خاورمیانه سال هاست که در فضایی غیر عادی به سر می برد؛ اما از دو سال به این سو این وضعیت وارد مراحل حساس و تازه ای شده است.
این حیطه جغرافیایی اکنون مدت هاست کانون خبرهای داغ و فوری است. تنها توجه به تیتر خبرهای یک روزه رسانه های جهان نشان می دهد که قلب جهان در خاور میانه می تپد و به نظر می رسد سرنوشت آینده دنیای امروز به شدت با اوضاع جاری در خاور میانه گره خورده است.
به عنوان نمونه، خبرهای فوری امروز حاکی از آن بود که حسنی مبارک؛ دیکتاتور مخلوع مصر امروز از زندان آزاد شد. همچنین دو راکت از سوی لبنان به شمال اسراییل اصابت کرده و در پی آن، آژیرهای خطر در این منطقه به صدا درآمده است. حمله کیمیایی دیروز در حومه دمشق نیز از دیگر رویدادهایی است که در کانون خبرهای خاور میانه ای قرار دارد. اوضاع آشفته و نابسامان عراق که حتی هواپیماهای بی سرنشین امریکایی را به پرواز درآورده،‌ سخت گیری های امنیتی در آن کشور را به صورت غیرعادی تشدید کرده و امنیت در آن کشور را تنها به منطقه به شدت محافظت شده سبز بغداد؛‌ پایتخت و اطراف دفتر نخست وزیری محدود کرده است از دیگر رویدادهای خاور میانه ای است.
اینهمه نشان می دهد که اوضاع امروز خاور میانه یک وضعیت عادی نیست. منطقه آبستن تحولات بزرگی است. تحولاتی که شاید مسیر تاریخ را برای همیشه دگرگون کند.
کارشناسان مسایل تاریخی می گویند که خاور میانه این روزها می رود؛ تا با آغاز تاریخ پیوند بخورد.
این بخش از جهان،‌ خاستگاه همه پیامبران الهی بوده و همواره نقطه آغاز تاریخ ادیان توحیدی به شمار می رود؛ بنابراین به باور تحلیلگران، وضعیت جاری در خاور میانه بدون شک نمی تواند خارج از اراده حاکم مطلق و بلامنازع انسان و جهان و صاحب و سلطان تاریخ و اراده مطلق مسلط بر سرشت و سرنوشت انسان و جهان باشد.
اوضاع کنونی اگرچه آشفته و خونین است و تصور می شود همه رویدادها طبق محاسبات ابرقدرت های مسلط بر همه مناسبات و معادلات جهان پیش می رود؛ اما در واقع در راستای پروژه پایان تاریخ و ظهور آخرین انسان(عج) در حرکت است.
خون های جاری در سوریه و مصر و عراق و لبنان و... در واقع درد زایمان تاریخ حقیقی و رقم خوردن سرنوشت واقعی جهان و پایان دوره سیاه سلطه ستم پیشگان انسان بر انسان است.
دوره سلطه انسان بر انسان به پایان رسیده و اوضاع جاری نیز نشانگر آن است که وقتی انسان مسلط بر سرنوشت خویش و چه بسا سرنوشت همه انسان های همنوع و برابر با خویش گردد، عمق و پهنا و گستره فاجعه تا کجا می رود.
در متون دینی و روایی اسلام در بخش روایت های مربوط به آخر الزمان نیز کشورهایی مانند سوریه و عراق و مصر و فلسطین و عربستان از جمله اصلی ترین جغرافیاهای تولد فتنه های آخرالزمانی و در پی آن، تولد تاریخ جدید انسان و جهان و تسلط قدرت الهی آخرین انسان بر همه امور جهان خوانده شده است.
آنچه این روزها در این کشورها جریان دارد نیز بی شباهت به فتنه های پایان تاریخ اشاره شده در متون دینی و روایی اسلامی نیست و به نظر می رسد این موج، نه با توطئه های شیطانی قدرت های بزرگ و نه با هیچ راهکار و رهیافت سطحی و مقطعی دیگر، قابل پیشگیری و مهار نیست؛ بلکه جهان شاهد درد زایمان تولد یکی از بزرگترین مراحل زیست خود است.
آخرین انسان باید ظهور کند؛ تا عدالت؛ گمشده همیشگی توده های انسانی بر همه جا و همه چیز حاکم شود و رسالت ناتمام انبیای الهی به دست نیرومند آخرین انسان، به اکمال و اتمام برسد. الیس الصبح بقریب؟