی طالبان با مقامات امنیتی ایران در تهران ملاقات کرده اند.
با اینهمه در میان بهت و ناباوری ناظران، سال گذشته دفتر سیاسی طالبان در قطر زیر نام امارت اسلامی و با پرچم سفید طالبان باز شد و این امر البته بدون حضور هیچ نماینده ای از کابل صورت گرفت. این رویداد در ابتدا از سوی آقای کرزی استقبال شد؛ اما به سرعت با واکنش تند ریاست جمهوری مواجه شد.
زیرا در آن طالبان و امارت اسلامی به رسمیت شناخته شده بود.
رئیس شورای عالی صلح در آن زمان گفت که نحوه گشایش دفتر طالبان در قطر نشان می دهد که تلاش هایی وجود دارد؛ تا روند گفتگوهای صلح در افغانستان را بهم بزنند.
صلاح الدین ربانی در همایشی در کابل گفت:"ما همیشه نگرانی خود را از برخی تلاش ها برای منحرف ساختن گفتگوهای صلح بیان داشته ایم."
آقای ربانی تاکید کرد که گشایش دفتر طالبان با نماد و عنوان امارت اسلامی خلاف توافقات جوانب دخیل در مساله افغانستان است.
انگلیس و پاکستان نیز از نزدیک در تماس بودند و در مورد روند صلح افغانستان، به صورت فشرده باهم تعامل می کردند. سفر کامرون به اسلام آباد در سال گذشته و همچنین سفر مقامات پاکستانی به لندن اوج این تماس ها بود.
با اینهمه رئیس جمهور کرزی بارها اعلام کرد که مردم این کشور صلح می خواهند و دولت نیز به دقت به این سمت در حرکت است.
وی در عین حال افزود که در روند مذاکرات صلح، خارجی ها به دنبال منافع خود هستند و در روند صلح افغانستان مداخله می کنند.
حامد کرزی باری هشدار داد:"اگر خارجی ها با ما به راه نروند و منفعت افغانستان را در نظر نگیرند ما راه دیگری را در پیش می گیریم و باز با شما حرف می زنیم و رسوا می کنیم."
آقای کرزی با اشاره به اینکه خارجیان از نام طالبان سوء استفاده می کنند افزود:"هر روز خارجی ها میآیند و نامه ای از آدرس طالبان می آورند. طالبان نباید فریب خارجی ها را بخورند و فرزندان این کشور را باید در آغوش بگیرند؛ زیرا باعث رنج های فراوان برای آنان شده اند."
او با امریکا در این زمینه وارد تنش شد و طالبان را متهم به گفتگوی پنهانی با امریکا کرد.
پس از این واکنش، دفتر طالبان در قطر بعد از مدتی بسته شد.
آقای کرزی اما به این بسنده نکرد و افزون بر آزادی صدها زندانی طالبان از زندان های افغانستان و پاکستان از جمله ملابرادر؛ فرد شماره ۲ طالبان از زندان پاکستان، برخی از مهره های آن گروه که در پاکستان کشته شدند را «شهید» خواند و آنها را با تکریم و احترام تشییع کرد.
در زمستان سال ۹۲، دو هلیکوپتر دولتی جنازه ملا عبدالرقیب؛ وزیر امور مهاجرین رژیم طالبان را از کابل به تخار منتقل کردند.
این مقام پیشین طالبان هنگام ترک یک مدرسه دینی در پیشاور در اثر شلیک افراد مسلح کشته شد.
یکی از مقامهای طالبان افغانستان در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت که ملا عبدالرقیب به روند گفتگوهای احتمالی صلح با دولت افغانستان خوشبین بود و از آن حمایت میکرد.
معتصم آغاجان؛ دیگر مقام پیشین طالبان هم در بیانیه ای گفت که ملا عبدالرقیب برای برقراری صلح تلاش می کرد.
خود آقای آغاجان هم که از طرفداران گفتگو با دولت افغانستان است در سال ۲۰۱۱ به شدت زخمی شده بود.
در ماه نوامبر سال گذشته میلادی افراد ناشناس نصیرالدین حقانی؛ از رهبران شبکه حقانی را در نزدیکی اسلامآباد کشتند.
این ترورها روابط افغانستان و پاکستان را تحت تاثیر قرار داد. با این حال، آقای کرزی به دعوت نواز شریف برای بیستمین بار به اسلام آباد رفت؛ هرچند در ابتدا این سفر را مشروط به تحقق صلح کرد؛ اما این شرط هرگز محقق نشد.
با اینهمه تا آخرین روزهای سال ۹۲ صلح همچنان یکی از مهم ترین موضوعات مبتلابه دولت کرزی در حوزه سیاست و امنیت بود؛ اما هیچگاه تحقق نیافت و ماشین ترور و کشتار طالبان همچنان به کار خود ادامه داد.