پاکستان امروز شنبه برای نخستین بار در تاریخ سیاسی خود، انتخابات برگزار کرد و قرار است نخست وزیر آینده با رای مستقیم مردم به قدرت برسد نه با حمایت ارتش، کودتای نظامی و یا پشتیبانی یک قدرت استعماری خارجی.
براین اساس، این مهم است که نوزاد دموکراسی در سرزمین دیکتاتورها و نظامیان، چگونه متولد خواهد شد.
هنوز در مورد اینکه واقعا چه کسی خواهد توانست اکثریت کرسی های پارلمان را از آن خود کند تردیدهای زیادی وجود دارد؛ زیرا هریک از گروه ها، جریان ها و احزاب سیاسی، مناطق نفوذ سنتی خود را دارند.
جامعه پاکستان نیز اصولا آماده برگزاری یک انتخابات آزاد و دموکراتیک نیست؛ زیرا معیارهای انتخاب در چنین جامعه ای، هنوز مدرن نشده است. تبلیغات انتخاباتی اگرچه در زیر سایه ترس و تهدید جریان افراط و اسلام گراهایی تندرو برگزار شد؛ اما هنوز اکثر جمعیت ۱۷۵ میلیونی پاکستان براساس همان عناصر و معیارهایی رای می دهند که از گذشته بر ذهن و روان آنها تاثیر گذاشته است.
به بیان دقیق تر کمتر کسی به برنامه انتخاباتی برای گذار پاکستان از یک کشور استبدادزده، دیکتاتوری، غرق در فساد، اقتصاد رانتی و مافیایی و نفوذ عمیق ارتش و سازمان جاسوسی آن کشور بر لایه های مختلف سیاست و حکومت رای خواهد داد؛ بلکه پاکستان، بیشه متنفذان سنتی است که هریک به نحوی بخشی از جامعه را به صورت سنتی متعلق به خود می دانند و جامعه نیز خود را متعلق به آنان می پندارد.
همه رهبرانی که در راس یک جریان سیاسی در پاکستان قرار دارند متهم به فساد و دیکتاتوری هستند؛ اما این چیزی نیست که مانع رای دادن مردم به آنان شود. دلیل این امر مشخص است و آن، تقسیم بندی سنتی جامعه به حوزه های نفوذ متنفذان قدیمی است.
در این میان، دستگاه حاکم پاکستان به کمک قوه قضاییه توانست از حضور پرویز مشرف؛ دیکتاتور سابق آن کشور در انتخابات جلوگیری کند و حبس او را تا بعد از برگزاری انتخابات تمدید نماید؛ این در حالی است که حتی اگر مشرف هم با وجود سابقه ضد دموکراتیک خود در حکومت داری می توانست در انتخابات امسال حضور یابد، بدون هیچ تردیدی یکی از طرف های پرقدرت در انتخابات امروز بود.
با اینهمه هنوز بسیار دشوار است که بتوان در مورد آینده این انتخابات و سرنوشت دولتی که برای اولین بار براساس آرای مردم شکل خواهد گرفت داوری کرد.
پاکستان کشوری بی ثبات و پیچیده است. در گذشته تاریخی این کشور، هیچ تضمینی در مورد ثبات و پایداری دولت و قدرت در این کشور وجود نداشته و اکنون هم نمی توان به صورت قاطع و مطمئن در این مورد پیش بینی کرد. این در حالی است که در این انتخابات، یک تهدید تازه نیز بر شمار تهدیدهایی که علیه مردم سالاری در سرزمین دیکتاتورها و نظامیان وجود دارد، افزوده شده و آن، خطر جریان افراط است. طالبان بارها هشدار داده اند که نامزدهای احزاب سکولار را خواهند کشت و در روز رای گیری نیز حملات انتحاری خونین و مرگباری راه اندازی خواهند کرد.
یک روز پیش از انتخابات، پسر یوسف رضا گیلانی؛ نخست وزیر پیشین در حالی که در یک گردهمایی انتخاباتی حضور یافته بود، از میان هزاران نفر ربوده شد. برخی دیگر از چهره های پرنفوذ از جمله پسر بی نظیر بوتو و رییس جمهور کنونی آن کشور و همچنین عمران خان؛ بازیکن سابق تیم کریکت آن کشور و رهبر یکی از احزاب مطرح در انتخابات، به دلیل هراس از حملات طالبان از طریق ویدیوکنفرانس برای هواداران خود سخنرانی کردند و این نشان می دهد که اوضاع در پاکستان به شدت شکننده است.
اما با همه این اوصاف، مشق دموکراسی در چنین کشوری می تواند تجربه ای نو و شگفت انگیز محسوب شود.
اگر پاکستان بتواند براساس یک انتخابات هرچند غیرشفاف و پرحرف و حدیث، حکومت تشکیل دهد، دست کم این امید شکل می گیرد که حکومت برآمده از انتخابات بتواند گام های محتاطانه ای را در زمینه کاهش نفوذ ارتش و سازمان جاسوسی در نهاد قدرت بردارد. این امر، شاید به تامین ثبات و امنیت در منطقه از جمله افغانستان کمک نماید و پاکستان را از کانون تروریزم، ناامنی و بی ثباتی در منطقه به کشوری دارای حکومت منتخب و پایبند به معاهدات بین المللی تبدیل کند.