انقلاب اسلامی ایران از معدود انقلاب های معاصر است که با وجود گذشت بیش از سه دهه از عمر پربار آن، هنوز به صورت زنده و پویا و تاثیرگذار به حیات خود ادامه می دهد و سبب زایش و افزایش تفکر انقلابی، ضد استبدادی و استکبارستیزانه در سطح منطقه و جهان می شود؛ انقلابی که البته دشمنان آن می خواستند در همان ابتدای راه، مسیر آن را ببندند و جلو رشد و پیشرفت و ادامه حیات آن را بگیرند.
توطئه ها و دسیسه هایی که در ابتدای راه انقلاب حتی بعد از پیروزی آن از سوی دشمنان قدرتمند که عبارت از تمامی قدرت های مسلط جهانخوار آن روز بود، در صورتی که علیه هر انقلاب دیگری جز انقلاب اسلامی ایران، راه اندازی و اجرا می شد، به قطع و یقین سبب ریشه کن شدن مبانی اندیشه انقلابی و مصادره دستاوردهای انقلاب می گردید؛ اما چرا این اتفاق در مورد انقلاب اسلامی ایران نیفتاد؟
در این خصوص چند شاخص مهم را می توان در نظر آورد:
۱. رهبری کاریزماتیک: رهبری در انقلاب ها و حرکت های انقلابی، نقش نیروی محرکه ماشین انقلاب را داراست. اگر تمامی عناصر لازم برای ایجاد یک انقلاب پرقدرت مانند نیروی انسانی، خودآگاهی جمعی، احساسات و اندیشه های انقلابی در میان توده ها، مبانی فکری شکل دهنده خط و آرمان انقلاب و... همگی فراهم باشد؛ اما انقلاب و حرکت انقلابی با فقدان رهبری مواجه باشد؛ ضریب کامیابی و مهمتر از آن، پایداری یک انقلاب بسیار اندک خواهد بود.
این در حالی است که انقلاب اسلامی ایران، پیر عشق و خرد حضرت امام خمینی(ره) یکی از محبوب ترین رهبران و مصلحان قرن ۲۰ را در راس خویش داشت و این امر، تاثیر به سزایی در پشتیبانی و هدایت فکری و عملی انقلاب اسلامی ایران داشت. امام خمینی(ره) رهبری بود که نه به خاطر پست و سمت و جاه و مقام، انقلاب را رهبری کرد؛ بلکه او در این راستا هدفی والا و متعالی را مدنظر داشت و آن عمل به تکلیف الهی بود. امام حتی بعد از بازگشت از تبعید به وطن نیز به صراحت اعلام کرد که برای او نتیجه، هیچ اهمیتی ندارد؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، عمل به یک تکلیف سنگین الهی است. این درست همان آموزه ای است که هر شیعه پیرو خط امام حسین(ع) در انقلاب همیشه زنده عاشورا می تواند آن را فراگیرد و امام نه تنها آن را نیک دریافته بود؛ بلکه به آن عمل نیز کرد.
۲. پشتوانه نیرومند فکری و ایدئولوژیک: یکی دیگر از امتیازات انقلاب اسلامی ایران، پشتوانه نیرومند فکری و ایدئولوژیک انقلاب بود. مبانی فکری انقلاب اسلامی براساس انگاره های زمینی طراحی نشده است؛ تا با دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در منطقه و جهان، دچار آسیب گردد. انقلاب اسلامی ایران، بربنیاد تفکر انقلابی اسلامی-شیعی طرح ریزی و تهداب گذاری شده و این امر، استمرار هستی و حیات آن را برای همیشه، بیمه و تضمین کرده است. به گونه ای که پیش از آنکه عناصر و عوامل خارجی بتواند بر آن تاثیر گذاشته و آن را دچار استحاله و انحراف سازد، این انقلاب اسلامی است که اکنون بسیاری از حرکت های انقلابی و آزادیخواهانه در منطقه و جهان را تغذیه فکری و ایدئولوژیک می کند و این نه تنها نشانگر زنده بودن این انقلاب است؛ بلکه به معنای ادامه حیات آن تا زمانی که این انقلاب از مبانی تفکر شیعی بهره می گیرد خواهد بود.
۳. آمادگی فکری و عملی مردم: مردم مسلمان ایران که از ستم ها و جنایات رژیم مستبد و مزدور پهلوی به جان آمده بودند، در اثر تلاش های روحانیون مبارز، به اندازه ای از بیداری و خودآگاهی جمعی رسیده بودند که هیچ گزیر دیگری جز یک انقلاب تاریخ ساز و رهایی بخش را در چشم انداز خود نمی دیدند و این امر، یکی دیگر از عناصر مهم شکل گیری و پیروزی یک انقلاب مردمی و شکوهمند را فراهم می کرد که البته بار دیگر باید تاکید کرد که بیدارگری ها و مبارزات خستگی ناپذیر معلمان انقلاب که عبارت از روحانیون مبارز و روشنفکران دردمند و دلسوز و متعهد بود، در این میان، نقش سرنوشت سازی ایفا کرد.
ابعاد فرامرزی انقلاب اسلامی ایران: براساس عواملی که برشمرده شد امروز انقلاب اسلامی ایران به مثابه یکی از گفتمان های مسلط در عرصه مناسبات جهانی مطرح است و هیچ نیرویی –اعم از دوست و دشمن- قادر به انکار آن نیست. ابعاد تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران از انقلاب اسلامی افغانستان تا کشورهای عربی لبنان، فلسطین، مصر، عراق، تونس، الجزایر و حتی امریکای لاتین و افریقا گسترده است و این یعنی اینکه حرکت انقلابی امام خمینی(ره) نه تنها برای نجات ملت ایران؛ بلکه برای نجات جامعه بشری از هرچه استبداد و ستم و استثمار و استکبار راه اندازی شد و این امر، در شباهت های بی نظیر و انکارناپذیری که در اهداف و آرمان های حرکت های انقلابی در دیگر نقاط دنیا و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد به خوبی مشهود است.
براساس شواهد روشن تاریخی، دومین کشوری که از رهگذر پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) متاثر شد و به آن لبیک گفت افغانستان بود. البته در مورد دلیل به انحراف کشیده شدن تفکر جهادی و انقلابی در افغانستان، عوامل گوناگونی دخیل است که یکی از آنها، فقدان رهبری کاریزماتیک می باشد.
آینده انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی، امروزه یک رویداد تاریخی و تقویمی نیست که در یک مقطع از زمان روی داده باشد و اکنون تنها به عنوان یک مناسبت تقویمی مطرح باشد. انقلاب اسلامی، اکنون یکی از گفتمان های مسلط سیاسی، اجتماعی و عقیدتی است که به وسیله حضرت امام بنیانگذاری شد و در برابر همه نحله های فکری و برساخته بشری، ایستاد و در اوج کبر و غرور و نخوت انسان علم زده، به فراخوان الهی، لبیک گفت.
بنابراین، وقتی از آینده انقلاب اسلامی سخن می گوییم در واقع، از آینده یک گفتمان سیاسی، اجتماعی و عقیدتی حرف زده ایم که براساس اصول اصیل شیعه انقلابی، طراحی شده و تا همیشه تاریخ، استمرار یافته و به پیش خواهد رفت و همچنان انقلاب های مردمی و اسلامی در جهان را تغذیه و رهبری فکری خواهد کرد؛ این پتانسیل اکنون در انقلاب اسلامی ایران، به ویژه با وجود فقیهی وارسته و رهبری آراسته به علم وتقوای و تدبیر"حضرت امام خامنه ای" ادام الله بقائه، در راس آن، وجود دارد و می تواند حیات آینده را تضمین کرده و به پویایی و پیشرفت آن، کمک نماید.