وزیران خارجه افغانستان و امارات متحده عربی روز گذشته (چهارشنبه) در ابوظبی توافق کردند که دو کشور موافقتنامه همکاریهای درازمدت امضا کنند.
زلمی رسول؛ وزیر خارجه و شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان؛ وزیر خارجه امارات متحده عربی در این دیدار توافق کردند که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در ماه سپتامبر برگزاری می شود، نخستین مسوده پیمان استراتیژیک را باهم شریک کنند.
در این سفر، دو طرف در مورد همکاریهای امنیتی و انتقال محکومان نیز تفاهمنامههای جداگانه ای را به امضا رساندند.
براساس موافقتنامه امنیتی، دو کشور در امر مبارزه، سرکوب و جمع آوری شواهد علیه جرایم، همکاری هایی را انجام می دهند.
مسئولان می گویند که موافقتنامه همکاری های امنیتی میان افغانستان و امارات باعث استحکام همکاری های قبلی دو کشور در زمینه های گوناگون می شود.
امارات متحده عربی از جمله معدود کشورهایی است که حکومت آن طالبان را به رسمیت شناخته بود. گفته می شود که این کشور در تقویت و تربیت طالبان در مراکز تربیتی پاکستان نیز نقش داشته است؛ بنابراین امضای پیمان امنیتی و استراتژیک با چنین کشوری، عملا به معنای صحه گذاشتن بر عملکردهای گذشته آن در راستای تقویت تروریزم، ایجاد بی ثباتی و دست داشتن در خون ریزی ها و جنایاتی است که جریان افراط و تروریزم بین الملل طی بیش از یک دهه اخیر در افغانستان مسبب مستقیم آن بوده است.
امارات یکی از کشورهای اصلی حامی تروریزم و طالبان بوده؛ بنابراین امضای پیمان راهبردی با چنین کشوری، ادامه راهبرد گذشته آن در راستای بازگرداندن طالبان به قدرت و ریشه دارتر ساختن هسته های تروریستی در افغانستان است.
امارات همچنین با توجه به حجم کمک هایی که در جریان کنفرانس های بین المللی به افغانستان متعهد شده است، هیچگاه کشور مهم و مؤثری در روند بازسازی افغانستان نبوده است؛ با آنکه به لحاظ اینکه دبی یکی از پایتخت های مهم اقتصاد جهانی به حساب می آید؛ اما نقش اقتصادی امارات متحده عربی در افغانستان بسیار کمرنگ و غیر مؤثر بوده است. در برابر آن، این کشور، در بسیاری از زد و بندهای اقتصاد مافیایی در کشور نقش داشته و زمینه خوبی برای انتقال سرمایه های به دست آمده از مسیر اقتصاد جنگی، مواد مخدر و اختلاس های کلان صدها میلیون دالری مقامات فاسد بوده است.
بنابراین، سؤال این است که امضای پیمان استراتژیک با کشوری که نقش منفی و مخرب آن در تخریب امنیت و تقویت تروریزم و ایجاد بی ثباتی در کشور، برجسته و غیرقابل انکار است؛ اما هیچ کارکرد مثبت و قابل دفاعی در زمینه های حمایت از بازسازی، نوسازی، شکوفایی اقتصادی و ایجاد زیرساخت های مدرن سیاسی و اقتصادی در کشور نداشته است براساس کدام اصل از اصول مغفول منافع ملی افغانستان، می تواند توجیه پذیر باشد؟!
در این شکی نیست که دستگاه دیپلماسی افغانستان از سال ها به این سو سعی کرده است در آستانه خروج نیروهای خارجی از افغانستان، این کشورها را از طریق امضای پیمان های استراتژیک دو جانبه با آنها متعهد به استمرار کمک های شان به افغانستان کند و به این ترتیب، از انزوا و فراموشی مجدد افغانستان همانند آنچه پس از پایان اشغال شوروی روی داد جلوگیری نماید؛ اما با وجود تمام اما و اگرها و حرف و حدیث هایی که در زمینه امضای چشم بسته پیمان های استراتژیک با قدرت های جهانی وجود دارد، به نظر می رسد امضای چنین پیمانی با امارات، بر اساس هیچ ملاحظه و مصلحت و منفعت ملی، نمی تواند توجیه پذیر باشد.
امضای پیمان استراتژیک با امارات متحده عربی به یک معنا، هیچ تفاوتی با امضای چنین پیمانی با پاکستان ندارد؛ زیرا هردو به لحاظ حمایت از طالبان و تروریزم، در یک خط فکری و سیاسی قرار دارند و نتیجه امضای چنین پیمانی، تقویت جبهه حامیان بین المللی و منطقه ای طالبان است که ناخواسته به تقویت جریان طالبان در برابر دولت افغانستان منجر می شود. این شاید کمترین آسیبی است که از رهگذر امضای پیمان با امارات، دامن کشور آسیب پذیری چون افغانستان را خواهد گرفت.