چند ماهی است که بحث لزوم خروج یا استمرار حضور نیروهای نظامی، سیاسی ناتو و امریکا در افغانستان و هم چنین نتایج حضور ده ساله آنها از ابعاد گوناگونی مورد کنکاش محافل سیاسی قرار دارد که با رسانه ئی شدن مواضع ضد امریکائی اخیر حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان این مباحث دامنه بیشتری به خود گرفته است که نکاتی چند ذکر می گردد:
۱- مواضع اتخاذی از سوی حامد کرزی در خصوص حضور نیروهای خارجی در افغانستان و محکوم نمودن خودسری های آنان در ولایت میدان وردک و سایر ولایت ها- با وجود جرح و تعدیل های صورت گرفته بعدی توسط سخنگویان ایشان – اساسا مطلب تازه و یا عجیبی نیست که برخی گروه های سیاسی را به واکنش تقابلی واداشته است. بدیهی است مجموع سخنان یادشده ولو که دیر هنگام ایراد شده باشد و یا برخی کاستی های بر آن قابل تصورباشد عینا بر گرفته از حرف دل عموم مردم افغانستان است. البته باید متذکر شد که اینگونه مطالب با فراز و فرودهای نسبتا قابل فهمی در مقاطع مختلف و به اشکال متفاوت از سوی ایشان بارها و بارها ایراد شده است.
۲-طبیعتا حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم، مسئولیت تاریخی دارد تا در راستای تامین و پاسداری از منافع دینی-ملی و تضمین حاکمیت حقیقی مردم افغانستان بر کشور گام های موثر تری بردارد. شاید برخی محدودیت های امنیتی و یا مصلحت اندیشی های سیاسی مانع از اتخاذ روشن چنین سیاست های مردمی از سوی سیاستمداران و دولتمردان باشد اما حقیقت آن است که در شرائط کنونی مصالح راهبرد ی و اتفاقات سیاسی رخداده در کشورهای هم جوار افغانستان حکم بر اتخاذ صریح چنین مواضع عاقلانه دارد.
۳- قطع یقین تلاش صادقانه برای فراهم کردن بستر ی مناسب برای جلب مشارکت فراگیر ملی در تعیین سرنوشت سیاسی کشور یک رسالت دینی ملی است و حقیقتا هر انسان آزاده و شریفی آرزو دارد که مردم کشورش در اوج آزادی و امنیت و آسایش پله های گام و ترقی را طی کند و آحاد ملت به بلندای سعادت و خوشبختی دست یابد. روشن است که حامد کرزی و دیگر دولتمردان و سیاست پیشگان وطن دوست نیز از این قاعده انسانی – دینی مستثنی نمی باشند.
۴- به نظر می رسد برخی از گروه ها و جریانات سیاسی فعال در افغانستان که فاقد استراتژی مدون در جهت تامین منافع ملی بوده و صرفا به دنبال کسب قدرت به هر طریق ممکن در افغانستان هستند برای پیشبرد بازی های محدود سیاسی شان و البته بدون در نظر گرفتن مختصات میدانی منافع ملی به محکوم نمودن سخنان اخیر حامد کرزی پرداختند. در حقیقت این جریانات سیاسی در اقدامی شتابزده و بدون در نظر گرفتن مصالح ملی و ظاهرا به بهانه کاستن از نقش سازنده و تحول آفرین حامد کرزی در تثبیت حاکمیت ملی و دفاع از منافع ملت بزرگ افغانستان به محکوم کردن مواضع اخیر حامد کرزی همت گماشته اند. از منظر عمومی چنین مواضع نسبتا خصمانه غیر قابل پذیرش برخی گروه های سیاسی ذاتا نا موجه است. وجاهت چنین تصمیمات نسبتا احساسی ضد ملی تنها در بوته توجه به منافع زودگذر حزبی و جناحی قابل بررسی است. طبعا مردم افغانستان که مدافع حقیقی دست یابی به ابعاد گوناگون حاکمیت بی بدیل ملی در امور داخلی و خارجی کشور هستند اتخاذ چنین مواضع احساسی را از سوی هیچ حزب و جریان سیاسی نخواهند پذیرفت.
۵- نیم نگاهی گذرا بر فلسفه حضور نظامی امریکا در افغانستان گواه روشنی است که حضور آنها در افغانستان تحت هیچ شرائطی بر مبنای خواست واقعی مردم افغانستان نبوده است واین حضور حتی در قالب یک فهم مشترک از مصالح نیز نمی گنجد. امریکائی ها به شکلی خودخواسته و بر مبنای تامین مصالح عالیه آن کشور پای درکشور افغانستان نهاده اند. تحلیل عملکرد نظامیان امریکائی در افغانستان به خوبی نشان می دهد که آنها در طول ده سال گذشته یک رویکرد تک جانبه سودجویانه در مقابل کشور و ملت افغانستان داشته اند. اندیشه و اعمال آنها تنها در متن مفهوم ناسنجیده ئی به نام تامین منافع استراتژیک و بلند مدت امریکا درمنطقه شکل نهائی خود را به نمایش می گذارد.
۶- ملاحظه چارچوب مناسبات سست و روابط متزلزل کنونی امریکا با ملت افغانستان حکایت از آن دارد که جنس چنین روابطی مطلقا عادلانه نبوده است. چنین روابطی حتی در شرائط نسبتا همسانی ایجاد نگردیده است تا بتوان با خام اندیشی مدعی شد که چنین روابطی در گذر زمان می تواند متضمن تامین منافع هم سوی دو کشور باشد. به طور کلی از منظر دیپلماسی نمی توان بر روابط مبتنی بر حضور نظامی خود خواسته یک کشور در کشور دیگر عنوان روابط سازنده دیپلماتیک نام نهاد که در گام بعدی بتوان چشم امید بر اصلاح اینگونه روابط دل بست و یا انتظار نتیجه بخشی « بازی تغییر» سیاست مداران را داشت. بدیهی است که سلسله اقدامات خشن امریکائی ها و یا تغییرات صورت گرفته از سوی آنان در عرصه داد و ستد سیاسی ،نظامی درمواجهه با ملت و دولت افغانستان تنها برای حل چالش های پیش رو دولتمردان امریکا و کمک به خروج آنها از بن بست موجود است.
نویسنده: سیروس محمودیان