محمد مرسی به آسانی به کرسی ریاست جمهوری مصر جلوس نکرد. او برای به دست آوردن حق خود از هفت خوانی گذر کرد که حکومت نظامیان بقایای رژیم حسنی مبارک با چراغ سبز و پشت گرمی عربستان، امریکا، قطر و برخی دیگر از قدرت های منطقه برای وی تدارک دیده بود.
تلاش های زیادی صورت گرفت؛ تا مرسی نهایتا به عنوان رییس جمهور مصر باقی بماند؛ اما از هیچ صلاحیتی برخوردار نباشد.
مجلسی که اخوانی ها در آن اکثریت را کسب کرده بودند، منحل شد، صلاحیت قانونگذاری، بودجه، تعیین وزیر دفاع و... به عهده شورای نظامیان گذاشته شد و...؛ با وجود همه اینها مرسی نقش های اولیه اش را خوب بازی کرد. او با همه این محدودیت کنار آمد؛ تا برای یکبار هم که شده به کرسی دیکتاتور پیشین تکیه زند و این کار را هم کرد؛ اما به زودی ابتکار عمل را از دست نظامیان خارج کرد و تمامی سازوکارهای برساخته شورای نظامیان را ملغی اعلام کرد.
او حتی به این هم بسنده نکرد. در فرامینی جنجالی، اختیارات گسترده ای برای خود در نظر گرفت؛ اما واکنش تند مخالفان سرانجام سبب شد؛ تا از بخشی از مواضع خود عقب نشینی کند.
با اینهمه، این پایان ماجرا نبود. میدان افسانه ای التحریر که روزگاری به نماد پیروزی انقلاب های عربی و بیداری اسلامی در منطقه تبدیل شده بود، اکنون مدت هاست که محور اصلی آشوب و تنش و بحران و تظاهرات و اعتراض و خشونت است و هیچ افقی از پایان این وضعیت پیدا نیست؛ گویی مصر به دام و دامن آینده ای نامعلوم سقوط کرده که مشخص نیست سرانجام آن به کجا منتهی خواهد شد.
تمامی شهرهای بزرگ این کشور، حالتی نیمه تعطیل دارند. این روزها قاهره و پورت سعید در محور توجهات اند؛ دو شهری که محاکمه متهمان حادثه خونین یک مسابقه فوتبال در سال گذشته، در آنها جریان دارد و هواداران هر یک از دو تیم، علیه همدیگر شعار می دهند و با پولیس درگیر می شوند. در حادثه ای که در ماه فبروری سال ۲۰۱۲ میلادی در جریان مسابقه فوتبال بین دو تیم فوتبال اتفاق افتاد دست کم ۷۴ نفر کشته شدند.
اکنون ۲۱ نفر در پی این خشونتها به اعدام محکوم شده اند؛ اما هفت تن از سران پولیس که گفته می شود در این حادثه دست داشته اند محاکمه نشده اند. چندین نفر دیگر هم از یک سال تا همیشه(حبس ابد) به زندان محکوم شده اند.
گفته شده که طرفداران دو تیم المصری و الاهلی، تظاهراتی در شهرهای قاهره و پورت سعید برپا کرده اند.
معترضان میگویند که این احکام با "اهداف سیاسی" صادر شده است.
در درگیری های تازه در پورت سعید میان پولیس و تظاهرکنندگان، مرگ حداقل یک نفر تایید شده است. این در حالی است که صدور حکم اولیه اعدام این ۲۱ متهم در ماه جنوری، موجی از اعتراضات را در پورتسعید به دنبال داشت که در آن دستکم ۳۰ نفر جان خود را از دست دادند.
در درگیری هایی که از شش روز پیش در قاهره آغاز شده نیز حداقل ۷ نفر کشته شده اند.
معترضان همچنین مقر فدراسیون فوتبال مصر و برخی از قرارگاه های پولیس را به آتش کشیده و گفته شده همه جام هایی که در این فدراسیون قرار داشته را با خود برده اند!
همزمان با این تحولات در حداقل ۱۰ ولایت دیگر مصر نیز هزاران نفر از نیروهای پولیس دست به اعتصاب زده اند.
اعتصابکنندگان میگویند که از سوی دولت اسلامگرای محمد مرسی تحت فشار قرار گرفته اند؛ تا با معترضان مصری برخورد کنند. آنها به نبود حمایت لازم در برابر پیگردهای حقوقی احتمالی هم معترض هستند.
در هر حال، وضعیت در مصر به شدت آشفته است. دولت مرسی نیز مذبوحانه تلاش می کند؛ تا از این مهلکه جان سالم بدر برد. او تاکنون در رویدادهای مشابه، از خود سرسختی و مقاومت غیرقابل انتظاری به نمایش گذارده است؛ اما به نظر نمی رسد این وضعیت بیش از این، قابل تحمل باشد؛ به ویژه اینکه اکنون نیروهای پولیس نیز به جمع معترضان پیوسته اند؛ اما ارتش در کمال تعجب، هنوز وفادار به دولت مرسی باقی مانده است. این در حالی است که در مصر زمان مبارک، ارتش همیشه حرف آخر را زده و در مقاطع حساس، مستقیما وارد عمل شده است؛ حتی اگر در برابر دستگاه قدرت باشد؛ اما این بار به نظر می رسد تمایل چندانی به رویارویی با دولت مرسی ندارد.
وضعیت اقتصادی هم در مصر به شدت، شکننده و آسیب پذیر است. نرخ بیکاری همچنان در حال افزایش است. ناامنی ها، تظاهرات های همه روزه، آتش زدن بانک ها، دکان ها، اماکن دولتی، قرارگاه های پولیس و... همه اینها تعطیلی بازار و افت صنعت توریسم و گردشگری که از مهم ترین منابع درآمد اقتصادی سرزمین فراعنه محسوب می شود را در پی داشته و آتیه مبهمی را در برابر اقتصاد مصر قرار داده است.
اما هیچکدام از اینها برای ملتی که قرار بود الگوی انقلاب های عربی قرار گیرد، ویرانگرتر از این نیست که کسی تصور کند آنچه اکنون در مصر جریان دارد به واقع، آخرین نفس های یک انقلاب است. این شاید تلخ ترین و نومیدکننده ترین پیامی باشد که آشوب های جاری و مستمر در مصر، در خود مستتر دارد.