به دنبال حملات اخیر طالبان در چند ولایت کشور که به کشته و زخمی شدن تعداد بسیاری از هموطنان ملکی و بی گناه ما منجر شد، ریاست جمهوری کشور طبق روال همیشگی، باز هم به نشر اطلاعیه و اعلامیه و اظهار غم شریکی با بازماندگان خانواده های داغدار و در نهایت با بی رحم و دشمن خواندن طالبان، بسنده کرد تا باشد در شب و روزهای آتی، با حمله های خونین دیگری از این گروه مواجه شویم و باز ارگ نشینان محترم، مسئولانه و سوگمندانه، به پخش و نشر اعلامیه ی دیگری مبادرت ورزند!.
آقای کرزی این بار با لحن متفاوتی طالبان را مخاطب قرار داده و گفته است:" هدف قرار دادن و کشتار افراد ملکی به خصوص زنان، کودکان و کارگران بی گناه، دشمنی آشکار طالبان و باداران خارجی شان با مردم افغانستان است. دشمنان مردم افغانستان باز هم به جنایات نابخشودنی کشتار زنان، اطفال و کارگران بی گناه دست زدند."
البته رییس جهور طبق معمول، پا از نشر این اعلامیه نیز فراتر گذاشته و با کمکهای نقدی، بازماندگان و داغدیدگان حوادث اخیر در ولایات مختلف کشور را مورد تفقد و دلجویی قرار داده و در ازای هر کشته یک صد هزار افغانی و در مقابل هر زخمی و مجروح، پنجاه هزار افغانی به خانوادهای آنان مساعدت کرده است.
با آنکه مردم افغانستان این برخورد شایسته و بایسته رییس جمهور کشور شان را به دیده تحسین و تکریم می نگرند و از آن قدردانی می کنند، اما پرسشی را از رییس جمهور و همفکران ایشان در کاخ ریاست جمهوری نیز دارند و آن آینکه به راستی چه تفاوتی است میان طالبان برادر و طالبان دشمن و آیا اساساً برادر تنی و یا دینی و معنوی انسان، می تواند دشمن خونی و قسم خورده او باشد و از آن سوی، دشمنان خونی و قسم خورده و مزدور بیگانگان، می توانند برادران تنی و دینی انسان قلمداد شده و قابل اعتماد و اعتنا باشند؟!.
این دوپهلو صحبت کردن رییس جمهور در باره طالبان و جنایتهای نابخشودنی آنان، تمامی مردم افغانستان عام و خاص آنان را ذله و عصبانی کرده است. در حالیکه شب و روزی نیست که طالبان و مخالفان مسلح، با انتحار و انفجار، جان دهها تن از هموطنان مظلوم و بی گناه ما را نگیرند و به بیت المال و اموال عمومی خسارت وارد نکنند؛ اما پس از هر بار حمله به مردم و منافع آنان از سوی طالبان، رییس جمهور و البته با مشوره ارگ نشینان، نخست به لفاظی های شدیدالحنی علیه طالبان و حامیان آنان پرداخته و آنان را گناهکار، قاتل مردم، دشمن و مزدور بیگانگان و دشمنان مردم افغانستان خطاب می کند و پس از گذشتن چند روز و شبی، یادش می افتد که برادرانی دارد بنام طالب که از سر نارضایتی و گله مندی، خاطر نازکتر از گل شان آزرده شده و از روی افسردگی و قهر و ناز برادری، روز دهها تن از برادران مسلمان و مظلوم شان را به خاک و خون می کشند!.
این شیوه برخورد رییس جمهور و همفکران ایشان در کابینه، به پریشانی و درماندگی مردم مظلوم و بیچاره افغانستان، دامنه وسیع و بیشتری داده است تا جایی که امروزه در کشور افغانستانی ای پیدا نمی شود که ناراحتی روحی و روانی نداشته باشد و از این روش سوال برانگیز و دردناک رییس جمهور و همفکران ایشان در کابینه، عاصی و بیزار نباشند.
بسیاری از آگاهان و مردم کشور بر این باوراند که راه موثر و بازدارنده در برابر جنایات مخالفان مسلح و طالبان، این نیست که حکومت در پیش گرفته است؛ چرا که این روش به جریح و گستاخ شدن هر چه بیشتر آنان منجر گردیده است. آگاهان بر این عقیده اند که طالبان و مخالفان مسلح، همه ی مردم افغانستان را به یک چشم نگاه می کنند و از این منظر، اهل تبعیض و تعصب نیستند؛ چرا که از همه ی قومیتها و نژادهای موجود در کشور، قربانی می گیرند.
آنان همان مقدار که تاجیکها را می کشند، از هزاره ها نیز غفلت نمی کنند و به همان اندازه که به ازبیکها ضرر رسانده و می رسانند، از آن بیشتر و بدتر پشتونها را سلاخی کرده و می کنند. هدف طالبان ایجاد رعب و وحشت و دهشت در افغانستان است تا در پرتو آن توانسته باشند باداران و حامیان پاکستانی و عربی شان را راضی و خوشنود نگهدارند و در این مسیر خاینانه و ضد ملی و غیر اسلامی و انسانی، هر قومیت و نژادی را که بر سر راه شان قرار بگیرد، از بین می برند و در این مبارزه نامقدس و اهریمنی، حتی بی گناهان و افراد ملکی و کودکان و موسفیدان معصوم هم از شر آنان در امان نیستند.
اگر چه شاید ارگ نشینان در این خیال خوش یک چنین سیاستی را با طالبان در پیش گرفته اند که روزی بتوانند با آنان از در صلح و آشتی وارد شده و یکجا با آنان برای قرنهای متمادی بر قومیتهای موجود در افغانستان، اعمال قدرت و حاکمیت کنند. اما نیت و ماهیت طالب لااقل در عرض و طول این سالها به روشنی ثابت کرده که آنان ابداً به افغانستان واحد و متحد و دارای دولت و حکومت آزاد و مستقل، حتی فکر هم نمی کنند و نمی توانند هم بکنند.
چرا که این گروه و امثال آن، ایجاد و تشکیل شان به دست خود شان نبوده تا در ادامه راه، حق انتخاب داشته و سیاستهای خویش را خود پی ریزی و پیگیری کنند. تحریک طالبان چنانچه همه می دانند و به اعتراف صریح و آشکار بی نظیر بوتو، صدراعظم فقید پاکستان، با کمک و حمایتهای مادی و معنوی سه کشور امریکا، پاکستان و عربستان جهت مقابله با مجاهدین و براندازی دولت اسلامی در افغانستان، پا به عرصه وجود گذاشت.
حکومت افغانستان باید بداند که اگر تا کنون ندانسته است که مخالفان مسلح کنونی دولت و ملت افغانستان دارای یک چنین تاریخچه و پرونده تاریک و معلوم الحالی هستند. به همین دلیل است که بسیاری از آگاهان معتقدند که برادر خواندن یک چنین عناصر وابسته و خطرناک، یا از روی ساده لوحی و خوش خیالی تعدادی در ارگ و کابینه است و یا هم از سر توهم اشتراک در قدرت و حاکمیت بر اساس ملاحظات قوم گرایانه که در هر دو صورت، راه به جایی نمی برد.