در این شکی نیست که امریکا قدرتمندترین کشور جهان در حال حاضر است و یکی از ابعاد قدرت جهانی امریکا، توانایی های نظامی و جنگی آن کشور است. شاید به همین دلیل هم هست که امریکا یکی از مهاجم ترین قدرت های جهانی است. این کشور هر چندسال یک بار به یکی از کشورهای جهان، به بهانه های گوناگون و غالبا واهی و بی پایه، لشکرکشی می کند.
امریکاشناسان و تحلیلگران مسایل امریکا می گویند که جنگ، ماده حیاتی قدرت امریکایی است. امریکا با جنگ و در جنگ زندگی می کند. این جنگ است که ماشین قدرت امریکا را به حرکت وامی دارد.
سلاح های انبارشده امریکا با وقوع جنگ های بزرگ و دامن زدن به رقابت های سنگین سیاسی و نظامی در جهان، خریداران بیشتری پیدا می کند و این یکی از مهم ترین منابع درآمد اقتصادی، قدرت سیاسی و توانمندی و سلطه نظامی امریکا در برابر دیگر کشورهای جهان است.
به عنوان نمونه منطقه استراتژیک خاور میانه از دیرباز به این سو یکی از کانون های سنتی قدرت منطقه ای امریکا بوده است. امریکایی ها در اکثر کشورهای عربی در خاور میانه پایگاه های بزرگ نظامی دارند.
این بدان معناست که سایه سلطه امریکا بر این کشورها نیز گسترده و سیاست های امریکا نیز بدون شک تابع قدرت و سلطه نظامی آن کشور در این منطقه بر دولت ها و رژیم های مسلط بر سرنوشت اعراب، اعمال و اجرا می شود.
امریکا با همه کشورهای عربی به استثنای سوریه و لبنان روابط دوستانه راهبردی و استراتژیک دارد. این در حالی است که این کشور در عین حال، جدی ترین و بزرگترین حامی رژیم اسراییل هم محسوب می شود؛ رژیمی که ماهیتا خود را در برابر اعراب تعریف می کند و با غصب سرزمین های عربی و جعل یک دولت برساخته در پی استیلای تمامیت خواهانه بر سرنوشت مردم این منطقه است.
امریکا اما در عین حالی که متعهد به حمایت بی چون و چرا و همه جانبه از اسراییل است با اعراب نیز پیمان های درازمدت امنیتی دارد، به آنها سلاح می فروشد، نیروی نظامی اش را در آن کشورها مستقر کرده و پایگاه های بزرگ نظامی زمینی، هوایی و دریایی ایجاد کرده است؛ اما در این تعامل دو گانه، یک اصل را همواره مد نظر دارد و آن اینکه سعی می کند موازنه قدرت را همچنان و همیشه به نفع اسراییل حفظ کند و برتری و فاصله پرناشدنی اسراییل و اعراب را همچنان رعایت می کند.
این رفتار عمیقا پارادوکسیکال و تناقض آمیز است؛ اما اصلی است که نه خدشه و تغییری می پذیرد و نه اعراب بی بصیرت را به تشکیک در مبانی واقعی رابطه استراتژیک با امریکا وامی دارد.
امریکا اما از این بازی دو گانه در پی شکار منافع بزرگ سیاسی، اقتصادی و امنیتی است. آن کشور می خواهد سلاح هایش را بفروشد، نفت سرشار اعراب را به تاراج ببرد و این همه را با دامن زدن به رقابت های امنیتی در خاور میانه، به دست می آورد.
بنا براین یکی از انگیزه های اصلی عقد پیمان های امنیتی با اعراب همین است. با کشورهای اروپایی، جاپان، کوریای جنوبی و دیگر کشورها نیز بسته به میزان منافع امریکا پیمان های جداگانه ای دارد که به انگیزه های متفاوت برخی از این پیمان های امنیتی در مباحث آینده خواهیم پرداخت.