اگر می شنویم که در نقطه کوری از جهان به نام افغانستان به دختر بچه ی معصوم و بی گناهی، تجاوز می شود و در کشور اسلامی دیگری به نام سوریه، مسلمانان به جان یکدیگر افتاده و با اشاره بیگانگان، همدیگر را قتل عام می کنند و در یک کلام اگر می بینیم که بوی خون و آتش و ویرانی، تمامی دولت ها و کشورهای اسلامی را در بر گرفته، در حالی که کشورهای امریکایی و اروپایی، با خاطری آسوده و آرام، به تماشای بازی های لیگ برتر فوتبال کشورهای خویش نشسته و لذت می برند، همه و همه فقط یک علت و دلیل دارد و آن هم فاصله گرفتن دول اسلامی از گزینه های دینی و اخلاقی و اندیشه و عمل سیاسی آنان در بیشتر اموری است که به مسلمانان و جهان اسلام مربوط و منوط می شود.
بانگاهی به کشورهایی چون فلسطین، افغانستان، عراق، پاکستان، لبنان، لیبیا، سوریه و سایر کشورهای اسلامی و اوضاع و احوال رقت انگیز و تاسف بار ملت های آنان، به روشنی به بی کفایتی بسیاری از سران دولت های اسلامی می توان پی برد. به راستی تا کنون فکر کرده اید که چرا اوضاع وخیم این کشورها سر و سامان نمی گیرد، حالانکه هم خود این کشورها اسلامی بوده و هم کشورهای پیرامون آنان همه مسلمان و اسلامی اند؟!
نکته جالب توجه در این است که دولت ها و کشورهای اطراف و همسایهِ بلاد درگیر جنگ و بحران، همگی هم ادعای اسلام و ایمان دارند و هم از ثروتمندترین کشورهای دنیا به حساب می آیند. پرسش این جاست که با وجودی که این کشورهای غنی و سرمایه دار، امکان و توانایی همه و هر نوع کمک مالی و فکری ای را به کشورهای بحران زده و همسایه و مسلمان خویش دارند؛ چرا به کمک آنان نمی شتابند، فقط و فقط یک جواب می تواند داشته باشد و آن سیاسی کاری دولت ها و کشورهای مذبور می باشد و اعتنا نکردن آنان به دین و گزینه های انسان سازِ اخلاقی آن!.
امروزه رهبران و دولتمردان کشورهای اسلامی، با آنکه به خوبی می دانند که فرهنگ غرب، با تمام انرژی و قوا وارد میدان مبارزه با تعالیم انسان ساز اسلام شده و هجمه های سنگین و پی در پی ای را علیه تمدن و امت اسلامی به راه انداخته اند، اما با تاسف، تعدادی از آنان تسلیم این حملات شده و حتی با رضایت خاطر، در این شبیخون فرهنگی در جبهه دشمنان اسلام و علیه مسلمانان قرار گرفته اند و تعدادی دیگر نیز و با سکوت خاینانه خویش، به راه صاف کنی برای این هجوم وسیع، در خدمت اهداف استعماری امریکا و غرب، تبدیل شده اند.
دسته اول از این دو کتله، اهداف سیاسی داشته و با در کنار قرار گرفتن دشمنان قسم خورده اسلام، قصد کوبیدن رقبای خویش از دولت های اسلامی را دارند که در این زمینه می توان به دولت هایی چون عربستان، قطر، ترکیه و بسیاری از کشورهای عربی دیگر اشاره کرد که برای کوبیدن و حذف فیزیکی دولت سوریه، با دشمنان درجه یک اسلام و مسلمانان همدست شده اند!.
اما دسته دوم که علاوه بر هدف سیاسی بر اهداف نامشروع و ناجایز اقتصادی نیز می اندیشند، می توان به دولت و استخبارات کشور اسلامی و همسایه یعنی پاکستان توجه داد. زمامداران پاکستان با آنکه در کشوری اسلامی زندگی کرده و نظام جمهوری آنان با پسوند مقدس اسلامی، تزئین شده است، اما حدود بیشتر از سه دهه تمام است که با برخورد صد در صد سیاسیِ بریده از دین و اخلاق اسلامی، دهشتناک ترین رابطه را با دولت و مردم مسلمان افغانستان برقرار کرده است تا جایی که در همین لحظه نوشتن این سطور، بخشی از ولایات جنوبی کشور ما، زیر رگبار گلوله های به اصطلاح صلح وهمزیستی مسالمت آمیز دولت اسلامی پاکستان قرار دارد!!.
نه تنها پاکستان که امروزه تمامی کشورهای اسلامی، تعامل اسلامی و اخلاقی را کنار گذاشته و به برخورد سخیف و شیطانی سیاسی با یکدیگر روی آورده اند و دقیقاً به همین دلیل هم است که خداوند متعال از آنان رو بر گردانیده و نظر تدبیر و رحمت خویش را از همه ی ما مسلمانان قطع کرده است و دلیل این قطع رحمت و تدبیر نیز اوضاع رقت انگیز و اسفناکی است که در تمامی کشورهای اسلامی- از نیل تا فرات- سیلان و جریان دارد.
تردیدی وجود ندارد که جوامع اسلامی دچار عذاب و عقوبت پروردگار قهار قرار گرفته اند؛ چرا که اگر چنین نبود، این همه قتل و برادرکشی و ویرانی، دامنگیر جوامع اسلامی نمی شد و بسیاری از دولتمردان آنان، دامن اسلام را رها نکرده و به دامن دجال امریکا و غرب و آنهم علیه اسلام و مسلمین، پناه نمی بردند!.
اساساً سیاستی که از دین و گزینه های انسان ساز آن فاصله بگیرد و در یک کلام، سیاستی که در واقع، عین دیانت نباشد، نتیجه ای هم جز همین اوضاع و احوال رقت بار و فلاکت سار را ندارد. باید افسوس خورد به حال دولتهایی در کشورهای اسلامی که در قرن بیست و یک و در اوج جولان دادن های شیاطین امریکایی و اروپایی، خداوند متعال(ج) با توجه ویژه به جهان اسلام و با اعجاز فرخنده اش، مصلحی از تبار رسول معظم خودش حضرت امام خمینی- ره- را به آنان عنایت و مرحمت کرد.
مصلحی که در پرتو ایمان و توکل به خداوند متعال(ج) با یک اشاره، نظام چند هزار ساله و مورد حمایت امریکا و غرب را برای همیشه در هم پیچید و نظام فرخنده و مبارکی را بنیان گذاشت که به یقین می تواند الگویی باشد برای تمامی دولت ها و کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی.
اما با تاسف، دولت ها و کشورهای عربی- اسلامی، نه تنها قدر این رهبر و نظام الهی را ندانسته و باز هم با همان برخورد سیاسی و رقیب کوبی، در کنار دشمنان قسم خورده اسلام و امت اسلامی قرار گرفتند و 8 سال تمام، همه ی امکانات نظامی و اقتصادی خویش را برای از میان برداشتن نظامی بسیج کردند که می دانستند مورد رضای خداوند متعال(ج) و رسول معظم او(ص) و تمامی ملتهای اسلامی در جهان است.
سخن آخر اینکه تا سیاست ما عین دیانت ما نشود و تا مسلمانان اسیر دست دیکتاتورها و شاهان و امیران خاین و خودکشِ بیگانه پرست باشند، امید به فردای بهتر، سرابی بیش نخواهد بود.