دور دوم مذاکرات ۵+۱ در آغاز سال نو در حالی در آلماتی قزاقستان آغاز شده است که در جریان رهنمودهای ابتدای سال مقام معظم رهبری(حضرت امام خامنه ای) در مشهد مقدس از نقشه پیچیده و شیطانی آمریکائی ها در طراحی هجمه ئی نوین به ملت ایران اسلامی پرده برداشته شده بود. پافشاری ایران بر مواضع اصولی و ابتکار در خور تحسین هیئت مذاکره کننده ایرانی در دفاع از حق طبیعی ملت ایران در دست یابی به انرژی صلح آمیز هسته ئی در آلماتی موجب شد تا طرف غربی برخلاف خوی و منش استکباری در بن بست فراگیر سیاسی قرار گرفته و ناچار تغییرات ضمنی در متن دستورات ابلاغی صهیونیسم بین المللی بوجود آورد، اما درعین حال همچنان در چارچوب سیاست هویج و چماق به تهدید ملت ایران مبادرت کندکه نکاتی چند در این رابطه قابل ذکر است :
۱- در همین ابتدا لازم به اشاره است که بازبینی تحلیلی محتوای چندین دور مذاکرات هسته ئی صورت گرفته نشان می دهد که در نزد طرف غربی هیچ اراده ئی در جهت احترام قائل شدن به حقوق و خواست ملی مردم ایران در خصوص رسیدن به دانش ثروت افزای هسته ئی به چشم نمی خورد. در حقیقت در بطن زیاده خواهی فزاینده دول غربی تنها مقاومت مردم ایران و پافشاری بر سر مواضع اصولی و حقوق هستهای امکان دستیابی به آن را فراهم میکند. عقبنشینی تدریجی طرفهای غربی از توافقات حاصله در ادوار گذشته این نکته راهبردی را به خوبی به اثبات میرساند.
۲- به دلیل استیلا صهیونیست ها بر مراکز تصمیم سازی جهان غرب بطور طبیعی فقدان یک قدرت نهادینه تصمیمگیری از سوی غربی ها در جریان مذاکرات پیش رو درباره پیشنهادات ارائه شده از سوی ایران امری کاملا قابل پیش بینی بوده و است. محدود ساری جریان مباحثات در محتوای مذاکرات قبلی صورت گرفته درمسکو عملا نشان می دهد که طرف غربی هیچ برنامه مشخصی برای حل مشکلات پیش رو و حتی به رسمیت شناختن حق مسلم ایران در دستیابی به انرژی هسته ئی ندارد. به نظر می رسد غربی ها می خواهند در پای میز مذاکرات چند جانبه هم چنان سناریوی خسته نمودن ملت ایران را پیش ببرند .
۳- فارغ از مواضع دوپهلوی دو دولت چین و روسیه می توان گفت که غربی های بی منطق اختصاصا در آلماتی هیچ بسته پیشنهادی جدیدی در دست ندارند. طبعا تنها انتظار نهائی آنها از نتیجه مذاکرات را می توان در راضی سازی ایران به پذیرش دستورات آنها در برچیدن تمامی تاسیسات هسته ئی ایران و تعلیق نمودن غنی سازی بالای ۵% خلاصه نمود. مقام معظم رهبری(حضرت امام خامنه ای) در سخنرانی مشهد پیشاپیش از انتظارات و تعریف غربی ها وخصوصا آمریکا از مفهوم مذاکره پرده برداشتند. ایشان در این رابطه می فرمایند: «آمریکائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پیغام می دهند که بیائید دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام می دهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح می کنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها می گویند بیائید در کنار گفتگوهای ۱ ۵+که دربارهی مسائل هستهای بحث می کنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان می دهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود.» روشن است که غرب در مذاکرات مذکور مطلقا در پی دستیابی به یک نتیجه روشن منطقی در چارچوب معاهدات بین المللی نیست.
۴- ناامیدی تدریجی دشمنان نظام از ثمر دهی سه دهه تهدیدات ریز و درشت سازمان یافته بر علیه ملت ایران ، اقدام ناجوانمردانه به ترور دانشمندان هسته ئی کشور"ایران"، حمایت همه جانبه از سازمان تروریستی منافقین، راه اندازی و هدایت یک جنگ سایبری تمام عیار بر علیه ایران و متقابلا ایستادگی ملت ایران در مقابل دشمنی های آنان و پافشاری بر اصل دستیابی به حق مسلم انرژی هسته ئی و نهایتا نتیجه بخشی روز افزون حاکمیت فرهنگ اقتصاد مقاومتی در مناسبات جاری کشور موجب شده است تا دول غربی بر خلاف تبلیغات دروغین جهانی شان و در یک عصبیت سیاسی روند تحریم اقتصادی، صنعتی و علمی ملت ایران را به شکل قابل تاملی شدت بخشند. طبعا این تشدید تحریم ها در سطوح مختلف مشکلاتی را برای ملت ایران پدید آورده است اما در عین حال صدمات و هزینه های جدی نیز بر اقتصاد و سیاست عمومی اروپا وارد ساخته است. این تحریم ها بیش از آنکه مانع از پیشرفت ملت ایران باشد عامل تحقیر و مایه سرافکندگی دول اروپائی مدعی حقوق بشراست.
۵- شکی وجود ندارد که فلسفه اصلی تحریم ها اعمال فشار غیر انسانی برای فلج کردن و به زانو درآوردن ملت و از بین بردن تعهد و پای بندی مردم نسبت به آرمان های انقلاب اسلامی و منصرف کردن آنان از حق مسلم دستیابی به انرژی هسته ئی است. نگاهی گذرا بر مواضع تبلیغی اتخاذی از سوی دولت آمریکا و اتحادیه اروپا نشان می دهد که آنان علیرغم دشمنی دیرینه با انقلاب اسلامی و ملت ایران سعی دارند برای ایجاد شکاف میان حاکمیت و مردم از یک سو خود را به دروغ دوستدار مردم نشان داده و از سوی دیگر به بهانه عدم تبعیت ایران از دستورات هسته ئی آنان ضمن تصویب شدید ترین تحریم های اقتصادی و حتی داروئی عملا به امنیت و آرامش عمومی و اختصاصی مردم آسیب های جدی وارد سازند. بدیهی است چنین توطئه های پیچیده هیچ تاثیری در گسست دلبستگی قلبی مردم نسبت به ارکان جمهوری اسلامی در پی ندارد.
۶- در طی دو سال گذشته بواسطه اطلاعات ویژه منتشره از سوی جاسوسان فعال دول غربی در آزانس بین المللی انرژی اتمی بزرگترین دانشمندان هسته ئی کشور به دست عوامل تروریستی رژیم صهیونیستی و منافقین مظلومانه به شهادت رسیدند. غرب در یک بد اخلاقی سیاسی ضمن عدم پذیرش نقش و مسئولیت ذاتی اش در شکل گیری این دست از ترور ها و با امتناع غیر اصولی از محکوم نمودن عوامل ترور و حتی با خودداری از تروریستی شمردن این نوع اقدامات نشان داده است که بر خلاف تبلیغات دروغ رسانه ئی آنان هر اقدام زشت و غیر اخلاقی را برای به زانو درآوردن ملت ایران صورت بگیرد مجاز و طبیعی می شمارند.
۷- اگر غربی ها در روابط دیپلماتیک خود با ملت و دولت ایران فقط اندکی پای بند صداقت انسانی بودند هرگز حاضر نمی شدند به خاطر تحت فشار قرار دادن ملت ایران و منصرف کردن آنان از تلاش ملی برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ئی موضوع واردات دارو و تجهیزات پزشکی بیماران صعب العلاج و سرطانی را هم مشمول تحریم های مذکور نمایند. در عین حال نیازی به توضیح نیست که تحریم ارز وارداتی، محصولات غذائی -کشاورزی و حوزه دانش های بنیادین نیز جای خود دارد. به هر حال ایجاد تنگناهای درمانی، اقتصادی ناجوانمردانه ترین رفتار ضد حقوق بشری است که هر روز از سوی دول غربی عینا در رابطه با ملت رشید ایران مورد تاکید و عمل واقع می گردد. طبعا تسری دادن حوزه تحریم ها به بخش درمانی، اقتصادی عامه مردم آنهم به بهانه وارد کردن فشار مضاعف به مردم وکشانیدن ملت ایران به پای میز مذاکره یک سویه ئی که مفهومی جز تسلیم در برابر خواست های استعماری آنان در پی ندارد عمل غیر انسانی است که نشان روشنی مبنی بر ضد بشری بودن تصمیمات اخیر غربی ها دارد. طبعا در چنینی شرائطی نمی توان به دستاوردهای مذاکرات خوش بین بود مگر آنکه غربی ها با گردن نهادن به مطالبات حقیقی ملت ایران دست از دشمنی برداشته و راه صلاح و دوستی با ملت بزرگ ایران را در پیش گیرند.
نویسنده: سیروس محمودیان